تارنمای داوطلب – در زمان جنگ، کارگران روزمزد و شاغلان در بخش غیررسمی از جمله آسیبپذیرترین اقشار جامعه به شمار میآیند. این افراد که اغلب در حوزههایی چون ساختمانسازی، کشاورزی، حملونقل، کار خانگی، دستفروشی یا اقتصاد گیگ (کارهای کوتاهمدت و پلتفرمی) فعالیت میکنند، برای زندهماندن به کار روزانه وابستهاند. اما با آغاز جنگ که به مختلشدن رفتوآمد، اختلال در زنجیرههای تأمین أقلام اساسی، و ازبینرفتن امنیت میانجامد، چنین کارگرانی معمولاً تنها منبع درآمد خود را از دست میدهند؛ کارگرانی که عموماً نه پساندازی دارند و نه از حمایتهای اجتماعی برخوردارند.
در این یادداشت با بررسی ابتکارعملهای دولتی و بینالمللی در کشورهای دیگری که در دههی اخیر با جنگ و ویرانیهایش درگیر بودهاند ــ بهویژه اوکراین ــ، تلاش میکنیم به این پرسش پاسخ دهیم: دولت ایران پس از آغاز تجاوز اسرائیل و ایالات متحده، باید چگونه به کارگران روزمزد و غیررسمیاش کمک کند؟ جامعهی بینالمللی در این کمکها چه نقشی میتواند ایفا کند؟ نباید از خاطر برد که اکثریت کارگران ایرانی با قراردادهای متزلزل مشغول به کارند یا در بازار غیررسمی کار قرار دارند. همچنین شمار قابل توجهی از مهاجران افغانستانی در ایران در وضعیت بیثباتی مطلق کار میکنند و تنها دو درصد از آنها بیمه هستند.
جنگ چه بر سر کارگران روزمزد میآورد؟
از دستدادن درآمد برجستهترین ــ اما نه تنها ــ مشکل کارگران غیررسمی و روزمزد است. در مناطق جنگزده، فعالیتهای اقتصادی متوقف میشود، کارخانهها تعطیل میشوند، بازارها فرو میپاشند و زیرساختها نابود میشوند.
این وضعیت آوارگی به همراه میآورد. بسیاری مجبور به فرار میشوند و شغل، خانه و شبکههای اجتماعی خود را از دست میدهند. به علاوه، کارگران غیررسمی از نبود حمایت در رنجاند و معمولاً تحت پوشش بیمه بیکاری، مستمری یا خدمات درمانی نیستند. و بدینترتیب، کارگران آواره اغلب به هدفی برای کار اجباری، قاچاق انسان یا کار با دستمزدهای بسیار ناچیز تبدیل میشوند؛ در یک کلام، به هدف استثمار شدید نیروی کار.
ناامنی غذایی در این شرایط کارگران و خانوادههایشان را تهدید میکند. بدون درآمد، بسیاری از کارگران با گرسنگی فوری مواجه میشوند، بهویژه آنهایی که نانآور خانوادهاند.
تقاطع این وضعیت با بردار جنسیت را نیز باید درنظر گرفت. به عبارت سادهتر، زنان شاغل در مشاغل مراقبتی یا کار خانگیِ غیررسمی، بیشتر در معرض بیثباتیاند و اغلب با خشونت جنسی یا بار مضاعف مراقبت از دیگران مواجه میشوند
دولتها و نهادهای بینالمللی چه میتوانند بکنند؟
حتی در شرایط جنگی، دولتها و نهادهای بینالمللی میتوانند در راستای کاهش آسیب به کارگران غیررسمی تلاش کنند. در یکدههی اخیر، چنین تلاشهایی در اوکراین، سوریه، لبنان، أفغانستان و … صورت پذیرفتهاند. در ادامه به شماری از چنین نمونههایی اشاره میکنیم.
یک. برنامههای پرداخت نقدی اضطراری
در این برنامهها، دولتها با همکاری نهادهای بینالمللی به جمعیتهای آسیبپذیر همچون کارگران روزمزد کمکهای نقدی اندکی برای گذران حداقلی زندگی میکنند.
