شیوه شناسایی تشکل های صنفی و کارگری: استقلال یا وابستگی به ساختار قدرت مسلط

تارنمای داوطلب: برای کارگران بسیار مهم است که در چشم‌انداز پیچیده اجتماعی-سیاسی امروز، تشخیص دهند که تشکیلاتی با نام و نشان حمایت از حقوق کارگران فعالیت می‌کند، مستقل عمل می‌کند یا به سازوکار قدرت غالب وابسته است. در ایران به دلیل محدودیت‌های ناشی از فعالیت آزادانه تشکل‌ها، اهمیت این قضیه دو چندان می‌شود و شناسایی ماهیت یک تشکل کارگری می‌تواند به طور قابل توجهی بر تصمیم‌گیری ها و حمایت و مشارکت کارگران در روند مطالبه‌گری تأثیر بگذارد. سازمان‌های مستقل معمولاً این قدرت را دارند که بدون مداخلات خارج از مجموعه خود، به نفع اعضا عمل کنند، در حالی که سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت ممکن است توسط دولت یا نمایندگان کارفرمایان محدود شوند. در اینجا به ویژگی‌های سازمان‌های مستقل و وابسته به قدرت اشاره می‌شود که می‌تواند به کارگران در شناسایی این سازمان‌ها و وجوه تمایز آنها کمک کند.

منابع مالی

یکی از شاخص های استقلال یک سازمان، تامین مالی آن است. سازمان‌های مستقل اغلب به منابع مالی متنوعی مانند حق عضویت، کمک‌های مردمی یا درآمد حاصل از خدماتی که ارائه می‌دهند، متکی هستند. آنها همچنین ممکن است از سازمان‌های حامی ملی و بین‌المللی کمک های مالی دریافت کنند. با این حال در ایران که تشکل‌ها با محدودیت‌های برای فعالیت مواجه هستند، دریافت کمک‌های مالی یا آموزشی از سازمان‌های بین‌المللی تنها منحصر به تشکل‌های وابسته به دولت می‌شود. این کمک‌ها با نظارت دولت و در چارچوب تعاملات حکومت ایران با سازمان‌های بین‌المللی دریافت می‌شود. سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت ممکن است بودجه قابل توجهی را از شرکت‌ها، ارگان‌های دولتی یا افراد ثروتمند با منافع خاص دریافت کنند. این اتکا می‌تواند در مواقعی که سازمان بخواهد خواسته های ذینفعان خود را بر نیازهای مؤسسان خود اولویت دهد، به تضاد منافع منجر شود. کارگران در مواجهه با چنین تشکل‌هایی باید به مکانیسم‌هایی مجهز باشند که گزارش‌های سالانه، صورت‌های مالی و فهرست‌های اهداکنندگان را بررسی کنند تا ارزیابی کنند که پول سازمان از کجا می‌آید. این در حالیست که در صورت دریافت هرگونه کمک‌ از سازمان‌های حامی بین‌المللی توسط تشکل‌ها و گروههای مستقل کارگری در ایران، این سازمان‌ها ممکن است با اتهامات امنیتی مواجه شوند.

حکمرانی و رهبری

ترکیب و روند انتخابات رهبری یک سازمان می‌تواند نکات زیادی در مورد استقلال آن نشان دهد. سازمان‌های مستقل تمایل به ساختارهای دموکراتیک دارند که در آن رهبران توسط اعضا انتخاب می‌شوند و می‌توانند از طریق فرآیندهای شفاف پاسخگو باشند. این رهبران اغلب از درون جامعه‌ و گروه هدفی که به آنها خدمت می‌کنند، انتخاب می‌شوند و با نیازها و نگرانی های کارگران هماهنگ هستند.

