چگونه شعارها و نمادها، هویت جنبش یا عمل جمعی را آشکار می‌کنند

تارنمای داوطلب؛ این روزها تلاش برای افزایش حقوق و دستمزد و حتی اصلاح سیاست‌های آموزشی تنها مختص جنبش معلمان در ایران نیست. پس از بحران پاندمی و افزایش نرخ تورم در بسیاری از کشورها، اتحادیه‌های کارگری از جمله اتحادیه‌های صنفی معلمان در کشورهایی اروپایی، آمریکا و حتی بخشی از آفریقا موج تازه‌ای از مطالبه‌گری را آغاز کردند. افزایش فشار روانی و جسمی ناشی از ساعت‌های طولانی و نامنظم کار در فضای آموزشی آنلاین در پی شیوع کووید ۱۹، ثابت ماندن حقوق و دستمزد و همچنین جبران کمبود نیروی آموزشی که در پی شیوع پاندمی، شغل معلمی را ترک کرده بودند؛ از جمله عواملی بود که منجر به گسترش اعتراضات و اعتصابات صنفی معلمان شد. نقطه اشتراک این اعتراضات صنفی؛
– تلاش برای افزایش دستمزد مطابق با معیشت
– بهبود خدمات درمانی ارائه شده به کارکنان بخش آموزش
– نجات آموزش و پرورش از بحران کمبود نیروی انسانی
– اصلاح ساختار آموزشی و ارائه خدمات بهتر به دانش‌آموزان

در این میان، شاید تنها تفاوت اعتراضات معلمان ایرانی با موج اعتراضی که در آنسوی مرزها به راه افتاده؛ سازماندهی اعتراضات صنفی توسط اتحادیه‌های صنفی معلمان باشد. مروری بر شیوه‌های سازماندهی در هر یک از موج‌های اعتراضی به راه افتاده توسط اتحادیه‌های معلمان در کشورهایی چون آمریکا، انگلیس و استرالیا در ماههای اخیر نشان می‌دهد که چگونه با وجود تلاش دولت‌ها برای محدود کردن قدرت اتحادیه‌ها از طریق تحت فشار قرار دادن فعالان؛ این نهادهای صنفی از حداکثر ظرفیت خود برای سازماندهی ذینفعان و بسیج اجتماعی برای پیشبرد مطالبات معلمان استفاده می‌کنند. در این میان حتی انتخاب شعارها نیز اهمیت ویژه‌ای دارد.

اعتراضات معلمان در استرالیا؛ جنبشی برای منزلت معلمی

معلمان شایسته احترام بیشتری هستند” ، این شعار محوری معلمان استرالیایی است که در ماههای اخیر بارها در اعتراض به سطح پایین حقوق و دستمزد و همچنین کمبود معلم ، اعتصاب کرده و یا تجمعات اعتراضی برپا کرده‌اند. آنها در پایان ماه ژوئن یعنی حدود یک هفته پیش، برای سومین بار در هفت ماه گذشته؛ یکی از بزرگترین اعتصابات صنفی چند سال اخیر را در اعتراض به عدم افزایش دستمزد مطابق با تورم و فشار بالای کار، سازماندهی کرده‌اند. در این اعتصابات که به صورت مشترک تحت سازماندهی دو نهاد صنفی شامل فدراسیون یا اتحادیه معلمان نیوساوت ولز (بزرگترین ایالت شرقی استرالیا) و اتحادیه مستقل آموزش و پرورش استرالیا برگزار شد، هزاران معلم شرکت کردند.
معترضان می‌گویند؛ این روزها معلمان بیش از هر زمان دیگری در حال انجام فعالیت‌های آموزشی هستند. معلمان اکنون ۵۵ ساعت در هفته یا بیشتر کار می‌کنند تا با نیازهای دانش آموزان و تغییرات مداوم برنامه درسی هماهنگی داشته باشند.با این حال، دستمزد معلمان در مقایسه با سایر مشاغل، بالاتر نرفته است.
گزارش‌های آماری که فدراسیون(اتحادیه) معلمان نیوساوت ولز تهیه کرده، نشان می‌دهد که در حال حاضر در این ایالت از هر ۸ معلم، ۱ نفر در عرض ۶ سال به دلیل حقوق و فشار کار این حرفه را ترک می کند.به همین دلیل است که فدراسیون معلمان افزایش دستمزد را برای جلوگیری از کمبود بیشتر نیرو و ارتقاء سطح آموزشی ضروری می‌داند.

