تارنمای داوطلب: از اولین روز اردیبهشت ماه کمپین ۱۴۰۲ کارگران پروژهای نفت، گاز و پتروشیمی برای چهارمین سال پیاپی و با مطالبات محوری چون ۲۰ روز کار و ۱۰ روز استراحت، افزایش ۷۹ درصدی حقوق و دستمزد با توجه به شرایط سخت کار و ارائه یک نسخه از قرارداد به کارگر، شروع به کار کرد. از روزهای ابتدایی شروع این کمپین، خبرهایی مبنی بر پیوستن کارگران پروژهای شاغل در بیش از ۸۰ پیمانکاری از استانهای بوشهر، خوزستان، کرمان، هرمزگان، اصفهان و کهگیلویه و بویراحمد در شبکهها و صفحات مجازی گردانندگان کمپین منتشر شد. حالا با گذشت سه هفته از شروع کمپین ۱۴۰۲، هرچند با توجه به عدم امکان دسترسی به اطلاعاتی همچون تعداد کل پیمانکاریها و تعداد نیروهای پروژهای شاغل در آنها ، درصد موفقیت کمپین نسبت به کل جامعه آماری موردنظر به طور واضح مشخص نیست اما فعالان کارگری این مناطق و صفحات مجازی که در طول این مدت اخبار کمپین را پوشش میدادند، از موفقیت کارگران برخی پروژهها در به نتیجه رساندن دو مطالبه اصلی کمپین خبر میدهند. در حال حاضر با ایجاد محدودیت برای فعالیت کانالها و صفحات مجازی کمپین و از دسترس خارج شدن تعدادی از آنها به نظر میرسد کمپین ۱۴۰۲ کارگران پروژهای در ایستگاه پایانی قرار دارد. در همین راستا «داوطلب» با استناد به مجموع اطلاعات و گزارشهای جمعآوری شده، مروری داشته است بر روندها، فعالیتها و اقدامات گردانندگان کمپین ۱۴۰۲.
بر این اساس، مهمترین محورها برای ارزیابی کمپین ۱۴۰۲ کارگران پروژهای شامل موارد زیر است:
- زمینهها، گردانندگان و مطالبات کمپین ۱۴۰۲
- روندهای بسیج نیروها و سازماندهی
- دستاوردها
زمینههای اعتراض، مطالبات و گردانندگان کمپین ۱۴۰۲
کمپین ۱۴۰۲ کارگران پروژهای برای چهارمین سال پیاپی در مناطق نفت، گاز و پتروشیمی شروع به کار کرد. یکی از وجوه تمایز این کمپین نسبت به سالهای گذشته، زمان برگزاری آن بود. به این ترتیب که کمپینهای صنفی کارگران پروژهای هر ساله در آستانه تابستان و در روزهای پایانی بهار کلید میخورد، اما امسال کمی زودتر آغاز شد. عقبافتادگی حقوق و دستمزد نسبت به شرایط سخت شغلی کارگران پروژهای مناطق نفت و گاز و نامناسب بودن شرایط رفاهی آنها منجر به آن شده تا این اعتراضات در چهار سال گذشته در قالب اعتصابات سراسری کارگران پروژهای دنبال شود. اولین دوره کمپین کارگران پروژهای در سال ۱۳۹۹ با درخواست “افزایش دستمزد دو برابری” و” ۲۰ روز کار ، ۱۰ روز استراحت” کلید خورد، اما در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، مطالباتی چون بهبود امکانات رفاهی(رسیدگی به وضعیت کمپهای اقامتی و سرویسهای رفت و آمد کارگران)، پرداخت به موقع بیمه و کوتاه شدن ساعات کار نیز به سایر خواستههای کارگران اضافه شد. این روند امسال نیز با لیستی از مطالبات دنبال شد. از جمله افزایش ۷۹ درصدی دستمزد و لزوم تداوم روند ۲۰ روز کار ، ۱۰ روز استراحت.
گردانندگان کمپین بر این باورند که افزایش ۲۷ درصدی مزد کارگران سایر سطوح که مصوبه شورایعالی کار برای سال ۱۴۰۲ است، به هیچوجه تناسبی با شرایط سخت و بیثبات کار آنها در مناطق نفت، گاز و پتروشیمی ندارد.
