پنج اشتباهی که منجر به توقف جنبش‌ها می‌شود

تارنمای داوطلب: جنبش‌ها در اتوبان حرکت نمی‌کنند و در بسیاری مواقع زمینه‌های لازم برای شروع یک حرکت چندان آماده نیست. با وجود دستاوردهای ماندگار در زمینه حقوق مدنی و صنفی، نگاهی به تاریخچه پرفراز و نشیب فعالیت صنفی نشان می‌دهد که همواره فعالان مدنی و صنفی با چالش‌های بسیاری برای دستیابی به حقوق خود مواجه بوده‌اند. از افزایش روند صنعتی شدن برخی جوامع در قرن نوزدهم و همزمان آغاز تشکیل اتحادیه‌ها در آن دوره تا به امروز، که برخی از بدیهی‌ترین حقوق کارگران از جمله تصویب دستمزد حداقلی و هشت ساعت کار در سراسر جهان به رسمیت شناخته می‌شوند، مسیرهایی پر پیج و خم و گاه ناهموار طی شده، چرا که این خواسته‌ها در زمان خود خواسته‌هایی تندرو به شمار می‌رفتند.

اگر قبول داشته باشیم که پرسشگری حقوق صنفی به مکانیسم‌هایی نیاز دارد که با آزمون و خطا به دست آمده‌اند، متوجه می‌شویم که ابرقهرمان‌های فعال حقوق صنفی هم ناگهان ساخته نمی‌شوند بلکه پس از بارها دلشکستگی و توقف و یا حتی بارها رفع اشکال و انگیزه‌سازی به فرمول‌های بهتری دست می‌یابند. در مسیر پرسشگری و مطالبه گری پخته‌تر می‌شوند و راه را برای مطالبات دیگر نیز هموارتر می‌کنند. حتی کسانی که تصور می‌کردند در مطالبات جمعی خود به بن‌بست رسیده‌اند، زمینه قوی‌تری از پرسشگری به جا می‌گذارند که می‌تواند در همان زمان یا شاید دیرتر، از سوی دیگر کنشگران پیگیری شود.

اتحادیه‌ها می‌توانند در ائتلاف و یا همکاری یا دیگر گروه‌ها و اتحادیه‌ها و یا گاهی حتی به تنهایی و فقط با اتکا به اعضای خود، یک حرکت حق‌طلبانه را پیگیری کنند.

اتحادیه‌های رسمی و غیررسمی صنفی در برابر حق عضویتی که دریافت می‌کنند و یا کار داوطلبانه‌ای که از اعضا انجام می‌دهند، سه نوع فعالیت دارند:

– به اعضای خود کمک‌‌می‌کنند و مشاوره می‌دهند تا به حقوق خود دسترس داشته باشند
– برای بهتر شدن دستمزد و شرایط کاری هم‌صنفی‌های خود چانه‌زنی جمعی می‌کنند
– استاندارد و کیفیت کار و خدمات را در صنف خود بالا نگه می‌دارند.

با وجود مسیر پرفراز و فرود مطالبات جمعی و کارگری به ویژه در محیط‌هایی که کمترین سازگاری را با اتحادیه‌گرایی دارند، این پنج مورد می‌تواند یک اتحادیه، سازمان کوچک یا جریان حق‌طلبانه را متوقف کند یا کل یک گروه را به حاشیه ببرد. به بیان دیگر، بیشتر گروه‌ها و جنبش‌های حق‌طلبانه ممکن است در جریان مطالبه‌گری خود، با ۵ اشتباه تاکتیکی به حاشیه رفته یا فعالیتشان متوقف شود.

اشتباه اول- نیازی به گزارش‌دادن نمی‌بینیم.

