به گزارش داوطلب؛ شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در فراخوانی که روز چهارشنبه ۲۷ مهرماه منتشر شده، بار دیگر از معلمان خواسته تا در اعتراض به آنچه کشتار و بازداشت دانشآموزان در پی اعتراضات سراسری عنوان شده، تحصن کنند. این ششمین فراخوان و بیانیه اعتراضی شورای هماهنگی از ابتدای شروع اعتراضات سراسری در ایران پس از کشته شدن مهسا امینی است. شورای هماهنگی در متن تازهترین فراخوان خود، ضمن محکومیت برخوردهای صورت گرفته و حمله به دانشآموزان و معلمان و بازداشت و کشتار برخی از آنان، همچون موارد مشابه قبلی تاکید کرده که تا آزادی بازداشتشدگان و خاموشی قوای سرکوب به اعتراضات خود ادامه خواهد داد.
در ابتدای این فراخوان که در راستای اعتراض به جانباختن و بازداشت دانش آموزان و خطاب به مردم و معلمان ایران نوشته شده؛ آمده است: «نیک میدانیم نیروهای نظامی، امنیتی و لباس شخصیها، در حال تعرض به حریم مدارس و فضاهای آموزشی هستند. در طی این سرکوب سیستماتیک، تا کنون جانِ عزیزِ تعدادی از دانشآموزان و کودکان را به بیرحمانهترین شکل گرفتهاند؛ از نیکا و سارینا تا ابوالفضل و اسرا پناهی در اردبیل و ۱۴ دانشآموز و کودک سیستان و بلوچستان و کرمانشاه و گیلان و مازندران و کردستان و آذربایجان و مشهد… نهادهای سرکوبگر در هفتههای گذشته، برخلاف قوانینی که کودکی را رافع مسئولیت میداند، صدها دانشآموز را در بازداشت نگه داشتهاند و این روند به شکل غیر انسانی همچنان تداوم دارد، همچنین تعداد زیادی از معلمان نیز بیهیچ دلیل و بدون هیچ حکم قضایی بازداشت شدهاند.»
در ادامه این فراخوان با ابراز تاسف از بیتوجهی وزارت آموزش و پرورش نسبت به ضرورت صیانت از جامعه آموزش کشور آمده است: « وزیر آموزش پرورش نهتنها کمترین صیانتی از جامعه آموزش کشور به عمل نیاورد، بلکه خود و حراست ادارات در سراسر کشور، به آلتِ دستی برای سرکوب تبدیل شده و با مشروع دانستن ارجاع دانش آموزان معترض به کانونهای اصلاح و تربیت رسالت آموزش و پرورش را به کلی زیر سوال بردهاند.»
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان با اشاره به قطع سیستماتیک اینترنت کشور برای جلوگیری از گردش آزاد اطلاعات تاکید کرده که بارها به حاکمیت هشدار داده که « از محدود کردن مفهوم مقدسِ«آزادی» و خشونت علیه معترضین دستبردارد، حق اعتراض مردم را به رسمیت بشناسد و دست از آزار دانشآموزان و امنیتی کردن فضاهای آموزشی بردارد. اما حاکمان، در جواب، روشهای سرکوب را شدیدتر و خشونتبارتر کردهاند، تا جاییکه حتی در مدارس ابتدایی هم گازِاشک آور شلیک میکنند، دانشآموزان را به اجبار به مراسم ایدئولوژیک که هیچ ارتباطی با آموزش و تربیت ندارد، اعزام میکنند و تحفه اینکه اگر کسی همراهی نکند، او را چنان کتک میزنند تا جان عزیزش را بستانند. از دانشآموزان بازجویی میکنند و تعهد میگیرند و بعد به جای پاسخگویی، به سناریوسازی و اعتراف گیری اجباری روی میآورند. علت مرگ معترضین را بیماری مادرزاد، خود کشی و گاز گرفتگی سگ جلوه میدهند، و جان کودکان و جوانان این سرزمین را در معرض گلوله قرار میدهند.»
شورای هماهنگی در فراخوان خود هشدار داده؛ «حاکمان، باید بدانند که جامعه معلمان ایران، این قساوتها و سبوعیت را تحمل نمیکند و اعلام میدارد که ما از مردم هستیم و آن گلولهها و ساچمههایی که در خیابانها به مردم میزنید، روح و جان ما را هدف قرار میدهد. نفس دانشآموز با نفس ما درهم آمیخته و ما نمیتوانیم در میانه باروت و آتش و ساچمه، روی تخته سیاه تمرکز کنیم و برایمان مهم نباشد که حال فرزندان این سرزمین چگونه است. اگر مردم و جامعه فریاد میزند، ما هم بخشی از این فریاد و تظلم خواهی هستیم.»
