با وجود آنکه برخی از خبرها و گزارشهای منتشر شده در گروههای مربوط به اعتصابات کارگران پروژهای نفت نشان میدهد، پس از دوماه اعتصاب، بخشی از شرکتهای پیمانکاری طبق شرایط پیشنهادی کارگران، مطالبات آنها مانند ۱۰ روز مرخصی در ازای ۲۰ روز کار را پذیرفتهاند یا با ۳۰ درصد افزایش دستمزد به علاوه بهبود شرایط اقامتی کارگران در کمپهای کار موافقت کردهاند، اما هنوز مشخص نیست کمپین ۲۰-۱۰ به موفقیت نسبی در این بازه زمانی دست یافته است یا خیر. مروری بر وضعیت گروههای مجازی تشکیل شده توسط این کارگران و برگزارکنندگان کمپین نشان میدهد که برخی گروههای کاریابی مجازی که به محلی برای بحث و گفتگو میان کارگران معترض تبدیل شده بودند با ریزشهایی در تعداد اعضاء مواجه شدهاند و با وجود موفقیت برخی گروههای شغلی همچون جوشکاران برای انعقاد قرارداد بر اساس مفاد کمپین؛ بسیاری از کارگران همچنان منتظرند تا پس از دو ماه مقاومت بر اساس مفاد کمپین مشغول به کار شوند.
تارنمای «داوطلب» در گزارش پیش رو تلاش میکند با توجه به اطلاعات در دسترس از روند برگزاری اعتصابات اخیر کارگران پروژهای نفت، چگونگی شکلگیری ، شیوه سازماندهی و دستاوردهای آن را تا به امروز مورد بررسی قرار دهد، اما به طور خلاصه مهمترین ویژگیهای این اعتصابات شامل موارد زیر است:
– کمپین محور و تجربه گرا: کمپین ۲۰-۱۰بر اساس تجربه و دستاوردهای کمپین تابستان ۹۹ که توسط کارگران پروژهای نفت شکل گرفته بود، تشکیل شد. بنابر گزارشهای منتشر شده آن کمپین در سال گذشته توانسته بود به بهبود وضعیت برخی کارگران پروژهای در پیمانکاریها منجر شود.
– هدفمند و مطالبهگر: برگزارکنندگان کمپین از همان ابتدا با انتشار بیانیههایی مطالبات کمپین شامل افزایش دستمزد ( و رقم دقیق آن بر اساس هر دسته شغلی)، بهبود شرایط رفاهی و نوبت مرخصی، تعیین تکلیف قراردادها و غیره را به صورت صریح، مشخص کردند.
– صنفی و غیرسیاسی: این کمپین تلاش کرد ضمن جلب حمایت رسانهها برای ترویج مطالبات کارگران، با تاکید بر احتمال سوءاستفاده عناصر و گروههای سیاسی از مطالبات کارگری، بر غیرسیاسی بودن اهداف کمپین تاکید کند.
– پراکندگی و غیرمتمرکز بودن: موقعیت شغلی و پراکندگی جغرافیایی کارگران پروژهای، روند اعتصابات کارگری را به صورت پراکنده و غیرمتمرکز پیش برد.
– فقدان سازماندهی منسجم تشکیلاتی و سازمانی: کارگران پروژهای مناطق نفتی به دلیل فشارهای امنیتی از امکان تشکیل هرگونه تشکل و سازمان مستقل کارگری محرومند.
– سازماندهی مجازی و خبررسانی توسط رسانههای اجتماعی: سازماندهی اعتصابات اخیر به کمک گروههای کاریابی و از طریق شبکههای اجتماعی توسط کارگران صورت گرفت. همچنین برگزارکنندگان اعتصابات و حامیان آنها تلاش میکردند با راهاندازی کانالهای اطلاعرسانی در تلگرام و واتساپ و تشکیل اتاقهای گفتگو در کلابهاوس پوشش کاملی از وضعیت اعتراضات و ابعاد مختلف آن داشته باشند.
مروری بر چگونگی شکلگیری کمپین ۲۰-۱۰از ابتدا تاکنون
از ۲۹ خرداد ۱۴۰۰ که دهها کارگر پیمانی پالایشگاه بیدخون در اعتراض به دستمزدهای پایین ، شرایط سخت کار و فقدان امنیت شغلی، دست از کار کشیدند، بیش از دو ماه میگذرد. اعتراض این کارگران مقدمه آغاز به کار کمپینی شد که بر مبنای مطالبات اصلی کارگران پروژهای، ۲۰-۱۰نام نهاده شد.
