تارنمای داوطلب: زنان اغلب در موقعیتهای شغلی کم درآمد و مشاغل غیررسمی حضور دارند. در ایران و شاید در بسیاری از نقاط جهان، آمار مشخص و قابل استنادی از تعداد زنان شاغل در دست نیست و تنها میتوان به آماری اکتفا کرد که سازمانهای بیمهگر همچون تامین اجتماعی از تعداد بیمهشدگان ارائه میدهند. مناسبات حاکم بر روابط کار و سلطه نگرش مردانه بر این مناسبات، باعث شده که زنان کارگر در موقعیت نابرابری از نظر درآمدی قرار داشته باشند.
اغلب این زنان از حقوق خود آگاه نیستند و در پارهای از موارد نیز اگر آگاهی نسبی از حقوق صنفی خود داشته باشند، با تطمیع یا تهدید کارفرما از پیگیری آن منصرف شده و ترجیح میدهند به حفظ موقعیت خود بپردازند. همین مسئله منجر به کاهش قدرت آنها میشود و باعث خواهد شد که سهم کمی در ساختارهای گفت وگوی اجتماعی برای تغییر مناسبات کار، نصیب زنان کارگر شود. در چنین شرایطی، مشارکت زنان در تشکلها و اتحادیهها و شنیدن صدای آنها در هنگام تدوین سیاستها و استراتژیهای سازماندهی تشکیلاتی و توافقنامههای چانهزنی جمعی، میتواند تاثیر قابل توجهی بر ارتقاء آگاهی صنفی زنان کارگر از حقوق خود داشته باشد. در این میان تضمین حق آزادی تشکل و چانهزنی جمعی در سطح کلان برای اینکه صدای کارگران شنیده شود و از قدرت چانه زنی آنها حمایت شود، برای زنان کارگر اهمیت بالایی نسبت به سایرین دارد.
*****
با این حال چنانکه از گزارشها برمیآید؛ آمار حضور زنان در تشکلهای صنفی حتی آندسته از تشکلهای صنفی و کارگری که جمعیت زنان شاغل در آنها به نسبت سایر مشاغل بیشتر است، کمابیش اندک بوده و رهبری این تشکلها معمولا با مردان است. بنابراین، مسائل و دغدغههای حقوقی و شغلی زنان ممکن است به خوبی نشان داده نشود یا به عنوان اولویتهای مهم در نظر گرفته نشود. تعدد نقشهای زنان در خانه و در جامعه، تابوها و کلیشههای جنسیتی در خصوص منع مشارکت زنان در امور صنفی و اجتماعی، سلطه برخی رویکردهای مذهبی و فرهنگی، وجود خلاءهای هویتی و اجتماعی و چنانکه اشاره شد ناآگاهی از حقوق صنفی، از جمله دلایلی دیگری است که زنان را از پیوستن به تشکلهای صنفی و کارگری باز میدارد.
در ایران در خصوص پیوستن زنان به تشکلهای کارگری دو رویکرد عمده وجود دارد:
۱-پیوستن زنان کارگر به تشکلهایی که توسط مردان اداره میشوند و انعکاس و پیگیری مشکلات زنان در راستای تغییر مناسبات به نفع کارگران. این رویکرد گرچه در بین اعضای خود نمایندگانی از جامعه زنان کارگر را در سطح تشکلهای سهگانه کارگری چون شورای اسلامی کار، انجمنهای صنفی و یا در بین نمایندگان کارگری دارد اما عدم تغییر مناسبات کار برای زنان در دهههای اخیر نشان میدهد که حضور نمایندگان زن در این تشکلها عمدتا به صورت ویترینی، تشریفاتی و یا در راستای اهداف سیاسی (همچون اتحادیه زنان خانه کارگر) است. کمااینکه زنان حاضر در این تشکلها نتوانستهاند در برنامهریزیهای کلان مزدی و معیشتی به نفع زنان(همچون حضور در شورای عالی کار و موضوع تعیین دستمزد سالانه) مشارکت کنند و یا از حضور آنان ممانعت شده است.
