تارنمای داوطلب: دامنه اعتراضات کارگری این روزها در حالی گسترده شده که اقتصاد ایران زیر فشار ترکیبی از عوامل سیاسی و اقتصادی شامل تحریمها، جهش نرخ ارز و بیثباتی مزمن قرار دارد. ناپایداری بازار ارز، که پس از آغاز دور تازه فشارهای بینالمللی از ابتدای پاییز شدت گرفته، قیمت کالاهای اساسی را بهطور مستمر بالا برده و معیشت طبقات مزدبگیر را به نقطه بحران رسانده است. به نحوی که بنابر آخرین گزارشهای منتشر شده، تورم مهرماه1 ۱۴۰۴ رکورد سه ساله را شکست و نرخ تورم ماهانه و نقطهبهنقطه به سطحی کمسابقه رسید؛ افزایشی که نهتنها هزینههای روزمره خانوارهای کارگری را سنگینتر کرده، بلکه چشمانداز پیش رو را نیز در معرض ابهام قرار داده است.
در چنین شرایطی، کارگرانی که با انبوهی از چالشهای اقتصادی از کاهش شدید قدرت خرید و فشار هزینه مسکن گرفته تا رشد افسارگسیخته قیمت خوراک، حملونقل و خدمات روبهرو هستند؛ چارهای جز اعتراض به سازوکارهای حاکم ندارند. اعتراضاتی که برخلاف گذشته نه صرفاً بر یک مطالبه مشخص، بلکه بر حق بقا و تامین معیشت کافی متمرکز شدهاند.
رکوردشکنی اعتراضات کارگری با بیش از ۱۲۰ مورد اعتصاب و تجمع
بررسیهای «داوطلب» نشان میدهد در آبان ماه بیش از ۱۲۰ مورد اعتراض کارگری شامل تجمع و اعتصاب صنفی در رسانههای رسمی و شبکههای اجتماعی خبررسانی شده که از نظر تعداد، تنوع گروههای معترض و گستردگی جغرافیایی، یکی از وسیعترین دورههای اعتراضی ماههای اخیر به شمار میرود. مرور دادههای ثبتشده نشان میدهد که اعتراضات تنها محدود به یک بخش خاص یا چند شهر صنعتی نیست، بلکه طیفی وسیع از کارگران، کارکنان و بازنشستگان در حدود ۳۷ شهر و منطقه کشور دستکم یکبار تجمع یا حرکت اعتراضی داشتهاند؛ از شوش، اهواز، رشت و اصفهان گرفته تا پارس جنوبی، خارک، لاوان و سیری.
در میان مراکز اعتراض، پارس جنوبی با برگزاری بیش از ۲۰ مورد بیشترین فراوانی اعتراضات را ثبت کرده و پس از آن اصفهان، مشهد، اهواز، تهران و کرمانشاه قرار دارند. این ارقام نشان میدهد که کانون اصلی اعتراضات در یک ماه اخیر نه فقط کلانشهرها، بلکه مناطق صنعتی و انرژیمحور جنوب کشور بودهاند؛ جایی که فشار کاری شدید، محیطهای سخت، عقبماندگی مزدی و سلطه پیمانکاران شرایط ناپایداری را ایجاد کرده است.
گروههای معترض نیز نمایانگر از همین تنوع و پراکندگیاند: کارگران صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در پارس جنوبی و مناطق نفتخیز جنوب، کارگران شرکتها و واحدهای صنعتی از هفتتپه تا فولاد، کارکنان رسمی و پروژهای، کارگران شیفتهای سنگین، نیروهای واحدهای حراست، کارگران شهرداریها، کارکنان بهزیستی، پرستاران، کارمندان بانکها و در کنار آنها جمع بزرگی از بازنشستگان از تامین اجتماعی و فولاد تا نفت و بانکها از جمله معترضان را تشکیل میدادند. بسیاری از این گروهها در چندین نوبت و در چند شهر مختلف تجمع داشتهاند و همین تکرار نشان میدهد که اعتراضات نه مقطعی، بلکه تداومیافته و ساختاری است.