برای مثال، در سال ابتدایی جنگ اوکراین (2022 ـ 2023)، دولت این کشور با همکاری بانک جهانی و سازمان ملل، به آوارگان و فرودستان از جمله کارگران غیررسمی کمکهزینهی نقدی به میزان دو هزار و 200 گریونا (60 تا 70 دلار در ماه) پرداخت میکرد تا بتوانند نیازهای اولیهی خود را تأمین کنند.
دو. برنامههای کار دربرابر پول (Cash-for-Work)
کار دربرابر پول نام کلی برای طرحهای استخدام موقت، بهویژه برای کارگران روزمزد است تا این کارگران در پروژههای بازسازی برای دورههای کوتاهمدت استخدام شوند و محلی برای تأمین معاش داشته باشند.
وقتی لبنان با بحران مالی و اقتصادی شدید پس از 2018 رویارو شد، میزبان شمار عظیمی از پناهجویان سوری هم بود. کرونا از ابتدای 2020 بر این بحران چندلایه افزود. به همین دلیل، برنامه توسعهی سازمان ملل (UNDP) و سازمان بینالمللی کار (ILO) طرح کار دربرابر پول را اجرا کردند و در آن کارگران روزمزد و پناهجویان را برای دورههای کوتاه در پروژههای زیرساختی محلی استخدام میکردند. این کار هم به بازسازی محلههای لبنان کمک کرد که برخی از دوران جنگ داخلی کماکان با مشکلات زیرساختی روبرو بودند و هم برای تأمین درآمد کارگران غیررسمی و روزمزد لبنانی و هم پناهجویان سوری مفید بود.
أفغانستان جنگزده پس از جنگ داخلی و سپس حملهی ایالات متحده و متحدانش به این کشور، نیاز به بازسازی و نیز تأمین درآمد موقت برای خیلی از بیکاران داشت. تا پیش از 2021 که طالبان دوباره دولت را در دست گرفت، برنامههای کار دربرابر پول در این کشور به دست نهادهای بینالمللی و با همکاری دولت پیشین انجام میشد.
همچنین پس از جنگ با «دولت اسلامی» (داعش) در عراق، دولت این کشور با یاری سازمانهایی بینالمللی برای کارگران غیررسمی و جوانان بیکار دست به اجرای طرحهای کار دربرابر پول زد؛ بهویژه در موصل که پس از شکست داعش، به ویرانهای بزرگ تبدیل شده بود.
سه. ثبت اضطراری کارگران غیررسمی
این ابتکار عمل در کلمبیا و هنگام درگیریها با سازمان فارک (نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا) اجرا شد. بر أساس این طرح، دولت سامانهای برای ثبت کارگران غیررسمی آواره ایجاد کرد تا بتوانند به کمکهای بشردوستانه، خدمات حقوقی و برنامههای شغلی پایه دسترسی پیدا کنند.
چهار. توزیع غذا و خدمات اولیه
توزیع غذا در آشپزخانههای عمومی، کوپن غذا یا ارائهی رایگان اقلام ضروری در کشورهایی مانند یمن، سوریه و غزه برای کاهش رنج فوری در دوران جنگ بهکار گرفته شدهاند.
در اوکراین نیز کمکهای بشردوستانهی سازمانهای مردمنهاد محلی، در همکاری با سازمانهای بینالمللی، در تغذیهی کارگران مناطق شهری مانند خارکیف و میکولائیف حیاتی بوده است.
پنج. کنترل قیمتها و یارانههای خدماتی
در شرایط جنگی، مسدود کردن موقت اجارهها، قیمت مواد غذایی پایه یا نرخ خدمات میتواند از سقوط معیشتی کارگران جلوگیری کند.
برای نمونه در اوکراین، پس از آغاز تجاوز روسیه، نرخ قبضهای خدماتی منجمد شد و یارانههایی برای گرمایش و غذا به خانوارهای کمدرآمد تخصیص یافت.