گروه کوچکی از فعالان خوش‌فکر و باانگیزه را در نظر بگیرید که به عنوان نمایندگان فعال صنف خود در پی احقاق چند خواسته‌اند. ولی هم‌صنفی‌های آنها معمولا نمی‌دانند که در جمع و حلقه کوچک این فعالان چه می‌گذرد. فعالانی که عمدتا هنگام بالا گرفتن یک مشکل در شرایط بحرانی و نیاز به حضور بدنه در خیابان برای تجمع یا تظاهرات هر بار ناگهان از هم‌صنفی‌های خود دعوت به حضور می‌کنند ولی نیازی نمی‌بینند که آنان را قبل و بعد از حضور در یک تجمع در جریان جزییات وقایع و تصمیمات قرار دهند و درباره برنامه‌ها، مکانیسم احقاق حقوق، پیشرفت‌ها، بیان نقاط ضعف و قدرت جنبش، مقایسه‌ها، و حتی ساختار سازمانی و شیوه‌های تصمیم‌گیری به اعضا و یا بدنه توضیح دهند و آنان را در اطلاعات مهم شریک کنند.

در چنین شرایطی بدنه یک جنبش و یا اعضای یک گروه ممکن است به خیرخواهی و انگیزه رهبران دیدگاه مثبتی داشته باشند ولی دید مثبت به معنی رای بدنه و اعضا به اولویت‌های‌رهبران و اعتماد به شیوه‌ها و ابزارهای مورد استفاده آنها نیست.

رهبران یک جنبش، از بدنه نیرو می‌گیرند و به نوعی نمایندگی سایر همکاران خود را به عهده دارند. در نتیجه باید بتوانند با آفریدن ساز و کار فعالی از گفتگو با بدنه جنبش به شیوه‌ای شفاف عمل کنند، به پرسش و پاسخ و گفتگوهای دموکراتیک دامن بزنند، سیستم رای‌گیری برای تشخیص اولویت‌های ضروری همکاران و دیگر اولویت‌های آنان داشته باشند و با مستند کردن وقایع مهم، پیاپی در جهت رفع ایرادهای برنامه مطالبه‌گری خود بکوشند. به علاوه، رهبران باید بتوانند با اعلام به موقع برنامه‌ها، راهکارها، نتایج فعالیت‌ها و حتی اعلام مشکلات؛ پاسخ‌ها را در بدنه و در میان اعضا جستجو کنند و اعتبار و اعتماد عمیق‌تری از سوی همکاران به دست آورند.

بخشی از اعتماد تنها با بیانیه های رسمی و متون طولانی و پیچیده به دست نمی‌آید. گزارش رسمی تنها می‌تواند در کنار بیان ساده و صادقانه رویدادها و سازوکارها موجب همفکری و همدلی بدنه شود.

رابطه رهبران یک جریان یا جنبش مطالبه‌گرایانه با بدنه در یک سازمان صنفی باید ارگانیک باشد. یعنی بدنه باید بتواند به شیوه‌ای دموکراتیک، اقدام به بررسی و تصمیم‌گیری جمعی کند و درصد خطا را کم کند و پیامد احتمالی را در میان اعضا تقسیم کند.

تفاوت اخلاق، رویکرد و کردار گروه خود را با کسانی که در سمت مقابل گروه‌تان ایستاده‌اند پیاپی در قالب رویدادهایی کوچک و زبانی غیررسمی با اعضا در میان بگذارید و درباره شیوه‌های برخورد در جریانات تعیین کننده حتی هنگامی که به شیوه‌های خود اطمینان دارید، از اعضا نظرخواهی کنید و اجازه بدهید حرکت حق‌طلبانه گروهی با دغدغه، تفکر و خلاقیت شخصی اعضا پیگیری شود. وقتی اعضای جنبش یا تشکل صنفی از جریان‌ها مطلع باشند و در تصمیم‌گیری‌ها شرکت کنند، حتی هنگام برخورد به درهای بسته، حرکت صنفی شما متوقف نخواهد شد.

دستاوردهای کارگران هفت‌تپه مثال خوبی از ارتباط ارگانیک مداوم رهبران و بدنه (کارگران) هفت‌تپه است. جریان مطالبه‌گری در نیشکر هفت‌تپه، پیش از پیروزی در برکنار کردن مدیر خصوصی و بازگشت به وضعیت شرکت دولتی، در بخشی از کارخانه که سنگر نام نهاده بودند گرد می‌آمدند و اهداف و استراتژی‌های خود را هر بار مرور می‌کردند و با تحلیل رویدادها از سوی جمع، گام بعدی را مشخص می‌کردند. آنان در کنار برنده شدن در اهدافی که تعیین کرده بودند، چندین تجمع هماهنگ، سفر به پایتخت، رایزنی با افراد کلیدی، پوشش رسانه‌ای و اعتصاب‌های طولانی را با کمترین درصد خطا سامان دادند.