کمپینی که پایهگذاران آن کارگران و مهندسان متخصص شاغل در پروژههای پیمانکاری نفت و پتروشیمی از قبیل جوشکاران، فیترها، کارگران بخشهای ساخت و ساز و اورهال یا تعمیر و نگهداری بودند. برگزارکنندگان کمپین از کلیه کارگران پروژهای خواستند تا تحقق مطالبات صنفی خود ، به محل پروژهها بازنگردند و در خانه بمانند. تعداد کل این کارگران بنابر آمارهای غیررسمی، نزدیک به ۱۶۰ هزار نفر برآورد میشود که عمدتا در شرایط مشابه در پروژههای پیمانکاری مشغول به کار هستند. کارگران معترض میگفتند، با وجود ساعات طولانی کار و شرایط نامناسب اسکان در کمپهای اقامتی، از نوبت مرخصی مناسبی برخوردار نیستند، دستمزدهای پائینی دریافت میکنند و حداقلهای قانونی مانند داشتن یک نسخه از قرارداد کار، از آنها سلب شده است.
کیفیت تغذیه و شرایط نامناسب کمپهای کارگری و تکثُر پیمانکاران خرد در پروژههای نفتی از دیگر مواردی بود که کارگران نسبت به آنها معترض بودند. این اعتراضات اما به دلیل محدودیت و ممنوعیت تشکیل نهادهای کارگری در این پروژهها، هرگز امکان سازماندهی رسمی نیافت. به همین دلیل کارگران و برگزارکنندگان کمپین ۲۰ -۱۰، با توجه به تجربهای که سال گذشته به دست آورده بودند، سازماندهی کمپین را از طریق گروههای مجازی انجام دادند. آنها برای این کار از ظرفیت گروههای کاریابی که مدتها پیش از این برای کارجویان ساخته شده بود، استفاده کردند. به تدریج تعداد اعضای این گروهها افزایش یافت و کارگران معترض شاغل در پروژههای نفتی با هر تخصصی، یکدیگر را در این گروهها پیدا کردند و در مورد خواستها، مطالبات و دغدغهها و حتی موانع بر سر راه تداوم کمپین گفتگو کردند. آنها تصمیم گرفته بودند، تا زمانی که مطالباتشان از سوی پیمانکاران مورد قبول قرار نگرفته به کار بازنگردند. تلاشها و مقاومتهای کارگران در مقابل مواضع دوگانه برخی پیمانکاران ( برخی از پیمانکاران کارشکنی میکردند و برخی با کمپین همکاری میکردند) به نتایج متفاوتی منجر شد. برخی از کارگران که عمدتا شامل جوشکار میشدند با قبول شرایط کمپین از سوی پیمانکاران به کار بازگشتند و به اعتصاب خود پایان دادند. برخی دیگر کماکان در حال مذاکره با پیمانکاران هستند و گروهی بلاتکلیف ماندهاند تا گروههایی که موفق شدهاند به کار بازگردند، شرایط را برای بازگشت به کار آنها فراهم کنند. در این میان عدهای از کارگران ( که تعداد آنها مشخص نیست) با مقاومت پیمانکاران برای بازگشت به کار مواجه شدهاند و حتی دستمزدهای قبلی خود را هم دریافت نکردهاند. در چنین شرایطی برگزارکنندگان کمپین ۲۰-۱۰با اعلام موفقیت نسبی کمپین (به خصوص با مشغول به کار شدن مجدد جوشکاران بر اساس مفاد کمپین) ، شاهد ریزش جمع زیادی از اعضای گروههای مجازی کاریابی شدند. احتمال میرود این ریزشها در پی موفقیت جمعی برخی از گروههای شغلی حاضر در پروژههای نفتی و ناامیدی برخی دیگر از کارگران چشم دوخته به مقاومت کمپین، به وجود آمده باشد و ایجاد شکاف میان گروههای مختلف شغلی دامن زده باشد.
حالا با وجود آنکه این روزها کانالها و گروههای اصلی برگزارکننده کمپین ۲۰-۱۰به فعالیت خود به صورت نسبتا پراکنده ادامه میدهند، از سایر کارگرانی که هنوز موفق نشدهاند پیمانکاران را متقاعد به پذیرش مفاد کمپین کنند خواسته شده، در میان انبوهی از مطالبات، بر سه مطالبه اصلی تمرکز کنند و سایر مطالبات از جمله حذف پیمانکاران از مناطق نفتی را در زمره اهداف بلندمدت کمپین قرار دهند. بر این اساس سه مطالبه اصلی مطرح شده، شامل موارد زیر است:
-۱۰ روز مرخصی در ازای ۲۰ روز کار
– دستمزد مصوب لیست کمپین
– داشتن یک نسخه از قرارداد
به همین منظور در گروههای کاریابی، فرمهای ویژهای برای درخواست کار کارجویان قرار داده شده تا کارگران جویای کار، درخواست کار خود را بر اساس مفاد کمپین ارسال کنند. در این فرم ها علاوه بر اطلاعات شناسنامهای، سطح تحصیلات، شغل و تخصص کارجو، به کارفرما اعلام میشود که میزان دستمزد و نوبتهای کاری بر اساس مفاد کمپین ۲۰-۱۰درنظر گرفته شود. به این ترتیب گردانندگان کمپین کماکان امیدوارند تا سایر کارگران پروژهای نیز به تدریج با شرایط نسبتا مناسب در پیمانکاریها مشغول به کار شوند.
