راهاندازی کمپینهای ترویج و حمایتگری از مطالبات حقوقی به بخشی از تلاش فعالان کارگری برای تحقق مطالبات صنفی در سالهای گذشته تبدیل شده است. تمایل به برگزاری کمپین به خصوص در سطح کارزارهای مجازی، پس از افزایش محدودیتها برای فعالیت تشکلهای کارگری و لزوم بسیج نیروها با استفاده از ظرفیتهای در دسترس، برای پیگیری مطالبات صنفی افزایش پیدا کرد. میزان پراکندگی و همچنین گستردگی این کمپینها، گاهی مانند «کمپین دفاع از هفتتپه» تنها در سطح کارگاههای تولیدی و صنعتی دنبال شده و به طرح مطالبات حقوقی و چالشهای فعالیت صنفی این کارگاهها محدود شده است و گاهی با ترویج خواستها و مطالبات عمومی یا صنفی یک دسته از مزدبگیران اعم از کارگران شاغل و بازنشسته، معلمان یا پرستاران؛ گستردهتر شده و تلاش کرده تا حمایت حداکثری ذینفعان را جلب کند.
این کمپینها با استفاده از مجموعهای از ابزارها و استراتژيها از قبیل ترویجِ اهداف کمپین از طریق شبکههای مجازی، گزارشدهی در خصوص جزییات آن و مذاکره و رایزنی با مسئولین، در برخی سطوح توانستند تغییرات مثبتی اگرچه محدود ایجاد کنند و در برخی موارد هم در سطح یک کمپین اعتراضی باقی ماندند. با توجه به پراکندگی نسبتا زیاد کمپینهایی که با تمرکز بر مطالبات کارگری و مزدی راهاندازی شدهاند و دسترسی نداشتن به جزییات بسیاری از آنها، تارنمای «داوطلب»؛ در این گزارش با مروری بر کلیاتِ در دسترس از برخی کمپینهای برگزار شده در سالیان اخیر و ارزیابی ویژگیهای آنان؛ به ۵ اصل کلیدی مورد تاکید اتحادیههای کارگری در زمینه ترویج وحمایتگری کمپینهای صنفی و کارگری خواهد پرداخت.
با این توضیح و با درنظرگرفتن محدودیتهای دسترسی عمومی به ابعاد مختلف کمپینهای برگزار شده (از جمله گردانندگان کمپین ، شیوه سازماندهی و دستاوردهای آن)؛ برخی از مهمترین کمپینهای برگزار شده در سالهای اخیر توسط مزدبگیران در سه حوزه دنبال شده است:
- کارگران(شاغل و بازنشسته)
- معلمان(عمدتا معلمان رسمی و حقالتدریس کمپین برگزار کردند)
- پرستاران ( گروههای مختلف غیرپزشکی)
با توجه به این دستهبندی، مهمترین مطالبه هریک از این کمپینها به ترتیب زیر بوده است:
- کارگران(شاغل و بازنشسته): افزایش دستمزدها و مستمریها، افزایش امنیت شغلی برای کارگران قراردادی و پیمانی، رفع تبعیضها ، آزادی فعالان کارگری زندانی و اجرای مصوبات قانونی برای بهبود زندگی مزدبگیران از قبیل رد بدهی دولت به تامین اجتماعی و متناسبسازی مزد با سبدمعیشت
- معلمان: افزایش دستمزدها و رفع تبعیض شغلی میان کارمندان دولت، افزایش بودجه آموزش و پرورش و افزایش کیفیت آموزش در مدارس، مقاومت دربرابر کالاییسازی آموزش، آزادی معلمان زندانی و تقاضا برای اجرای مصوبات قانونی همچون طرح رتبهبندی معلمان، اجرای کامل قانون مدیریت خدمات کشوری
- پرستاران: اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری مصوب ۱۳۸۶، رفع تبعیض و شکاف مزدی سهبرابری میان پزشکان و پرستاران، رفع تبعیض میان نیروهای شرکتی و پرستاران رسمی و پیمانی
این کمپینها به صورت مداوم و یا مقطعی در دورههای مختلفی از یک دهه اخیر در جریان بودند و بسیاری از آنها به نتیجه مشخص یا قابل قبولی برای ذینفعان نرسیدند. در ادامه پس از آشنایی با برخی از کمپینهای صنفی و کارگری برگزار شده، به مرور برخی از ویژگیهای آنها خواهیم پرداخت.