۲-راهاندازی تشکلها و اتحادیههای زنان کارگر که مشکلات زنان را به صورت ویژه و مستقل از مشکلات سایر کارگران مورد بررسی قرار دهند. این رویکرد که بر مبنای دیدگاه فرهنگی جداسازی جنسیتی زن و مرد شکل گرفته و دغدغه خود را موانع فرهنگی و لزوم مصونیت زن کارگر در محیطهای مردانه همچون تشکلها و اتحادیههای مردانه میداند؛ همچنان هیچ نماینده مستقلی در میان تشکلهای صنفی ندارد. گرچه خانه کارگر به عنوان یک تشکل شبهحاکمیتی، سالهاست اتحادیهای با عنوان «زنان کارگر» تشکیل داده و یا انجمن صنفی کارگران تهران کمیتهای با عنوان «کمیته بانوان» راهاندازی کرده است اما هیچ یک از این تشکلها نتوانستهاند تغییری در سیاستگذاریهای صنفی به نفع زنان ایفا کنند.
غیر از این دو رویکرد مسلط، برخی از فعالان کارگری هم معتقدند تا زمانی که موضوع تشکلهای صنفی و پیگیری حقوق کارگران از طریق سازماندهی فعالیتهای مستقل جمعی به موضوعی فراگیر تبدیل نشود، تشکلهای صنفی موجود نه تنها از ظرفیت لازم برای پیگیری و تحقق مطالبات زنان کارگر برخوردار نیستند، بلکه توان حمایت از جمعیت غالب کارگری یعنی مردان را نیز ندارند. با این حال آنها تاکید میکنند که وجود تشکلهای کارگری مستقل و پیوستن زنان به این تشکلها، مبارزه برای دستیابی به حقوق برابر و عادلانه در ازای کار برابر را سرعت خواهد بخشید.
*****
زنان کارگر (ممکن است) نیازهای متفاوتی داشته باشند. در یک مجموعهای که تحت سلطه مردان اداره میشود، برای آنها مهم است که بتوانند در محیطی امن و مطمئن کار کنند و فرصتها و دستمزدهای مشابه مردان را دریافت کنند.
تشکلهای صنفی و اتحادیههایی که به میزان کافی از نمایندگی زنان برخوردارند، بیشتر به مواردی چون؛
– امنیت روحی، روانی و جسمی در محیط کار
– مکانیسمهای ضد خشونت
– تامین امکانات مراقبت از کودکان
– سرویسهای بهداشتی تمیز
– تمهیدات مرتبط با بهداشت و ایمنی کار
– تسهیلات حمایتی در دوره زایمان
– شکایت و توافقنامههای چانهزنی جمعی میاندیشند.
چگونه میتوانید سازماندهی کنید!
به طور کلی کارگران باید بدانند که پیوستن به تشکلهای کارگری و صنفی چگونه میتواند به بهبود وضعیت آنها در محیط کار کمک کند و برای زنان کارگر نیز این موضوع صادق است.
بررسیها نشان میدهد بهترین راه برای جلب عضویت زنان کارگر در اتحادیهها و تشکلهای صنفی، ارتباط مستمر و مستقیم فعالان کارگری با آنها و تشکیل شبکهها و شوراهای ارتباطی برای آگاهیرسانی در خصوص حقوق کار است. برگزاری کمپینها و توانمندسازی زنان در خصوص روندهای پیگیری حقوقی صنفی از جمله این راهکارهاست. همچنین تشکلهای صنفی و اتحادیهها برای ترغیب زنان کارگر به کار تشکیلاتی میتوانند برخی اقدامات را انجام دهند. پرداختن به مسائلی که برای کارگران زن مهم است(از جمله برابری جنسیتی در حقوق و دستمزد، مبارزه با اذیت و آزار در محیط کار و غیره)، راهاندازی گروههای بحث و نظرسنجی به صورت حضوری و یا مجازی و همچنین شناسایی موضوعاتی را که شانس زیادی برای دستیابی به آنها وجود دارد، از جمله این اقدامات است. برای به نتیجه رساندن این اقدامات و راهکارها، کافیست اطلاعات مفیدی در خصوص مزایای پیوستن به یک تشکل صنفی را در اختیار زنان کارگر قرار دهید.