هشدار به فعالان صنفی-کارگری: پیشتازی کاندیدای بنیادگرایان در کانون‌های بحران کارگری

تارنمای داوطلب: روز جمعه هشتم تیرماه چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران با مشارکت ۳۹ درصدی مردم برگزار شد و از بین ۵ نامزد شرکت‌کننده در این دوره، در نهایت ۲ نامزدِ پیشتاز_به دلیل به حد نصاب نرسیدن آراء_ به دور دوم رفتند. «مسعود پزشکیان» وزیر سابق بهداشت در دولت اصلاحات و نماینده ادوار مجلس نامزد معتدل و میانه‌رو که توانسته حمایت و پشتیبانی طیف اصلاح‌طلب را جلب کند و بیش از ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار رای به دست آورد در یک سوی این رقابت قرار دارد و در سوی دیگر «سعید جلیلی» عضو شورای راهبردی روابط خارجی و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در شورایعالی امنیت ملی است که توانسته ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار رای را از آن خود کند. فردی که در سال‌های گذشته مواضع سخت‌گیرانه‌ای در حوزه روابط خارجی اتخاذ کرده، مخالف احیای برجام است و عدم پیوستن به FATF ، از جمله پرسروصداترین اقدامات او در حوزه سیاست خارجی است.

یکی از نکات قابل توجه در دور نخست این انتخابات علاوه بر سطح پایین مشارکت در کل کشور، پراکندگی آرای یکی از دو کاندیدای راه یافته به دور دوم در برخی استان‌هاست که از قضا کارگران شاغل در آنها از خصوصی‌سازی‌های رانتی اواسط دهه ۸۰ ، قراردادهای موقت کار و فعالیت پیمانکاری‌ها بیشترین ضربه را متحمل شده‌اند.

بررسی‌های «داوطلب» از مجموع آرای اعلام شده در استان‌های مختلف کشور در دور اول انتخابات حاکی از آن است که با وجود پیشتازی «مسعود پزشکیان» در بسیاری از شهرها و استان‌های محروم و دارای بیشترین نرخ بیکاری در کشور همچون لرستان، ایلام، اردبیل و کرمانشاه؛ اساسا در قطب‌ها و کانون‌های بحران کارگری «سعید جلیلی» پیشتاز است. مناطقی که بیشترین میزان پراکندگی واحدهای صنعتی و معدنی را دارند و در طول سالیان اخیر شاهد برگزاری اعتراضات و اعتصابات کارگری زیادی در کارخانه‌جات صنعتی چون هپکو، نیشکر هفت تپه، ذوب‌آهن اصفهان، معادن زغال سنگ و در میان کارگران مناطق نفتی بوده‌اند. استان‌های همدان(صنعتی)، مرکزی(صنعتی)، مازندران(صنعتی)، فارس(صنعتی، صنفی)، کرمان(معدنی)، قزوین(صنعتی)، خوزستان(صنعتی)، خراسان جنوبی(صنعتی، معدنی)، بوشهر(صنعتی)، اصفهان(صنعتی)، یزد(صنعتی، معدنی) و سمنان(معدنی) از جمله استان‌هایی هستند که در آنها سعید جلیلی دارای آرای بالاتری نسبت به پزشکیان است.

این در حالیست که تشکل‌های شبه‌حاکمیتی چون خانه کارگر و کانون‌های هماهنگی شوراهای اسلامی کار در این دور از انتخابات حمایت خود را از مسعود پزشکیان اعلام کردند و گروهها و تشکل‌های غیررسمی کارگری و صنفی نیز تحریم انتخابات را در دستور کار قرار دادند. با این حال میزان آراء اعلام شده در این استان‌ها به نفع جلیلی، فرضیه گستردگی دامنه نفوذ گروههای نزدیک به حاکمیت در کانون‌های بحران و وعده‌های داده شده از سوی آنها برای جلب حمایت افراد و گروههای کارگری را مطرح می‌کند.