تمرکز بر اوکراین: چه تمهیداتی پس از تجاوز روسیه اندیشیده شد؟
در پی تهاجم نظامی روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، بازار کار این کشور دچار یکی از شدیدترین بحرانهای تاریخ معاصر خود شد. تخریب زیرساختهای شهری، آوارگی میلیونها نفر، و رکود در بسیاری از بخشهای اقتصادی باعث شد که طی چند ماه ابتدایی جنگ، بیش از پنج میلیون شغل از بین برود.
در این میان، کارگران غیررسمی و روزمزد ــ که در بخشهایی چون ساختوساز، فروش خیابانی، خدمات خانگی و کشاورزی فصلی فعالیت داشتند ــ بیشترین آسیب را متحمل شدند. بسیاری از این کارگران بدون قرارداد، پسانداز یا هرگونه دسترسی به بیمهی بیکاری، تنها از طریق دستمزد روزانه امرار معاش میکردند. جنگ نهتنها منابع درآمدی این افراد را قطع کرد، بلکه با تخریب شهرهایی مانند خارکیف، ماریوپل و سورودونتسک، بازارهای کار غیررسمی عملاً ناپدید شدند. در مناطق روستایی نیز، حضور نیروهای نظامی، مینگذاری زمینها و قطع زنجیرههای تولید و توزیع، فعالیتهای کشاورزی را فلج کرد.
پیش از آغاز جنگ نیز ساختار اشتغال در اوکراین بهگونهای بود که نزدیک به یکسوم نیروی کار در اقتصاد غیررسمی فعالیت داشتند. این الگو در بخشهایی مانند ساختمانسازی، حملونقل شهری و بینشهری، خدمات خانگی، کشاورزی و تجارت مرزی بسیار رایج بود. زنان بیشتر در عرصهی مراقبتهای غیررسمی و خدمات خانگی مشغول به کار بودند، در حالی که مردان در حوزههایی چون ساختوساز و رانندگیهای خرد اشتغال داشتند. این ویژگی ساختاری، با آغاز جنگ، کارگران غیررسمی را در برابر بحران بیدفاعتر کرد.
با این حال، دولت اوکراین با وجود درگیر بودن در یک جنگ تمامعیار، توانست با پشتیبانی نهادهای بینالمللی همچون بانک جهانی، یونیسف، صلیب سرخ و برنامه توسعه سازمان ملل، سیاستها و مداخلههایی برای حمایت اضطراری از این قشر از جامعه به اجرا بگذارد. یکی از محوریترین برنامهها، پرداخت کمکهزینههای نقدی اضطراری بود که از طریق وزارت سیاست اجتماعی و پلتفرم دیجیتال eDopomoga به اجرا درآمد.
در وبسایت مربوط به این پلتفرم دیجیتال میخوانیم: « eDopomoga یک پلتفرم دیجیتال است که در آن دولت، سازمانهای بشردوستانه و داوطلبانی از سراسر جهان گرد هم میآیند تا به افراد نیازمند کمک کنند.» کارگران غیررسمی فاقد قرارداد، خانوادههای دارای کودک، سالمندان، معلولان و آوارگان داخلی توانستند از این طریق برای دریافت ماهیانه دو هزار و 200 تا سه هزار گریونا ثبتنام کنند. بنا به گزارشها، تا میانهی سال ۲۰۲۳، بیش از چهار میلیون تن از این برنامهها بهرهمند شدند.