اشتباه دوم- شیوه حرف‌زدن، سطح سواد و رفتار ما مخصوص خودمان است

انعطاف‌ناپذیری در شیوه بیان و انتقال پیام‌ها موجب می‌شود که پیام شما شنیده نشود.

در آغاز تشکیل یک گروه فعال حقوق کارگران، ساختن فضایی یکرنگ و یک‌دل در انسجام گروه تاثیر انکارنشدنی دارد و زبان و بیان مشترک، یکی از مهم‌ترین ابزار پیوند افراد گروه است. گروه کارگران یک کارخانه که به دنبال احقاق یک خواسته‌اند، ممکن است همگی کارگر باشند و در ورای کلمات، گفته‌های یکدیگر را به سادگی درک کنند اما شاید این زبان، در جذب رسانه‌ها یا افراد همسو ولی غیر کارگر کاربردی نباشد. گروه باید بتواند توسعه پیدا کند و افرادی را با سطح گوناگون دانش، دیدگاه و خاستگاه اجتماعی به خود جذب کند.

اگر در گروه شما قانون نانوشته‌ای وجود دارد که فقط افرادی با قیافه، جنسیت، طرز حرف‌زدن و سطح آگاهی یا سوادی شبیه بنیان‌گذاران گروه در آن وجود دارند و باقی می‌مانند، احتمالا پیش از کوچک شدن گروه، به سرعت نیاز به بازسازی فضا دارید. اهداف خود را مرور کنید و با اعلام شفاف مواضع خود شاید بتوانید در سطح عمومی جامعه و فضای مجازی، افراد بیشتری را با خود همراه کنید؛ اما در این باره باید با اعضای گروه به توافق برسید.

رهبران و نمایندگان گروه شما همچنان باید بتوانند زبانی قابل درک برای ارتباط با رسانه‌ها پیدا کنند.

برای مثال در جریان اعتراضات صنفی معلمان نیوساوت‌ولز استرالیا برای احقاق حقوق صنفی خود، آنها اعلام کرده‌اند که با وجود فشارهای دولتی و شکایت دولت به دیوان عالی به خاطر ادامه‌دار شدن اعتصابات معلمان، تا زمان تحقق حقوق مورد نظر خود به اعتصابات ادامه می‌دهند. 1

معلمان استرالیایی در مسیر خواسته‌های خود از زبانی جوان‌پسند و متفاوت با کلاس‌های درس توانستند خواسته‌های مشترک خود را در سطح عمومی جامعه مطرح کنند. آنان از شوخی، عبارات خلاقانه و شعارهای مستقیم برای جلب همراهی و پوشش رسانه‌ای بهره بردند در حالی که در جلسات گفتگو تصمیم‌گیری، هنگام نوشتن گزارش‌ها و مستندسازی فعالیت‌ها زبان همین معلمان عمدتا رسمی‌تر، جملات طولانی‌تر و با جزییات بسیاری همراه است.

اشتباه سوم- در گروه ما چند فعال مطلع و شجاع‌تر از همه، حرف اول و آخر را می‌زنند

آیا در گروه شما افراد شجاع، سخنور و دانشمند بیشتراز دیگران سخن می‌گویند و جایگاه‌های کلیدی را به خود اختصاص داده‌اند و افراد غیر شناخته تر ، گمنام و دیگران فقط گوش می‌دهند؟

هرچند قابلیت‌هایی چون شجاعت، دانش، فعالیت مداوم و سخنوری افراد را می‌توان گنجینه‌های یک گروه به شمار آورد که در زمان تشکیل آن به عنوان سرمایه اولیه عمل می‌کند، اما پس از مدتی معلوم می‌شود که افراد غیر شناخته تر یا با دانش کمتر قابلیت‌های دیگری دارند که اگر نادیده گرفته شود به سرعت از گروه دور خواهند شد. علاوه بر این، حتی افرادی با کمترین میزان دانش نیز به هر حال دارای رای و عقیده‌اند و چه رای خود را اعلام بکنند یا نه، در سرنوشت گروه شما تاثیر خواهد داشت. چیزی که مهم است این است که گروه معدودی از نخبگان نمی‌توانند برای همیشه در جایگاه تصمیم‌گیری باقی بمانند پس نقش های مورد نیاز گروه باید به سرعت در میان اعضا تکثیر شود.