چنین استدلال میشود که کارگران پروژهای به نوعی در زمره کارگران فصلی طبقهبندی میشوند. به این ترتیب که بخشی از سال را در پروژههای مختلف پیمانکاری مشغول به کارند و در صورت تعطیلی پروژه یا اتمام کار مجبورند بقیه ماههای سال را در مشاغل موقت دیگری مشغول به کار شوند و امرار معاش کنند. به همین دلیل با وجود اینکه نسبت به سایر مشاغل کارگری، از حقوق نسبتا بالایی برخوردارند اما امنیت شغلی بسیار پایینی دارند، دستمزدهای آنان اغلب با تاخیر طولانی پرداخت میشود، ۱۰ درصد مالیات از حقوق آنها کسر میشود و ثبات شغلی برای این گروه از کارگران رویایی بیش نیست. با در نظر گرفتن چنین مواردی بود که مدیریت کمپین مرکزی ۱۴۰۲ کارگران پروژهای در پی بیتوجهی پیمانکاران به مطالبات عقبافتاده کارگران پروژهای و عدم قبول مطالبه افزایش دستمزد، با صدور بیانیهای از کارگران پروژهای شاغل در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی خواست از اول اردیبهشت ماه کارگاهها و کمپهای خود را تخلیه کنند و تا قبول مطالبات کمپین توسط پیمانکاران به کار بازنگردنند. به این بیانیه، لیست حقوق و دستمزد کارگران به تفکیک بخشها و مشاغلی که در پروژهها بر عهده میگیرند، پیوست شده بود.
گردانندگان کمپین
اطلاعات دقیقی از هویت کارگرانی که سرشاخههای اصلی کمپین مرکزی کارگران پروژهای نفت و گاز را تشکیل میدهند، در دست نیست. در واقع محدودیتهای تعیین شده برای فعالیت کنشگران صنفی و کارگری مانع از آن شده تا حتی امکان شکلگیری تشکلهای رسمی برای پیگیری مطالبات کارگران بویژه در مناطق استراتژیکی چون نفت، گاز و پتروشیمی فراهم شود. از این رو عمده کنشها و اقدامات کارگری در این مناطق در قالب شبکههای غیررسمی و بر مبنای روابط قومی، طبقاتی، شغلی و گروههای دوستی شکل میگیرد. با این حال هویت برخی از فعالان صنفی که برای پیگیری مطالبات کارگران این مناطق تلاش میکنند، برای نیروهای امنیتی و اطلاعاتی شناخته شدهاند و در طول برگزاری کمپین بارها با تهدیدها و کارشکنیهایی از سوی این مقامات مواجه میشوند. نمونه آن از دسترس خارج شدن صفحاتی است که بویژه در اینستاگرام برای اطلاعرسانی در خصوص کمپین ۱۴۰۲ راهاندازی شده بود. مدیریت کمپین تلاش کرد با راهاندازی این صفحات، ضمن اطلاعرسانی در خصوص روند اعتصاب، از ظرفیت فضای مجازی به عنوان ابزاری برای گسترش دامنه فعالیت کمپین، تشویق کارگران به مشارکت بیشتر و حتی تهدید و اعمال فشار بر نیروها و یپمانکارانی که به کمپین نپیوسته بودند، استفاده کند. با وجود تاکید مدیریت کمپین بر حرکت در چارچوب مطالبات صنفی و قانونی اما مواردی همچون نقض مقررات حضور در شبکههای اجتماعی از طریق استفاده از الفاظ توهینآمیز و غیراخلاقی در پارهای از موارد منجر به بسته شدن صفحات اطلاعرسانی کمپین شد. با این حال در مقایسه با کمپینهای مشابه سالهای قبل، مدیریت کمپین ۱۴۰۲ توانست از همان روزهای ابتدایی توانست به منبع موثق اطلاعرسانی تبدیل شود.