دلایل اعتراضات نیز اگرچه ظاهرا متنوع به نظر میرسد، اما در نهایت به سه محور اصلی برمیگردد: بحران معیشت، گسترش پیمانکاری و ناامنی شغلی، و نگرانی عمیق درباره آینده صندوقهای بازنشستگی. در بخش بزرگی از اعتراضات، خواستهها حول تأخیر در پرداخت حقوق، پایین بودن دستمزد نسبت به هزینههای زندگی، عدم پرداخت مزایای قانونی، معوقات طولانی، حذف رفاهیها و ضعف بیمه تکمیلی میچرخد. این مشکلات بهخصوص نزد کارگران شهرداری، کارکنان پروژهای و کارگران صنایع غذایی و خدماتی با شدت بیشتری مشاهده میشود. بخش قابل توجهی از کارگران و کارکنان معترض از وضعیت پیمانکاران ناراضیاند؛ نهادهایی که در بسیاری از موارد حقوق را با تأخیر طولانی پرداخت میکنند، بیمهها را رد نمیکنند، مزایا را کاهش میدهند و امنیت شغلی نیروی کار را عملاً از بین بردهاند. این مسئله در شهرداریها، پالایشگاهها، پتروشیمیها و پروژههای عمرانی با شدت بیشتری دیده میشود. گاهی معوقات مزدی به بیش از 3 ماه میرسد و مشخص نیست که کارگران برخی از واحدها در چنین شرایطی چگونه روزگار میگذرانند.
با این توضیحات «داوطلب» در ادامه این گزارش مروری خواهد داشت بر مهمترین اعتراضات برگزار شده در آبان ۱۴۰۴:
نبض اعتراض در دست بازنشستگان
در میانه موج گسترده اعتراضات صنفی که طی یک ماه گذشته شهرهای مختلف کشور را درگیر کرده، استمرار حضور بازنشستگان در خیابانها نیز به بخش جداییناپذیر اعتراضات کارگری تبدیل شده است. بازنشستگان صندوقهای مختلف – از تأمین اجتماعی گرفته تا فولاد، کشوری، نفت و مخابرات – تقریباً در تمامی هفتههای این ماه در چندین شهر دست به تجمع زدند؛ از تهران، اهواز، رشت و خرمآباد گرفته تا کرمانشاه، همدان، تبریز، شوش و زنجان. حجم تکرار این اعتراضات نشان داد که مسئله بازنشستگان نهتنها فروکش نکرده، بلکه در فقدان اصلاحات ساختاری و تأخیر مداوم در همسانسازی و پرداخت معوقات در صندوقهایی چون تامین اجتماعی، به نقطهای از نارضایتی پایدار رسیده است که هر رخداد کوچک اقتصادی میتواند آن را دوباره شعلهور کند.
در این میان، بازنشستگان مخابرات نیز طی یک ماه گذشته پرتکرارترین تجمعها را برگزار کردند؛ گروهی که سالهاست با مشکلاتی همچون عدم اجرای آییننامه داخلی، تأخیر در پرداختها و اختلافات حلنشده میان شرکت و وزارت ارتباطات روبهرو هستند. در کنار اینها، بازنشستگان فولاد، نفت و بازنشستگان بانکها نیز تجمعات متعددی برگزار کردند؛ تجمعاتی که در برخی موارد با حضور همزمان چند نسل از کارکنان سابق صنایع و نهادهای مختلف همراه بود و نشان میداد شکاف میان هزینههای زندگی و سطح مستمریها به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را با وعدههای کوتاهمدت پوشاند.
فریاد مطالبهگری پرستاران در بیمارستانها
علاوه بر بازنشستگان که پای ثابت اعتراضات صنفی ماهانه مزدبگیران در ایران هستند، در یک ماه گذشته و همزمان با گرامیداشت روزی که به نام «پرستار» نامگذاری شده، موج تازهای از مطالبهگری پرستاران در برخی بیمارستانها و مراکز درمانی کشور به راه افتاد که خبرساز شد. دادههای جمعآوری شده از اعتراضات پرستاران در شهرهای مشهد، کرمانشاه، یاسوج، اهواز و دیگر شهرها تصویری روشن از ریشههای بحران در بخش درمان ارائه میدهد؛ بحرانی که نه مقطعی، بلکه ساختاری و فرسایشی است.
به عنوان نمونه در یک ماه گذشته پرستاران و کادر درمان در مشهد طی سه روز پیاپی در بیمارستانهای قائم، امام رضا و کودکان اکبر تجمع کردند؛ تجمعاتی که در اعتراض به معوقات مزدی، ناعادلانه بودن نظام تعرفهگذاری، فشار کاری سنگین، اضافهکار اجباری، کارانههای ناچیز، کمبود نیرو و اختلاف فاحش پرداختها میان پزشکان و سایر اعضای تیم درمان شکل گرفت. پرستاران در اعتراضات خود خواستار شفافسازی تعرفهها، عدالت مزدی، استخدام نیروی جدید برای کاهش بار کاری و ثبت «فوقالعاده خاص با ضریب ۳» در فیش حقوقی شدند؛ مطالبهای که بهزعم آنها میتواند بخشی از شکاف مزدی شدید در نظام درمان را اصلاح کند.