یک نهاد مشارکتی باید بتواند شبیه یک شرکت، با تقسیم و تمرین نقش‌های مختلف به تولید دستاوردهایی انسانی و شخصی در افراد سامان بدهد و به سرمایه اولیه اضافه کند؛ یعنی گروه و تشکل شما باید بتوانند با بازتعریف قابلیت‌های فردی در زمینه جمعی، قابلیت‌ها را در میان همان افراد گسترش دهد و در میان دیگران هم تکثیر کند و قابلیت‌های تازه‌ای بر آن‌ها بیفزاید.

پیشرفت قابلیت‌های فردی نباید تصادفی و در حاشیه باشد، بلکه باید به صورت رسمی و علنی به بخشی از فعالیت گروه تبدیل شود، چرا که انسان‌ها در کانون فعالیت یک خواسته جمعی، بیشترین اهمیت را دارند و موضوع نهایی فعالیت گروه را تشکیل می‌دهند.

اگر یک نفر همیشه تصمیم بگیرد و به یگانه چهره تشکل یا جنبش شما تبدیل شود، تنها افرادی که برای به ثمر رسیدن یک خواسته جمعی (یا حتی فردی و شخصی) از خودگذشتگی نشان بدهند و حتی آماده باشند که بیش از حد لازم هزینه‌بدهند، احتمال زیادی وجود دارد که پس از مدتی با حذف یک یا دو فعال شناخته شده، ناگهان تمام یک حرکت متوقف شود و تا زمان پیدا کردن ایراد و رفع آن- یعنی تا زمان مسئولیت‌پذیری متناسب اعضا، توقف ادامه خواهد داشت. از سویی دیگر، سرشکن کردن مسئولیت‌ها، قدرت و هزینه‌ها در میان افراد بیشتر، از سوزاندن پتانسیل انسانی جلوگیری می‌کند و قابلیت‌های پیش‌بینی نشده دیگر را نیز در افراد شکوفا خواهد کرد.

تمرین نقش‌های موازی، همسنگ و دوره‌ای و جایگاه برابر افراد در یک گروه به اندازه‌ای مهم است که گروه‌هایی با چندین دهه فعالیت حمایتگری، فرمول‌های ساده‌ای را برای مدیریت گروه و شیوه‌تصمیم‌گیری تمرین می‌کنند. یکی از قوانین مهم این است که برای دیکتاتور نشدن یک فرد در گروه و جلوگیری از نزاع خزنده بر سر قدرت، جایگاه‌ها و امور به صورت دوره‌ای به دست افراد مختلف اداره شود. فرمول ساده دیگر این است که مثلا فردی که به صورت دوره‌ای جلسات را اداره می‌کند حق نظر دادن نداشته باشد. اگر نمی‌توانید نقش‌های مدیریتی و مستند کردن فعالیت‌ها را در گروه به صورت دوره‌ای تمرین کنید، مجبور خواهید بود که چنین افرادی را از بیرون گروه حتی با صرف هزینه از صندوق مشترک گروه‌تان تامین کنید.

هر چه سریع‌تر خلا نقش‌ها و افراد را در گروه خود پیدا کنید، سریع‌تر چنین نقش‌هایی را به گروه خود جذب کنید، پیشرفت شما نیز سریع‌تر خواهد بود.

هم‌چنین تکثیر قابلیت‌ها در گروه می‌تواند به شناسه گروه شما بدل شود.

