تارنمای داوطلب: در حالیکه نزدیک به یک هفته از انتشار خبر اعتراضات و اعتصابات صنفی کارگران پروژهای صنایع نفت،گاز و پتروشیمی با عنوان «کمپین ۱۴-۱۴» در ایران میگذرد، همچنان شکل سازماندهی این اعتراضات به سوژه مورد بحث برخی از محافل کارگری تبدیل شده است. در غیاب تشکلهای کارگری رسمی و حتی مستقل که قاعدتا باید وظیفه سازماندهی این اعتراضات را بر عهده بگیرند، این گروههای مجازی تشکیل شده در رسانههای اجتماعی هستند که ضمن انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به اعتصابات، مطالبات و خواستههای کارگران را به طور مستقیم یا به نقل از آنها بیان میکنند و در عین حال تلاش میکنند بر سمت و سوی اعتراضات نیز اثر بگذارند. از جمله این گروهها میتوان گروه مجازی موسوم به «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت»، «سندیکای فلزکارمکانیک» و «گروه پایپینگ و اکیپ پروژهای» اشاره کرد که در طول 4 دوره برگزاری کمپینهای صنفی کارگران پروژهای به منابع خبری رسانهها به ویژه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور تبدیل شدهاند. اما این گروهها چه اهدافی را دنبال میکنند و سازوکار فعالیت آن چگونه است. در ادامه این مطلب تلاش خواهیم کرد، برای آشنایی با مختصات فعالیت این گروهها توضیحاتی ارائه دهیم.
این شیوه از کنشگری گرچه در قالب ایجاد محافل و شبکههایی برای انتقال پیام و ترویج خواستهای صنفی کارگرانی دارای شرایط شغلی مشابه مورد استفاده قرار میگیرد، اما در پارهای موارد به دلیل عدم دسترسی شفاف به اطلاعات گردانندگان آنها و امکان سوءاستفاده گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور از این شبکهها، شناسایی بازیگران اصلی را برای انجام گزارشهای تحقیقی با مشکلاتی روبرو میکند.
با این توضیح و با در نظر گرفتن این نکته که ممکن است این شیوه از کنشگری ( با وجود ضعفهای ساختاری که در گزارشی دیگر، قابل بررسی است) پیشدرآمد راهاندازی انجمنها و تشکلهای مجازی کارگری به عنوان شیوهی نوینی از سازماندهی مطالبات صنفی در آیندهای نه چندان دور باشد؛ تارنمای «داوطلب» تلاش میکند در گزارش پیش رو با بررسی دادههای محدود اما قابل اعتنا از این کنشگریها، به شناسایی و تحلیل وضعیت بازیگران و برخی از حامیان اعتراضات اخیر کارگران پیمانی نفت، راهبردهای اتخاذ شده و چالشهای فراروی آنان بپردازد.
مروری بر روند سازماندهی اعتراضات کارگران پروژهای
استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی در ایران به یکی از اولین کانالها برای ارتباطگیری فعالان کارگری در طول یک دهه گذشته تبدیل شده است. مسدودسازی هرگونه فعالیت تشکیلاتی مستقل از سوی حاکمیت و دخالت دولت در ساختار تشکیلاتی نهادهای سهگانه رسمی کارگری باعث شده که کارگران بخشهای مختلف صنعتی، تولیدی و خدماتی در کنار برخی روشهای مرسوم چون برگزاری تجمعات اعتراضی، نامهنگاری و پیگیری امور از طریق مراجع مربوطه؛ از اپلیکیشنهای پیامرسان برای طرح مطالبات و راهاندازی کمپینهای مجازی استفاده کنند. این روش به خصوص در حوزههایی با توزیع جمعیتی گسترده و پراکنده بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. از جمله در میان کارگران پروژههای نفت ، گاز و پتروشیمی که به دلیل قرارگرفتن در موقعیتهای کاری موقت و بیثبات شغلی، از طریق همین شبکهها و گروههای کاریابی با همکاران خود آشنا میشدند و ضمن به اشتراکگذاری دغدغههای صنفی، به صورت چرخشی در پروژههای مختلف فعالیت میکردند. با این پیشزمینه، شاید بتوان به درک بهتری از امکانپذیری سازماندهی کارگران پروژهای نفت و راهاندازی کمپینهای صنفی از سال 99 تا 1403 رسید.
سندیکای فلزکارمکانیک و گروه پایپینگ و اکیپ پروژهای
گروه پایپینگ و اکیپ پروژهای ایران که ترکیبی از مهندسین، کارگران جوشکار، فیتر، برقکار، داربستکار و متخصصین فنی و تجربی اعضای آن را تشکیل میدهند، گروهی است که با اجرای کمپین ۹۹ بیش از پیش شناخته شد و با اطلاعرسانی در خصوص کمپینهای بعدی توانست برای دومین سال متوالی سازماندهی بخشی از مطالبات کارگران پروژهای را بر عهده بگیرد. این گروه که به نظر میرسد توسط گروه مجازی منتسب به «سندیکای فلزکار مکانیک» تاسیس شده، در روال عادی به عنوان یک گروه «کاریابی» برای نیروهای پروژهای فعالیت میکند و در واقع در خدمت پیمانکاران برای تامین نیروی انسانی است. اما در جریان کمپینها با اطلاعرسانی در خصوص مقررات کمپین و انتشار اخبار، فیلم و عکس از کارگران معترض به نوعی تلاش کرد تا به یکی از منابع اصلی خبری تبدیل شود. پایپینگیها در اعلامیهها و پیامهایی که در کانال اطلاعرسانی خود منتشر میکنند، ضمن تاکید بر ضرورت مقاومت بر سر مطالبات صنفی از کارگران میخواهند با پرهیز از کنشهای سیاسی و برای جلوگیری از هزینههای اضافی، اجازه ندهند گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور از مطالبات کارگران در جهت منافع سیاسی خود استفاده کنند.
