پوپولیست‌ها چگونه بر اعتراضات کارگری سوار می‌شوند!

تارنمای داوطلب: با شدت گرفتن موج اعتراضات صنفی و کارگری به ویژه از اواسط دهه ۹۰ خورشیدی به این سو، استفاده از ابزارهای مختلفی چون برگزاری کارزارهای اعتراضی، ائتلاف با سایر گروههای اجتماعی از جمله دانشجویان، لابی‌گری و نامه‌نگاری با سیاستمداران و حتی حضور در مناسک دینی و صفوف نماز جمعه به استراتژی برخی از گروهها و فعالان کارگری برای بیان مطالبات و پیگیری خواسته‌ها تبدیل شد. نمونه خاص این شیوه مطالبه‌گری را می‌توان در جریان اعتراضات دنباله‌دار علیه خصوصی‌سازی به ویژه در بین کارگران هپکو، نیشکر هفت‌تپه و فولاد اهواز مشاهده کرد. با گسترده شدن این اعتراضات و به تبع آن سلطه نگرش امنیتی بر فضای مطالبه‌گری، در حالیکه هرگونه کنشگری مستقل کارگری و حتی مدنی سرکوب می‌شد؛ فضا برای ورود گروههای دانشجویی و جریان‌های سیاسی وابسته به قدرت جهت کنترل و هدایت اعتراضات باز شد.

در میان این گروهها، شخصیت‌های سیاسی حضور داشتند که با سوار شدن بر موج اعتراضات دنباله‌دار کارگران و تقلیل مبارزه با «خصوصی‌سازی رانتی» به «لغو نمادین مالکیت خصوصی» برخی مجموعه‌ها همچون نیشکر هفت‌تپه، در متن اعتراضات قرار گرفت و با خنثی‌سازی هرگونه تلاش برای سازماندهی تشکیلاتی از درون، هدایت اعتراضات را به دست گرفته و با استفاده از قدرت سیاسی به بخشی از مطالبات پاسخ دادند.

فارغ از اینکه کارگران معترض در چنین شرایطی باز هم توانسته‌اند با استفاده از تمام ظرفیت‌های مطالبه‌گری، بخشی از بدنه حاکمیت را مجبور به پاسخگویی کنند اما مطالعات اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی نشان می‌دهد که رهبران پوپولیست اغلب به طرز ماهرانه‌ای اعتراضات اجتماعی را برای تقویت برنامه‌های خود و تحکیم قدرت مهار و هدایت می‌کنند. رویه‌ای که اغلب، سازماندهی جنبش‌های اجتماعی را در معرض آسیب قرار می‌دهد. رهبران پوپولیست یا “عوام‌فریب” معمولا از چندین استراتژی برای دستیابی به این هدف استفاده می‌کنند. این استراتژی‌ها عبارتند از؛

همسویی با نارضایتی‌های مردمی:
رهبران پوپولیست اغلب خود را با نارضایتی‌های عمومی همراه و همسو می‌کنند و با بیان ناامیدی مردم عادی و خود را به عنوان قهرمان عوام جا زدن، می‌توانند حمایت و مشروعیت کسب کنند. آنها خود را به شکل منجیان یا منتقدانی نمایان می‌کنند که نخبگان مستقر را به چالش می‌کشند و برای اصلاح سیستم رهنمودهایی ارائه می‌دهند.

انتخاب رهبران جنبش:
رهبران پوپولیست ممکن است چهره‌های کلیدی را در جنبش های اجتماعی شناسایی کنند و آنها را سوار ماشین سیاسی خود کنند. این می‌تواند شامل قراردادن این افراد در موقعیت های سیاسی، ارائه منابع یا سایر مشوق‌ها در اختیار آنها باشد. با ترکیبی از این افراد، پوپولیست‌ها می‌توانند انرژی و تمرکز جنبش را در جهت تمایلات خود هدایت کنند.