کمپین ۴۰ هزار امضاء، در اعتراض به اوضاع اقتصادی
در بهار ۱۳۹۱ و همزمان با گسترده شدن بحران اقتصادی و افزایش تورم در ایران، طوماری توسط اتحاديه آزاد کارگران ايران ، تهيه و تدوين شد که درخواست آن افزایش واقعی دستمزد بر اساس هزینههای خانوار کارگری بود. اتحادیه آزاد کارگران یک سازمان کارگری است که اعضای آن را کارگران دارای قرارداد موقت و دائمی از تمامی بخشهای تولیدی ، خدماتی ، صنعتی و کارگران اخراجی و بیکاران تشکیل میدهند و یکی از چهار تشکل کارگریای بود که در ۲۱ بهمن ۱۳۸۸، بیانیهای موسوم به منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران را صادر کرد. این تشکل، از اول می ۲۰۱۲ اقدام به جمعآوری امضاها کرد و پس از چند مرحله بنابر گفته گردانندگان آن توانست تعداد امضاها را به ۴۰هزار امضاء برساند. این نامه که خطاب به وزير تعاون، کار و رفاه اجتماعی نوشته شده بود؛ به تاثيرات ناشی از اجرای قانون هدفمندی يارانهها بر زندگی خانوارهای کارگری اشاره داشت. با وجود مشارکت نسبی شرکتکنندگان و تبدیل شدن مطالبه تعیین دستمزد بر اساس سبد هزینه خانوار، به مسئلهای عمومی در سطح جامعه و در حالی که بسیاری از شوراهای اسلامی کار واحدهای تولیدی برای جمع آواری امضا در خصوص درخواست بازنگری دستمزد با کمپین همکاری داشتند اما برخی از مسئولان ارشد تشكلهای قانونی با استفاده از موقعیت خود تلاش کردند مانع جمع آوری امضا از کارگران شوند و فعالیت کمپین پس از چندماه به دلیل فشارهای بیرونی و مقاومتهای درونِ کارگاهها متوقف شد.
هماهنگ کنندگان این کمپین از جمله جعفر عظیمزاده، پروین محمدی و شاپور احسانی راد، از سال ۹۱ تا به امروز، بارها با اتهامات مختلف بازداشت و زندانی شدهاند و تلاش این اتحادیه برای افزایش دستمزد و بهبود وضعیت معیشتی کارگران پس از افزایش فشارها، توقف جمعآوری امضاها و بازداشت فعالان کارگری، با فعالیت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و اطلاعرسانی در خصوص وضعیت صنفی و اجتماعی خانوارهای کارگری ادامه یافت. از جمله ویژگیهای این کمپین این بود به گروه خاصی از مزدبگیران محدود نشده بود و جنبه عمومی داشت و بهبود وضعیت کلیه مزدبگیران را مدنظر قرار داده بود. در عین حال اطلاعرسانی از طریق رسانههای جمعی و جمعآوری امضاها به دو صورت مستقیم از کارگران در شرکتها وکارخانهها و با استفاده از ظرفیت برخی از نمایندگان شوراهای اسلامی کار در کارگاهها صورت میگرفت.
کمپین بینالمللی حمایت از حقوق کارگران ایران
در بهار ۹۲ و همزمان با افزایش اعتراضات کارگران واحدهای صنفی، معلمان و پرستاران؛ گروهی از فعالان مدنی خارج از کشور، کمپینی برای حمایت از کارگران ایران به راه انداختهاند. عنوان کمپین« حمایت از حقوق کارگران» بود و در آستانه اول می ۲۰۱۳ خبر تشکیل آن منتشر شد. شیرین عبادی فعال حقوق بشر از حامیان این کمپین بود که درگفتگو با دویچهوله، هدف اصلی آن را رساندن صدای کارگران ایران به جهانیان اعلام کرده بود. اعتراض فعالان کارگری به عدم پایبندی جمهوری اسلامی ایران به معاهدات بینالمللی در خصوص حقوق کارگران که به باور آنها منجر به سلب حق برخورداری از تشکلهای صنفی برای کارگران و معلمان شده است، دلیل راهاندازی کمپین بود. در فراخوان این کمپین، از همگان خواسته شده بود، تا به هر شکل ممکن، از اول اردیبهشت ۱۳۹۲ تا ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲ خواسته های کارگران ایران اعم از کارگران شاغل، کارگران بیکار، زنان کارگر، کودکان کار، کارگران افغان ، به ویژه کارگران در بند را بیان کنند.
هم زمان با اعلام موجودیت این کمپین، کنشگران آن به انتشار گزارشی درباره وضعیت کارگران در ایران پرداختند. در این گزارش آخرین اطلاعات درباره وضعیت معیشتی کارگران، حوادث ضمن کار، اخراج کارگران، وضعیت زنان کارگر، کودکان کار، کارگان افغان و نیز کارگران زندانی ارائه شد. با این حال مشخص نشد که چه تعداد کارگر ایرانی از این کمپین و در چه سطحی حمایت کردهاند.