در پایان متن این فراخوان اما شورای هماهنگی در راستای حمایت از اعتراضات مردمی در سراسر ایران و در محکومیت کشتارها و سرکوبهای هفتههای گذشته و بهویژه در محکومیت کشتن و بازداشت دانشآموزان و معلمان، کنشهای اعتراضی زیر را در دستور کار قرار داده است:
۱_ اعلام عزای عمومی روزهای پنجشنبه ۲۸ ، جمعه ۲۹ و شنبه۳۰ مهر به یاد جانباختگان اعتراضات و حضور در کلاس درس روز شنبه با لباس مشکی ، سرکشی به خانوادهی جانباختگان، حضور بر سر مزار آنها و پوشیدن نمادین لباس، مچ بند و دیگر پوششهای مشکی، برای اعلام همدردی و همبستگی با خانوادهها
۲_ برگزاری تحصن معلمان در روز یکشنبه ۱ و دوشنبه ۲ آبان با حضور در مدارس و خودداری از حضور در کلاسهای درس
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران اعلام کرده که با برگزاری این تحصنها، «بار دیگر همراهی خود را با مردم اعلام و به حاکمیت اعلام میکند که خواستههای بنیادین معلمان به رسمیت شناختن حق اعتراض مردم، آزادی بدون قید و شرط تمامی دانشآموزان است و تا زمانی که دانش آموزان به مدرسه برنگردند و حاکمیت دست از کشتار مردم و کودکان برندارد و صدای بهحق مردم را با گلوله جواب دهد، به اعتراضات خود ادامه خواهد داد.»
مروری به روند مواجهه شورای هماهنگی با اعتراضات سراسری اخیر
چنانکه اشاره شد از ابتدای شروع اعتراضات در ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ تا به امروز، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان حدود شش بیانیه و فراخوان در راستای حمایت از اعتراضات سراسری و محکومیت وقایع تلخ پس از آن منتشر کرده است. این شورا همچنین در روزهای چهارم، ششم و دوازدهم مهرماه اعلام اعتصاب صنفی کرده بود و از معلمان خواسته بود از حضور در کلاسهای درس خودداری کنند. انتقاد از موضعگیریهای وزیر آموزش و پرورش و تاکید بر ناکارآمدی آموزش وپرورش ایدئولوژیک در مواجهه با نیازها و چالشهای فراروی نسل امروز از دیگر مواردی بود که در بیانیههای اخیر شورا مورد توجه قرار گرفته است.
با این حال عملکرد شورای هماهنگی در سازماندهی معلمان و دانشآموزان معترض و همچنین ایجاد پیوند میان مطالبات آموزشی و صنفی معلمان با مطالبات اجتماعی و مدنی معترضین تاکنون چندان قابل قبول نبوده است. شاهد این ادعا، عدم همراهی بخش قابل توجهی از بدنه صنفی معلمان با اعلام تحصن و اعتصاب سراسری در تاریخهای تعیین شده از سوی شورای هماهنگی است. برای توجیه این عدم همراهی دلایل زیادی را میتوان مطرح کرد که هر یک یه صورت جداگانه قابل بررسی است. از جمله:
– عدم تمایل طیف وسیعی از معلمان به همراهی با کنشهای اعتراضی مدنی و سیاسی و تمرکز آنها بر فعالیت صنفی
– غیرقابل پیشبینی بودن سمت و سوی کنشهای اعتراضی جاری و لزوم ریسکپذیری کنشگران در پی عدم وجود رهبری و سازماندهی
– عدم وجود و تبیین سازوکاری برای پیوند مطالبات سیاسی و اجتماعی معترضان با گروههای صنفی، کارگری و غیره
– بازداشت و پروندهسازی برای تعدادی از سرشناسترین فعالان صنفی معلمان در ماههای گذشته و در پی آن تضعیف کانونها و انجمنهای صنفی معلمان از طریق بالابردن هزینه مشارکت در کنشهای صنفی و مدنی توسط حاکمیت
– تهدید امنیت شغلی و روانی معلمان و دانشآموزان در مدارس از طریق افزایش نظارتهای امنیتی و کنترلی در جریان اعتراضات
با وجود این دلایل که احتمالا میتوان موارد دیگری نیز به آنها اضافه کرد، به نظر میرسد اگر شورای هماهنگی در ماههای گذشته و پس از بازداشت جمعی از سرشناسترین فعالان صنفی توانسته بود بر ضعفهای سیستماتیک خود یعنی «فردگرایی»، «عدم نیازسنجی و برنامهریزی استراتژیک» و «نداشتن نقشه راه» غلبه کند و ارتباط خود را با تمرکز بر فعالیتهای صنفی با اکثریت بدنه محکمتر کند؛ امروز میتوانست نقشی اثرگذارتر در همراهی با کنشهای اعتراضی اخیر و حمایت از بدنه نظام آموزشی کشور و مهمترین ذینفعان آن یعنی معلمان و دانشآموزان ایفا کند.
بدیهی است که در شرایط فعلی و در مواجهه با سرکوب خشونتبار نیروهای نظامی و امنیتی، مهمترین وظیفه تشکلها و نهادهای صنفی و مدنی مستقلِ باقیمانده؛ حمایت و حفاظت از معلمان، دانشآموزان و کودکان درگیر در اعتراضات اجتماعی غیرسازمانیافته از طریق افزایش آگاهی و تقویت روحیه پرسشگری با تمرکز بر روندها و کنشگریهای مسالمتآمیز است. کنشهایی که ناظر بر خواستها، مطالبات و نیازهای واقعی و جاری ذینفعان است و با تمرکز بر هوشمندی و خلاقیت کنشگران در بازه زمانی مشخص، جامعه را به سمت تغییرات مثبت با کمترین هزینه سوق خواهد داد.