چارچوب بندی مجدد روایت:
رهبران پوپولیست اغلب روایت اعتراضات اجتماعی را با پیام هایی که خود می‌خواهند به جامعه بدهند، همسو می‌کنند. در عین حال آنها ممکن است بر جنبه‌های خاصی از اعتراض‌ها تمرکز کنند که با دیدگاه‌های آنها همسو است، در حالی که سایر زوایای اعتراض را کم اهمیت جلوه می‌دهند یا نادیده می‌گیرند. آنها با کنترل روایت می توانند ادراک عمومی را شکل دهند و جهت حرکت را هدایت کنند.

بسیج پایگاه های حمایتی:
پوپولیست ها اغلب پایگاه های خود را برای شرکت یا مقابله با اعتراضات اجتماعی بسیج می‌کنند. این می‌تواند شامل سازماندهی علیه اعتراضات یا تجمعاتی باشد که حمایت مردمی از سیاست ها و موضع رهبر پوپولیست را به نمایش بگذارد. آنها با این کار قصد دارند نشان دهند که اراده واقعی مردم را نمایندگی می‌کنند.

استفاده از رسانه ها و تبلیغات:
کنترل یا تأثیرگذاری بر رسانه ها به رهبران پوپولیست اجازه می‌دهد تا تفسیر خود را از اعتراضات اجتماعی مسلط کنند. آنها می‌توانند از رسانه های دولتی، روزنامه‌نگارانی که با آنها روابط خوبی دارند و پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای پخش پیام خود، تحقیر مخالفان و ساختن روایتی استفاده کنند که آنها را به عنوان مدافعان مردم در برابر نخبگان فاسد نشان دهد.

حمایت از قوانین یا سیاست‌های خاص:
در پاسخ به اعتراضات اجتماعی، رهبران پوپولیست ممکن است سیاست ها یا اقدامات قانونی خاصی را اجرا کنند که به نظر می‌رسد با خواسته‌های معترضان مرتبط است. با این حال، این اقدامات اغلب نمادین یا سطحی هستند و برای رفع نارضایتی عمومی و در عین حال تحکیم قدرت پوپولیست طراحی شده‌اند. این اقدامات نمادین البته می‌تواند در مواردی شتاب اعتراضات را کم یا خنثی کند.

تمرکز بر گروههای در معرض آسیب:
رهبران پوپولیست اغلب خشم اجتماعی را به سمت گروه‌های در معرض آسیب بیشتر مانند مهاجران، اقلیت ها، زنان، کودکان و یا کارگران هدایت می‌کنند. پوپولیست ها با تغییر کانون اعتراضات به سمت این قربانیان می‌توانند توجه را از مسائل سیستمی منحرف کنند.

ایجاد شکاف میان اپوزیسیون:
رهبران پوپولیست با ایجاد شکاف در جنبش‌های اجتماعی یا بین گروه های مختلف معترضان می‌توانند مخالفان خود را تضعیف کنند. آنها ممکن است از تفاوت‌های ایدئولوژیک سوء‌استفاده کنند، جناح‌های خاصی را انتخاب کنند یا از تاکتیک‌ تفرقه بیانداز و حکومت کن برای جلوگیری از ایجاد یک جبهه متحد علیه موضع خود استفاده کنند.

اصلاحات نهادی:
رهبران پوپولیست ممکن است اصلاحات نهادی را دنبال کنند که ظاهراً به خواسته‌های جنبش‌های اجتماعی پاسخ می‌دهد، اما در واقع این اصلاحات برای تثبیت قدرت آنها طراحی شده‌اند. این اصلاحات می‌تواند شامل تغییرات در قوانین انتخاباتی، اصلاحات قضایی یا اصلاحات قانون اساسی باشد که کنترل ها و تعادل ها را کاهش می‌دهد و اختیارات اجرایی را افزایش می‌دهد.

از طریق این استراتژی‌ها، رهبران پوپولیست به طور مؤثر بر موج اعتراضات اجتماعی سوار می‌شوند و انرژی مخالفان را در جهت تقویت اهداف سیاسی خود و کنترل تحرکات اجتماعی هدایت می‌کنند.

اینجا را هم نگاه کنید

شناسایی کانون‌های بحران کارگری

شناسایی کانون‌های بحران کارگری: از مستمری‌بگیران تا صنایع و خدمات

تارنمای داوطلب: وضعیت کارگران در ماههای گذشته گزارش تابعی از شرایط کلی حاکم بر اقتصاد، …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.