تاریخچه‌ای از اتحادیه فروشندگان خیابانی در هند2 نشان می‌دهد که یک گروه کوچک حمایتگری که حتی خودشان فروشنده نبودند چگونه مصرانه و با سعی و خطا تصمیم گرفتند به فلاکت فروشندگان خیابانی پایان دهند. دستفروشان هندی تا همین یک دهه پیش به عنوان یکی از فقیرترین و فراموش‌شده‌ترین اقشار، به نماد چهره زشت حاشیه شهرها و خشونت و فساد پلیس شناخته می‌شدند. اما از یک دهه پیش، گروه کوچکی از حمایتگران و داوطلبان، با شناسایی دستفروشان و صرف بیش از دو سال وقت برای تحقیق دقیق در زندگی، تعداد افراد خانواده، شیوه کار و آسیب‌های این گروه فراموش شده به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند به جای دستفروشان در دادگاه‌ها حرف بزنند چرا در دادگاه‌های قبلی دیده بودند که بیان خواسته‌های دستفروشان از زبان چند وکیل تحصیلکرده، از سوی قضات دادگاه و دیگران جدی گرفته نمی‌شود.

این گروه فعال هندی، پس از ماه‌ها اعتمادسازی با شیوه‌های خلاقانه دست به آموزش دستفروشانی زدند که عمدتا از سواد خواندن و نوشتن محروم بودند. فعالان این گروه، از لحظاتی تاریخی سخن می‌گویند که شماری از زنان دستفروش و به حاشیه‌رانده شده که تا قبل از آن از پلیس کتک می‌خوردند توانستند مثل یک وکیل در دادگاه از مواضع خود دفاع کنند و دستاوردی تاریخی بر جای بگذارند.

صنف دستفروشان هندی، در طول یک دهه توانستند با ساماندهی، همکاری با شهرداری‌ها در نقاط مختلف کشور و پرداخت مالیات هفتگی برای کارت، یک میز در محیط‌های مسقف، نهایتا شان و جایگاه انسانی به دست بیاورند که با توجه به ساختار طبقاتی هند پیش از این برای خودشان قابل تصور نبود.

اتحادیه دستفروشان هندی امروزه حتی برای فرزندان و نسل دوم دستفروشان هندی نیز برنامه دارد، در حالی که گروه کوچک نخبگان تحصیلکرده ممکن بود در شناخت کیفیت و پتانسیل انسانی پیشرفت افراد کم‌سواد و بیسواد دچار خطا شوند و صرف وقت برای آموزش گروهی از دستفروشان را بیهوده بپندارند.

اشتباه چهارم- ارتباط با گروه‌ها و تشکلهای دیگر بی‌فایده است

این اشتباه می‌تواند این‌گونه بیان شود که: ما از شیوه‌ها و راه‌کارهای گروه‌ها و تشکلهای دیگر بی‌اطلاعیم چرا که به نظر می‌رسد که ارتباط با گروه‌ها و تشکلهای دیگر خطرناک و هزینه‌زاست.

اما تجربه نشان می‌دهد که فعالیت تک‌آهنگ یک گروه بدون کمک‌گرفتن از اهرم‌هایی خارج از گروه، احتمالا برای رویارویی با مسائلی بزرگتر کافی نیست.

حساس بودن یک حکومت اقتدارگرا به گفتگوهای ساده میان دو گروه نشان می‌دهد که چه اقتدار عظیمی در همگرایی چند گروه یا جذب افراد پرقابلیت به گروه‌های کارگری نهفته است. اقتدارگرایان از این می‌هراسند که جلب اعتماد میان چند گروه پراکنده با اهدافی مشابه یا همسو، نیروی تک‌تک گروه‌ها را چندبرابر ‌کند. انرژی، اقتدار و اعتبار دو گروه فعال کارگری که توانسته‌اند در میان خود به درجه‌ای از اعتماد دست بیابند بسیار بیشتر از جمع پتانسیل دو گروه است.

