حرف اول
درود بر همراهان گرامی؛ سومین شماره از گاهنامه داوطلب در آخرین ماه از آخرین سال قرن، تقدیم شما میشود. پیشاپیش آمدن بهار و آغاز قرنی نو در حیات ایران زمین را شادباش میگوییم و امیدواریم در سده ۱۴۰۰، «پویش» و «کوشش» برای تغییرات بزرگ و سازنده، به بخشی جداییناپذیر از روزمرگیهایمان تبدیل شود.
در این شماره از گاهنامه داوطلب، به ضرورت ایجاد و توسعه تشکلها واتحادیههای کارگری و ارتباط آن با توسعه کسب وکار پرداختهایم. در این مقاله آغازین، با وجود آن که تعارض بنیادین و عمدتا ایدئولوژیکِ میان منافع کارگران و کارفرمایان به رسمیت شناخته شده، گزاره مفروض برنده و بازنده در رابطه کارگر و کارفرما مورد نقد قرار گرفته و بر ضرورت ایجاد ساختارهایی برای توازن قدرت در روابط کار تاکید شده است.
در دومین مطلب منتشر شده در این گاهنامه و در ادامه بحث ضرورت تشکلیابی در میان کارگران، به نسبت حضور زنان کارگر با تشکلها و اتحادیههای کارگری پرداختهایم و تلاش کردهایم به پرسشهایی چون دلایل کمرنگ بودن حضور زنان در تشکلهای کارگری، انواع رویکردها به حضور زنان در تشکلها، ضرورت حضور زنان در تشکلها و اتحادیههای کارگری، مزایای حضور زنان در فعالیت تشکیلاتی و چگونگی ترغیب زنان به حضور در تشکلهای کارگری، پاسخ بگوییم.
اما هر چقدر از ضرورت تشکلگرایی بگوییم، باز هم تا نمونه موفقی از این شیوه عملکرد را نبینیم و با تجربههای موفق ثبت شده آشنا نباشیم، به اهمیت سازماندهی مطالبات و خواستهای صنفی از مسیر فعالیت انجمنی پی نخواهیم برد. مروری بر تجربه ۵ کارزار موفق برگزار شده از سوی شورای اتحادیههای کارگری انگلستان نشان میدهد که این شورا با قدرتگیری از کف جامعه، از نقش تاثیرگذار خود به عنوان الگویی برای اتحادیههای کارگری در جهان آگاه است، چراکه دورنمای تغییر محیط کاری جهان را به عنوان شعار سازمانی در دستور کار خود قرار داده است.
پس از خواندن این سه مطلب، وقت آن است که بیننده یک کمیک استریپ (داستان مصور) در داوطلب باشید؛ به بهانهی ضرورت استفاده جنبشها و جریانات صنفی و مدنی از استراتژیهای همزمان که به پیشبرد و سرعتبخشی حرکت آنها کمک میکند. تجربه نشان داده تاکید و اصرار بیش از حد بر استفاده از تنها یک استراتژی و یک مسیر برای مطالبهگری، به فرسودگی و خستگی کنشگران میانجامد و در نهایت به ضرر یک کنش صنفی تمام خواهد شد.
پیرو همین کمیک استریپ هم در مطلب دیگری، از زمینهسازی برای تشکیل و تقویت شبکههای همکاری گفتهایم. با وجود موانع بسیار بر سر راه شبکهسازی صنفی و مدنی در ایران، تلاش برای ایجاد شبکههای همکاری و استفاده از روشهای خلاقانه برای تقویت این شبکهها باید به تلاشی مستمر برای کنار زدن موانع شبکهسازی در ایران تبدیل شود.
نکاتی درباره «قواعد و آداب ائتلافسازی»، مطلب دیگر این گاهنامه است که شاید یکی از حلقههای مفقود در روابط و مناسبات نهادهای صنفی و مدنی در ایران نیز به شمار بیاید. آشنایی با این قواعد و تمرین آنها بیش از هر چیز به کنشگران صنفی و مدنی میآموزد که چگونه با تمرکز بر اهداف مشترک با سایر گروهها که نقشی در پیشبرد و سرعتبخشی به تحقق مطالبات دارند، ائتلاف تشکیل دهند.
در ادامه همین مبحث و در مقالهای دیگر به «بازی در نقشهای مختلف» که ویژگی کنشگری آگاهانه است، پرداختهایم و چهار نقش مهم کنشگران در جریان کنشهای صنفی و مدنی را مورد واکاوی قرار دادهایم.
بخش پایانی مطالب شماره سوم گاهنامه داوطلب نیز به یک مورد عجیب، اما واقعی میپردازد. کارهایی که کارفرمایان برای «حمایت از آزادی انجمنها و تضمین چانهزنی جمعی» میتوانند انجام دهند. مبنای ما برای ارائه چنین نسخه و دستورالعملی، لزوم رعایت موازین حقوق بشر و استانداردهای بینالمللی در روابط کار و در سراسر زنجیره ارزش یک کسب وکار است.
کارتون انتخابی این ماه داوطلب نیز، اثر تاملبرانگیز رضا جنگی است. در آن «درنگ» کنید.
شماره سوم گاهنامه داوطلب را می توانید اینجا دانلود کنید.