«کمپین دفاع از زندانیان هفتتپه و اعتراضات کارگری»
این کمپین پس از اعتراضات گسترده کارگران نیشکر هفتتپه در سال ۹۷ تشکیل شد و فعالیت خود را به صورت مجازی در شبکههای اجتماعی دنبال کرد. هنوز مشخص نیست کدام فرد یا گروهی اقدام به تشکیل این کمپین مجازی کرده است اما در کانال تلگرامی این کمپین که نزدیک به ششصد و شصت عضو دارد، دفاع از جنبش رادیکال طبقه کارگر و فعالین کارگری و سیاسی داخلی و همبستگی با سازمانهای بینالمللی کارگری و تودهای، به عنوان اهداف و ماموریتهای تشکیل کمپین عنوان شده است. در اولین بیانیه کمپین در توضیح دلایل شکلگیری آن با اشاره به اینکه فعالان کارگری در هفتتپه و سایر واحدهای درگیر بحران، تنها به دلیل پیگیری مطالبات صنفی با اتهامات امنیتی مواجه شدهاند و در شرایط سختی در بازداشت به سر میبرند، آمده بود؛ « این کمپین با رد این اتهامات در تلاش است که برای آزادی هرچه زودتر و بی قید و شرط آنان از تمام امکانات موجود خود استفاده کرده و از تمام کارگران و فعالان کارگری، تشکلهای مستقل کارگری داخلی و بینالمللی، دانشجویان، خانوادههای زندانیان سیاسی و ترقیخواه، حامیان طبقه کارگر، همه رسانهها و تمام آنانی که دل در گرو آزادی و برابری دارند میخواهد که در جهت به فعل رساندن این هدف به این کمپین پیوسته و همگام صدای زندانیان هفتتپه باشند.» این بیانیه در رونوشتی به فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری کشاورزی و خوار وبار IUF، کنفدراسیون بینالمللی اتحادیههای کارگریITUC، سازمان جهانی ILO، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، کانون های صنفی معلمان در ایران، تشکلات مستقل و نهادهای همبستگی جنبش کارگری در ایران و جهان جهت بررسی، حمایت و اقدام لازم ، رسانه ها جهت حمایت و انتشار و کنفدراسیون عمومی کار فرانسه CGT ارسال شده بود.
جمعآوری امضاء برای آزادی کارگران زندانی، برگزاری چندین طوفان توئیتری برای دفاع از کارگران و فعالین اجتماعی بازداشتی از جمله اسماعیل بخشی، سپیده قلیان، ندا ناجی، امیرحسین محمدی فرد و ساناز اللهیاری در اعتراضات هفت تپه،ساخت کلیپ، پوستر و گزارش تجمعات حمایتی از جمله فعالیتهای این کمپین بود. در ادامه اما این کمپین ضمن حمایت از کارگران و فعالان بازداشتی در هفتتپه، با هدف تجمیع مطالبات سایر گروههای اجتماعی معترض؛ حمایت از زندانیان سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی را هم در دستور کار قرار داد و در بیانیههایی خواستار آزادی زندانیان سیاسی شد. در حال حاضر همچنان این کمپین فعال است و گرچه همچنان با عنوان دفاع از کارگران هفتتپه موضوعات اعتراضات کارگری مربوط به این واحد صنعتی را رصد میکند اما همزمان سایر موضوعات مربوط به دستمزد، اخراجها و واکنشها به سایر موضوعات اجتماعی و سیاسی را نیز پوشش میدهد. از استراتژی و راهبردهای کمپین برای ادامه مسیر، اطلاعی در دست نیست.
کمپین اعتراض سراسری کارگران پتروشیمی، پالایشگاهها
و نیروگاهها با درخواست افزایش دستمزدها (مرداد ۹۹)
رواج شرکتهای پیمانکاری و استقرار آنها به صورت سلسلهمراتبی و بدون رعایت قوانین و مقررات کار، در سالهای گذشته کارگران پروژهای را در شرایط نامناسبی قرار داده است.کمپین سراسری کارگران پالایشگاهها و نیروگاههای کشور که در شبکههای اجتماعی از سوی گردانندگانش به کمپین « نه به گرسنگی» معروف شد، پیگیر وضعیت نامناسب حقوق ودستمزد و قراردادهای کارگران پروژهای در مناطق نفت و گاز بود و از نظر میزان پراکندگی و گستردگی، مطالبات هزاران کارگر پروژهای را در نقاط مختلف کشور دنبال میکرد.
گروه مرکزی پایپینگ و اکیپ پروژهای با همراهی سندیکای فلزکار و مکانیک، این کمپین را رهبری میکرد و اعتصاب سراسری و حدوداْ ۴۰ روزه کارگران پروژهای در برخی پالایشگاههای کشور را سامان داد. این اعتراضات در حالی در اوج شیوع کرونا برگزار شد که گردانندگان کمپین از چند روز قبل از شروع اعتصاب، لیست پیشنهادی حقوق و دستمزدی خود را از طریق شبکههای اجتماعی و کانال تلگرامی سندیکای فلزکار ومکانیک که حامی معترضین بودند، به اشتراک گذاشته بودند.
