به گزارش داوطلب؛ تداوم جنبش اعتراضی معلمان و برگزاری تجمعات چند صد نفره آنان در برخی شهرها، از حدود دو ماه پیش به مقابله گسترده حاکمیت با جمع زیادی از فعالان صنفی منجر شد. در این تهاجم همهجانبه به اعتراضات مسالمتآمیز معلمان، دهها فعال سرشناس صنفی بازداشت شدند و برای بسیاری از آنها پروندههای قضایی تشکیل شد و حاکمیت تلاش کرد با ضد امنیتی خواندن این اعتراضات و وابسته کردن آن به نیروهای اپوزیسیون خارج از کشور؛ از شدت و همهگیری آن در میان بدنه معلمان بکاهد و بر هزینههای مشارکت در یک حرکت صنفی هماهنگ بیافزاید. نتیجه چنین هجمه همه جانبهای را امروز میتوان در دو بخش به وضوح مشاهده کرد؛
– تضعیف جایگاه تشکیلاتی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ؛ از طریق بازداشت اعضا و گردانندگان موثر آن
– کاهش فعالیت موثر بدنه صنفی معلمان؛ در پی افزایش هزینههای(بازداشت، زندان، پروندهسازی) مشارکت در اعتراضات صنفی هماهنگ و میدانی
در چنین شرایطی، چه آینده و چشماندازی پیش روی جنبش صنفی معلمان است و آیا فعالان صنفی که در شرایط پرمخاطره قرار گرفتهاند، قادر به بازیابی توان سازماندهی تشکیلاتی خود پس از طی دوره بازداشت و زندان هستند؟!
شنبه ۲۵ تیرماه، گروهی از فعالان صنفی و مدنی در کلاب هاوس(اتاق ایران بهتر)، نشستی برگزار کردند و در آن ضمن بررسی موقعیت کنونی جنبش صنفی معلمان؛ از لزوم حمایت از معلمانی گفتند که در پی حضور فعال در کنشهای صنفی در موقعیت پروندهسازی و بازداشت قرار گرفته و یا ادامه فعالیت صنفی برای آنها با چالشهایی همراه است.
محمود بهشتی لنگرودی و ابوالفضل رحیمی شاد از اعضای کانون صنفی معلمان، تقی رحمانی فعال سیاسی، آتنا دائمی و آرش صادقی فعالان مدنی و طناز کلاه چیان وکیل دادگستری از سخنرانان این نشست بودند. در کنار صحبتهای خارج از موضوع بحث( که گویا به روال بسیاری از نشستهایی از این دست تبدیل شده) ؛ شرح وضعیت معلمان زندانی و خانوادههای آنان، نگرش حاکمیت و شیوه مقابله آن با حرکتهای صنفی سازمانیافته و همچنین رویکرد بدنه معلمان به برخورد امنیتی با حرکتهای صنفی مهمترین بخش صحبتهای سخنرانان را تشکیل میداد. مجموع این صحبتها بیانگر آنست که؛
در ماههای اخیر دهها فعال صنفی بازداشت شدهاند که برخی از آنان همچنان در شرایط نه چندان مناسبی بدون حق دسترسی به وکیل در زندان به سر میبرند.
برخی از این افراد، از جمله اعضای اصلی و گردانندگان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان، سازمانده اعتراضات میدانی معلمان هستند.
با دستگیری و بازداشت گسترده فعالان صنفی، جنبش معلمان با توقفی در فعالیتهای میدانی خود مواجه شده است.
این توقف فعالیت، گرچه در شرایط خفقان میتواند به عنوان تجدید قوا و بازیابی توان تشکیلاتی تلقی شود؛ اما در صورتیکه استراتژی برای گذر از بحران به وجود آمده پیشبینی نشده باشد میتواند به بیانگیزگی بدنه صنفی معلمان و توقف کامل فعالیتهای تشکیلاتی منجر شود.
برای تدوین چنین استراتژی برای مدیریت شرایط پرمخاطره، افزایش مشارکت و بازگشت فعالان صنفی به عرصه فعالیت تشکیلاتی باید به این نکات دقت کرد:
۱-جریانی که تشکل صنفی را رهبری میکند، باید با تقسیم وظایف و آموزش بدنه، زمینه را برای ورود نیروهای جایگزین و کنشگران جوان آماده کند.
۲-جریانی که تشکل صنفی را رهبری میکند، باید بضاعت و ظرفیت افراد را در کنشگری درنظر بگیرد و انتظارات خود را بر پایه این ظرفیتها تنظیم کند.
۳-جریانی که تشکل صنفی را رهبری میکند، باید به کنشگرانی که هزینههای زیادی بابت کنشهای صنفی پرداخت کردهاند فرصت بازیابی و قدرتیابی مجدد دهد
۴- جریانی که تشکل صنفی را رهبری میکند، باید با افزایش حمایت و پشتیبانی از فعالانی که در حین فعالیت درگیر پروندهسازیها یا محکومیتهای قضایی شدهاند، از فشار روانی ناشی از این برخوردهای امنیتی بر این فعالان و همچنین بر بدنه بکاهد.
۵-جریانی که تشکل صنفی را رهبری میکند باید برنامهای برای رسیدگی مادی و معنوی به خانواده فعال صنفی که در زندان به سر میبرد، داشته باشد.
– علاوه بر نهاد صنفی که وظیفه تبیین استراتژی برای گذر از شرایط پرمخاطره در فعالیتهای تشکیلاتی را بر عهده دارد؛ خانواده و گروه همکاران نقش مهمی در بازیابی توان فعالیت کنشگران صنفی دارند.
– حمایت خانواده از کنشگرانی که در شرایط بازداشت و زندان به سر میبرند، نکته اتکا و قوت آنها برای ادامه مسیر است. فعالانی که تجربه حضور در زندان را داشتهاند، از حمایت معنوی خانواده و همراهی آنان به عنوان یکی از مهمترین انگیزههای خود برای تداوم مسیر یاد میکنند.
در عین حال گروه همکاران نیز نقش موثری در حمایت و انگیزهبخشی به آندسته از فعالان صنفی دارند که دچار محدودیتهای قضایی شدهاند. راهاندازی کمپینهای حمایتی، دیدار از خانواده زندانی و رسیدگی مادی و معنوی در چارچوب ضوابط تشکیلاتی به این خانوادهها و تلاش برای جلوگیری از احساس طردشدگی پس از آزادی فعالان صنفی، از جمله این اقدامات است.
از مجموع موارد ذکر شده میتوان چنین نتیجه گرفت که در شرایط فعلی؛ افزایش همبستگی و اتحاد بر سر اهداف و الویتهای مورد توافق در بین بدنه معلمان و حمایت گسترده از فعالان صنفی، منجر به تداوم حرکت صنفی معلمان خواهد شد. برای نیل به این هدف اما تبیین استراتژی و نقشه راه برای جلب یا نگهداشتن اعتماد بدنه به مطالبهمحور بودن جنبش و بازیابی قدرت تشکیلاتی در شرایطی که با تهدید همهجانبه از سوی حاکمیت مواجه است، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.