تارنمای داوطلب: انتشار خبر خودکشی یک کارگر دیگر در پتروشیمی ایلام در روزهای گذشته به نگرانیها پیرامون افزایش آسیبهای وارده به کارگران در پی تداوم نابسامانیها در روابط کار افزوده است. گزارشها نشان میدهد که در فاصله تابستان ۱۴۰۱ تا تابستان ۱۴۰۲، دست کم چهار کارگر تنها در همین مجتمع بزرگ صنعتی به زندگی خود پایان دادهاند. این در حالیست برخی از منابع غیررسمی تعداد کارگران جان باخته را تا شش نفر نیز برآورد میکنند. مشکلات اقتصادی و خانوادگی، ممنوعالورودی و اخراج دلایل اصلی خودکشی این تعداد کارگر در پتروشیمی ایلام عنوان شده است. فاجعهای که سرانجام با واکنش اعتراضآمیز سایر کارگران در هنگام تشیع پیکر «حیدر محسنی» آخرین کارگر جان باخته همراه شد. کارگری که با وجود ۱۸ سال سابقه کار، همچون اغلب کارگران این شرکت در شرایط بیثبات شغلی و در قالب قراردادهای پیمانی مشغول به کار بود و سرانجام با صدور حکم اخراج خود در پی عدم نیاز، تصمیم به خودکشی گرفت. عدم تعیین تکلیف نیروهای روزمزد و پیمانی، شرایط کاری سخت و همچنین عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، از جمله دلایل اعتراضات کارگران و تبدیل شدن این پتروشیمی به یکی از کانونهای بحران کارگری است.
با وجود اینکه روابط نامتوازن کار بین کارگران و پیمانکاران، عامل بروز چنین اقدامات آسیبزنندهای عنوان میشود، اما وجود سایر عوامل محیطی از جمله فقدان تشکلیابی در محیط کار و عوامل فرهنگی همچون تعدد موارد اقدام به خودکشی در میان اهالی یک منطقه در واکنش به عوامل محرک نیز در کاهش تابآوری کارگران و انجام اقدامات خودویرانگر موثر است.
در همین راستا، سازمان بهداشت جهانی مجموعهای از دستورالعملها را برای مداخله کارفرمایان، کارگران، اتحادیهها و تشکلهای کارگری برای جلوگیری از خودکشی کارگران در نظر گرفته است که میتواند از گسترش روند خودکشی کارگران جلوگیری کند.
«داوطلب» در گزارش پیشرو به این دستورالعمل و چگونگی استفاده از آن پرداخته است. با این حال ابتدا بهتر است نگاهی به تعاریف و همچنین آمار و ارقام خودکشی در ایران بیاندازیم.
آمار و دلایل خودکشی در میان کارگران
«خودکشی» عمل آگاهانهای است که در نتیجه منجر به آسیب به خود شده و با این انتظار انجام میشود که به مرگ ختم شود. در عین حال، «اقدام به خودکشی» آسیب به خود به شکل غیرکشنده است که اغلب با هدف فراخواندن کمک انجام میشود.
بر اساس تخمین سازمان بهداشت جهانی، هر دقیقه یک خودکشی و هر سه دقیقه یک اقدام به خودکشی اتفاق میافتد. در نتیجه مرگ ناشی از خودکشی بیشتر از مرگ ناشی از درگیري مسلحانه است.
با وجود اینکه آمار رسمی و قابل استنادی از میزان خودکشی یا اقدام به خودکشی کارگران ایرانی در دسترس نیست اما در ایران نیز تازهترین گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که در ظرف ده سال بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل در دهه ۱۳۹۰ است، که کمتر از ۲۰ هزار نفر گزارش شده است.
افزایش خودکشی در ایران در شرایطی است که مردم این کشور در دهه ۱۳۹۰ خورشیدی در معرض شدیدترین بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار داشتهاند.