درباره فدراسیون معلمان NSW

فدراسیون معلمان نیو ساوت ولز اتحادیه کارگری ثبت شده‌ای است که معلمان مدارس دولتی نیو ساوت ولز را پوشش می‌دهد. معلمان مدارس برای اهداف خاص و خدمات اصلاحی عضو این اتحادیه می‌شوند.
تعداد کل اعضای این اتحادیه در حدود ۶۷۰۰۰ نفر برآورد شده است.

شیوه فعالیت این فدراسیون به این شکل است که با اعضایی در سطح مدرسه مشورت می‌کند. نمایندگان فدراسیون افرادی هستند که حق دارند به جای معلمان از طرف اتحادیه خود صحبت کنند. سپس معلمان مدرسه بر اساس جغرافیای محل فعالیت خود گروه بندی می شوند تا انجمن های محلی تشکیل دهند. هر انجمن یک مدیر اجرایی دارد که به نمایندگی از معلمان منطقه صحبت می‌کند. سپس معلمان نمایندگانی را برای شورای ایالتی خود انتخاب می‌کنند که هشت بار در سال تشکیل جلسه می‌دهد. در ضمن یک نهاد اجرایی دولتی توسط شورا انتخاب می شود تا عامل ارتباط بین شوراها و سیاست گذاران در جریان تصمیم‌گیری ها در سطح کلان باشد.
فدراسیون معلمان نیوساوت ولز به نمایندگی از معلمان به مسائل متعددی رسیدگی می‌کند. همچنین آموزش عمومی را پایه‌ای قوی برای آینده‌ای مطمئن می‌داند. بنابراین، برای بهبود همه دانش آموزانی که در مدارس دولتی تحصیل می‌کنند، کمپین تشکیل می‌دهد تا از آموزش با کیفیت برخوردار شوند.
در جریان کمپین اخیر این اتحادیه که در اعتراض به پیشنهاد دولت مبنی بر افزایش تنها ۳ درصدی دستمزدها به اعتصاب هزاران معلم منجر شد؛ اقدامات دیگری نیز صورت گرفت. طراحی کمپین، برگزاری تجمع، تبلیغات تلویزیونی، ارائه و مستندسازی اسناد و اطلاعات مرتبط با وضعیت شغلی و دستمزدها در سایت و شبکه‌های اجتماعی، جمع‌آوری داستان‌ها و روایت‌های شخصی از زندگی شغلی معلمان، طراحی پوسترهایی برای طرح مطالبات و فشار بر سیاست‌گذاران از جمله این اقدامات است. نکته جالب توجهی که در جریان جنبش مطالبه‌گری این معلمان دیده می‌شود، همراهی اتحادیه‌های صنفی معلمان با یکدیگر و استفاده از تنها دو شعار محوری برای پیشبرد جریان مطالبه گری است.
«معلمان شایسته قدردانی بیشتری هستند» و «صدای ما را بشنوید»شعارهای محوری این جریان مطالبه‌گری است که به صورت چاپی ودستی روی پلاکاردها یا پارچه‌نوشته‌ها یا بر روی کاورها و تیشرت‌های معترضان به چشم می‌خورد. انتخاب این شعارهای محوری _به جای طرح لیستی از شعارهای مجهول و چندگانه که گاهی به دور شدن یک جریان صنفی از مطالبات اصلی خود منجر می‌شود_ عاملی برای جلب مشارکت همه ذینفعان اعم از معلمان، کادر آموزش، دانش‌آموزان و والدین است، که به نظر می‌رسد هر جریان مطالبه‌گری مبتنی بر نیازهای صنفی می‌تواند با تغییر گفتمان، ممارست و تمرین در جریان کمپین‌های اعتراضی به آن دست یابد. اما اهمیت انتخاب شعار مناسب برای یک جریان صنفی یا کارگری که بخش بزرگی از نیروهای اجتماعی را نمایندگی می‌کند، چیست؟!