ناگفتههایی از کمپین ۲۰-۱۰؛
اقدامات، چالشها و راههای تداوم مطالبهگری
مقاومت های پیمانکاران و کارفرمایان اصلی پروژه ها در برابر خواستهای کمپین ۲۰-۱۰قابل پیش بینی بود و با توجه به فقدان سازماندهی تشکیلاتی برای پیشبرد اعتراضات صنفی در میان کارگران پروژه ای نفت، این احتمال که از میان انبوهی از مطالبات از قبیل افزایش دستمزد تا حذف پروژه های پیمانکاری، تنها به چند مورد آنها _آن هم به صورت نه چندان کامل _ پاسخ داده شود، وجود داشت. با اینهمه و با توجه به گزارشی که اخیرا از سوی برگزارکنندگان کمپین ۱۰-۲۰منتشر شده، برخی اقدامات انجام شده در کمپین ۱۰-۲۰به عنوان تجربهای نو و دارای قابلیت انتقال به سایر کارگران مورد توجه است. از جمله این تجربیات عبارتست از؛
– تشکیل گروههای مجازی کاریابی توانست به عاملی برای ارتباطگیری موثر کارگران با یکدیگر، آگاهسازی و دانشافزایی آنها نسبت به حقوق کار و چنانکه ادعا شده” خنثیسازی توطئههای کارفرمایان برای ایجاد شکاف میان کارگران” تبدیل شود.
– استفاده از ظرفیت شبکههای اجتماعی توانست، انتقال اخبار و گزارشهای اعتصاب را بدون واسطه امکانپذیر کند.
– لایوهای اینستاگرامی در صفحات مستقل کارگران پروژهای به عنوان ابزار و فرم مبارزاتی جدید از جلسات هماهنگی و مشورتی که همراه با خانوادههای کارگران برگزار شد.
– با اعتصابشکنان مطابق با سنت مبارزه کارگری توسط رسانههای مستقل کارگران پروژهای قاطعانه افشا شدند و یا کارگران به آنان تذکر جدی دادند.
– هویت قومی یا جنسیتی و مساله بومی و غیر بومی، مانعی برای ایجاد همبستگی کارگران نشد.
– عدم برگزاری تجمع و تاکید بر اقدامات مسالمتآمیز ، حساسیتهای امنیتی را کاهش داد.
در گزارش منتشر شده همچنین با اشاره به بیاطلاعی برخی از گروههای سیاسی از وضعیت، مطالبات و پیچیدگی شرایط کارگران؛ زوایایی کمتر دیده شدهای از قبیل پراکندگی، فراوانی و دامنه فعالیت کارگران پروژهای تبیین شد و آمارهای مهمی ارائه شد. از جمله اینکه کارگران پروژهای در حوزههای مختلفی مشغول به کار هستند. درحالیکه نزدیک به صدها هزار نفر کارگر پروژهای در پیمانکاریهای سراسر کشور مشغول به کارند، حدود دهها هزار نفر از آنها فقط در بخش پایپینگ فعالیت میکنند. در عین حال، حدود ۶۰ درصد از کارگران پروژهای در حوزه نفت، پتروشیمی و گاز مشغول به کار هستند. در نتیجه برگزارکنندگان کمپین اینطور نتیجه میگیرند که اعتصابات سراسری کارگران پروژهای به حوزه نفت، پتروشیمی و گاز محدود نمیشود.
در گزارشهای منتشر شده آمده است؛ کارگران پروژهای اکثرا ارتباطات کارگری وسیعی دارند و با توجه به سابقه کاری آنان این ارتباط گستردهتر میشود و همین امر به اتحاد طبقاتی آنان فارغ از مرزهای کاذب و حتی در زمینه کاریابی هم کمک بسزایی میکند.
در عین حال، اکثر کارگران براساس منطقهای که در آن متولد میشوند و براساس سنت قدیمی که در جامعه کارگری آن منطقه حاکم است یک شغل واحدی دارند. برای مثال کارگران آبادان معمولا فیتر هستند و کارگران ایذه درون تاسیسات و پالایشگاه جوشکاری و فیتری میکنند. کارگران هفشجان در خط لوله و تانکرسازی کار میکنند. کارگرانِ عربزبان نیز در بخش برق و ابزاردقیق مشغول هستند.
