کندوکاوی در باره دور تازه اعتراضات کارگران معادن خصوصی: از حضور پررنگ زنان تا مطالبه‌گری از رئیس دولت جدید!

تقریبا در طول ۱۰ تا ۱۵ سال گذشته یعنی همزمان با اوج‌گیری واگذاری معادن به بخش خصوصی، اعتراضات کارگران نیز شدت گرفته است. حالا بنابر گزارشها نزدیک به ۹۵ درصد معادن ایران به بخش خصوصی واگذار شده‌اند و با وجود آنکه دولت‌های مختلف از آن به عنوان یکی از دستاوردهای مهم خود در راستای اجرای سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی یاد می‌کنند، فریاد کارگران از استثمار مضاعف و فقدان امنیت شغلی به هوا بلند شده است. تنها در یک هفته گذشته خبر سه اعتراض کارگری در سه معدن خصوصی (زغال سنگ و مس) به رسانه‌ها راه یافت که یکی از آنها کماکان به صورت شبانه‌روزی ادامه دارد. کرمان، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی کانون این اعتراضات بودند. گرچه چنانکه اشاره شد این اعتراضات به تناوب در سالهای گذشته و به شکل‌های مختلفی در جریان بوده و تارنمای «داوطلب» نیز در گزارشی ویژه به فراوانی اعتراضات کارگران معادن در سالهای اخیر پرداخته است، اما در گزارش پیش رو ضمن آنکه مروری بر دلایل از سرگیری دوره تازه اعتراضات کارگران معادن بخش خصوصی و مطالبات کارگران خواهیم داشت؛ به چرایی شکل‌گیری و تداوم اعتراضات در این مقطع نیز خواهیم پرداخت.

****

جدول زیر نشان می‌دهد که اعتراضات کارگری در یک هفته گذشته در کدام معادن و با طرح چه مطالباتی برگزار شده است.

معدنمنطقه جغرافیایی 

شرح خبر

مطالبه

کرمان ( زرند و کوهبنان)، معادن پابدانای جنوبی، چشمه پونه، سراپرده، معدنجو، باب شکون، گله توت 

حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر از کارگران ۶ معدن بخش خصوصی از ششم مهرماه تاکنون در ورودی معادن تجمع اعتراضی برگزار کردند و در بخش‌هایی تولید را متوقف کردند.در جریان این تجمعات با کارگران برخورد انتظامی صورت گرفت. تعداد کل کارگران این معادن بین ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر برآورد می‌شود. کارگران دارای قراردادهای موقت یک ماهه تا 89 روزه هستند.

افزایش دستمزد و مزایا و همسان‌سازی حقوق مطابق با کارگران معادن دولتی، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل ، برقراری امنیت شغلی از طریق اصلاح قراردادها، ایمن‌سازی معادن

خراسان رضوی، معدن آق دربند سرخس (عمده سهام این معدن در اختیار آستان قدس رضوی است)

تعدادی از کارگران معدن زغال سنگ آق‌دربند سرخس، مقابل استانداری خراسان رضوی تجمع کردند. این سومین تجمع کارگران در سال جاری است.

پرداخت حقوق و معوقات مزدی و بیمه‌ای که به یک سال رسیده، تعیین تکلیف بازنشستگان، افزایش ایمنی معدن

آذربایجان شرقی ، معدن مس سونگون در ورزقان 

تعدادی از کارگران این معدن به مدت سه روز اقدام به اعتصاب کردند. به دنبال تحصن شبانه‌روزی آنها در مقابل معدن، در روز سوم کارفرما پذیرفت دستمزد کارگران با کارگران تونل‌ها و معادن دولتی همسان‌سازی شود و سایر مطالبات و مزایای مزدی نیز برآورده شود. بدین ترتیب کارگران به اعتصاب خویش پایان دادند.با این حال کارگران معدن مس سونگون هشدار داده‌اند چنانچه این وعده‌ها عملی نشود ، اعتصاب را از سر خواهند گرفت.

همسان‌سازی دستمزدها با معادن دولتی،پرداخت مزایایی چون حق بدی آب‌وهوا، حق جذب، ایاب‌وذهاب و اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل

حضور زنان و همزمانی اعتراضات ؛ مهمترین ویژگی اعتراضات معادن

دور تازه اعتراضات کارگران معادن بخش خصوصی،حاوی نکات و ویژگی‌های مهمی بود.