با این حال، سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت ممکن است رهبرانی داشته باشند که توسط نهادهای خارج از ساختار سازمان مانند دولت، احزاب و غیره منصوب می‌شوند. همچنین رهبری آنها را معمولا افرادی بر عهده می‌گیرند که پیوندهای قوی با نخبگان یا احزاب سیاسی دارند. چنین رهبرانی ممکن است منافع این نخبگان را در اولویت قرار دهند و پیگیری مطالبات کارگری الویت چندم آنها باشد. در ایران نیز شبیه چنین گروههایی که دارای خاستگاه تشکیلاتی سیاسی هستند و بیش از آنکه پایگاهی برای دفاع از حقوق کارگران و مزدبگیران باشند، منافع گروههای سیاسی را تامین می‌کنند، وجود دارند. «خانه کارگر» و بازوان درون کارگاهی آن با عنوان «شوراهای اسلامی کار» از جمله این ساختارهای تشکیلاتی هستند که در چارچوب احزاب سیاسی و ساختار قدرت فعالیت می‌کنند.

ماموریت و فعالیت ها

بررسی ماموریت و فعالیت‌های یک سازمان نیز می‌تواند بینشی در مورد استقلال آن ارائه دهد. سازمان‌های مستقل معمولاً مأموریت محور هستند و تمرکز واضحی بر خدمت به اعضای خود یا جامعه دارند. فعالیت‌های آن‌ها با اهداف اعلام شده_ خواه دفاع از حقوق کارگران باشد یا تلاش برای بهبود خدمات اجتماعی_ نزدیک است.

سازمان‌های وابسته ممکن است مأموریت‌های گسترده و مبهمی داشته باشند که می‌توان آن‌ها را به گونه‌ای تفسیر کرد که با منافع ذینفعان آنها هماهنگ باشد. فعالیت‌های آن‌ها ممکن است شامل ابتکاراتی باشد که در ظاهر سودمند به نظر می‌رسند، اما در نهایت در خدمت حفظ وضعیت موجود یا به نفع نهادهای وابسته به قدرت عمل کند. کارگران باید مأموریت اعلام شده سازمان را با فعالیت های واقعی آن مقایسه کنند تا متوجه شوند آیا همسویی واقعی وجود دارد یا خیر.

مواضع و خط مشی

موضع یک سازمان در مورد مسائل کلیدی می‌تواند سطح استقلال آن را نشان دهد. سازمان‌های مستقل معمولاً مواضع جسورانه‌ای را در مورد موضوعاتی که ذینفعانشان را تحت تأثیر قرار می‌دهند_حتی اگر این موقعیت‌ها منافع قدرت را به چالش بکشد_ اتخاذ می‌کنند. آنها به دنبال تغییر سیستمی هستند و اغلب در خط مقدم جنبش‌های عدالت اجتماعی و اقتصادی قرار دارند.

در مقابل، سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت ممکن است مواضع محافظه‌کارانه یا خنثی‌تری به‌ویژه در مورد موضوعات بحث‌برانگیز اتخاذ کنند. آنها ممکن است از به چالش کشیدن مواردی مرتبط با منافع قدرت خودداری کنند و در عوض بر تغییرات تدریجی تمرکز کنند که پویایی قدرت موجود را تهدید نمی‌کند. کارگران باید مواضع و خط مشی سازمان‌ها و تشکل‌هایی که به نام آنها فعالیت می‌کنند را تجزیه و تحلیل کنند تا ببینند آیا این مواضع با منافع ذینفعان مرتبط است یا خیر!

شفافیت و پاسخگویی

شفافیت و پاسخگویی از ویژگی‌های سازمانهای مستقل است. آنها در شرایط ایده‌آل _شرایطی غیر از موقعیتی که تشکل‌های مستقل در ایران با آن مواجه‌اند_ در مورد فرآیندهای تصمیم گیری، منابع مالی و عملیات خود باز هستند. اعضا به اطلاعات دسترسی دارند و می‌توانند رهبران را از طریق مکانیسم‌های تعیین‌شده مانند جلسات عمومی سالانه، گزارش‌های عمومی و ممیزی‌ها پاسخگو نگه دارند.

با این حال، سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت ممکن است فاقد شفافیت باشند. آنها ممکن است اطلاعات محدودی در مورد عملیات و بودجه خود ارائه دهند و مکانیسم های پاسخگویی اغلب در این سازمان‌ها ضعیف یا غایب است. کارگران در چنین شرایطی باید به دنبال نشانه‌هایی برای مشارکت اعضا در اداره سازمان باشند.