- روندهای بسیج نیروها و سازماندهی
چنانکه پیشتر اشاره شد، مدیریت کمپین مرکزی از اول اردیبهشت ماه دستور تخلیه سراسری کارگاهها و اعتصاب کارگران پروژهای را صادر کرد. در پی این اقدام و در شرایطی که محدودیتهای امنیتی و فقدان سازماندهی تشکیلاتی امکان هرگونه فعالیت رسمی را از کارگران سلب کرده بود ، کمپین به دو صورت به بسیج و سازماندهی نیروها پرداخت:
- استفاده از شبکههای دوستی در کارگاهها برای بسیج کارگران
- استفاده از ظرفیت ارتباطی شبکههای اجتماعی برای سازماندهی و گزارشدهی در خصوص اعتصابات
چند روز پس از شروع اعتصاب، کمپین مرکزی در صفحه مجازی خود با انتشار لیستی از پیوستن بیش از ۸۰ واحد پیمانکاری به این اعتصاب خبر داد. ویدئوهایی در این صفحات منتشر میشد که نشان میداد کارگران با ترک پروژهها و کمپهای اقامتی و تحویل دادن وسایل و ابزار کار به کمپین پیوستهاند. در همین حال، مدیریت کمپین با اطلاعرسانی در خصوص روند پیوستن نیروها به اعتصاب تاکید میکرد که مجوز بازگشت به کار، تنها در صورتی صادر خواهد شد که پیمانکاران مطالبات محوری کمپین مبنی بر افزایش ۷۹ درصدی دستمزد، ارائه یک نسخه از قرارداد به کارگر و ۲۰ روز کار، ۱۰ روز استراحت را بپذیرند. در همین راستا، با پذیرش مطالبات محوری کمپین از سوی برخی از پیمانکاریها _ تعداد آنها مستند نشد و به صورت پراکنده در بازههای زمانی مختلفی در صفحه اینستاگرامِ کمپین منتشر شد_ تعدادی از آنها از سوی مدیریت کمپین و کمیتهای که گفته میشد به همین منظور تشکیل شده، مجوز بستن قرارداد را دریافت کردند. این روند از طریق درج نام پیمانکار و کارگاه موردنظر در پستهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی اطلاعرسانی میشد.
در طول برگزاری کمپین، تخلفات واحدهای پیمانکاری، تهدیدها و برخوردهای پیمانکاران و مسئولین منطقهای با کارگرانی که به اعتصاب پیوسته بودند و همچنین اسامی یا اطلاعات شخصی کسانی که به نوعی «اعتصابشکن» محسوب میشدند یا در مسیر اعتصاب کارشکنی میکردند، از سوی رسانه مجازی کمپین منتشر میشد تا به عنوان اهرم فشار عمل کرده و منجر به پیوستن تعداد بیشتری از کارگران به کمپین شود. استفاده از برخوردهای قهرآمیز و سلبی برای پیوستن به کمپین، از سوی برخی از کارگران و فعالان کارگری مخالفان و موافقانی هم داشت. به نحوی که برخی از گردانندگان کمپینهای سه سال گذشته که به دلایل مختلفی در کمپین فعلی مشارکت فعالی نداشتند، این برخوردها را نافی ماهیت مسالمتجویانه کمپین و مخدوش کننده اعتبار صنفی آن میدانستند و برخی دیگر در پاسخ به گروه قبلی معتقد بودند نباید بر سر حقوق کارگران مماشات کرد و گاه با قیممآبانه از ضرورت اعمال فشار با روشهای مختلف برای بالا بردن سطح مشارکت کارگران در کمپین دفاع میکردند.
- دستاوردهای کمپین ۱۴۰۲
رسانههای مجازی کمپین در روزهای گذشته به ندرت اطلاعرسانی قابل استنادی از شرایط این روزهای اعتصابات کارگران پروژهای ارائه کردهاند. در واقع به دلیل محدودیتهای ناشی از فیلترینگ و از دسترس خارج شدن برخی از صفحات مجازی مرتبط با کمپین، اکنون به طور دقیق مشخص نیست دستاوردهای اعتصاب اخیر تا چه میزان بر بهبود وضعیت کارگران پروژهای اثرگذار است. با این حال، علیرضا میرغفاری (عضو کانون عالی انجمن صنفی کارگران و رئیس هیئت مدیره کانون انجمنهای صنفی پالایشگاههای بوشهر) در گفتگو با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) با اشاره به اعتراضات اخیر کارگران پروژهای گفته است: اخیرا با اعتراضات صورت گرفته بسیاری از کارگران قراردادهای خود را اصلاح کرده و با افزایش مزد درخواستی و همچنین موافقت با مرخصی ۲۰ روز کار-۱۰ روز استراحت یا ۲۳ روز کار و ۷ روز استراحت کار میکنند.
