چگونه بدون سازمان‌دهی کلاسیک به موفقیت برسیم؟: «بازنشسته، اتحاد، اتحاد!»

تارنمای داوطلب: تهران،اهواز،شوش،کرمانشاه،رشت،اصفهان،کرمان و ده‌ها شهر دیگر کشور در همین چند روز اخیر به صحنه‌ای برای برگزاری تجمعات اعتراضی بازنشستگان تبدیل شده‌اند. تعداد شرکت‌کنندگان در تجمعات، پرشمار نیست اما پراکندگی گروه‌هایی از بازنشستگان که برگزارکننده اصلی این اعتراضاتند، گسترده و متنوع است: از بازنشستگان تامین اجتماعی، مخابرات و فولاد که تقریبا هفته‌ای یک تا دو بار در برابر سازمان‌ها و نهادهای حکومتی چون تامین اجتماعی، صندوق‌های بازنشستگی، استانداری و فرمانداری تجمع می‌کنند تا بازنشستگان زغال سنگ در کرمان که حق و حقوق معوقه خود را با صدای بلند فریاد می‌زنند.

مستمری پایین، بیمه‌های درمانی ناکارآمد، عدم همسان‌سازی حقوق بازنشستگان مطابق با شاغلان و عدم تخصیص منابعی برای اجرای مصوبات و مقرراتی که در نتیجه آن‌ها وضعیت رفاهی خانوار بهبود می‌یابد، از جمله مطالبات مشترک همه گروه‌های بازنشستگان است. دولت در پاسخ به اعتراضات آن‌ها، یا وعده جبران و بهبود اوضاع را می‌دهد و یا با پرداخت قطره‌چکانی و نامتوازن بخشی از مطالبات همچون اجرای نیم‌بند همسان‌سازی تلاش می‌کند، اعتراضات را کنترل کند و در موقعیت فرسایشی قرار دهد. گرچه گستردگی و پراکندگی اعتراضات بازنشستگان در سال‌های اخیر به ویژه پنج سال گذشته، از سطح بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری خارج شده و تنوع و تکثر بیشتری در میان بازنشستگان سایر صندوق ها داشته، اما برگ برنده دولت و مجموعه حکومت در این میان، همچون سایر اعتراضات کارگری در ایران، فقدان سازمان‌یافتگی معترضان و جزیره‌ای بودن شکل اعتراضات است.

حکومت با ابزارهای کنترل و سرکوب خود با اشراف به این وضعیت از هم گسیخته و احتمالا با آگاهی از این‌که اعتراضات بازنشستگان در ایران با توجه به گوناگونی و کثرت گروه‌های درگیر، ظرفیت و توانایی تبدیل شدن به یک جنبش سراسری را دارد، از قدرت‌گیری اعتراضات بازنشستگان و تبدیل شدن آن به یک جنبش سراسری برای دستیابی به زندگی شرافتمندانه، جلوگیری می کند. در این میان، آن‌چه به تعویق می‌افتد، رسیدگی به موقع و پاسخگویی فوری به مطالبات گروه‌هاست. بنابراین، حالا که مسیرهای سازمان‌دهی به دلایلی مسدود یا دستکم دشوار و ناهموار است، چگونه می‌توان بدون سازمان‌دهی، اعتراضات بازنشستگان در ایران را به موقع به نتایج مطلوب رساند و آیا به طور کلی نمونه هایی از اعتراضات بازنشستگان وجود داشته که به دستاوردهای مثبتی رسیده باشد؟

بررسی‌ها نشان می‌دهد: بله! در کشورهای مختلف نمونه‌های موفقی از اعتراضات بازنشستگان وجود دارد که به تغییرات مثبت در سیاست‌های بازنشستگی منجر شده‌اند. برخی از این نمونه‌ها عبارت‌اند از:

اعتراضات علیه اصلاحات بازنشستگی/ فرانسه ۲۰۲۳

بازنشستگان و اتحادیه‌های کارگری در فرانسه در سال ۲۰۲۳ علیه افزایش سن بازنشستگی از ۶۲ به ۶۴ سال اعتراضات گسترده‌ای برگزار کردند. این اعتراضات باعث شد که دولت امتیازاتی مانند افزایش حداقل مستمری و تسهیلات ویژه مشاغل سخت را ارائه دهد، هرچند که اصلاحات اصلی اجرا شد.

