تارنمای داوطلب: نتایج نظرسنجی اخیر کانال تلگرامی «داوطلب» نشان داد که مهمترین چالش کارگران ایران، مسئله دستمزد کافی و معیشت است. در این نظرسنجی که در هفته کارگر برگزار شد از مخاطبان «داوطلب» پرسیده شد که «به نظر شما مهمترین چالشهای فراروی کارگران در ایران چیست». در پاسخ به این پرسش ۴۴ درصد از پاسخدهندگان، گزینه «میزان دستمزد و معیشت» را انتخاب کردند و گزینههایی چون حق تشکلیابی مستقل در اولویتهای بعدی قرار گرفت. پاسخی که نمود عینی آن را میتوان در شعارها و مطالبات مطرح شده از سوی کارگران و بازنشستگان در تجمعات اعتراضی این روزها دید. حداقل دستمزد، مستمری و خدمات بیمهای و رفاهی ناکافی از یک سو و معوقات مزدی ۲ تا ۱۸ ماهه! کارگران در برخی بخشها، مسئله سازماندهی و تشکلیابی کارگران را به حاشیه رانده است. کارگران ایرانی در چنین شرایطی تصور میکنند که تا زمانی که مسئله دستمزد و معیشت حل نشده، فکر کردن به ایجاد تشکیلات کارگری ضرورتی ندارد. بسیاری از کارشناسان روابط کار و سازماندهندگان کارگری اما معتقدند که از قضا پیگیری مطالبات و به نتیجه رساندن آنها جز در سایه سازماندهی و تشکلیابی امکانپذیر نخواهد بود. اما در جامعهای با شرایط پیچیده اقتصادی همچون ایران تشویق و ترغیب کارگران به سازماندهی و اولویت دادن به ایجاد تشکلهای کارگری برای تحقق مطالبات چگونه ممکن است و فعالان کارگری و صنفی چه مسئولیتی در این زمینه بر عهده دارند؟!
نکات کلیدی برای سازماندهی
درجامعهای که از نظر اقتصادی مضطرب است که کارگران معیشت و دستمزد را بر حق سازماندهی اولویت میدهند، متقاعد کردن آنها برای ایجاد سازمانها و اتحادیههای کارگری نیازمند رویکردی استراتژیک است که با نگرانیهای فوری آنها همسو باشد. برای این کار باید چند نکته کلیدی را مدنظر قرار دهیم:
– ایجاد پیوند میان نیازهای فوری و مطالبات بلندمدت
دستیابی به دستمزد بهتر و بهبود معیشت اغلب نتیجه چانهزنی جمعی است که اتحادیه ها و تشکلهای کارگری آن را تسهیل میکنند. در این زمینه باید نقش اتحادیه ها و تشکلهای کارگری را در طول تاریخ برجسته کرد که منجر به دستمزدهای بالاتر و شرایط کاری بهتر شدهاند و اولویت های اصلی را مدنظر قرار دادهاند.
– ارائه مثال ها و نمونههای عینی
به اشتراکگذاری داستان های موفقیت تشکلهایی که با اقدامات راهگشا شرایط کارگران را بهبود بخشیدهاند، تمایل کارگران را به ایجاد تشکلهای کارگری و پیگیری مطالبات از طریق سازماندهی افزایش میدهد. برای این کار بهتر است از مطالعات موردی مناطق یا صنایع مجاور یا مرتبط استفاده کنیم که کارکرد تشکلها در آنها منجر به مزایای ملموسی مانند افزایش دستمزد و امنیت شغلی شده است.
– تشکیل گروههای کوچک
برای ایجاد تشکلهای کارگری میتوانیم با گروههای کارگری کوچک و غیررسمی که به بدنه نزدیک هستند و میتوانند اعتماد کارگران را جلب کنند، شروع کنیم. این گروهها میتوانند بین کارگران همبستگی ایجاد کنند و با ایجاد کمیتههایی برای بحث در مورد نگرانیها و مطالبات مشترک، زمینه را برای تشکل نهادهای رسمی کارگری فراهم کنند.