با به نتیجه نرسیدن این هشدارها، ابتدا کارگران پیمانی برخی از پروژههای پالایشگاههای جنوب کشور همچون کنگان، ایرانشهر، ماهشهر، اهواز، پارس جنوبی وارد فاز اعتصابی شدند. اما به تدریج اعتراضات به کارگران پیمانی پالایشگاههای قشم، هنگام، قرارگاه خاتم فاز ۲ و ۳، اصفهان، ارومیه، خرمشهر، مشهد، تبریز و تهران هم کشیده شد. گردانندگان کمپین در پنج مرحله از معترضین از قبیل جوشکاران، فیترها و کمکیها خواسته بودند که درکارگاهای خود تجمع کنند و طبق لیست حقوقی تعیین شده، حقوق های خود را افزایش و تثبیت کنند و ضمنا یک نسخه از قراردادهای کار خود را از پیمانکاران تحویل بگیرند. این کمپین سراسری کلیه کارگران پایپینگ مناطق پروژه ای را به شرکت در اعتصابات دعوت کرده بود و با اعلام اینکه «کمتر از حقوق های اعلامی کمپین کار نمی کنیم!» بر تحقق مطالبات صنفی خود اصرار میکردند. براساس گزارشهای منتشر شده،صدها کارگر پیمانی به این کمپین پیوستند و در اعتصابات شرکت کردند.
نقاط عطف و اقدامات کمپین:
- برگزاری تجمع و اعتصاب
- ارسال لیست خواستههای کارگران معترض برای بعضی از نمایندگان مجلس و نهادهای مسئول
- رصدکردن وضعیت کارگران اعتصابی و گزارشدهی به سایر کارگران پالایشگاهها از طریق شبکههای اجتماعی
- انتشار اسامی پیمانکاران تفرقهافکنی که تلاش میکردند، اتحاد کارگران اعتصاب کننده را بشکنند.
- در پانزدهمین روز از این اعتصاب، گروه مرکزی پایپینگ و اکیپ پروژهای به عنوان گرداننده کمپین در بیانیهای با اعلام اینکه« ۸۰ درصد کار را با موفقیت انجام دادیم و ۲۰ درصد آن صبوری بیشتر کارگران را می طلبد»، ضمن انتقاد نسبت به بیتوجهی مسئولین و کارفرمایان به اعتصاب صدها کارگر پروژهای، با طرح نکاتی نسبت به تداوم روند موجود هشدار دادند.
- تشویق و تحسین و معرفی پیمانکارانی که مشکلات کارگران را درک کرده و با تمامی درخواست و شرایط کمپین با تحویل یک نسخه از قرارداد به نیروها موافقت میکنند
موفقیتهای کمپین:
- بنابر اخبار اعلامی، کمپین توانست در چندین پروژه پیمانکاری به مطالبات اصلی خود یعنی افزایش دستمزدها برسد.
- بر اساس اخبار کمپین، ۳۰هزار کارگر پیمانی به این اعتصابات پیوستند.
کمپینهای صنفی معلمان
معلمان نیز از جمله گروههایی بودند که در یک دهه گذشته به شیوه های گوناگون مانند برگزاری کمپین، مذاکره، مکاتبه، تجمع و تحصن برای تحقق مطالبات صنفی و آموزشی، اعتراض کردند. در این راه، بسیاری از فعالان صنفی با زندان، تبعید و اخراج شدهاند اما کانونها و شوراهای صنفی معلمان، همچنان با تداوم کمپینها و پافشاری بر مطالبات صنفی به فعالیت خود ادامه دادند. این کمپینها عمدتا حول انتقاد از ساختار نظام آموزشی، سطح دستمزدها و وضعیت رفاهی معلمان، اعتراض به بازداشت و زندانی شدن فعالان صنفی معلمان و همچنین انتقاد از کالایی سازی آموزش سازماندهی شده بود. معلمان رسمی، بازنشسته، حقالتدریس، پیشدبستانی، ضمن خدمت و آموزشیاران نهضت سوادآموزی از جمله معترضین و برگزارکنندگان کمپین بودند. از جمله این کمپینها میتوان به این موارد اشاره کرد:
کمپین اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری: در زمستان ۹۸، معلمان با ایجاد کمپینی در فضای مجازی از وزیر آموزش و پرورش خواستند که اجرای افزایش ۵۰ درصدی حقوق را اصلاح نماید. این کمپین در ادامهی عدم اجرای کامل طرح رتبهبندی معلمان راهاندازی شد. طرحی که بر اساس رتبه شغلی؛ دریافتی معلمان را مشخص میکرد اما با اجرای فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری، رتبهبندی و حق شغل حرفهای بسیاری از معلمان شاغل و بازنشسته از فیشهای حقوقی آنان حذف شد و این طرح جای آن را گرفت. این کمپین که در قالب بیانیه و نامه، مطالبات خود را مطرح میکرد از سوی حدود ده هزار معلم از سراسر کشور حمایت شد.
برگزاری کمپینهایی برای آزادی معلمان زندانی
پس از اعمال محدودیت برای فعالیت تشکلهای صنفی معلمان در یک دهه گذشته، برخی از فعالان صنفی که در تجمعات اعتراضی شرکت میکردند با اتهامات امنیتی مواجه شده و بازداشت شدند. صدور احکام طویلالمدت برای آنان، گروههای صنفی معلمان را نسبت به تداوم وضع موجود و افزایش فشارها بر سایر فعالان صنفی نگران کرده بود. محمدحبیبی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی، رسول بداقی و محمدرضا رمضانزاده از جمله معلمانی بودند که پس از شرکت در تجمعات اعتراضی صنفی معلمان و تنها به دلیل فعالیت صنفی، بازداشت شدند. محمد حبیبی در تاریخ ۲۰ اردیبهشتماه ۹۷، به همراه تعدادی دیگر از فعالین صنفی و شرکت کنندگان در جریان تجمع اعتراضی معلمان توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شد. دادگاه او را به ۷ سال حبس محکوم کرده بود، اما با فشارهای داخلی و بینالمللی از طریق ایجاد کمپینی برای آزادی او، سرانجام در ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۹ با بخشنامه قوه قضاییه در زمه ۱۵۷ زندانی سیاسی-امنیتی ، شامل آزادی زودهنگام با کاهش دوره محکومیت شد. او در طول مدت زندان از سوی آموزش وپرورش بازخرید از خدمت و واز کار اخراج شد.