چگونه شعارهای اعتراضی به جلب توجه مردم و صاحبان قدرت کمک می کند

مطالعات نظری و تجربی نشان می‌دهد، شعارها و نوشته‌های اعتراضی می تواند به درک بهتر هویت های جمعی، احساسات و ادعاهای مطرح شده در جنبش‌ها و حرکت‌های مطالبه‌گرانه کمک کند.
کلماتی که بر روی بنرها، پلاکاردها و همچنین بر روی لباس‌ها یافت می‌شوند، در جنبش‌های اجتماعی نقش محوری دارند. این نوشته‌ها به ما یادآوری می‌کنند که جریان‌های مطالبه محور، صرفاً فضایی برای سخنرانی نیستند، بلکه صحنه‌هایی برای ثبت و به تصویرکشیدن جملات اعتراضی در قالب شعار هستند. در عین حال با افزایش گستره بحران‌های جهانی به خصوص در موضوع فقر و شکاف طبقاتی و در پی گسترش رسانه‌های اجتماعی، شعارها قابلیت جهانی شدن نیز پیدا کرده‌اند. برای مثال، شعار «ما ۹۹ درصد هستیم» از تسخیر وال استریت پدیدار شد و بعد در سایر جنبش‌های اجتماعی در بخش‌های مختلف جهان نیز مورد استفاده قرار گرفت.
شعارها نقش کلیدی در همه فعالیت‌های صنفی، اجتماعی و سیاسی دارند، خواه تظاهرات محلی، اعتصاب، یا جنبش‌های توده‌ای باشند. این نکته شعارها به دلیل کوتاه بودن یا تبادر معنایی خاص، اهمیتی جزئی دارند چندان درست نیست. واقعیت این است که شعارها می‌توانند عوامل تعیین کننده در جریان جنبش‌ها و حرکت های اعتراضی مطالبه محور باشند.
در واقع شعارها فقط کلماتی نیستند که ما روی پلاکاردها قرار داده ایم. آنها ابزاری برای جهت‌گیری و راهنمایی فعالیت های صنفی و مدنی – از جمله دسترسی گسترده – برای متحد کردن بخش های مختلف جنبش (اعم از ذینفعان و مردم) هستند.
شعارها به عنوان تبلور موقعیت‌ها و ایده‌های پیچیده، تئوری و استراتژی جنبش‌ها را به فرمول‌های مختصر تبدیل می‌کنند. از آنجایی که مبارزات پویا هستند، آنها نمی‌توانند همه چیز را بگویند و باید دائماً مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند. یک شعار می تواند یک روز درست باشد و روز دیگر نادرست.
همه اینها به این معنی است که شعارها می توانند پیامدهای واقعی داشته باشند. آنها می‌توانند مبارزه را پیش ببرند یا آن را به عقب برانند، مردم را از خود دور کنند یا آنها را به سمت خود بکشانند، حقیقت را منتقل کنند یا فریب دهند.
اینکه یک شعار درست است یا نه یک سوال انتزاعی نیست، بلکه یک سوال عینی است. یک شعار می تواند از نظر تئوریک درست باشد، از این جهت که یک حقیقت را بیان می‌کند، اما همچنان عملاً نادرست است، زیرا این حقیقت با شرایط خاص مبارزه در آن زمان تطبیق نمی‌دهد.
شعارها و نمادها باید برای توده های وسیع مردم قابل درک باشند، نه تنها از نظر عبارت، بلکه از نظر محتوای ایجاد شده برای اثرگذاری بر آگاهی مردم. این بدان معناست که آنها باید بتوانند با گسترده ترین بخش های ممکن از جنبش صحبت کنند.