در کنار این فعالیتها، این گروه توانسته از ظرفیت اطلاعرسانی برخی از گروهها همچون سندیکای فلزکار مکانیک نیز استفاده کند. سندیکای فلزکار مکانیک که سالهاست نه به عنوان یک تشکل کارگری که به عنوان یک گروه غیررسمی فعالیت میکند، توسط مازیار گیلانینژاد از فعالین سندیکایی اداره میشود که مدعی نمایندگی دو هزار کارگر پروژهای است (ادعایی که البته در محافل کارگری محل بحث است) و مواضع آن در خصوص وضعیت نیروی کار در ایران در سایت و شبکههای اجتماعی از جمله کانال تلگرامی رسمی آن در دسترس است. کانال تلگرامی این سندیکا با بازنشر خبرها و مواضع مختلف در خصوص کمپینهای کارگران پروژهای، حمایت از گروه پایپینگ را در دستور کار خود قرار داده و از طریق ارسال نامه با امضای برخی از کارگران به نهادهای اجرایی تلاش میکند مطالبات را به گوش مسئولین برساند.
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
گسترش اعتراضات و اعتصابات دورهای کارگران پروژهای نفت در طول 4 سال گذشته منجر به تشکیل چند گروه مجازی دیگر هم شد که یکی از آنها «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» بود. کانال اطلاعرسانی این شورا از کمپین 1400 فعالیت خود را آغاز کرد و به اعلام موضعی متفاوت در خصوص مطالبات کارگران و شیوه پیگیری این مطالبات پرداخت. این شورا که ترکیب گردانندگان آن هنوز هم مبهم است، در برخی از موارد با گروه پایپینگ اختلاف نظرهای عمیقی دارد که در بیانیههای منتشر شده از سوی این شورا آشکار است.
سلطه مواضع رادیکال در محتوا و گفتمان حاکم بر بیانیههای شورای سازماندهی، از نزدیکی بیانیهنویسان به گروههای نزدیک به طیف چپ و مناقشات نظری این طیف با سیاستهای نئولیبرالی حاکم بر مناسبات کار حکایت دارد اما از طرفی در مقایسه با محتواهای تولید شده برای سازماندهی اعتصابات کارگران پروژهای توسط گروه پایپینگ که بر احقاق مطالبات صنفی مشخص و طبقهبندی شده به عنوان پیشدرآمدی بر تحقق مطالبات کلان کارگران تاکید میکنند، شورای سازماندهی در دو بخشِ طرح مطالبات و شیوه کنشگری تفاوتهای محسوسی بروز داده است. گرچه این شورا در بیانیههای خود از سه مطالبه معیشت، امنیت شغلی و حق تشکلیابی به عنوان محور اصلی مبارزات کارگری نام برده، اما همچنان بیتوجه به ظرفیتهای واقعی در درون بدنه صنفی کارگران این بخش، کنش سیاسی را بر کنش صنفی ارجح میداند و بدون آگاهیبخشی در خصوص هزینههای ناشی از کنشگری در شرایط مخاطرهآمیز به ترویج و تبلیغ فعالیتهای تودهای و خودجوش کارگران میپردازد.
شناسایی تفاوتها و شباهتها
گرچه گروههایی که به آنها اشاره شد در شیوه کنشگری و استفاده از ظرفیتهای بالفعل و بالقوه تفاوتیهایی با یکدیگر دارند اما شباهتهای آنها بیش از تفاوتهای واقعا موجود است. از جمله این موارد که نشان میدهد ماهیت اجرایی این گروهها با عناوین انتخابی آنها یعنی «سندیکا» و «شورا» فاصله زیادی دارد و آنها را بیشتر به تشکلهایی اسمی و نه واقعی شبیه کرده، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– فقدان سازوکار رسمی و یا غیررسمی _اما دارای قدرت نمایندگی_ برای فعالیت
– فقدان استانداردها و اعتبار لازم برای تبدیل شدن به منبع اصلی خبری برای اطلاعرسانی
– عدم ثبت دستاوردها و اقدامات انجام شده به عنوان حامیان یا برگزارکنندگان کمپینهای اعتراضی
با در نظر گرفتن این سه شباهت کلی میتوان گفت که گروههایی چون «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت» و یا «سندیکای فلزکارمکانیک» نه به عنوان یک تشکل یا سازمانده کارگری که در بهترین حالت به عنوان یکی از کانالهای خبری نه چندان معتبر شناخته میشوند که گاهی ممکن است سرنخهای خبری را در اختیار رسانهها و دنبالکنندگان خبرهای کارگری قرار دهند. سرنخهایی که برای سنجش میزان اعتبار آنها باید به چندین منبع اصلی رجوع کرد و از افتادن در دام فراروایتها (در خصوص کمیت و کیفیت کنشهای اعتراضی) پرهیز کرد.
باید توجه داشت که به دلیل محدودیتهای ایجاد شده از سوی حاکمیت برای تاسیس و فعالیت تشکلهای صنفی و کارگری مستقل، تعداد چنین گروههایی که به عنوان «شبهِ تشکیلات» در ایران و خارج از ایران فعالیت میکنند، کم نیست و این مسئله، لزوم اعتبارسنجی این گروهها در اطلاعرسانی و انتشار خبر را بیشتر میکند.
مطلب مرتبط:
از سندیکای فلزکارمکانیک تا شورای سازماندهی: کارگران پروژهای، در جستجوی نمایندگان واقعی