در کنار این حمایتهای مالی مستقیم، زیرساختهای دیجیتال موجود در اوکراین نیز گسترش یافت تا فرآیند ثبتنام و دسترسی به کمکها برای کارگران غیررسمی سادهتر شود. اپلیکیشن Diia به کاربران این امکان را میداد که بهعنوان خویشفرما یا کارگر غیررسمی خود را ثبت کنند، برای دریافت یارانه یا فرصتهای شغلی موقت اقدام کنند و حتی درخواست بیکاری جزئی بدهند. کارکرد اصلی Diia این بود که «به شهروندان اوکراینی این امکان را بدهد که بهجای مدارک فیزیکی، از اسناد دیجیتال روی تلفنهای هوشمند خود برای شناسایی و اشتراکگذاری استفاده کنند.» در سطوح محلی نیز، پروژههای کار دربرابر پول با حمایت سازمان ملل راهاندازی شد که شامل آواربرداری، بازسازی زیرساختهای شهری و ارائه خدمات بهداشتی و لجستیکی بود. این برنامهها به کارگران بیکار یا آواره، دستمزدهای موقتی پرداخت میکردند و در عین حال به بازسازی فیزیکی و اجتماعی مناطق آسیبدیده در جنگ کمک میکردند.
در حوزه قانونگذاری نیز، دولت برای انعطافپذیر کردن روابط کار در شرایط جنگی، اصلاحاتی انجام داد که به کارفرمایان اجازه میداد راحتتر قراردادها را به حالت تعلیق درآورند. با این حال، نبود حداقل حمایتهای اجتماعی و حقوقی باعث شد که این تغییرات، فشار بیشتری را بر کارگران غیررسمی وارد کند. برخی اتحادیهها و نهادهای کارگری این سیاستها را گامی به عقب در حفاظت از حقوق کار دانستند. در همین حال، شهرداریها و سازمانهای مردمنهاد بهویژه در غرب کشور ــ در شهرهایی چون لووف و زاکارپاتیا ــ در زمینه تهیه غذاهای گرم، پناهگاه اضطراری و بستههای بهداشتی برای آوارگان و بیدرآمدها نقش کلیدی ایفا کردند. در نبود درآمد پایدار، این خدمات گاه یگانه ابزار بقا برای بسیاری از کارگران روزمزد بهشمار میرفت.
با وجود گستردگی این اقدامها، چالشها و خلأهای مهمی باقی ماند. بسیاری از کارگران غیررسمی، به دلایل فنی یا امنیتی، موفق به ثبتنام برای دریافت کمکها نشدند. مناطق تحت اشغال یا بمباران شدید، از چرخهی امداد خارج ماندند. کاهش شدید ارزش پول ملی و تورم فزاینده، اثرگذاری کمکهای نقدی را کاهش داد. از سوی دیگر، زنانِ شاغل در بخشهای غیررسمی، که مسئولیت مراقبت از خانواده، آوارگی، و مواجهه با خشونت جنسیتی را همزمان به دوش میکشیدند، آسیبپذیرترین گروه در این معادله بودند.
تجربه اوکراین نشان میدهد که حتی در میانه جنگی ویرانگر، میتوان با طراحی سیاستهای حمایتی هدفمند، بخشی از فشار اقتصادی بر طبقات فرودست را کاهش داد. اما موفقیت این سیاستها نیازمند دسترسی همگانی، سازوکارهای ثبتنام شفاف، همکاری با نهادهای غیردولتی، و حساسیت جنسیتی در طراحی و اجراست.
پیشنهادها و توصیهها
در ادامه، مجموعهای از توصیههای سیاستی برای دولت ایران و نهادهای بینالمللی ارائه میشود که بر اساس تجربههای کشورهای جنگزده در دههی اخیر ــ بهویژه اوکراین، لبنان، افغانستان و عراق ــ تدوین شدهاند. این توصیهها ناظر به شرایط بحرانی کنونی ناشی از تجاوز اسرائیل و ایالات متحده و با هدف حمایت از کارگران روزمزد، غیررسمی و آسیبپذیر (از جمله مهاجران افغانستانی) ارائه شدهاند. هدف اصلی جلوگیری از سقوط کامل معیشتی این اقشار، و نیز جلوگیری از گسترش چرخهی فقر، آوارگی و استثمار نیروی کار است.
توصیهها به دولت ایران
یک. تأسیس سازوکارهای فوری برای پرداخت نقدی اضطراری
ایجاد سامانهی ثبتنام دیجیتال برای کارگران غیررسمی و روزمزد، مشابه پلتفرم eDopomoga در اوکراین، برای شناسایی افراد نیازمند و پرداخت کمکهای ماهیانه نقدی (یارانه معیشتی) به آنان.
