تارنمای داوطلب: در گزارشی که پیشتر منتشر شد، به لزوم در اولویت قرار گرفتن مطالبه «لغو قراردادهای موقت» به عنوان مانعی جدی برای سازماندهی کارگران پرداختیم و به این پرسش پاسخ دادیم که به چه دلایلی این مطالبه باید به مطالبه اصلی و محوری کارگران ایرانی در حال حاضر تبدیل شود. در مطلب پیش رو اما در جستجوی پاسخی برای این پرسش هستیم که حالا که تغییری در سیاستهای ناظر بر روابط کار ایجاد نشده و قراردادهای موقت کماکان سایه خود را بر روابط کار در ایران انداخته، آیا باید پیگیری مطالبات و حقوق قانونی را به تعویق انداخت و دست روی دست گذاشت یا میتوان در این شرایط هم سازماندهی کرد؟!
تجربیات تاریخی و نمونههایی از حرکتهای کارگران در کشورهای مختلف جهان و حتی ایران بیانگر این است که حتی در شرایطی که کارگران به دلیل انعقاد قراردادهای موقت در بیثباتی و ناامنی شغلی به سر میبرند، هم میتوان اقدام به سازماندهی کرد. با این تفاوت که استراتژی این کارگران برای سازماندهی در چنین شرایطی متکی به شبکه های غیررسمی، همبستگی طبقاتی و جلب حمایت گروههای دیگر اجتماعی است.
روشهایی برای سازماندهی کارگران موقت
بررسیها نشان میدهد از آنجایی که کارگران موقت ممکن است به واسطه اتحادیهها و تشکلهای رسمی کنار گذاشته شوند، چارهای جز متشکل شدن در شبکههای غیررسمی، از جمله شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی چون WhatsApp یا تلگرام ، جلسات حضوری و ارتباطات چهره به چهره ندارند. این شبکهها به آنها کمک میکنند تا اقداماتی که در صدد انجام آن هستند، هماهنگ کنند و مشکلات صنفی و حقوقی خود را با یکدیگر درمیان بگذارند. کارگران موقت از پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای طرح شکایات، بسیج حامیان و جلب همدردی عمومی استفاده میکنند و از طریق راهاندازی کارزارها و انتشار ویدئوهایی در خصوص نقض حقوق کار کارفرمایان و دولت ها را برای پاسخگویی تحت فشار قرار میدهند.
در عین حال، آنها به دلیل عدم برخورداری از سازوکار تشکیلاتی، اغلب به اقدامات مستقیم مانند اعتصابهای فلجکننده، کاهش تولید یا اخلال در کار، تحصن و سایر اشکال اعتراض متوسل میشوند. این اقدامات میتوانند بسیار موثر باشند، به ویژه در صنایعی که حضور نیروی کار موقت برای تداوم فعالیت آنها حیاتی است.
علاوه بر اینها، برخی از گروههای کارگری در جهان که از فقدان امنیت شغلی رنج میبرند، با جنبشهای اجتماعی گستردهتر، مانند کمپینهای ضد ریاضت اقتصادی، یا گروههای حقوق بشری، زنان، دانشجویان و … ارتباط برقرار میکنند تا خواستههای خود را تقویت کنند و از حمایت بینالمللی برخوردار شوند.
تجربههای موفق از سازماندهی کارگران قرارداد موقت
در حوزه کارگری نمونههای بسیاری از سازماندهی کارگران قرارداد موقت به ویژه در سالهای اخیر وجود دارد، که قابل توجه است. در اینجا به برخی از این نمونهها اشاره میکنیم:
– کارگران انبار آمازون (ایالات متحده، اروپا، هند)
آمازون به شدت به کارگران موقت و گیگ در انبارها و عملیات تحویل کالا متکی است. در سالهای اخیر و در کشورهای مختلف، این کارگران دست به اعتصاب زدهاند و خواستار دستمزد بهتر، امنیت شغلی و شرایط امنتر برای کار شدهاند.
به عنوان مثال در سال 2021، کارگران موقت آمازون در ایتالیا، اعتصاب سراسری را سازماندهی کردند و خواستار شرایط کاری بهتر شدند. در سال 2022، کارگران انبار در استاتن آیلند، نیویورک، اتحادیه کارگری آمازون را تشکیل دادند که یک تلاش جمعی برای بهبود وضعیت کارگران دارای قرارداد موقت بود.