بنیادگرایان و مطالبات کارگران

کنترل اعتراضات و وعده‌های پوپولیستی

در طول سالیان اخیر و همزمان با رشد اعتراضات کارگری علیه تبعات ناشی از خصوصی‌سازی به ویژه از نیمه دوم دهه 90 ، علاوه بر افزایش محدودیت‌ها و سرکوب‌ها از سوی نهادهای امنیتی، نشانه‌های بسیاری از نفوذ گروههای نزدیک به حاکمیت همچون جریان دانشجویان عدالتخواه، بنیادگرایان و افراد و رسانه‌ها و گروههای نزدیک به آنها در مراکز دانشگاهی در میان گروههای معترض کارگری به چشم می‌خورد. در نتیجه این نفوذ که با اهداف چندگانه کنترل و نظارت مستقیم بر کنش‌های اعتراضی، ایجاد اخلال در شکل‌گیری شبکه‌های همکاری و تشکل‌های مستقل کارگری و پاسخ اقناعی-تسکینی به مطالبات کارگری انجام می‌شود، افراد و گروههای وابسته به حاکمیت تلاش کرده‌اند با رویکردهای پوپولیستی و با سوارشدن بر موج مطالبات کارگری از عمق و شدت اعتراضات بکاهند و در ضمن انسدادی در مسیر فعالیت صنفی و کارگری ایجاد کنند.

از جمله افرادی که در بازه زمانی ذکر شده و دست کم از دو دوره انتخابات ریاست‌جمهوری به این سو، با نزدیک شدن به جریانات کارگری تلاش کرده روزنه‌ای برای نفوذ در میان کارگران معترض برخی نقاط کشور بیابند، سعید جلیلی و تیم رسانه‌ای و گروههای نزدیک به او هستند که در زمره نیروهای تندرو وابسته به حاکمیت محسوب می‌شوند. این گروهها که به دلیل میزان نفوذشان در سطوح اجتماعی و سیاسی گاهی به عنوان «دولت در سایه» از آنها یاد می‌شود، در کنار افرادی چون ابراهیم رئیسی و حلقه نزدیک به او تلاش کردند به اعتراضات کارگری علیه خصوصی‌سازی نزدیک شوند.  در واقع آنها توانستند ابتکار عمل را از گروههای مستقل کارگری و دانشجویی که داعیه اداره شورایی کارخانه‌جات را داشتند، بگیرند و در کنار سرکوب‌های گسترده امنیتی، بازداشت و پرونده‌سازی علیه کارگران معترض، به عنوان یک گروه موازی کنترل اعتراضات را به دست گیرند. تقابل آنها با جناح میانه‌رو و اصلاح‌طلب دست آنها را برای فعالیت‌های پوپولیستی و البته موج‌سواری بیشتر روی مطالبات و اعتراضات کارگری باز گذاشت. دست کم در دو مورد هفت‌تپه و هپکو گروههای نزدیک به بنیادگرایان تلاش کردند با استفاده از قدرت رئیس وقت دستگاه قضا «ابراهیم رئیسی» موضوع خلع‌ید این کارخانه‌ها را به صورت انحصاری و در قالب یک نسخه تسکینی برای مهار اعتراضات کارگری دنبال کرده و به نتیجه برسانند و برگ برنده‌ای در برابر رقیب جناحی خود _ به طور خاص دولت حسن روحانی_ در اختیار داشته باشند.

ادامه این روند در دولت رئیسی با صدور مجوز برای فعالیت انجمن‌های صنفی کارگری در مناطق نفت،گاز و پتروشیمی که به طور متناوب شاهد اعتراضات کارگری بودند، دنبال شد تا روند انحصاری‌سازی و کنترل فضای کنش‌های کارگری این بار در ظاهر به شکل قانونی! دنبال شود.

انتشار ویدئوهای سفر به مناطق بحران کارگری و برگزاری جلساتی با حضور کارگران معترض برخی واحدها در شبکه‌های اجتماعی و شنیدن نظرات و انتقادات آنها از جمله اقدامات این طیف برای نزدیک شدن به گروههای معترض و تخریب شبکه‌های غیررسمی است که در تبلیغات انتخاباتی سعید جلیلی نیز دیده می‌شود.