علاوه بر کمپینی که برای آزادی محمدحبیبی برگزار شد، معلمان در کمپینهای دیگری برای آزادی سایر معلمان زندانی از جمله اسماعیل عبدی تلاش کردند که در سال ۹۶، تعداد امضاهای آن به ۱۵هزار امضاء رسید و تحویل مقامات در قوهقضائیه و ریاستجمهوری شد. اسماعیل عبدی، فعال صنفی معلمان در اسفندماه ۱۳۹۴، توسط شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به اتهام تبلیغ علیه نظام، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی به شش سال حبس که ۵ سال از آن قابل اجرا بود، محکوم شد.
از طرفی این معلم زندانی در تیر ماه سال ۱۳۹۰ با استناد به ماده ۵۰۰ (تبلیغ علیه نظام) و ۵۰۵ (ارتباط با دول متخاصم)، به ده سال حبس تعلیقی به مدت ۵ سال محکوم شده بود که اردیبهشتماه ۱۳۹۹، حسین تاج وکیل مدافع آقای عبدی، از ابلاغ مجدد حکم ۱۰ سال حبس تعلیقی برای موکلش خبر داد. مهرماه ۱۳۹۹ درخواست این شهروند برای اعاده دادرسی توسط شعبه ۱۴ دیوان عالی کشور نیز رد شد تا کمپین آزادی اسماعیل عبدی برای بار چندم در ماههای اخیر شروع به فعالیت کند.
اقدامات این کمپینها:
جمعآوری امضاء از فعالان صنفی و مدنی برای آزادی بازداشتشدگان
استفاده از شبکههای اجتماعی چون تلگرام و توئیتر برای اطلاع رسانی
برگزاری دهها طوفان توئیتری با درخواست آزادی معلمان زندانی
برگزاری کمپینهای مشترک با سایر گروههای کارگری برای آزادی فعالان صنفی
کمپین نه به بیمه تکمیلی ناکارآمد:
این کمپین در سال ۹۷ و در اعتراض به افزایش سهم بیمه شده در قرارداد بیمه تکمیلی و همچنین تداوم همکاری وزارت آموزش و پرورش با شرکتهای بیمهای ناکارآمد، راهاندازی شد. گردانندگان کمپین با عنوان «تحمیل مرگ خاموش بر جامعه فرهنگیان»، به تبلیغ و ترویج اهداف کمپین در فضای مجازی پرداختند و با ایجاد صفحهای مجازی برای جمعآوری امضاء خواهان بیمهای کارآمد، فراگیر، قانونی، ارزان ( بیشتر مبلغ از طرف دولت پرداخت شود)، طرف قرارداد با مراکز درمانی معتبر و تخصصی و فوقتخصصی و مطابق با شأن وجایگاه معلمان بودند. با حمایت حدود ۱۲ تشکل استانی، بیش از ۲۰ هزار نفر این بیانیه اعتراضی را امضاء کردند.
۱۴۰هزار امضاء برای بودجه عادلانه:
در روزهای پایانی زمستان ۹۵ و همزمان با تحویل لایحه بودجه از سوی دولت به مجلس «کمپین بودجه عادلانه برای افزایش دستمزد معلمان و بهبود کیفیت آموزش در مدارس» با فعالیت در یک صفحه تلگرام شروع به کار کرد. در نامه این کمپین از مجلس خواسته شده بود که در بودجه پیشنهادی سال ۹۶ وزارت آموزش و پرورش ارائه شده از سوی دولت، تجدید نظر کند. چرا که در این لایحه، اعتبارات وزارت آموزش و پرورش، از کل بودجه عمومی دولت کمتر از ۱۰ درصد است؛ در حالی که دست کم باید حدود ۱۵ درصد باشد. در این نامه همچنین تاکید شده بود که حداقل حقوق پایه برای هر معلم مبلغ ۳۰ میلیون ریال در نظر گرفته شود. در این نامه همچنین به موضوع کیفیت آموزشی و پایین بودن امکانات در مدارس نیز پرداخته و اشاره شده بود که بودجه کنونی وزارت آموزش و پرورش صرفا به پرداخت حقوق کارکنان محدود می شود و عملا بودجه ای برای کیفیت بخشی مدارس باقی نمی ماند.