موضوع دیگری که در گزارشهای منتشر شده اخیر از سوی گردانندگان کمپین ۱۰-۲۰ به آن اشاره شده، شرایط کاری کارگران پروژهای و دستهبندیهای مختلف شغلی در پروژههای پیمانکاری است. در این گزارشها آمده است:
– کارگران فیتر علیرغم فعالیت فکری پیچیدهای که دارند عملا کار سنگین و پرخطری میکنند، چرا که باید وسایل سنگین جا به جا کرده یا کپسول هوا را از داربست بالا ببرند.
– جوشکاری نیاز به محاسبه ندارد بلکه تمرین عملی و ادامهکاری میخواهد. با این حال کارگران جوشکار مدام کنار آتش و حرارت ناشی از جوشکاری و گازهای حاصل از آن کار میکنند که این شرایط کار آنان را بسیار حساس و خطیر میکند.
– کارگران کابل کِش که اکثرا از بلوچستان هستند کار تخصصی انجام نمیدهند اما شرایط بسیار سختی دارند. آنها یا خوابگاه ندارند یا اگر اتاقی به آنان بدهند با جمعیت غیر استاندارد (حدوداً ۱۰ نفر) و بدون هیچ امکاناتی آنها را اسکان میدهند. پیمانکارها با کارگران کابل کش قراردادی نمیبندند و آنها را به صورت روزمزد استثمار میکنند.
– کارگران اوِرهال هم فاقد امنیت شغلی هستند. کار اورهال زیر یک ماه تمام میشود و کارگران به صورت روزمزدی کار میکنند. آنها در کثیفترین شرایط با مواد شیمیایی سر و کار دارند و باید تمیزکاری و زنگزدایی کنند که این وضعیت به شدت سلامت کارگران را تهدید میکند.
– کارگرانی که از افغانستان مهاجرت کردهاند اکثرا در قسمت خط لوله کار میکنند که خارج از محوطه اصلی کار است و به طور کل فاقد حقوق شهروندی هستند. آنها حق ورود به پالایشگاهها را ندارند چراکه هرکس بخواهد وارد پالایشگاه شود باید خدمت سربازی رفته، پیشینه کیفری نداشته و آزمایش عدم اعتیاد داده باشد. در این بخش شاید تنها یک کانکس وجود داشته باشد که آن هم برای نگهداری وسایل است و کارگران خط لوله معمولا در یک روستا خانهای کرایه میکنند و در آنجا زندگی میکنند.
گردانندگان کمپین و مدیران گروههای مجازی کارگران پروژهای نفت، با ذکر این موارد گرچه تاکید میکنند که تنها با اتحاد و مطالبهگری مداوم بر اساس اهداف کوتاهمدت و بلندمدت کمپین میتوان کارفرمایان و پیمانکاران را وادار به عقبنشینی کرد و بر دستاوردهای کمپین با توجه به اقدامات پیشتر گفته شده، تاکید میکنند اما در عین حال آنها همچنان نتوانستهاند بر چند چالش مهم سازماندهی غلبه کنند. از جمله این چالشها عبارتست از؛
– گوناگونی رهبران و گردانندگان اعتراضات ( مدیران و رهبران کمپین ۲۰-۱۰، سندیکای فلزکار مکانیک، گروههای چپ و شورای سازماندهی اعتراضات کارگری)
– پراکندگی شغلی، الویتبندی و تفاوت برخی مطالبات و خواستهای کارگران پروژهای با یکدیگر
– بهرهبرداری گروههای سیاسی داخلی و خارج از کشور ( با وجود تاکید ضمنی برگزارکنندگان اعتصابات بر غیرسیاسی بودن این شیوه از کنشگریها)
درصورتیکه کمپین ۱۰- ۲۰ تداوم داشته باشد،دست اندرکاران آن باید اقدامات چندی را در دستور کار خود قرار دهند:
- شفافیت در ارائه گزارشهای کمپین و به روز رسانی آنها،
- تعیین رهبران و نمایندگان واقعی کارگران از طریق نظرسنجی و یا با برگزاری گردهماییهای کارگری،
- ارائه لیست یا آماری از پیمانکاریهایی که بر اساس مفاد کمپین با کارگران قرارداد امضاء کردهاند،
- اطلاعرسانی رسمی و مستمر از طریق رسانهها و خبرگزاریهای در خصوص روند کمپین ،
- دستهبندی مشاغل و پیگیری مطالبات در سطوح مختلف و
- مذاکره و لابیگری با مسئولان در سطوج منطقه ایی و کشوری برای تحقق مطالبات کارگری
موارد فوق از جمله اقداماتی است که به نظر میرسد میتواند تا حدی چالشها و ابهامهای پیش روی کمپین ۲۰ -۱۰ و کارگران پروژهای نفت را مرتفع کند.