نتیجه این رویکردِ عمدتا اقناعی_ تسکینی به مطالبات کارگری، نه تنها به پاسخگویی بهتر به مطالباتی چون ارتقاء امنیت شغلی، حداقل دستمزد و معیشت کافی و تشکل‌یابی مستقل کارگران منجر نشده بلکه آثار سوء آن به تعمیق شکاف میان طیف‌های مختلف کارگری و در مواردی فرسایشی شدن اعتراضات دامن زده است.

خطر سلطه رویکردهای پوپولیستی بر روند مطالبه‌گری

با فرض احتمال مشارکت بیشتر گروههای کارگری و تاثیر این مشارکت در افزایش آرای کاندیدای بنیادگرای ریاست‌جمهوری در برخی استان‌ها باید گفت که رویکرد «اقناعی_تسکینی»، رویکرد غالب پوپولیست‌ها در مواجهه با توده‌های درگیر در بحران‌های اجتماعی و اقتصادی است. در این میان اتمیزه شدن جامعه ایرانی در سطوح مختلف و رها شدن کارگران بدون سازماندهی تشکیلاتی، کار را برای به قدرت رسیدن پوپولیست‌ها و میزان نفوذ آنها بیشتر می‌کند.

گرچه  در سالهای اخیر، استفاده از ابزارهای مختلفی چون برگزاری کارزارهای اعتراضی، ائتلاف با سایر گروههای اجتماعی از جمله دانشجویان، لابی‌گری و نامه‌نگاری با طیف‌های مختلفی از سیاستمداران و حتی حضور در مناسک دینی و صفوف نماز جمعه به استراتژی برخی از گروهها و فعالان کارگری برای بیان مطالبات و پیگیری خواسته‌ها تبدیل شده است.

فارغ از اینکه کارگران معترض در برخی از موارد با استفاده از همین روش‌ها توانسته‌اند بخشی از بدنه حاکمیت را مجبور به پاسخگویی کنند اما مطالعات اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی نشان می‌دهد که رهبران پوپولیست اغلب به طرز ماهرانه‌ای اعتراضات اجتماعی را برای تقویت برنامه‌های خود و تحکیم قدرت مهار و هدایت می‌کنند. رویه‌ای که اغلب، سازماندهی جنبش‌های اجتماعی را در معرض آسیب قرار می‌دهد. رهبران پوپولیست یا “عوام‌فریب” معمولا از چندین استراتژی برای دستیابی به این هدف استفاده می‌کنند و در نهایت بسیاری از مطالبات را بی‌پاسخ می‌گذارند. این استراتژی‌ها عبارتند از؛

همسویی با نارضایتی‌های مردمی:

رهبران پوپولیست اغلب خود را با نارضایتی‌های عمومی همراه و همسو می‌کنند و با بیان ناامیدی مردم عادی و خود را به عنوان قهرمان عوام جا زدن، می‌توانند حمایت و مشروعیت کسب کنند. آنها خود را به شکل منجیان یا منتقدانی نمایان می‌کنند که نخبگان مستقر را به چالش می‌کشند و برای اصلاح سیستم رهنمودهایی ارائه می‌دهند.

انتخاب رهبران جنبش:

رهبران پوپولیست ممکن است چهره‌های کلیدی را در جنبش های اجتماعی شناسایی کنند و آنها را سوار ماشین سیاسی خود کنند. این می‌تواند شامل قراردادن این افراد در موقعیت های سیاسی، ارائه منابع یا سایر مشوق‌ها در اختیار آنها باشد. با ترکیبی از این افراد، پوپولیست‌ها می‌توانند انرژی و تمرکز جنبش را در جهت تمایلات خود هدایت کنند.

چارچوب بندی مجدد روایت:

رهبران پوپولیست اغلب روایت اعتراضات اجتماعی را با پیام هایی که خود می‌خواهند به جامعه بدهند، همسو می‌کنند. در عین حال آنها ممکن است بر جنبه‌های خاصی از اعتراض‌ها تمرکز کنند که با دیدگاه‌های آنها همسو است، در حالی که سایر زوایای اعتراض را کم اهمیت جلوه می‌دهند یا نادیده می‌گیرند. آنها با کنترل روایت می توانند ادراک عمومی را شکل دهند و جهت حرکت را هدایت کنند.

