داوطلب – ارزیابی عملکرد خانه کارگر در ارتقای رفاه کارگران ایران» عنوان پایاننامه کارشناسی ارشد سیما امیرحسینی دانشآموخته رشته برنامهریزی اجتماعی دانشگاه علامه است که در تاریخ ۲۷/۰۶/۱۳۹۵ دفاع شده است. این پایاننامه در پی “بررسی کارکردهای رفاهی تشکیلات خانه کارگر ایران و شناخت نقاط ضعف و قوت آن” است. این پایاننامه علاوه بر این، جایگاه این تشکل در کشور و نگاه کارگران به این تشکیلات را نیز مورد ارزیابی قرار میدهد.
چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر آرای برنشتاین و سنت سوسیالدموکراسی نسبت به اتحادیههای کارگری است. بر اساس این چارچوب فکری اتحادیههای کارگری از طریق بازی در نظام سیاسی و پذیرش نظم سیاسی-اقتصادی موجود (نظام سرمایهداری) به دنبال بهبود وضعیت طبقه کارگر است.
پایاننامه بر اساس پژوهشهای دلبرت میلر و ویلیام فرم بر مبنای پنج مؤلفه هدف، منزلت اجتماعی، ساختار درونی، منابع و تکنیکهای مورداستفاده به دنبال قرار دادن خانه کارگر در یکی از چهار نوع گونه اتحادیه کارگری است.
میلر و فرم بر اساس این مؤلفهها چهار گونه اتحادیههای کارگری را از یکدیگر تمیز میدهند که شامل اتحادیههای ایدئولوژیک، اتحادیههای جانبدار دولت، اتحادیههای ملتهای نوپدید و اتحادیههای کارگری میشود.
این پایاننامه بهوضوح خانه کارگر را از نوع اتحادیههای جانبدار دولت طبقهبندی میکند.
این پژوهش دو نوع نقش در اقدامات رفاهی بنیادی و کوتاهمدت برای اتحادیههای کارگری تعریف میکند. تسهیلات رفاهی کوتاهمدت (که البته از منظر پژوهشگر نشان از کماهمیت بودن نیست) شامل مواردی همچون مهارتآموزی، تسهیلات آموزشی، امکانات تفریحی، امکانات رفاهی و درمانی و حق عضویت مناسب میشود. تسهیلات رفاهی بنیادی نیز مواردی همچون قانونگرایی، اثبات موجودیت کارگران و آگاهیبخشی و آموزش هدفمند میشود.
بر مبنای این پایاننامه خانه کارگر اگرچه در بخش تسهیلات رفاهی کوتاهمدت اقدامات قابلملاحظهای انجام داده است و موفق بوده است، اما در بخش تسهیلات رفاهی بنیادی در برخی موارد نهتنها شکستخورده است، بلکه حتی در تقابل با آن برآمده است.
بهطورکلی پایاننامه از منظر زیرساختهای اتحادیهای، خانه کارگر را ناموفق ارزیابی میکند. بخشی از این عدم توفیق نیز از منظر “ضعف دانش حرفهای” و “ضعف کادر اداری” مورد تحلیل قرار میگیرد. پایاننامه در بخش نتیجهگیری خود میآورد: “آن چیزی که از سوی خانه کارگر اتفاق افتاده است، ممانعت کارگران، عدم همراهی کارگران و تلاش برای تحت حاکمیت درآوردن اتحادیههای مستقل کارگری بوده است، این ممانعت اصلیترین عامل در عدم تحقق رفاه بنیادی برای کارگران است.” پایاننامه اشاره میکند “داشتن جایگاه دولتی مسئولین خانه کارگر […] بیش از آنکه موجب تحقق خواستههای کارگران را فراهم کند، موجب مسامحه و سازشکاری همیشگی خانه کارگر با دولت شده است.”
متن کامل پایان نامه رامی توانید اینجا دانلود کنید.