به گزارش داوطلب؛ صبح امروز سهشنبه سوم اسفندماه، هشتمین تجمع سراسری معلمان در دهها شهر کشور برگزار شد. این تجمع با فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان برای دومین بار در هفته اول اسفند و هشتمین بار در طول پنج ماه اخیر برگزار شده است. معلمان در شهرستانهای کرج، مشهد، کرمانشاه، بانه، بوکان، مریوان، سردشت، اندیمشک، رشت، اردبیل، خرمآباد، تبریز، اصفهان،یزد، اراک، همدان، شیراز و چند شهر دیگر روبروی ادارات آموزش و پرورش تجمع کردند و در تهران تجمع صنفی خود را در مقابل مجلس برگزار کردند. تجمع امروز در مقایسه با تجمع سیام بهمن ماه، از پراکندگی و گستردگی بیشتری برخوردار بود. ضمن آنکه با وجود برخوردهای امنیتی گسترده در برخی شهرستانها از جمله کرج در تجمع چند روز گذشته؛ تعدادی از معلمان امروز در مقابل آموزش وپرورش این شهر حضور پیدا کرده و مطالبات خود را مطرح کردهاند.
قطعنامه تجمع سوم اسفندماه
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در قطعنامه پایانی تجمع سوم اسفند معلمان با تکرار مطالبات صنفی معلمان از جمله اجرای رتبهبندی و افزایش حقوق معلمان معادل ۸۰ درصد اعضای هیات علمی دانشگاه و همچنین همسانسازی مستمری بازنشستگان فرهنگی اعلام کرده است که «حاکمیت به جای شنیدن صدای فرهنگیان ، تنها راه حل را در سرکوب فرهنگیان میداند.» در این قطعنامه با اشاره به بازداشت، پروندهسازی و محکویتهای طویلالمدت برای فعالان صنفی آمده است: «اسماعیل عبدی یکی از شناخته ترین معلمان مبارز ایران بیش از هفت سال است که در زندان به سر می برد و اکنون در حال گذراندن حکم ده سال زندان دوم است. حکمی که جامعه معلمان به هیچ وجه زیر بار آن نرفتهاند و انتظار دارند، در دیوان عالی ملغی شود. از سوی دیگر روح الله مردانی در دلفان پس از اتمام تجمع ۳۰ بهمن به بدترین شکل مورد ضرب و شتم قرار گرفته و راهی زندان شده است. هاشم خواستار از بنیانگذاران و پیشکسوتان کنشگری صنفی علی رغم کهولت سن سالهاست که همراه دیگر معلم همشهریش محمد حسین سپهری در زندان بدون مرخصی به سر میبرد.» شورای هماهنگی با اشاره به اسامی سایر معلمان زندانی از جمله، محمد تقی فلاحی، شعبان محمدی، لطیف روزیخواه، محمدرضا رمضانزاده، حسین رمضانپور، یعقوب یزدانی، نصرت بهشتی،زینب همرنگ، معصومه عسکری و عالیه اقدام دوست خواهان آزادی آنان شده است.
این شورا در ادامه قطعنامه صادر شده و در راستای مطالبات کلان آموزشی خود و با اشاره به لزوم اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی، «آموزش بدون کیفیت و بدون بازدهی» را ناکارآمد خوانده و مدارس را به بنگاه تجاری و درآمدزایی برای حاکمیت تشبیه کرده که در غیاب امکانات کمی و کیفی آموزشی، عملا منجر به بطالت عمر کودکان و نوجوانان شدهاند.
شورای هماهنگی در انتهای این قطعنامه، بر ادامه مسیر کنشگری معلمان تا تحقق مطالبات تاکید کرده و اضافه کرده « آینده ایران در گرو جنبش کنونی معلمان ایران است.»