اگر نمی‌توانید با گروه‌های هم‌سو ائتلاف کنید، نوعی همکاری مقطعی را شروع کنید. اگر نمی‌توانید همکاری کنید، نوعی گفتگو را شروع کنید. اگر گروه‌های مختلف از گفتگو طفره می‌روند خسته نشوید و از نزدیک آن‌ها را رصد کنید تا مبنایی برای گفتگو بیابید. به علاوه، لزوما نیازی نیست که گروه‌های همکار شما، هم‌سایز گروه شما باشند یا به اندازه یکسان در فعالیتی مشترک سهیم باشید. گروه مورد ارتباط شما می‌تواند در سایز بسیار کوچک‌تر و یا بزرگتر از گروه شما، با موضوعی مختلف از فعالیت شما تجربه داشته باشند. گروه‌ها و سازمان‌های بسیار کوچک، مثل یک گروه محلی می‌تواند اطلاعات دقیقی درباره محیط به شما بدهد و گروه‌های بزرگ حتی در مقیاس بین‌المللی ممکن است موضوع فعالیت شما را در مقیاسی بزرگ در معرض دید قرار دهند یا ابزارهای گوناگونی به شما معرفی کنند. همواره این احتمال وجود دارد که گروه شما در تعیین حدود خطر دقیق عمل نکرده باشد. با تعیین ابعاد و پیامد گفتگو، گروه شما می‌تواند ابزارهای کاهش خطر ارتباط را گسترش دهد و ابعاد ارتباط خود را با گروه‌ها، اتحادیه‌ها تا زمان مناسب علنی نکند. علنی کردن یک ائتلاف یا همکاری می‌تواند در زمانی انجام شود که بیشترین تاثیر را داشته باشد تا اعضا در برابر پیامدهای پیش‌بینی شده و پیش‌بینی نشده از پوشش حمایتی مناسبی بهره‌مند شوند.

در این پوشش خبری سازمان بین‌المللی آموزش، خواسته‌های معلمان ایران و آزادی فعالان صنف فرهنگی مورد تاکید قرار گرفته است. 3

گروه شما شاید بتواند گزارش‌های منظمی درباره فعالیت‌ها و خواسته‌های مشترک چند گروه صنفی به یک سازمان بین‌المللی ارائه بدهد و با بیان دلسردی‌ها و یا پیشرفت‌ها تصمیم بگیرد که تا چه فاصله‌ای از سیاست را در گزارش‌ها در معرض دید قرار دهد.

در اسپانیا، گروه‌های فعال کارگری و اتحادیه‌هایی که برای افزایش حقوق پایه با هم ائتلاف کرده‌اند، اخبار فراز و فرود جنبش خود را از جمله در وبسایت کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری4 منتشر می‌کنند.

از جمله دو اتحادیه با ائتلاف یکدیگر به تازگی راهپیمایی ۱۵۰۰ نفره‌ای سازمان دادند تا به دولت هشدار دهند که در صورت به وقوع نپیوستن افزایش حقوق، رویارویی آغاز می‌شود. این جنبش را می‌توانید با هشتگ #SalarioOConflicto در شبکه‌های اجتماعی پیگیری کنید:

در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، صدها گروه فعال کارگری و اتحادیه کارگری هستند که فعالیت‌های خود را در فضای مجازی نیز بازتاب می‌دهند و از آن به عنوان ابزار موثری برای جذب بیشتر افراد استفاده می‌‌کنند و از حمایت اعضای پرشمار نیز بهره‌مند می‌شوند. جستجوی خود را به یک زبان محدود نکنید، با استفاده از ابزارهای ترجمه به چندین زبان کلمات کلیدی را جستجو کنید.

اشتباه پنجم- رصد کردن فعالیت دیگران سودی ندارد

خلاقیت، ابتکار اجتماعی و رویکرد باطراوت در پیشبرد اهداف، تنها در انحصار گروه‌مشخصی نیست. افراد و گروه‌هایی به ظاهر بی‌ارتباط با موضوع فعالیت و خواسته گروه شما شاید بتوانند به شما ایده بدهند و شیوه‌های خلاقانه‌ای در کار خودشان به کار گرفته باشند که بخش‌هایی از آن در گروه شما قابل امتحان کردن باشد.

مثلا یک گروه فعال حقوق زنان یا کنشگران معلمان در یک شهر دیگر، یک اتحادیه کارگری با دستور کار نه چندان دقیق و منظم یا حتی یک گروه مدافع محیط زیست می‌توانند با نقاط قوت و ضعف خود، آینه‌ای در برابر گروه شما بگذارند که خود را مدام نقد و بررسی کنید.