از جمله این ویژگی‌ها می‌توان به حضور زنان در تجمعات کارگران معادن خصوصی زغال‌سنگ کرمان اشاره کرد. زنان و فرزندان کارگران به صورت شبانه‌روزی در محل تجمع حاضر شدند و سخنرانی‌ها و مطالبه‌گری های آنان در خصوص تضییع حقوق کارگران در تصاویر پخش شده در پیام‌رسانها و شبکه‌های اجتماعی به تناوب دیده شد. در اعتراضات سالهای گذشته کارگران معادن در شهرستانهای زرند و کوهبنان کرمان نیز زنان حضور داشتند و به نظر می‌رسد پشتیبانی زنان و فرزندان کارگران از جریان مطالبه‌گری آنها ؛ به عنوان یکی از عوامل تداوم اعتراضات و اعتصابات کارگری شمرده می‌شود.

همزمانی اعتراضات کارگران معان در سه نقطه از کشور هم مورد دیگری است که می‌توان از آن به عنوان یکی از ویژگی‌های دور جدید اعتراضات کارگران معادن خصوصی نام برد. در حالیکه کارگران معادن کرمان در اعتصاب بودند؛ تحصن سه روزه کارگران معدن مس سونگون در آذربایجان شرقی و تجمع کارگران معدن آق‌دربند سرخس در مقابل استانداری خراسان رضوی خبرساز شد. این مسئله نشان می‌دهد که اعتراضات صنفی کارگران، ریشه در زنجیره مطالباتی دارد که بین کارگران همه معادن بخش خصوصی مشترک است و در غیاب تشکل‌ها و اتحادیه‌های سراسری و صنفی قدرتمند برای پیگیری جدی مطالبات کارگران، به صورت پراکنده و در نقاط جغرافیایی مختلف در جریان است.

علاوه بر دو مورد مطرح شده، نحوه برخورد کارفرمایان و نیروهای حاکمیتی با مطالبات کارگران در هر نقطه متفاوت بود. در حالیکه به کارگران معدن آق‌دربند سرخس وعده داده شده حقوق عقب افتاده این کارگران در ماه‌های آینده پرداخت می‌شود، در معدن مس سونگون اعتراضات کارگران به سه شبانه‌روز تحصن در مقابل درب ورودی معدن کشیده شد و درنهایت با موافقت کارفرما با مطالبات کارگران به موفقیت رسید و خاتمه یافت. با این حال اوضاع در کرمان به گونه‌ای دیگر پیش رفت. کارگران با پیشنهاد تطمیع و همچنین تهدید به اخراج مواجه شدند و یگان ویژه در یک نوبت به اعتراضات کارگران حمله کرد و جمعی از آنان و خانواده‌هایشان را مجروح کرد. با وجود اینکه تجمع و تحصن کارگران کرمانی نزدیک به دو هفته به طول انجامیده(هنوز هم در جریان است) هیچ پاسخ روشنی از سوی مسئولان برای پیگیری مطالبات داده نشده است. شیوه برخورد حاکمیت با تجمعات صنفی کارگران در کرمان این شائبه را تقویت کرد که حساسیت‌های ایجاد شده پیرامون گسترده شدن اعتراضات در هر منطقه معدنی، با میزان پراکندگی معادن و کارگاهها رابطه نسبی دارد.

 

دلایل اعتراضات و زمینه‌های شکل‌گیری آن

مطالبات و خواست‌های مطرح شده از سوی کارگران معترض معادن بخش خصوصی، سابقه‌ای چندین ساله دارد. کارگران معترض که دارای قراردادهای موقت ۱ ماهه تا ۸۹ روزه هستند، می‌گویند این نوع قرارداد زمینه اصلی ناامنی شغلی کارگران و تضییع حقوق آنها را فراهم کرده است. چرا که قراردادهای ۸۹ روزه زمینه دور زدن قوانین کار ، عدم پرداخت کامل حق بیمه و اخراج کارگر را برای کارفرما فراهم می‌کند. به گفته آنها همین مسئله باعث شده فاصله حقوقی آنها با کارگران معادن همجوار دولتی و نیمه دولتی به سه برابر برسد. به عبارتی در حالیکه کارگر معدن بخش دولتی حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیون حقوق دریافت می‌کند، سهم دستمزد کارگر بخش خصوصی بین ۴ تا ۷ میلیون ( در معادن کرمان و آذربایجان شرقی بین این ارقام متغییر است) گزارش شده است.این در حالیست که به گفته کارگران، میزان تولید در معادن خصوصی چندبرابر بیشتر از بخش دولتی است و پیمانکاران و کارفرمایان بخش خصوصی سود بیشتری از فروش زغال‌سنگ به جیب می‌زنند.