طبق آمار نیروی انتظامی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال به طور متوسط ۴,۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جانشان را از دست دادهاند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
اما این آمار به طور یکسان توزیع نشده است. بررسی و تحلیل دادههای منطقهای نشان میدهد نرخ خودکشی در استانهای غربی کشور اختلاف بیشتری با مناطق مرکزی، شمال و جنوب و شرق ایران دارد.
به طور مشخص نرخ خودکشی در استانهای کرمانشاه (۱۱/۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر)، ایلام (۱۱/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) و کهگیلویه و بویراحمد (۱۰/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود. پس از آن استانهای لرستان، همدان و چهارمحال بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
بر اساس مطالعات انجام شده، خودکشی کارگران نتیجه تعامل پیچیده آسیبپذیريهاي فردي (مانند مشکلات سلامت روان)، شرایط کاري استرسزا و شرایط زندگی (شامل عوامل استرسزاي اجتماعی و محیطی) است. هرچند نمیتوان از تمام خودکشیها یا اقدامهاي خودکشی پیشگیري کرد، تحقیقات نشان دادهاند کارفرمایان میتوانند گامهاي مهمی براي کاهش میزان خودکشی کارگران بردارند. اقدامی که مثلا در ایران به دلیل دسترسی نامطلوب به خدمات سلامت روان، ضعیف بودن کانونها و انجمنهای ایمنی و بهداشت کار و در عین حال تقابل دوسویه و خصمانه کارگر و کارفرما در پی خلاء وجود تشکلهای کارگری به ندرت مورد توجه قرار میگیرد.
واقعیت این است که افراد بر اساس مقاومت روانشناختی، راهبردهاي مقابلهاي و منابع محیطی که در اختیار دارند، نسبت به استرس واکنشهاي متفاوتی نشان میدهند. مبتلایان به اختلالات روانی و کسانی که مشکلات سلامت روان را تجربه میکنند، ممکن است در برابر تأثیرات منفی استرس -بهدلیل تاب آوري روانشناختی کمی که دارند، نبود حمایت اجتماعی و مشکلات مقابلهاي- بسیار حساس باشند.
استرسهای محیط کار و اقدام به خودکشی
در برخی موارد ممکن است ارتباط مستقیمی بین استرسهاي محیط کار و اقدام به خودکشی وجود داشته باشد؛ مانند کارگري که توبیخ یا اخراج شده و متعاقباً اقدام به خودکشی میکند. اتفاقات آسیبزا ممکن است با جابهجاییهاي شغلی (مانند بازنشستگی، مرخصی یا اخراج از کار)، موارد انضباطی یا موقعیتهایی در ارتباط باشد که در آن فرد شرمسار شده یا در موقعیت استرس مضاعف قرار گرفته است. با این حال بیشتر اوقات استرس مزمن در محیط کار -در میان کارگرانی که از قبل به دلیل اختلالات روانی، مشکلات شخصی و دسترسی به ابزارهاي کشنده در برابر خودکشی آسیبپذیر بودهاند- نقشی تسهیلگر دارد.
مطالعات نشان میدهد که اکثر افرادي که مشکلات سلامت روان یا تمایل به خودکشی دارند، حتی در کشورهایی که طیف گستردهاي از درمانهاي مقرون به صرفه وجود دارد، نمیتوانند درمان مناسب دریافت کنند. دلایل زیادي وجود دارد که کارگران از این خدمات استفاده نکنند. عمدتاً ترس از «انگ» یا «برچسبزنی» یکی از مهمترین دلایل عنوان شده است. کارگرانی که مشکلات سلامت روان دارند اغلب با تبعیض کاري چشمگیري روبهرو هستند. ممکن است استقلالشان محدود شود، نظارت بر آنها افزایش یابد، امنیت شغلیشان در معرض خطر قرار بگیرد، پیشرفتشان محدود شود، یا حمایت اجتماعی همکارانشان را از دست بدهند.