روندی که در شهرهای دیگر هم تکرار شد. حالا به گفته فعالان جامعه پرستاری نارضایتی پرستاران ابعاد ملی پیدا کرده و گفته میشود «بیش از ۹۰ درصد پرستاران کشور به شرایط شغلی خود معترضاند». کمبود شدید نیرو، ساعات کاری طولانی، بار سنگین شیفتها، حضور حداقلی جراحان در ساعات اداری و سپردن حجم زیادی از کار حساس درمانی به رزیدنتها از جمله عواملیست که بار فشار را بر دوش پرستاران دوچندان کرده است.
در چنین شرایطی، برخورد با پرستاران معترض نیز شدت گرفته است. پس از اعتراضات اخیر مشهد، یک پرستار بازداشت و تعدادی دیگر تعلیق شدهاند؛ موضوعی که رئیس دانشگاه علوم پزشکی مشهد نیز تلویحاً آن را تأیید کرده و با استناد به «ترک شیفت»، از مجرمانه بودن رفتار پرستاران سخن گفته است. رویهای که به نظر میرسد به دنبال مقابله با موج اعتراضی و سرکوب حرکت مطالبهگرانه پرستاران است.
در این میان، پرستاران بر این نکته تأکید میکنند که ادامه وضعیت موجود نه فقط به معنای تشدید نارضایتی شغلی، بلکه بهطور مستقیم «تهدیدی برای ایمنی بیماران» است. پرستاری که با فشار شدید کاری، حقوق اندک، معوقات طولانی و تهدیدهای مداوم مواجه است، نمیتواند تمرکز لازم برای ارائه خدمات درمانی با کیفیت را داشته باشد. این همان بخشی از بحران است که کمتر درباره آن صحبت میشود؛ اینکه بیتوجهی به مطالبات پرستاران، عملاً سلامت بیماران را در معرض خطر قرار میدهد.
اجتماع سه هزار نفری در پارس جنوبی
در میانه موج اعتراضات پراکنده اما پیوستهای که طی یک ماه اخیر سراسر کشور را درگیر کرده، برگزاری تجمعات اعتراضی در مناطق مختلف نفت،گاز و پتروشیمی و به ویژه در پارس جنوبی بار دیگر نشان داد که بیتوجهی به تجمعات کوچک یا اعتراضات پراکنده در نهایت به حرکتهای بزرگ و سازمانیافته منتهی میشود. روز بیستم آبان ۱۴۰۴، تجمع سههزارنفری کارگران پیمانکاری نفت و گاز در منطقه پارس جنوبی یکی از برجستهترین نمونههای مطالبهگری جمعی بود؛ تجمعی که خیابانهای منتهی به ساختمان مرکزی ستاد مجتمع گاز پارس جنوبی را برای ساعاتی به مرکز ثقل خواستههای کارگری کشور بدل کرد.
این تجمع گسترده که با فراخوان کانون انجمنهای صنفی کارگران پالایشگاههای گاز استان بوشهر شکل گرفت، حاصل همراهی کارگران پیمانکاری از دوازده پالایشگاه منطقه بود؛ کارگرانی که پس از سالها، همچنان با مشکلاتی روبهرو هستند که در سراسر صنعت نفت و گاز ایران به یک معضل مزمن تبدیل شده است: عدم اجرای طرح ساماندهی، بیعدالتی در طبقهبندی مشاغل، نظام فرساینده شیفتهای اقماری، محدودیت مرخصی و در سطحی بنیادیتر، وجود پیمانکاران و واسطههایی که نیروی کار را در ساختاری پرهزینه و ناعادلانه نگه میدارند. انتشار ویدئوهایی از دعوت کارگران یکدیگر برای پیوستن به این تجمع، نشان داد که ظرفیت سازماندهی در میان کارگران این منطقه – با وجود نبود تشکلهای مستقل – همچنان زنده و پرقدرت است.
فجایع انسانی: خودکشی، خودسوزی و فرسایش روانی کارگران
اما اگر هنوز صدای برخی کارگران در صنایع و بخشهای مختلف اقتصاد ایران بلند میشود، برخی دیگر از شنیده نشدن فریادهایشان به ستوه آمده و در پی تداوم بیتوجهی به خواستهها، سرکوبها و تحقیرها، در سکوت از ارزشمندترین دارایی خود یعنی «جان» دست میکشند. گسترش خودکشی و خودسوزی در میان کارگران، نیروهای شرکتی و اخراجشدگان از جمله خبرهای تلخی است که این روزها به تکرار مخابره میشود. این رخدادها دیگر استثنا یا حادثه فردی نیستند؛ بلکه به روندی نگرانکننده و ساختاری تبدیل شدهاند و آمارهای موجود بهروشنی نشان میدهد که فشار اقتصادی، بیعدالتی نهادی و نبود حمایت اجتماعی، بسیاری از افراد را به لبه پرتگاه کشانده است.