افزایش مستمری‌ها پس از اعتراضات / آرژانتین ۲۰۱۷-۲۰۱۸

بازنشستگان در آرژانتین در برابر تغییرات در محاسبه مستمری‌ها که موجب کاهش مزایا می‌شد، اعتراض کردند. در نهایت، دولت مجبور شد برخی از مزایای کاهش‌یافته را بازگرداند و کمک‌هزینه‌هایی برای جبران تورم در نظر بگیرد.

جنبش «بازنشستگان با عزت»/ اسپانیا ۲۰۱۸-۲۰۱۹

بازنشستگان اسپانیایی با شعار «حقوق بازنشستگی مناسب، حق ماست» در چندین شهر تجمع کردند. این اعتراضات باعث شد که دولت افزایش حقوق بازنشستگی را متناسب با تورم تضمین کند.

بهبود حمایت‌های اجتماعی پس از اعتراضات/ کره‌جنوبی ۲۰۱۵-۲۰۱۶

در کره‌جنوبی، بازنشستگان و گروه‌های مدافع حقوق سالمندان به سیاست‌های ناکافی تأمین اجتماعی اعتراض کردند. در نتیجه، دولت برخی از مستمری‌ها را افزایش داد و حمایت‌های بیشتری برای سالمندان کم‌درآمد در نظر گرفت.

لغو تغییرات در مستمری‌ها / ایتالیا ۲۰۱۱-۲۰۱۲

پس از فشار شدید بازنشستگان و اعتراضات خیابانی، دولت ایتالیا مجبور شد برخی از تغییرات سخت‌گیرانه در سیستم بازنشستگی را کاهش دهد، از جمله ارائه استثنائاتی برای مشاغل سخت و زنان.

این نمونه‌ها نشان می‌دهد که اعتراضات بازنشستگان در صورتی که سازمان‌یافته و مستمر باشند، می‌توانند بر سیاست‌گذاری‌های دولت تأثیر بگذارند و تغییرات مثبتی ایجاد کنند. اما آیا همه این اعتراضات توسط اتحادیه ها سازمان‌دهی شده بودند؟

خیر! همه این اعتراضات لزوماً از سوی اتحادیه‌های کارگری سازمان‌دهی نشده بودند. برخی از آن‌ها به‌صورت خودجوش و بدون ساختار رسمی شکل گرفتند که ما در ادامه به تفکیک به آنها اشاره کرده ایم:

– اعتراضات سازمان‌یافته توسط اتحادیه‌ها

فرانسه (۲۰۲۳): اتحادیه‌های کارگری بزرگ مانند CGT و CFDTنقش محوری در سازمان‌دهی این اعتراضات داشتند.

ایتالیا (۲۰۱۱-۲۰۱۲): اتحادیه‌های کارگری مانند CGILبه همراه برخی احزاب چپ‌گرا این اعتراضات را هدایت کردند.

کره جنوبی (۲۰۱۵-۲۰۱۶): اتحادیه‌های کارگری و گروه‌های حقوق سالمندان فشار سازمان‌یافته‌ای بر دولت آوردند.

اعتراضات غیرسازمان‌یافته یا خودجوش آرژانتین (۲۰۱۷-۲۰۱۸): اعتراضات در ابتدا خودجوش بودند و بازنشستگان بدون رهبری رسمی در خیابان‌ها تجمع کردند، اما بعداً اتحادیه‌ها و گروه‌های سیاسی به آن پیوستند.

اسپانیا (۲۰۱۸-۲۰۱۹): اعتراضات ابتدا توسط گروه‌های غیررسمی بازنشستگان در رسانه‌های اجتماعی سازمان‌دهی شد و سپس اتحادیه‌ها از آن حمایت کردند.