– تمرکز بر مزایای فوری
اقدامات انجام شده به عنوان پیشزمینه تشکیل انجمنهای کارگری باید نشان دهد که چگونه حتی تلاشهای کوچک و سازمانیافته میتواند به پیروزیهای سریع منجر شود، مانند بهبود ایمنی محل کار یا حل و فصل اختلافات. برای ترغیب کارگران به سازماندهی باید با تکیه بر تجربیات بر این نکته تاکید کرد که گروههای سازمانیافته اغلب میتوانند بدون نیاز به اعتراض با کارفرمایان برای تحقق مطالبات مذاکره کنند و در صورت عدم گرفتن پاسخ مناسب با استفاده از قدرت سازماندهی، اعتراضاتی را برای تحقق مطالبات انجام دهند.
– آموزش چارچوب های قانونی
کارگران باید از هرگونه حمایت قانونی موجود، هر چند محدود و نحوه استفاده از آنها آگاه باشند. اگر قوانین ملی محدود کننده است، معرفی استانداردها و حقوق بین المللی کار را که از تشکیل اتحادیه ها و سازمانهای کارگری حمایت میکند، ضرورت دارد.
– ایجاد اعتماد و همبستگی
برگزاری جلسات منظم و غيررسمي براي تقویت مشارکت و حمايت متقابل در ميان كارگران از اقدامات ضروری در تشکیل نهادهای کارگری است. برای ترغیب کارگران به شرکت در این جلسات باید از تجربیات و داستانهای شخصی خود آنها برای ایجاد همدلی و همبستگی جمعی استفاده کرد.
– اهرم پشتیبانی خارجی
تعامل با سازمان های غیردولتی، سازمان های حقوق کار و نهادهای بین المللی برای دریافت منابع، آموزش و حمایت از جمله اقداماتی است که میتواند در دستور کار فعالان و گروههای کارگری قرار گیرد. با این حال در ایران جلب اینگونه حمایتها _احتمالا_ با مشکلات امنیتی و خطراتی چون بازداشت و پروندهسازی قضایی برای کارگران همراه خواهد بود، اما در هر صورت فشار خارجی گاهی اوقات میتواند از تلاش های سازماندهی محلی محافظت و تقویت کند.
– توجه به ترس ها و خطرها
پذیرش خطرهای موجود در مسیر سازماندهی و ارائه راهحلهایی برای کاهش این خطرها در مسیر ایجاد تشکلهای کارگری ضروری است. برای این کار باید در خصوص تجربیاتی که در آنها سازماندهی دقیق و استراتژیک منجر به موفقیت بدون عواقب شدید شده است، اطلاعاتی کسب کرد و این تجربیات را به کارگران انتقال داد.
– ارتقاء چشم انداز عمل جمعی
هیچ چیز به اندازه چشماندازی که برای فعالیت جمعی ترسیم میکنیم، اهمیت ندارد. برای ترسیم این چشمانداز باید آنچه را که میتوانیم به طور جمعی به آن دست یابیم، تقویت کنیم. تأکید بر عزت، احترام و بهبود شرایط الهامبخش ترسیم این چشمانداز است.
– ظرفیت سازی و توانمندسازی رهبران بالقوه
شناسایی و آموزش رهبران بالقوه در میان کارگران از ضروریترین اقدامات و پیشزمینههای ایجاد تشکلهای کارگری است. برای این کار باید در درجه نخست، منابع توسعه رهبری را برای اطمینان از موثر و انعطاف پذیر بودن این رهبران فراهم کرد.
با پرداختن مستقیم به نگرانیهای اولیه کارگران در مورد معیشت و دستمزد و در عین حال نشان دادن اینکه چگونه ایجاد تشکلهای کارگری میتواند ابزار قدرتمندی برای دستیابی به این اهداف باشد، کارگران ممکن است تمایل بیشتری داشته باشند تا ارزش سازماندهی را ببینند. نکته کلیدی این است که پیام را با نیازهای فوری آنها هماهنگ کنیم و مسیری روشن و عملی برای اقدام جمعی فراهم کنیم.