شاید اوج فاجعه را بتوان در خودسوزیهای اخیر مشاهده کرد. شاهو صفری، آتشنشان ۳۴ ساله سنندجی و پدر دو فرزند، پس از سالها کار با قرارداد موقت، حقوق ناچیز و معوقات چندماهه، در برابر ساختمان سازمانی که وظیفهاش نجات جان انسانهاست، خود را به آتش کشید. مرگ او امتداد همان چرخه دردناکی است که پیشتر احمد بالدی، جوان اهوازی، به دلیل تخریب خودسرانه دکه کسب خانوادهاش توسط ماموران شهرداری تجربه کرد؛ تخریبی که برخلاف دستور قضایی و بدون اطلاع قبلی انجام شد و نهایتاً به خودسوزی و مرگ او انجامید.
در آخرین روزهای آبان هم، احمد آلخمیس، کارگر پایانههای شهرداری هم پس از اخراج ناگهانی در حالی که 22 سال سابقه کار داشت و پس از ماهها بیپاسخی و بلاتکلیفی، به زندگی خود پایان داد. فهرست موارد مشابه در همین یک نقطه از ایران یعنی «اهواز» بهاندازهای طولانی است که دیگر نمیتوان آن را «اتفاق» نامید: رعد سیلاوی، کمال بالدی، محمد غراوی، رضا سواری، فرزاد جلالی، عباس فریسات، امید صبریپور، یونس خسرجی، محمد بابویی و بسیاری دیگر که کمتر نامشان رسانهای شده است.
جغرافیای خودکشی در کشور نیز نشان میدهد که این بحران در برخی مناطق بهمراتب شدیدتر است. استانهای لرستان، کرمانشاه، ایلام و کهگیلویهوبویراحمد از بالاترین نرخ خودکشی برخوردارند که خود گواه شکافهای عمیق اقتصادی و اجتماعی در این مناطق است.
وقتی فقر ساختاری، قراردادهای موقت، نبود امنیت شغلی، نبود تشکل مستقل، سرکوب اعتراضات و فساد اداری کنار هم قرار میگیرند، نتیجه آن چیزی نیست جز فرسایش روانی جامعه کارگری و سوقدادن افراد به تصمیماتی که در نهایت به مرگ ختم میشود. این فجایع هشدار میدهند که بحران، دیگر فقط اقتصادی یا صنفی نیست؛ بلکه از مرزهای اجتماعی و روانی عبور کرده و به تهدیدی جدی برای سلامت جامعه تبدیل شده است.
جمعبندی
بحران اقتصادی، بهویژه رکوردشکنی تورم در مهرماه ۱۴۰۴، بر پیچیدگی اوضاع افزوده است. مردم در مهرماه، یک سبد مشخص کالا و خدمات را بیش از ۴۸ درصد گرانتر از سال گذشته خریداری کردند. این در حالی است که برخی شنیدهها2 حکایت از آن دارد که میزان افزایش حقوق پیشنهادی برای سال آینده تنها ۲۰ درصد در نظر گرفته شده است و اختلاف فاحش میان تورم واقعی و دستمزد، در سال آینده هم ادامه خواهد داشت.
همچنین کاهش نرخ مشارکت اقتصادی به ۴۰.۸ درصد در تابستان امسال، نشان میدهد بخش فعال اقتصاد کوچکتر شده و ظرفیت اشتغال در شرایط فعلی محدود است؛ وضعیتی که علاوه بر افزایش نارضایتی، احتمال پیچیدهتر شدن بحران معیشتی و افزایش اعتراضات را قوت میبخشد.
با این توضیحات مهمترین اعتراضات کارگری و صنفی برگزار شده در آبان ماه ۱۴۰۴ را مرور خواهیم کرد. با ذکر این نکته که ممکن است بدلیل محدودیتهای ناشی از اطلاعرسانی و پوشش ناقص اعتراضات کارگری در یک ماه گذشته، بسیاری از موارد در لیست قرار نگرفته باشند.
1 https://tejaratnews.com/%D8%B1%DA%A9%D9%88%D8%B1%D8%AF%D8%B4%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%87-1404-%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85-%D9%85%D8%A7%D9%87
2 https://www.ilna.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C-9/1717370-%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%D8%A2%DB%8C%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%81%D9%82%D8%B7-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
داوطلب وبسایت داوطلب