– کارگران قرارداد موقت صنعت خودرو (ایالات متحده، کانادا)
شرکت های خودروسازی مانند جنرال موتورز و فورد در آمریکا کارگران موقتی را استخدام میکنند که درآمد کمتری نسبت به کارکنان دائمی دارند. در جریان اعتصاب کارگران (UAW) در سال 2019 علیه جنرال موتورز، یکی از خواسته های کلیدی بهبود شرایط برای کارگران موقت بود. اگرچه آنها دستمزد برابر را به طور کامل دریافت نکردند اما شرایطی را ایجاد کردند که استخدام دائمی را برای مدتی تضمین کند.
– کارکنان قرارداد موقت شاغل در دانشگاههای انگلستان
بسیاری از دانشگاه ها در بریتانیا به قراردادهای آموزشی کوتاه مدت متکی هستند. در سال های 2018 و 2020، اتحادیه دانشگاه ها و کالج ها (UCU) اعتصاب هایی را سازماندهی کرد که شامل اساتید و محققان دارای قرارداد موقتی بود که خواستار امنیت شغلی، دستمزد بهتر و حقوق بازنشستگی بودند.
– کارگران موقت ساختمانی و تولیدی کره جنوبی
کره جنوبی نرخ بالایی از اشتغال موقت، به ویژه در ساخت و ساز و تولید دارد. در همین راستا در سال 2018، کارگران موقت هیوندای موتور دست به اعتراض و نبردهای حقوقی زدند و خواستار استخدام دائمی شدند. دادگاه ها حکم دادند که بسیاری از این کارگران به طور غیرقانونی به عنوان موقت فعالیت میکنند و باید به آنها شغل دائم داده شود.
– کارگران پیمانی نفت و پتروشیمی ایران
کارگران موقت در بخشهای نفت و پتروشیمی ایران اغلب به دلیل دستمزد و شرایط کار دست به اعتصاب میزنند. در تیر ماه 1400، هزاران کارگر قراردادی نفت در سراسر ایران دست به اعتصاب زدند و خواستار افزایش دستمزد، امنیت شغلی و شرایط بهتر کاری شدند. اعتراضاتی که به «کمپین 1400» معروف شد و به یکی از بزرگترین اعتراضات کارگری در تاریخ معاصر ایران تبدیل شد.
– کارگران گیگ و رانندگان (کشورهای مختلف)
رانندگان و کارگران تحویل کالا شاغل در اپلیکیشنهایی مانند Uber، Deliveroo، Rappi، و غیره اعتصابات و اقدامات قانونی را در سالهای اخیر سازماندهی کردند و طی آن خواستار دستمزد عادلانه و حمایت از کار خود شدند. به عنوان مثال در سال 2021، کارگران حمل و نقل اسپانیایی (“Riders x Derechos”) برا تصویب قانونی تلاش کردند که شرکت هایی مانند Glovo وDeliveroo را ملزم میکرد تا آنها را به عنوان کارمند طبقه بندی کنند تا پیمانکاران مستقل! در ایران نیز نمونههایی از اعتصاب رانندگان حمل و نقل جادهای و یا اعتصاب و اعتراض رانندگان تاکسیهای اینترنتی در سالهای اخیر وجود داشته که قابل توجه است.
سازماندهی کارگران قرارداد موقت در شرایط پرمخاطره
با وجود چنین تجربیات موفقی، شاید این پرسش شکل بگیرد که آیا در کشورهایی مانند ایران که حکومت مانع از شکلگیری تشکلهای کارگری مستقل و سازماندهی کارگران میشود و با نگرش امنیتی، هزینه اعتراضات _ولو اعتراضات مسالمتآمیز_ را بالا میبرد، میتوان بر چالش سازماندهی نیروی کار موقت که بیش از 95 درصد نیروی کار کشور را تشکیل میدهند، غلبه کرد؟
در پاسخ به این پرسش باید گفت که سازماندهی کارگران موقت در ایران، جایی که اتحادیه های مستقل ممنوع است و اعتراضات کارگری به عنوان تهدید امنیتی تلقی میشود، بسیار چالش برانگیز است. با این حال، کارگران با وجود سرکوب شدید هنوز راههایی برای بسیج و فشار بر دولت و کارفرمایان برای پاسخگویی به خواستههای خود دارند که هر از گاهی تجربه شده و در مواردی موفق نیز بوده است. از جمله این روشها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ساخت شبکه های زیرزمینی و غیررسمی
از آنجایی که تشکیل نهادهای مستقل و اتحادیههای رسمی مجاز نیست، کارگران اغلب از طریق شبکه های غیررسمی و غیر متمرکز سازماندهی کنند. گروه های کوچکی از همکاران قابل اعتماد که اقدامات را هماهنگ میکنند و استفاده از ظرفیت شبکهها و رسانههای اجتماعی چون تلگرام، واتس اپ و سایر برنامه های رمزگذاری شده به کارگران کمک میکند تا مطالبات خود را به اشتراک بگذارند و اقدامات خود را با احتیاط برنامهریزی کنند. در سالهای اخیر نیز جمع زیادی از کارگران ایرانی از این روشها استفاده کردهاند و از این طریق تجمعات و اعتصاباتی را سامان دادهاند.