شبکه روابط و تعاملات

روابط یک سازمان نیز می‌تواند استقلال آن را آشکار کند. سازمان‌های مستقل اغلب شبکه‌ها و اتحادهایی با دیگر نهادهای مردمی یا جامعه‌محور ایجاد می‌کنند. این مشارکت ها معمولاً بر اساس اهداف مشترک و حمایت متقابل شکل می‌گیرند.

در مقابل، سازمان‌های وابسته ممکن است با نهادهایی که منافع قدرت را نمایندگی می‌کنند، مانند شرکت‌های بزرگ، گروه‌های صنعتی یا احزاب سیاسی، اتحاد ایجاد کنند. این روابط می‌تواند بر اولویت‌ها و اقدامات سازمان تأثیر بگذارد. کارگران باید مشارکت‌های سازمان را بررسی کنند تا بفهمند با چه کسانی و چرا همکاری می‌کند.

تعامل و توانمندسازی اعضا

در نهایت، میزان مشارکت و توانمندسازی اعضا در یک سازمان می‎تواند نشان دهنده استقلال آن باشد. سازمان‌های مستقل اعضای خود را فعالانه در فرآیندهای تصمیم‌گیری مشارکت می‌دهند، فرصت‌هایی را برای توسعه رهبری فراهم می‌کنند و مشارکت مردمی را تشویق می‌کنند.

سازمان‌های وابسته ممکن است رویکردی از بالا به پایین، با فرصت‌های محدود برای ورودی اعضا یا رهبری داشته باشند. برنامه‌های آنها ممکن است به جای توانمندسازی اعضا برای حمایت از تغییرات سیستمی، بر ارائه خدمات متمرکز باشد. آنچه باز هم در مورد تشکل‌هایی چون «خانه کارگر» و روند فعالیت تشکل‌هایی از این قبیل صادق است و نشان دهنده تمرکز آنها بر ارائه خدمات به جای توانمندسازی آنها در جهت تحقق مطالباتشان است. کارگران باید ارزیابی کنند که سازمان چگونه اعضای خود را درگیر می‌کند و اینکه آیا روحیه مطالبه‌گری را از طریق توانمندی را تقویت می‌کند یا خیر.

جمع‌بندی

تمایز بین سازمان‌های مستقل و سازمان‌های وابسته به ساختارهای قدرت برای کارگرانی که به دنبال همسویی با نهادهایی هستند که واقعاً منافع آنها را نمایندگی می‌کنند، ضروری است. با بررسی منابع مالی، حکمرانی، مأموریت و فعالیت‌ها، موقعیت‌های حمایتی، شفافیت، روابط، تعاملات و مشارکت اعضا کارگران می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد روند پیگیری حقوق و مطالبات خود بگیرند. سازمان‌های مستقل که با استقلال و تعهدشان به تغییرات سیستمی مشخص می‌شوند، احتمالاً به طور مؤثری از حقوق کارگران و عدالت اجتماعی گسترده‌تر دفاع می‌کنند. در مقابل، سازمان هایی که به ساختارهای قدرت گره خورده‌اند، ممکن است تحت تأثیر مداخلات خارج از سازمان قرار گیرند و به طور بالقوه توانایی آنها در خدمت به منافع واقعی اعضای خود را به خطر بیندازند. از طریق ارزیابی دقیق، کارگران می‌توانند سازمان هایی را شناسایی کرده و از آنها حمایت کنند که بهترین موقعیت را برای ایجاد تغییرات معنادار در اختیار دارند.

اینجا را هم نگاه کنید

تاکید بر مذاکرات بلندمدت به جای اقدامات فوری!

نگاهی به گزارش کمیته آزادی انجمن‌ها منتشر شده در ژوئن ۲۰۲۴: تاکید بر مذاکرات بلندمدت به جای اقدامات فوری!

تارنمای داوطلب: یکی از پرسش‌هایی که در سالیان اخیر و همزمان با اوج گرفتن اعتراضات …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.