کمپین بودجه عادلانه یکی از موفقترین کمپینهای صنفی معلمان به خصوص در بحث بسیج ذینفعان بود. حامیان کمپین از هر دو روش مجازی و سنتی با بیانیه کمپین موافقت کرده و آن را امضاء کردند. کمپین توانسته بود از طریق رایزنی با نمایندگان مجلس،زمینه شنیده شدن صدای اعتراض معلمان را فراهم کند. استفاده از ظرفیت رسانهها و اطلاعرسانی و ترویج منافع مشترک کمپین مانند بالارفتن کیفیت آموزش برای دانشآموزان در پی افزایش بودجه آموزش و پرورش، از طریق شبکههای اجتماعی باعث شد علاوه بر معلمان، تعداد زیادی از شهروندان و کاربران عادی شبکههای اجتماعی نیز در هشتگهایی از کمپین حمایت کنند.
نامه اعتراض به بودجه سال آینده وزارت آموزش و پرورش با ۱۴۰ هزار امضا به نمایندگان کمیسیون آموزش، کمیسیون تلفیق و هیئت رئیسه مجلس تحویل داده شده است.
کمپینهای پرستاران
علاوه بر معلمان ، پرستاران نیز بیشترین کمپینهای صنفی مجازی را در سالهای اخیر برگزار کردند. عدم اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری که از سال ۸۶ به تصویب مجلس رسیده اما به دلیل آنچه پرستاران از آن به عنوان کارشکنی در اجرای قانون یاد میکنند، به تعویق افتاده و اجرای طرح تحول سلامت و در پی آن افزایش بیش از ظرفیتِ فشار کار بر پرستاران، از مهمترین دلایلی بود که جنبش صنفی پرستاران را شکل داد. آنها در کمپینهای مختلفی که در شبکههای اجتماعی و صفحات مجازی برگزار کردند به شکاف مزدی و افزایش فاصله درآمدی بین پزشکان و پرستاران اعتراض کردند و تنها راه چاره را در تعرفه گذاری خدمات پرستاری، اجرای کامل قانون ارتقاء بهرهوری و حذف کلیه اشکال بنگاهداری در وزارت بهداشت عنوان کردند. علاوه بر این کمپین، پس از شیوع کووید-۱۹ و افزایش مرگ ناشی از نداشتن حداقلهای حفاظت فیزیکی برای کادر درمان؛ کمپینهایی چون «کمپین تسریع واکسیناسیون کووید-۱۹، کادر سلامت ایران» یا « کمپین خون نامه پرستاران»، نیز برگزار شد که نسبت به تداوم وضع موجود، به وزارت بهداشت و مسولین کشوری هشدار میداد.
کمپین «نه به وزیر پزشک»:
در فاصله کمتر از چند هفته مانده به انتخابات رياستجمهوري دوازدهم، کمپين نه به وزير پزشک با بيش از سه هزار عضو در فضاي مجازي به راه افتاده تا مطالبات بر زمينمانده جامعه پرستاري کشور را به گوش مسئولان برساند. فعالان پرستاري با راهاندازي اين کمپين در فضاي مجازي خواهان رياست يک غيرپزشک بر مسند وزارت بهداشت و درمان کشور در دوره رياستجمهوري آينده شدند. مطالبه پرستاران، انتخاب وزیری بود که ضمن مدیریت نظام سلامت بتواند به جاي منافع شخصي و صنفي به منافع ملي و مردم بپردازد.طرح دو شکایت در کمیسیون اصل ۹۰ مجلس و برگزاری تجمعات اعتراضی از جمله اقدامات پرستاران در اعتراض به شکافهای مزدی سه برابری بین پزشک و پرستار و به طور کلی سیاستهای مبتنی بر ارجج بودن منافع پزشکان در وزارت بهداشت بود.
کمپین درخواست اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری :
طرح تعرفهگذاری خدمات پرستاری در سال ۸۶ در مجلس به تصویب رسید، تاکنون اجرایی نشده است. در صورت اجرای این قانون تمام خدمات پرستاری تعریف و در پرونده بیماران ثبت و تعرفه آن از بیماران اخذ شود. به این ترتیب برخی از خدمات که پیش از این با وجود خدماترسانی مستقیم پرستاران (مانند پانسمان و غیره) به پزشکان تعلق میگرفت، برای پرستاران منظور میشود و با توجه به کمتر بودن تعرفه خدمات پرستاری نسبت به متخصصین، مبلغ پرداختی توسط بیماران نیز به مبلغ واقعی نزدیکتر خواهد شد و این به نفع پرستاران و خدماتگیرندگان است. در یک سال اخیر با شیوع کرونا و با توجه به افزایش فشارها بر کادر درمان، گروههای بیشتری از میان پرستاران به کمپین درخواست اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری پیوستند. این کمپین که همچنان نیز در جریان است، حالا سالهاست از طریق اطلاع رسانی در شبکههای اجتماعی از جمله تلگرام در مورد بخشنامه ها و آیین نامه ها، اطلاع رسانی در مورد مطالبات قانونی و ارائه ی مستندات قانونی مربوطه و راههای پیگیری آنها ، ایجادهمصدایی و یکصدایی درپرستاری برای پیگیری موثر مطالبات فعالیت میکند.