- هماهنگی اعتراضات جمعی و توقف کار از طریق شبکههای غیررسمی
علیرغم سرکوب، کارگران دارای قرارداد موقت، اعتصابات گسترده ای را به ویژه در صنایع کلیدی مانند نفت، پتروشیمی و حمل و نقل سازماندهی کردهاند. این اعتصابات اغلب از طریق برنامههای پیام رسان و گفتگوهای چهره به چهره به جای اتحادیه های رسمی صورت گرفته و کماکان نیز مورد استفاده قرار میگیرد. کارگران نفت، گاز و پتروشیمی، پرستاران، رانندگان حمل و نقل جادهای و حتی در مواردی معلمان از این ظرفیتها برای سازماندهی اعتراضات خود استفاده کردهاند.
- همراهی خانواده و اطرافیان
از آنجایی که فعالان مستقل کارگری در کشورهایی چون ایران با خطر بازداشت و پروندهسازی قضایی مواجه هستند، خانوادهها گاهی وظیفه اطلاعرسانی در خصوص وضعیت این کارگران را بر عهده میگیرند و اخبار مربوط به کارگران بازداشت شده را منتشر میکنند. در برخی موارد، خانوادههای فعالان زندانی در زنده نگه داشتن این جنبش نقش اساسی داشتهاند.
- تعامل با سازمان های بین المللی کار
اگرچه دولت ایران اتحادیهها و تشکلهای مستقل را به رسمیت نمیشناسد، اما کارگران با نهادهای بینالمللی مانند «سازمان بینالمللی کار (ILO)» و «فدراسیونهای اتحادیههای کارگری جهانی» ارتباط برقرار کردهاند تا تخلفات و فشار بر مقامات را ثبت کنند. برای مثال میتوان به تعامل کانونها و تشکلهای صنفی معلمان ایران با آموزش بین الملل برای برجسته کردن سرکوب حکومت علیه فعالان صنفی در سالهای اخیر اشاره کرد.
- فشار اقتصادی و تاکتیکی بر کارفرمایان
کارگران گاهی اوقات از تاکتیک هایی استفاده میکنند که در تحت فشار قرار دادن کارفرمایان موثر هستند، مانند:
– دست از کار کشیدن گروهی از کارگران به طور همزمان برای اخلال در تولید
– امتناع از اضافه کاری یا کاهش سرعت کار برای ایجاد اختلال در کار
– پناه بردن به قوانین کار برای طرح شکایات دسته جمعی، حتی اگر پیشبینی شود که رسیدگی عادلانهای به این موارد صورت نمیگیرد.
- تقویت همبستگی کارگران در بخشهای مختلف
در ایران معلمان، کارگران نفت، پرستاران و کارگران حمل ونقل در طول سالهای اخیر بارها دست به اعتراض زدهاند. این در حالی است که اغلب این اعتراضات به صورت جداگانه برگزار میشود اما در عین حال در مقاطعی هماهنگی و پشتیبانی بین این گروه ها دیده شده است. هر چه میزان مشارکت در این اعتراضات گسترده تر باشد، سرکوب کامل آن برای مقامات حکومتی سخت تر است.
با نگاهی به این موارد باید گفت که در حالی که حکومت ایران به شدت سازماندهی کارگران را سرکوب میکند، تجربیات تاریخی سالیان اخیر نشان میدهد که کارگران همچنان میتوانند از طریق شبکههای غیررسمی، اعتصابات جمعی، فعالیتهای رسانههای اجتماعی و فشارهای بینالمللی مقاومت کنند و امتیاز بگیرند. چالش کلیدی ایجاد توازن میان رازداری و اقدام جمعی و دستیابی به مکانیسمهایی برای پایداری حرکتهاست. کارگران ایرانی در شرایط فقدان امنیت شغلی باید به گونهای سازماندهی کنند که به آنها امکان بسیج موثر و در عین حال به حداقل رساندن خطر سرکوب را بدهد.