نکاتی پیرامون تجمعات اخیر معلمان
تحلیل دقیق آنچه این روزها در اعتراضات صنفی معلمان میگذرد، نیاز به گزارشدهی غیرجانبدارانه رسانههای منتسب به معلمان و اطلاعرسانی مستند رسانههای خبری داخلی دارد. با این حال مجموع تصاویر و اطلاعات منتشر شده در کانالهای مجازی معلمان نشان میدهد که همچنان مهمترین نقطه قوت اعتراضات میدانی معلمان، هماهنگی منسجم تشکلها و فعالان صنفی برای برگزاری سراسری اعتراضات است. فارغ از کمیت و کیفیت برگزاری این اعتراضات که از حیث پراکندگی و گستردگی کماکان شایسته نقد جدی است؛ اینکه با هر فراخوانی در یک زمان خاص گروهی از معلمان در یک مکان مشخص گرد هم جمع میشوند و به بیان خواستها و مطالبات خود میپردازند و کنشی همدلانه را شکل میدهند، نقطه قوتی است که باید مورد توجه سایر جریانهای صنفی و مدنی داخل کشور قرار گیرد. تشکیل و احیای 5 نهاد صنفی در بخشهای مختلف کشور ظرف ۶ ماه، نتیجه این کنشگری مستمر میدانی و تشریک مساعی میان فعالان و کنشگران صنفی است که در صورت شناسایی دقیق الویتها و نزدیک شدن به خواستهای بدنه، نتایج آن در آینده به سود جنبش معلمان خواهد بود.
علاوه بر این نقاط قوت که در عین حال میتواند نقطه شروعی برای افزایش دانش و آگاهی و همچنین ایجاد ظرفیتهای جدید کنشگری برای فعالان صنفی باشد، جریان مطالبهمحور معلمان با نقاط ضعف و چالشهایی هم دست به گریبان است.
با تاکید بر ضرورت استفاده از چند استراتژی همزمان و جایگزین در کنشگری، لزوم جمعگرایی و جلوگیری از تکروی در جریان کنشهای صنفی و مدنی، پرهیز از افتادن در دام فراروایتهای رسانهای که یک جریان صنفی را بزرگتر یا عمدتا غیر از آنچه هست، نشان میدهد و انعطافپذیری برای ایجاد ائتلافهای فراگیر با سایر جریانهای صنفی و مدنی؛ تصاویر و گزارشهای دریافتی همچنان نشان میدهد که جمع کثیری از معترضان حاضر در جریان کنش صنفی معلمان را ، معلمان بازنشسته تشکیل میدهند. این نکته که امروز در پی افزایش مشکلات اقتصادی، از دست رفتن حداقلهای تامین زندگی روزمره و بحران تامین اجتماعی؛ بازنشستگان در معرض انواع مشکلات و آسیبها قرار دارند و در کلیه اعتراضات میدانی در صف اول حضور دارند، بر هیچکس پوشیده نیست اما کمرنگ بودن حضور معلمان شاغل و جوان در اعتراضات اخیر، لزوم بازتعریف فعالیت تشکیلاتی، کنشگری آگاهانه و حضور در میدان برای تحقق مطالباتی که جمع کثیری از معلمان از به نتیجه رسیدن آن منتفع میشوند را، توجیه میکند. استفاده از تاکتیکها و استراتژیهای خلاقانه در کنار اعتراضات میدانی و به اشتراک رسیدن در اصول و ارزشها توسط تشکلهای صنفی فرهنگیان، میتواند ضمن جلب اعتماد، جمعیت خاموش بیشتری از میان معلمان جوان را نسبت به کنشهای اعتراضی، خوشبین و همراه کند.
از طرفی پیوند دادن مطالبات خرد و کلان (صنفی و مدنی)، تابع رعایت قواعدی است که کنشگری را به فرآیندی مستمر و نه منقطع تبدیل میکند. اینکه در هر قطعنامه منتشر شده در پایان تجمعات اعتراضی، تعدادی مطالبه به مطالبات محوری افزوده شود و در میان آنان چند مطالبه کلان مطرح شود بدون اینکه هیچ یک از مطالبات قبلی، به نتیجه مطلوب رسیده باشد؛ به ناامیدی اجتماعی دامن خواهد زد. تجربیات گذشته نشان داده که سرخوردگی و افزایش خشم، نتیجه عدم تحقق مطالبات انباشته شدهای است که حاکمیت حاضر به پذیرش آنها نیست. در چنین شرایطی یکی از در دسترسترین گزینهها، تغییر نگرش کنشگران صنفی به فعالیت تشکیلاتی به مثابه یک پروژه و تقسیم اهداف به کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است. در واقع در سایه چنین تقسیمبندی، سازماندهندگان یک کنش صنفی ضمن اینکه خواهند توانست از حداکثر ظرفیت برای تحقق مطالبات اولیه استفاده کنند؛ زمینه را برای بسیج فراگیر نیروها در آینده نیز فراهم خواهند کرد. نباید از یاد برد که کنشگری یک فرآیند مستمر است و قدرت خود را از به هم پیوستگی و آگاهی کنشگران خود میگیرد.