کارگران معترض می‌گویند «چرا باید در ازای کار برابر، مزد نابرابر دریافت کنیم. آنهم در شرایطی که ایمنی و بهداشت کار آنقدر پایین است که بسیاری از کارگران در طول این سالها، یا دچار آسیب‌دیدگی شده‌اند یا جانشان را در اعماق زمین، زیر آوار ریزش سنگ از دست داده‌اند.» ماسک و لباس کار به ندرت در دسترس کارگران است و گاهی برای مدتی طولانی مورد استفاده قرار می‌گیرد. فقدان ایمنی و بهداشت کار در حالی صورت می‌کرد که در اغلب موارد اجازه بازرسی از معادن بخش خصوصی به بازرسان انجمن‌های سراسری و کانون‌های ایمنی و بهداشت کار داده نمی‌شود و تنها بازرسان ادارات کار در دوره‌های زمانی طولانی مدت و با فاصله به این معادن سرکشی می‌کنند و پیگیری‌های صورت گرفته از سوی این بازرسان در بهترین حالت، فاقد ضمانت اجرایی برای تغییر شرایط ایمنی کار است.

تضییع حقوق کارگران معادن خصوصی در شرایطی ادامه دارد که بسیاری از مزایا از جمله حق سختی کار،حق اولاد، حق کار در شرایط بدی آب وهوا و طرح طبقه‌بندی مشاغل نیز در این کارگاهها اجرا نمی‌شود. کارگران می‌گویند؛ اجرا نشدن طرح طبقه‌بندی مشاغل باعث شده که برخی با ۱۰ تا ۱۵ سال سابقه کار همچنان با دستمزدهای حداقلی تا زمان بازنشستگی مشغول به کار باشند. این در حالیست که در صورت آسیب‌دیدگی در حین کار، آنها از حمایت‌های حداقلی کارفرمایان محرومند و در مواردی که با تاخیر در پرداخت حق بیمه و عدم تمدید دفترچه‌های درمان مواجه‌اند، با مشکلات بسیاری در تامین هزینه‌های ناشی از بیماری یا آسیب‌دیدگی نیز دست به گریبانند. برخی از کارگرانی که در حین کار دچار آسیب‌دیدگی می‌شوند، از سوی کارفرما از بخشی که در آن کار می‌کردند به محل دیگری منتقل شده و یا از کار اخراج می‌شوند. فقدان امنیت شغلی یکی از جدی‌ترین چالشهای کارگران شاغل در معادن بخش خصوصی است.

با وجود این دولت‌ها کمترین توجهی به وضعیت کارگران این معادن نداشته‌اند و با قدرت به تداوم روند خصوصی‌سازی بدون نظارت بر روند فعالیت‌ها اصرار ورزیده‌اند. تا به امروز که کارگران معادن در فقدان سازوکار تشکیلاتی برای پیگیری مطالبات خود، به طور مستقیم حاکمیت و کارگزارن آن از جمله ابراهیم رئیسی را مخاطب خود قرار می‌دهند. دولت رئیسی که از حدود سه ماه پیش با شعار «برقراری عدالت» روی کار آمده، سرکشی موردی به کانون‌های اعتراضات کارگری را در دستور کار خود قرار داده است. به باور برخی فعالان کارگری که نگرش حاکمیت به موضوع مطالبه‌گری کارگران از دریچه انتقادی و جستجوگرانه مورد بررسی قرار می‌دهند، تلاش رئیسی برای ایجاد پیوندی میان کابینه و خواست‌ها و مطالبات صنفی و طبقاتی در ادامه پروژه تعامل نمادین و پوپولیستی او با کارگران برخی کارگاههای پر مسئله همچون نیشکر هفت‌تپه یا هپکو قابل رصد کردن است. او در ادامه همین پروژه ، یک ماه پس از شروع به کار دولت سیزدهم؛ به دیدار کارگران معادن طبس در خراسان جنوبی رفت. او ضمن بازدید هوایی با بالگرد از معادن شهرستان طبس به معدن زغال سنگ پروده این شهرستان رفت و رو در رو با کارگران این معدن در جریان وضعیت کار و فعالیت آنها قرار گرفت. پروپاگاندای رسانه‌ای حامیان رئیسی و پخش گسترده دیدار او با کارگران معدن پروده از صداو سیمای جمهوری اسلامی در حالیکه تلاش می‌شد با پخش تصاویری از نمای بسته شکل ارتباط بی‌واسط او با کارگران نمایان شود؛ تاثیر زیادی بر کارگران سایر معادن به خصوص کارگران معادن بخش خصوصی که با بحرانهای زیادی مواجه هستند، گذاشت. به نحوی که گونه‌شناسی شعارهای سر داده شده و پلاکاردهای به نمایش درآمده در تجمعات اخیر کارگران معادن ذغال‌سنگ کرمان به روشنی نشان می‌دهد که آنها در ادامه جریان مطالبه‌گری سالیان اخیر خود؛ به طور مستقیم مقامات حکومتی را مسئول رسیدگی به خواستهای خود می‌دانند. «رئیسی کجایی به داد ما برسی» یا «رئیسی حمایت، حمایت» از جمله این شعارها بود. روندی که پیش از اینها نیز به اشکال دیگر (از جمله استفاده از موارد مطرح شده در حمایت از کارگران از سوی رهبر جمهوری اسلامی یا اشخاصی چون فرمانده سابق سپاه قدس(قاسم سلیمانی) در شعارها و پارچه‌نوشتهای برخی از اعتراضات کارگری) دنبال شد و نتیجه‌ای جز فرسایشی شدن روند پیگیری مطالبات کارگری و افزایش کنترل محیط‌های کار نداشت.