اقدامات کمپین:
- برگزاری تجمع اعتراضی در مقابل نهادهای سیاستگذاری
- نامهنگاری و رایزنی با مسئولین ذیربط
- استفاده از ظرفیت رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی تلگرام و توئیتر و وبسایتهای صنفی
دستاوردهای کمپین:
با رایزنیهای صورت گرفته و پس از مرگ صدها پرستار در حین کار و مراقبت از بیماران مبتلا به کرونا، سال گذشته با تاکید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی مقرر شد تا قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری هرچه سریعتر اجرایی شود. با این حال همچنان کمپینهایی چون« حمایت از تدوین و اجرای بسته تعرفه گذاری خدمات پرستاری( اعتراض به حذف پرستاران، هوشبران، بهیاران و رشته فوریتهای پزشکی شاغل در اورژانس ۱۱۵ از مزایای قانونی کتاب تعرفهگذاری خدمات پرستاری)» در شبکههای اجتماعی در حال جمعآوری امضاء برای جلوگیری از اجرای ناقص این قانون است.
جمعبندی و توجه به ۵ اصل کلیدی در کمپینهای ترویج و حمایتگری
بررسی روند موجود نشان میدهد که راهاندازی کمپینهای اعتراضی، یکی از کمهزینهترین روشها برای پیشبرد مطالبات صنفی است. با این حال چگونگی برگزاری، تعیین استراتژی و سازماندهی آنها نیاز به برنامهریزی، افزایش دانش و هوشمندی فعالان صنفی در هر حوزهای دارد. اطلاعات به دست آمده از حداقل ۱۰ کمپین برگزار شده توسط مزدبگیران در ایران، برخی ویژگیهای این کمپینها را آشکار میکند:
- دهها کمپین در سطوح مختلف مزدی از جمله در سطح کارگاهها (کارگران شاغل وبازنشسته)، مراکز مختلف خدماتی، آموزشی و درمانی برگزار شده است.
- کمپینها اغلب به صورت مجازی و در غالب جمعآوری امضاء، دنبال شده است. علاوه بر ایجاد صفحات مستقیم برای جمعآوری امضاء در فضای مجازی، فعالان صنفی از ظرفیت برخی سایتهای منتشرکننده کمپینها همچون «کارزار» و «فارس من» وابسته به خبرگزاری فارس، برای ترویج و پیگیری کمپینهای خود استفاده میکنند.
- معلمان در مقایسه با سایر مزدبگیران بیشترین تعداد کمپینهای اعتراضی را برگزار کردهاند.
- اطلاعرسانی و ترویج پیام کمپینها، عمدتا از طریق رسانههای داخلی و بعضاً شبکههای فارسی زبان خارج از کشور و کانالها و صفحات کمپینها در شبکههای اجتماعی اعم از تلگرام و توئيتر صورت میگیرد.
- کمپینهای صنفی (افزایش دستمزد، اعتراض به کالایی سازی آموزش و آزادی کارگران زندانی) گاهی در پیوند و ائتلاف با خواستها و مطالبات سایر گروههای اجتماعی قرار میگیرد.
- کمپینها از رهبری مشخصی برخوردار نیست و اغلب با هماهنگی گروهی از گردانندگان هدایت میشود.
- سطوح مشارکت در کمپینها جز در چند مورد ( از جمله؛ تعرفهگذاری خدمات پرستاری، افزایش دستمزد، اعتراض به بودجه ناعادلانه آموزش و پرورش و پولی شدن آموزش، اعتراض به بازداشت فعالان صنفی و کارگری)، بسیار کمتر از کل جمعیت ذینفعان بود. از ۲۰۰هزار پرستار، تنها ۱۶هزارنفر به کمپین اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری پیوستند
- با افزایش آگاهی صنفی و طبقاتی؛ حمایت ذینفعان و ذینفوذان ( اعم از خانوادهها، شهروندان عادی، رسانههای جمعی، کاربران شبکههای اجتماعی، مسئولین سیاسی ، سازمانهای اجتماعی و فرهنگی) از کمپینهای صنفی و کارگری نسبت به گذشته در حال افزایش است.
- کمپینهایی که پیام و هدف مشخصی را منتقل میکردند در مقایسه با کمپینهایی که گستردگی بیشتری داشتند و مطالبهای عمومیتر را دنبال میکردند، موفقتر بودند. مثلا کمپین اعتصاب سراسری کارگران پیمانی پالایشگاهها و نیروگاهها در مقایسه با کمپین ۴۰هزار امضاء برای افزایش دستمزد
- بسیاری از کمپینها به نتیجه مشخص و قابل قبولی نرسیدند
۵ اصل کلیدی در ترویج و حمایتگری
برای افزایش ضریب موفقیت کمپینهای مطالبه محور، اتحادیههای کارگری ضمن بررسی تعاریف، شناخت قواعد و روشهای به ثمر رسیدن کمپینهای کارگری؛ ۵ اصل کلیدی را در ترویج و حمایتگری به کنشگران این حوزه توصیه میکنند. این ۵ اصل مبتنی بر تجمیع مطالبات، تکیه بر جامعه و گروه آسیب دیده، استفاده از شواهد، غیرحزبی بودن و ائتلافی بودن است.