در روند بسیاری از این نمونه‌ها می‌توان دید که اگرچه اتحادیه‌ها در برخی موارد نقش کلیدی داشتند، اما اعتراضات بازنشستگان بدون سازمان‌دهی رسمی شروع شد و سپس توانست حمایت اتحادیه‌ها را جلب کند. اما در ایران که احزاب و اتحادیه‌ها یا اجازه فعالیت آزادانه ندارند و یا اساسا امکان شکل‌گیری ندارند، چگونه باید به سازمان‌دهی یک جنبش اجتماعی گسترده همچون جنبش بازنشستگان دست یافت؟

بدون سازمان‌دهی رسمی، بازنشستگان در ایران می‌توانند از روش‌های دیگری برای پیشبرد مطالبات خود استفاده کنند. در شرایطی که ایجاد تشکل‌های رسمی دشوار است، راهکارهایی که همین امروز هم از برخی از آن‌ها استفاده می شود تاثیرگذار خواهد بود. راهکارهایی همچون: استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌ها، تشکیل گروه‌های تلگرامی و واتس‌اپ برای هماهنگی اعتراضات و تبادل اطلاعات، انتشار مطالبات و نارضایتی‌ها در توییتر و اینستاگرام با هشتگ‌های مشخص برای جلب توجه رسانه‌ها و افکار عمومی و استفاده از محتوای ویدیویی و مستندات واقعی برای نشان دادن مشکلات بازنشستگان.

اما موارد دیگری هم برای سازمان‌دهی اعتراضات وجود دارد که بازنشستگان می‌توانند از آن‌ها برای تاثیرگذاری عملکرد خود استفاده کنند: «پیوند با دیگر گروه‌های اجتماعی»، همکاری با معلمان، کارگران، و سایر گروه‌های معترض برای تقویت صدای مشترک، ایجاد ائتلاف‌های غیررسمی میان بازنشستگان گروه‌های مختلف (تامین اجتماعی، کشوری، لشکری) و بهره‌گیری از حمایت خانواده‌ها و نسل جوان برای گسترش پیام اعتراضات از جمله این موارد است.

در عین حال تداوم تاکتیک‌های فشار غیرمتمرکز مانند برگزاری تجمعات اعتراضی کوچک و پراکنده در شهرهای مختلف به‌جای یک حرکت بزرگ که این روزها هم در حال انجام است به سازمان‌دهی موثر اعتراضات بازنشستگان کمک می کند.

در میان همه این راهکارها برای افزایش قدرت تاثیرگذاری اعتراضات، شاید یک شیوه سازمان‌دهی: استفاده از اعتصاب‌های غیررسمی، مثل تحریم برخی خدمات یا کالاها برای نشان دادن قدرت اقتصادی بازنشستگان باشد.

چگونه با تحریم کالا و خدمات، قدرت‌نمایی کنیم؟

تحریم کالاها و خدمات به‌عنوان یک ابزار فشار اقتصادی، یکی از روش‌هایی است که بازنشستگان می‌توانند برای پیشبرد مطالبات خود به کار بگیرند. این روش می‌تواند بدون نیاز به سازمان‌دهی رسمی، قدرت اقتصادی بازنشستگان را به نمایش بگذارد و دولت و بخش خصوصی را تحت تأثیر قرار دهد. در ادامه، چند راهکار عملی برای اجرای این تاکتیک (ترفند) ارائه می‌شود:

۱. تحریم کالاهای خاص مرتبط با دولت یا نهادهای وابسته

بازنشستگان می‌توانند از خرید کالاها یا استفاده از خدماتی که مستقیماً به دولت یا نهادهای حاکمیتی سود می‌رسانند، خودداری کنند. این امر می‌تواند بر منابع درآمدی دولت فشار اقتصادی ایجاد کند.

مانند: نخریدن برخی از محصولات یا برندهای دولتی و شبه‌دولتی، کاهش مصرف سوخت یا سایر خدمات عمومی برای کاهش درآمدهای دولتی نمونه‌هایی از این‌گونه تحریم است.