 

سمت و سوی اعتراضات در فقدان تشکل یابی

گرچه استفاده از کلیدواژه‌ها و نکات به کار رفته در صحبت‌های مقامات مسئول و سیاست‌گذاری به عنوان یکی از تاکتیک‌های ابتکاری و هوشمندانه اعتراضات کارگری در سالهای اخیر قابل بررسی است اما معمولا این تاکتیک در شرایطی استفاده می‌شود که فقدان تشکل‌های کارگری بیش از پیش محسوس است.

کارگران معادن بخش خصوصی نه تنها اجازه تشکیل نهادهای مستقل کارگری را برای پیگیری مطالبات خود ندارند، بلکه تشکل‌های رسمی کارگری نیز به ندرت اجازه فعالیت در این شرکت‌ها را پیدا می‌کنند و پیگیری مطالبات در معادن بخش خصوصی عمدتا به واسطه انتخاب نماینده توسط کارگران صورت می‌گیرد. این نمایندگان طبق قانون برای مدت دو سال توسط مجمع عمومی و با نظارت مستقیم نمایندگان اداره کار و نماینده کارفرما انتخاب می‌شوند. اما عملا در سالهای گذشته در بسیاری از این معادن مجمعی برای انتخاب نمایندگان جدید برگزار نشده و در بیشتر آنها نمایندگان کارگری با ترکیبی همیشگی به فعالیت خود ادامه می‌دهند. این در حالیست که فقدان امنیت شغلی و تهدید به اخراج از کار، بخشی از این نمایندگان را به حرکت در جهت منافع کارفرما و سکوت در مقابل دادخواهی کارگران و بخشی دیگر را به عدم اثرگذاری در تغییر سیاست‌ها به نفع نیروی کار تبدیل کرده است. در واقع نمایندگان کارگران به دلیل عدم موازنه قدرت در روابط کار و فقدان پشتیبانی گسترده بدنه؛ از پتانسیل کافی برای چانه‌زنی و گرفتن امتیازات به نفع نیروی کار برخوردار نیستند.

این روند باعث شده که در غیاب تشکل‌های کارآمد ؛ آنها به «توده‌هایی بی‌پناه» تبدیل شوند که در فقدان استراتژی راهبردی درازمدت، به استفاده از تاکتیک‌های کوتاه مدت برای پیگیری مطالبات خود متوسل شوند. فعالان کارگری خطرات این شیوه از مطالبه‌گری را چنین ترسیم می‌کنند:

– در این شیوه از مطالبه‌گری حساسیت‌های حاکمیت نسبت به خواست ایجاد تشکل‌های کارگری از سوی معترضان به رسمیت شناخته می‌شود و کارگران تنها بر پاسخگویی حکومت به نیازهای اولیه متمرکز می‌شوند و همواره مطالباتی چون حق تشکل یابی به حاشیه رانده شده و یا سرکوب می‌شوند.
– فقدان استراتژی باعث می‌شود که پیگیری مطالبات به صورت موردی و مقطعی مورد رسیدگی قرار گیرد
– روند مطالبه‌گری به سمت فرسایشی شدن و کنترل هرچه بیشتر محیط‌های کار پیش می‌روند.
به باور فعالان کارگری، برای آنکه بدنه کارگران از این شیوه کنشگری یکسویه آسیب نبیند و سرخورده نشود، تعیین سازوکارهای فعالیت تشکیلاتی و متعاقب آن پیگیری اهداف به صورت کوتاه مدت، میان‌مدت و بلند مدت برای پیشبرد مطالبات کارگران ضروری است.

اینجا را هم نگاه کنید

روز جهانی زن

گرامیداشت ۸ مارچ روز جهانی زن

جهان برای تغییر نیازمند قدرت‌گیری گروههایی است که بیش از سایرین تحت استثمار و انقیاد …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.