مثلا یک گروه بلغاری فعالیت مدنی داوطلبانه، به نام سپاسی‌سوفیا/ محافظ سوفیا5، در دوره گذار این کشور که با فساد، رانت‌خواری و حیف و میل اموال عمومی همراه بوده است، به تازگی با مقایسه شهرهایی در کشورهای در حال توسعه، شهرداری سوفیا را با چانه‌زنی‌های پیاپی و با وجود بی‌محلی مقامات وادار می‌کند که طرح‌های این گروه را که از سوی چند مشاور زبده پی‌ریزی می‌شوند به اجرا بگذارد و پس از آن، با پست‌های مداوم فیس‌بوکی -پر استفاده‌ترین شبکه اجتماعی در بلغارستان- شهروندان را در جریان پیشرفت کار قرار می‌دهد.

این گروه، هرچند یک گروه فعال کارگری نیست، ولی بهتر از یک گروه فعال کارگری موارد فساد و سوء مدیریت شهری را با بررسی جزییات بودجه شهرداری‌های حوزه‌های مختلف سوفیا پیگیری می‌کند و از شهروندان برای فشار آوردن به شهرداری در جهت شفاف‌سازی کمک می‌خواهد. تنها چند سال پیش، کوچکترین فعالیت این گروه جوان موجب خنده مقامات، شهروندان و شهرداری‌ها بود و هرگز گمان نمی‌کردند این سازمان روزی تک‌تک تیرهای چراغ برق یک خیابان را بشمرد و در مقایسه با سمت دیگر خیابان که در حوزه شهرداری دیگری‌ست، درباره هزاران یورو قیمت تمام شده هر تیر چراغ برق از شهرداری پرسشگری کند. یا چنان قدرتی به دست بیاورد که نقشه تک‌خطی مترو را به تمام شهر گسترش بدهد و برای بخش‌های مختلف شهر برنامه پیشنهاد کند و با رای‌گیری مداوم از مردم، طرح‌های موازی مختلفی را در نقاط مختلف شهر به سامان برساند.

از شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای ترجمه بیشترین استفاده را ببرید، چرا که از هند تا ترکیه و اروپای شرقی، آفریقا وآمریکا و حتی در شرق دور، گروه‌های کوچک و بزرگ و جنبش‌هایی وجود دارند که خواسته‌های جمعی خود را در سطوح مختلفی پیگیری می‌کنند و نقاط قوت مشابهی باعث پیشرفت خواسته جمعی‌شان می‌شود. گروه‌هایی که مطالعه احتمالا دچار خطاهای مشابه‌شان در دستیابی به خواسته‌های‌شان برای شما می‌تواند سودمند باشد.
مطالعه فعالیت گروه‌های مختلف به گروه شما این امکان را می‌دهد که چشم‌انداز دقیق‌تری از مسیر حرکت خود ترسیم کنید و با حجم فعالیت‌هایی که در گروه‌های دیگر شاهدید، انگیزه بگیرید و در برابر مشکلات و ناهمواری‌ها دلسرد نشوید.

 

1: https://www.theguardian.com/australia-news/2022/may/04/teachers-to-strike-despite-plea-from-nsw-government-to-delay-industrial-action

2 https://nasvinet.org/about-nasvi/

3 https://www.ei-ie.org/en/item/26486:statement-teachers-and-trade-unionists-in-iran-must-be-immediately-and-unconditionally-released?fbclid=IwAR3d0UY8t3zyLuxY5X50wyLQBAD5spVYNxHbV8IWQ_Wgu_s48oQNsOZCuZI

4 https://www.ccoo.es/noticia:629050–%E2%80%9CHay_que_volver_a_ser_corresponsables_y_si_no_hay_subida_salarial_por_la_via_del_acuerdo_habra_conflicto%E2%80%9D&opc_id=8c53f4de8f8f09d2e54f19daf8d8ed95

5 https://www.facebook.com/spasisofia

اینجا را هم نگاه کنید

از استخدام طلبه تا الزام به شرکت در طرح «اتقان»؛

از استخدام طلبه تا الزام به شرکت در طرح «اتقان»: وزارت آموزش و پرورش در انحصار اقتدارگرایان!

تارنمای داوطلب: سلطه رهیافت ایدئولوژیک در نظام آموزشی ایران، سابقه‌ای به قدمت تاریخ استقرار جمهوری …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.