۲. تحریم پرداخت هزینه‌های غیرضروری و خدمات دولتی

بازنشستگان می‌توانند با تأخیر یا خودداری از پرداخت برخی هزینه‌ها، بر سیستم اداری فشار وارد کنند. مانند: خودداری از پرداخت قبوض در حد امکان و تا آخرین مهلت قانونی و تحریم خدماتی مانند بیمه‌های خصوصی که به نفع دولت یا نهادهای وابسته است.

۳. تحریم شرکت‌های خصوصی که از سیاست‌های ضدبازنشستگی حمایت می‌کنند

برخی شرکت‌های بزرگ ممکن است از سیاست‌هایی حمایت کنند که به ضرر بازنشستگان باشد. تحریم این شرکت‌ها باعث کاهش درآمد و فشار بر آن‌ها برای تغییر رویکردشان می‌شود.

مانند: تحریم فروشگاه‌ها یا برندهایی که به وضعیت بازنشستگان بی‌توجه هستند.

۴. کاهش استفاده از خدمات حمل‌ونقل عمومی در روزهای خاص

بازنشستگان می‌توانند در روزهای مشخصی از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده نکنند تا کاهش درآمد این بخش را نشان دهند. برای نمونه:اعلام یک روز خاص به‌عنوان «روز بدون استفاده از وسایل حمل‌ونقل عمومی» برای نشان دادن قدرت اقتصادی یک گروه

۵. تشویق به استفاده از جایگزین‌های محلی و مستقل

بازنشستگان می‌توانند به‌جای استفاده از خدمات و کالاهای شرکت‌های بزرگ، از تولیدکنندگان کوچک و مستقل حمایت کنند؛برای نمونه، خرید از بازارهای محلی به‌جای فروشگاه‌های زنجیره‌ای وابسته به دولت.

باید توجه داشت که تحریم کالاها و خدمات می‌تواند به‌عنوان یکی از روش‌های موثر فشار اقتصادی برای بازنشستگان عمل کند، به‌ویژه در شرایطی که دیگر ابزارهای مطالبه‌گری مانند مذاکره یا اعتراضات خیابانی با محدودیت‌هایی روبرو هستند. این روش‌ نه‌تنها نیاز به سازمان‌دهی رسمی ندارد، بلکه از طریق شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی به‌راحتی قابل اجرا و گسترش است. تأثیر این روش به میزان هماهنگی و مشارکت گسترده بازنشستگان بستگی دارد؛ هرچه قدر شمار بیشتری از افراد در تحریم یک کالا یا خدمت خاص شرکت کنند، اثرگذاری آن بر تولیدکنندگان و ارائه‌دهندگان خدمات بیشتر خواهد بود و می‌تواند آن‌ها را به پذیرش خواسته‌های بازنشستگان وادار کند.

بااین‌حال، تحریم اقتصادی به‌تنهایی کافی نیست و باید در کنار سایر روش‌های مطالبه‌گری، مانند طرح شکایت‌های قانونی، مذاکرات صنفی و اقدامات رسانه‌ای مورد استفاده قرار گیرد. ترکیب این روش‌ها می‌تواند فشار چندجانبه‌ای بر تصمیم‌گیران وارد کند و احتمال تحقق مطالبات بازنشستگان را افزایش دهد. در نهایت، موفقیت این روش‌ها وابسته به آگاهی‌بخشی، انسجام و همبستگی میان بازنشستگان است تا بتوانند قدرت اقتصادی و اجتماعی خود را به شکلی موثر به نمایش بگذارند.

اینجا را هم نگاه کنید

مروری بر مهمترین اعتراضات برگزار شده در بهمن ماه ۱۴۰۳

مروری بر مهمترین اعتراضات برگزار شده در بهمن ماه ۱۴۰۳: «معیشت، منزلت، حق مسلم ماست»

تارنمای داوطلب: در حالی به روزهای پایانی سال ۱۴۰۳ و موعد تعیین دستمزد سالانه نزدیک …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.