– استفاده از ظرفیت جامعه آسیب دیده:
ترویج و حمایتگری پایدار و موثر باید با جامعه و گروه آسیب دیده آغاز و پایان یابد. افراد، جوامع یا سازمانهایی که تحت تاثیر شرایط نامساعد قرار گرفتهاند باید مالکیت و رهبری واقعی هرگونه کمپین ترویج و حمایتگری را بر عهده داشته باشند. مرزهای جامعه مدنظر کمپین ترویج و حمایتگری میتواند؛
رسمی باشد: یک جامعه، یک موسسه یا یک هویت مشترک با ساختارها و رهبری قابل تشخیص.
غیررسمی باشد: افرادی که با هدف مشترک متحد شدهاند اما هیچ ساختار و رهبری مشخصی ندارند.
در عین حال گردانندگان کمپین باید از خود بپرسند:
چرا جامعه آسیبدیده باید از این امر حمایت کند، رهبران چه کسانی هستند، پیام کمپین چقدر مرتبط است و چه میزان لازم است که جامعه آسیب دیده مشارکت داشته باشند.
– جلب توجه با استفاده از مستندات
نادیده گرفتن شواهدی که به خوبی ارائه شده باشد و به طور دائم توسط جامعه باانگیزه مورد توجه و تاکید قرار میگیرد، کار دشواری است و لغو نتایج حاصل از آن معمولا برای سیاستگذاران دشوارتر است. استدالها باید آنقدر قوی باشند که بتوانند در برابر موشکافی و عیبجویی سیاستگذاران مقاومت کنند. باید توجه داشت که توجیهات ضعیف و فاقد استدلال میتواند هدف مشروع را نابود کند. به عنوان شرح دقیق وضعیت فعالیت کارگران پروژهای و ثبت شرایط سخت کار در شرکتهای پیمانکاری از طریق مستندات تصویری، از جمله راههایی است که افکار عمومی و مسئولین را نسبت به وضعیت این کارگران آگاه میکند.
پیام رسانی موثر برای ترویج و حمایتگری:
پیام کمپین در واقع بیانیه عمومی یا همان هدف و دلیل وجود کمپین است. پیامرسانی میتواند به صورت یک پیام کلی یا پیامهای هدفمندتر طراحی شده باشد. پیامهای کمپین باید جذاب و حاوی بار احساسی باشند. نمونه این پیامها در کمپینهایی که اخیرا توسط پرستاران در پی افزایش فشارهای ناشی از کار در بیمارستانها برگزار شده، دیده میشود. «کمپین خوننامه پرستاران» نمونهای از این کمپینهاست.
– ترویج و حمایتگری با رویکرد غیرحزبی
ترویج وحمایتگری گسترده از میان مردم و با تنوع عقیدتی و سیاسی، به معنای پیشرفت مداوم و پایدار در جهت اهداف کمپین است. با وجود اینکه توصیه میشود از همه ظرفیتهای سیاسی برای پیشبرد اهداف کمپینهای مطالبهمحور استفاده کنید، اما اجازه ندهید که اهداف کمپین تحت تاثیر یک پایگاه یا حتی جهتگیری سیاسی قرار گیرد و برچسب حزبی بر آن زده شود.
ائتلاف با اشخاص و سازمانهای اجتماعی
در حالیکه میتوان یک صدای مخالف را نادیده گرفت، نادیده گرفتن صداهای بسیار که به طور هماهنگ و یکصدا باشند، خیلی دشوارتر است. سازماندهی و فعالیت موثر میتواند دشوار باشد، با این حال اگر این کار را با موفقیت انجام دهید، ائتلافهای ترویج و حمایتگری با به اشتراکگذاری منابع، دانش و دسترسی به قدرت، تاثیرشان چند برابر خواهد شد. اشکال مختلفی از ائتلاف با سطوح متفاوت همکاری و اتحاد به وجود میآید. این ائتلافها میتواند کوتاهمدت، بلندمدت، رسمی یا غیررسمی یا بین دو تا دهها سازمان برقرار شوند. ایجاد شبکههای همکاری که هدف مشترکی را دنبال میکنند، ائتلاف با دانشگاهیان، محققان، سازمانهای غیردولتی بینالمللی(انجیاوها)، رهبران مدنی یا مذهبی یا به وجود آمدن جنبشهایی که حول این اهداف سازماندهی میشوند از جمله این ائتلافها هستند.
-ترویج و حمایتگری به مثابه کنشی تجمیعی
ترویج و حمایتگری یک امر استراتژیک است. به این معنی که فعالیتهای فردی باید درون چارچوب بزرگتری که در تلاش برای رسیدن به یک هدف مشترک است، برنامهریزی، نظارت و ارزیابی شود. به این ترتیب، هر عمل موفق یا ناموفقی اثر تجمیعی داشته و به عنوان عنصر اصلی در اقدامات بعدی ترویج و حمایتگری اثرگذار است.