استفاده از زیرساختهای موجود مانند سامانههای بیمه سلامت و خدمات شهری برای شناسایی سریع افراد فاقد قرارداد.
دو. اجرای برنامههای «کار دربرابر پول»
راهاندازی پروژههای بازسازی شهری، آواربرداری، کمکرسانی، و خدمات بهداشتی و اجتماعی در مناطق آسیبدیده با جذب نیرو از میان کارگران روزمزد و بیکار.
این برنامهها هم منبع درآمد اضطراری فراهم میکنند و هم بازسازی مناطق تخریبشده را تسریع میکنند.
سه. تأمین و توزیع اضطراری غذا و کالاهای اساسی
ایجاد آشپزخانههای عمومی با همکاری شهرداریها و سازمانهای محلی در مناطق حاشیهای و محل سکونت طبقات کارگر.
توزیع اقلام بهداشتی، پوشاک و بستههای غذایی بهویژه برای خانوادههای مهاجر، زنان سرپرست خانوار، و سالمندان بدون درآمد.
چهار. تثبیت قیمتها و کنترل هزینههای خدمات
مسدودسازی موقت اجارهخانهها، فریز کردن قبوض برق و گاز، و تخصیص یارانه به نان و دیگر اقلام اصلی برای کارگران آسیبپذیر.
پنج. ثبت اضطراری کارگران غیررسمی و مهاجر
راهاندازی سامانهای فوری برای ثبت کارگران فاقد قرارداد و مهاجران فاقد مدارک، جهت ارائه حداقلی از خدمات درمانی، غذایی، و معیشتی.
همکاری با تشکلهای کارگری مستقل، شوراهای محلی و نهادهای مدنی برای گردآوری اطلاعات.
شش. اتخاذ رویکرد جنسیتی و حمایتی نسبت به زنان کارگر
ارائه بستههای حمایتی ویژه به زنان شاغل در بخش غیررسمی (بهویژه مراقبت و خدمات خانگی) که در معرض خشونت، آوارگی یا فشار مضاعف مراقبتی هستند.
پیشبینی سرپناههای امن برای زنان آواره و بیخانمان در شهرهای بزرگ.
توصیهها به نهادهای بینالمللی (سازمان ملل، ILO، صلیب سرخ، بانک جهانی، کمیساریای عالی پناهندگان، و غیره)
یک. حمایت از برنامههای حمایتی دولت ایران بدون شرطگذاری سیاسی
ارائه کمکهای نقدی، فنی و لجستیکی برای تأسیس سامانههای دیجیتال حمایت از کارگران غیررسمی.
همکاری مستقیم با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای تدوین برنامههای اضطراری حمایت از کارگران روزمزد.
دو. اجرای پروژههای مشترک «کار دربرابر پول» با نهادهای محلی
راهاندازی پروژههای موقت در مناطق جنگزده یا در معرض حمله، با اولویت دادن به مشارکت کارگران فاقد قرارداد و مهاجران.
سه. فراهم کردن کمکهای غذایی و بهداشتی فوری
ایجاد کریدورهای انسانی برای توزیع غذا و دارو در مناطق پرریسک با همکاری نهادهای غیردولتی و شبکههای محلی.
چهار. حمایت از کارگران مهاجر و جلوگیری از تبعیض علیه افغانها
نظارت بینالمللی بر نحوهی برخورد با مهاجران افغانستانی در بازار کار ایران و فشار دیپلماتیک برای توقف تبعیض و اخراج دستهجمعی.
ارائه خدمات حقوقی و حمایتی به مهاجران افغان از طریق نمایندگیهای UNHCR و سازمانهای منطقهای.
پنج. مستندسازی و انتشار دادهها درباره وضعیت کارگران در دوران جنگ
حمایت از تحقیقات میدانی، جمعآوری دادههای جنسیتی و طبقاتی، و ارزیابی تأثیر جنگ بر بازار غیررسمی کار.