بسیج پایگاه های حمایتی:

پوپولیست ها اغلب پایگاه های خود را برای شرکت یا مقابله با اعتراضات اجتماعی بسیج می‌کنند. این می‌تواند شامل سازماندهی علیه اعتراضات یا تجمعاتی باشد که حمایت مردمی از سیاست ها و موضع رهبر پوپولیست را به نمایش بگذارد. آنها با این کار قصد دارند نشان دهند که اراده واقعی مردم را نمایندگی می‌کنند.

استفاده از رسانه ها و تبلیغات:

کنترل یا تأثیرگذاری بر رسانه ها به رهبران پوپولیست اجازه می‌دهد تا تفسیر خود را از اعتراضات اجتماعی مسلط کنند. آنها می‌توانند از رسانه های دولتی، روزنامه‌نگارانی که با آنها روابط خوبی دارند و پلتفرم های رسانه های اجتماعی برای پخش پیام خود، تحقیر مخالفان و ساختن روایتی استفاده کنند که آنها را به عنوان مدافعان مردم در برابر نخبگان فاسد نشان دهد.

حمایت از قوانین یا سیاست‌های خاص:

در پاسخ به اعتراضات اجتماعی، رهبران پوپولیست ممکن است سیاست ها یا اقدامات قانونی خاصی را اجرا کنند که به نظر می‌رسد با خواسته‌های معترضان مرتبط است. با این حال، این اقدامات اغلب نمادین یا سطحی هستند و برای رفع نارضایتی عمومی و در عین حال تحکیم قدرت پوپولیست طراحی شده‌اند. این اقدامات نمادین البته می‌تواند در مواردی شتاب اعتراضات را کم یا خنثی کند.

تمرکز بر گروههای در معرض آسیب:

رهبران پوپولیست اغلب خشم اجتماعی را به سمت گروه‌های در معرض آسیب بیشتر مانند مهاجران، اقلیت ها، زنان، کودکان و یا کارگران هدایت می‌کنند. پوپولیست ها با تغییر کانون اعتراضات به سمت این قربانیان می‌توانند توجه را از مسائل سیستمی منحرف کنند.

ایجاد شکاف میان اپوزیسیون:

رهبران پوپولیست با ایجاد شکاف در جنبش‌های اجتماعی یا بین گروه های مختلف معترضان می‌توانند مخالفان خود را تضعیف کنند. آنها ممکن است از تفاوت‌های ایدئولوژیک سوء‌استفاده کنند، جناح‌های خاصی را انتخاب کنند یا از تاکتیک‌ تفرقه بیانداز و حکومت کن برای جلوگیری از ایجاد یک جبهه متحد علیه موضع خود استفاده کنند.

اصلاحات نهادی:

رهبران پوپولیست ممکن است اصلاحات نهادی را دنبال کنند که ظاهراً به خواسته‌های جنبش‌های اجتماعی پاسخ می‌دهد، اما در واقع این اصلاحات برای تثبیت قدرت آنها طراحی شده‌اند. این اصلاحات می‌تواند شامل تغییرات در قوانین انتخاباتی، اصلاحات قضایی یا اصلاحات قانون اساسی باشد که کنترل ها و تعادل ها را کاهش می‌دهد و اختیارات اجرایی را افزایش می‌دهد.

از طریق این استراتژی‌ها، رهبران پوپولیست به طور مؤثر بر موج اعتراضات اجتماعی سوار می‌شوند و انرژی مخالفان را در جهت تقویت اهداف سیاسی خود و کنترل تحرکات اجتماعی هدایت می‌کنند.

اینجا را هم نگاه کنید

از تردیدها تا شبه‌ بیانیه‌ای نمادین برای ناکجاآباد

واکنش‌ها به انتشار منشور مطالبات حداقلی: از تردیدها تا شبه‌ بیانیه‌ای نمادین برای ناکجاآباد

تارنمای داوطلب: انتشار منشور مطالباتی ۲۰ تشکل صنفی و مدنی در همبستگی با اعتراضات اجتماعی …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.