اقداماتی برای کاهش خطر خودکشی کارگران
در چنین شرایطی چه باید کرد؟! وقتی یک کارگر در پی بحرانهای محل کار با انتخاب مرگ خودخواسته، جانش را از دست میدهد؛ چگونه میتوان شرایط را برای سایر کارگران در معرض خطر خودکشی امن کرد؟!
سازمان جهانی بهداشت موارد زیر را برای شناسایی و کمک به کارگران در معرض خطر خودکشی ارائه میکند:
کارفرمایان باید به علائم زیر توجه داشته باشند:
– بیان افکار یا احساسات در مورد تمایل به پایان دادن به زندگی خود
– بیان احساس انزوا، تنهایی، ناامیدی یا از دست دادن عزت نفس.
– کناره گیری از همکاران، کاهش عملکرد کاری یا مشکل در انجام وظایف.
– تغییرات در رفتار، مانند بی قراری، تحریک پذیری، تکانشگری، بی پروایی یا پرخاشگری.
– صحبت کردن در مورد تنظیم امور شخصی پایان عمر مانند تنظیم وصیت.
– سوء مصرف الکل یا سایر موادمخدر
– خلق افسرده یا ذکر رفتار قبلی خودکشی.
– باید به افرادی که شغل خود را از دست می دهند توجه ویژه ای شود.
حالا اگر همکاران نگران همکار خود باشند، چه کاری میتوانند انجام دهند:
– ابراز همدردی و نگرانی کنید، او را تشویق به صحبت کنید و بدون قضاوت گوش دهید.
– بپرسید آیا کسی هست که بخواهند با او تماس بگیرد یا تماس گرفته باشد.
– آو را تشویق کنید تا با خدمات بهداشتی یا مشاوره ای در داخل(در صورت وجود) یا خارج از محیط کار، تماس بگیرد و پیشنهاد دهید به آنجا برود و در صورت امکان او را همراهی کنید.
– اگر آنها اقدام به خودکشی کرده یا نشان می دهد که قصد دارد عمداً به خود آسیب برساند، وسایل نوعا کشنده را از دسترس وی دور کنید و او را تنها نگذارید. به دنبال استفاده فوری از خدمات مشاورهای باشید.
اقداماتی که کارفرمایان یا مدیران میتوانند انجام دهند:
در شرایط بحران، همچون افزایش اقدام به خودکشی و یا خودکشی قطعی در یک شرکت یا محیط کار، کارفرمایان باید اقدامات مداخلهای را با حذف عوامل محرک و آسیبزا و به حداکثر رساندن امکانات حمایتی انجام دهند. از جمله؛
– برای کارکنان خود جلسات اطلاعاتی در مورد سلامت روان و پیشگیری از خودکشی برگزار کنید.
– اطمینان حاصل کنید که همه کارکنان میدانند چه منابعی برای پشتیبانی در دسترس هستند
– محیط کاری را ایجاد کنید که در آن همکاران در مورد مشکلاتی که بر توانایی آنها برای انجام کارشان تأثیر می گذارد، احساس راحتی کنند.
– با قوانین مربوطه آشنا شوید.
– عوامل استرس زا مرتبط با کار را که میتوانند بر سلامت روان تأثیر منفی بگذارند، شناسایی و کاهش دهید.
– طرحی را طراحی و اجرا کنید که چگونه میتوان با حساسیت به خودکشی یا اقدام به خودکشی یک کارگر را مدیریت کرد و با آن ارتباط برقرار کرد، به گونهای که ناراحتی بیشتر را به حداقل برساند.
فراموش نکنیم، انجام اقدامات مداخلهای موثر برای جلوگیری از خودکشی کارگران، این روزها میتواند به یکی از مهمترین مطالبات جامعه کارگری تبدیل شود. مطالبهای که همزمان لزوم اصلاح روابط کار و قراردادهای ناایمن و درخواست احیای امنیت شغلی به عنوان عاملی برای ارتقاء سلامت روان کارگران را در خود جای داده است.
https://iranopendata.org/pages/118-suicide-in-iran