تدوین شعارها: پرسش‌هایی که باید در نظر گرفته شوند

در انتخاب شعارها باید دقت شود که شعارهای ساده و صریح، اثربخشی بهتری دارند. چرا که این قابلیت را دارند تا گروههای بیشتری را برای تداوم روند یک جریان مطالبه‌گر در سطح اجتماعی، متحد کنند. شعارها باید سازش ناپذیر و اصولی باشند و در عین حال به شیوه‌ای عمومی و در دسترس فرموله شوند که بتوانند آگاهی توده ها را ارتقا دهند.
برای تدوین شعارها، منطقی است که به عنوان کنشگرانی مطالبه‌گر، ابتدا زمین بازی خود را ارزیابی کنید. برخی از سوالاتی که می‌توانیم در مرحله ارزیابی از خود بپرسید و به آنها پاسخی صریح و روشن دهید، عبارتست از:
۱. مسئله فوری و در دسترس برای مطالبه‌گری چیست؟
۲. علل بزرگتر یا سیستمیک که با مطالبات اصلی مرتبط هستند، کدام موارد هستند؟
۳. چه کسانی مسئول به وجود آمدن چنین وضعیتی هستند؟
۴. اقشار مختلف جامعه در مورد این مطالبات چه فکری می‌کنند؟
۵. گروههای مختلف ملی و سیاسی اعم از چپ، راست، میانه‌رو و سایر گروهها درباره این مطالبات چه موضعی دارند و شعار آنها چیست؟(به این موارد می‌توانید در شبکه های اجتماعی دسترسی پیدا کنید.)
۶. مردم شهر/روستا/ منطقه شما به چه چیزی فکر می‌کنند؟ (برای فهمیدن این موضوع باید با مردم صحبت کرد. فراتر از صحبت با همکاران، خانواده و دوستان، می‌توانید یک نظرسنجی در مکان‌های عمومی انجام دهید.)
۷. برای حل این مشکل در بلند مدت و چه در میان مدت چه چیزی لازم است؟ به عبارتی، خواسته ها و نیازهای جریان مطالبه‌گری تحت پیگیری شما تا رسیدن به هدف، چیست؟
۸. دوست دارید مردم از شعارهای شما چه بیاموزند؟
۹. می‌خواهید مردم چه چیزی را بفهمند، و چگونه می‌توانید به بهترین شکل به آنها کمک کنید تا مطالبه یا مطالبات شما را درک کنند؟
۱۰. چگونه و از چه روش‌هایی می‌توانید مطالبات خود را بیان کنید تا بیشترین افراد را دور هم جمع کنید؟
فرض کنید در حال سازماندهی جریانی صنفی در مورد مشکلات مرتبط با حقوق و دستمزد معلمان هستید. یک شعار ممکن است بر یک سطح خاصی از مشکل («هزینه‌ها دلاری است اما حقوق ما ریالی‌ست»، تمرکز کند. در عین حال، مضمون شعار دیگری ممکن است بر علل اساسی مشکل در سطوح کلان‌تر تمرکز کند. مانند؛(«دریافت دستمزد عادلانه، حق هر کارگری است»). این دو سطح مختلف در ترکیب با یکدیگر می‌توانند به افراد بیشتری کمک کنند تا بین تجلی خاص و علت کلی آن ارتباط برقرار کنند. به این شکل: (تنها راه برای تامین معیشت خانوارهای کارگری، پرداخت دستمزد عادلانه به عنوان یک حق تضمین شده است).
گاهی اوقات شعارها به صورت یک وجهی ساخته می‌شوند و بعداً وجوه بیشتری پیدا می‌کنند. با این حال، بهتر است گسترده‌تر شروع کنید. معمولاً دو یا سه شعار مختلف برای هدایت یک جنبش یا یک حرکت اعتراضی رایج است و معمولاً یکی از آنها کاملاً گسترده است و سایر شعارها و نمادها ذیل آن تعریف می‌شوند. مثلا؛ معلمان لایق ارزش و کرامت بیشتری هستند’ و ذیل آن «افزایش دستمزد، حق معلمان است»). در واقع سایر شعارها و مطالباتی که ذیل شعار و مطالبه اصلی مطرح می‌شوند، با آن همراه هستند و ابعاد مختلف آن را تشریح خواهند کرد. 
علاوه بر این، «سطوح» متفاوتی از شعارها وجود دارد. یک شعار ممکن است به یک تقاضای خاص و فوری پاسخ دهد، در حالی که شعار دیگر به طور همزمان به علل سیستماتیک تر می پردازد و روند طولانی‌تری برای پاسخگویی به آن لازم است.
شعارها، اغلب به عنوان یک قاب برای به تصویر کشیدن مطالبات و خواسته‌های جریان‌های اجتماعی عمل می‌کنند.بنابراین، شعار باید موضوع مورد نظر را قاب بندی کند، توجه مردم را به آن معطوف کند و آنها را به داخل یک جریان مطالبه‌گر دعوت کند. بدیهی است که در داخل این قاب، گروههای مختلف اجتماعی با اعلامیه‌ها، سخنرانی‌ها و سایر موارد تبلیغاتی و تصاویر پیچیده تر و ظریف تری از مختصات جنبش آشنا خواهند شد.
نباید از یاد برد که استثمار و تبعیض در عصر پس از کووید ۱۹ و در نتیجه افزایش بحران‌های اقتصادی و در پی آن گسترش تضاد طبقاتی، روز به روز عمیق تر می‌شود. با این حال، گروههای مختلف اجتماعی دست به اقدام می‌زنند و به دنبال راه حلی برای فشار بر سیاست‌گذاران و صاحبان قدرت هستند. بنابراین با بکارگیری شعارهای مناسب می‌توانیم مردم را بسیج کنیم و درک جمعی خود را از مشکلات و راه حل های مرتبط با آنها، بالاتر ببریم.

اینجا را هم نگاه کنید

جنبش کارگری در سالی که گذشت: مروری بر مهمترین کنش‌های اعتراضی کارگران در سال ۱۴۰۲

تارنمای داوطلب – چند ماه پس از سرکوب حکومتی اعتراضات مردمی در ایران که به …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.