او اضافه کرده: «در جریان اعتراضات تعداد قابل توجهی از کارگران با تعهد به سر کار برگشتند و تعدادی نیز بدون تعهد تهدید به اخراج شدند. در پاراگراف اول متن تعهد گرفته شده از کارگران قید شده است که گویی کارگر جز نفس کشیدن حق کار دیگری ندارد. این تعهد هیچ وجه رسمی و قانونی ندارد و تنها جنبه برخوردی و ایجاد ارعاب دارد. مجتمعهای پتروشیمی با این گونه تعهدات خود را زیر سوال میبرد و متن قانون کار درباره اخراج کارگر صریح است و طبق ماده ۲۷ این قانون نظر تشکل کارگری درباره اخراج باتوجه به آیین نامه لازم است. » میرغفاری در حالی به اخذ تعهد از کارگران به عنوان شرطی برای بازگشت به کار اشاره کرده که یکی از مطالبات کمپین اخیر، عدم اخذ تعهد از کارگران برای شرکت در اعتراضات کارگری بود.
رئیس کانون انجمنهای صنفی پالایشگاههای بوشهر در خصوص گستردگی اعتراضات و کانونهای اصلی آن نیز گفته؛ «عمده اعتراضات صورت گرفته در یک ماهه اخیر، محدود به پروژههایی است که هنوز به بهرهبرداری نرسیدند. نیروهای پروژهای ما بیشتر در حوزه جوش و نصف تجهیزات فعال هستند و حجم و فشار کارشان در دما و هوای بسیار بد جنوب بسیار سنگین است. عمده این کارگران به دلیل شرایط کار مجبور هستند تا روزانه ۱۲ ساعت نیز کار کنند. این نوع کار توانمندی بسیار بالایی را لازم دارد. مرخصی و ساعت کاری برای چنین شغلی بسیار اهمیت دارد.
او با اشاره به مشکلات رفاهی کارگران نیز گفته است: هنوز در حوزه کار پروژهای، امکانات رفاهی و امکانات اسکان بهبود نیافتهو باوجود گزارشات متعدد از شرایط اسکان کارگران که بسیار نامطلوب است، شاهد مشکل تغذیه و بهداشت بد برای کارگران هستیم. میرغفاری همچنین به دست باز پیمانکاران و کارفرمایان برای تعویق در پرداخت معوقات حقوقی و اخراج کارگران در پی بیثباتی قراردادی اشاره کرده و با انتقاد از سیاستهای مجلس گفته است: متاسفانه مصوبه ابطال حضور پیمانکاران نیروی انسانی و شرکتهای تامین نیرو تنها در حوزه پروژههای دولتی تصویب و مطرح شده و در پروژههای بخش خصوصی که بخش اعظم کارها در جنوب کشور را پوشش میدهند، این قانون تصویب نشده و خیر آن فقط به سفره خانواده خود دولت میرسد، در صورتی که پیمانکاری و دلالی نیروی انسانی برای همه حوزههای کار آسیبزا است.
او به فقدان تشکلیابی در میان کارگران پروژهای نیز اشاره کرده و گفته است: این کارگران اساسا نماینده رسمی و تشکل رسمی برای مذاکره و گفتگو نداشتند و عملا به دلیل عدم اجرای قانون کار در حوزه تشکلها، ما شاهد به تنش کشیده شدن مطالبات بودیم.
در همین حال موسی میرجهانمردی (دبیر اجرایی خانه کارگر بوشهر) نیز در گفتگو با ایلنا در خصوص سرانجام اعتراضات کارگران پروژهای در یک ماه اخیر گفته است: بخش قابل توجهی از مطالبات پاسخ گفته شده اما اخیرا شایعاتی مبنی بر اخراج گسترده نیروهامطرح میشود؛ این شایعات چندان پایدار و قابل توجه نیست زیرا آنقدر نیروی کار ماهر در پروژهها کم است که امکان جانشینی و جایگزینی نیروی کار به جای نفرات اخراج شده وجود ندارد و این اقدام خود باعث افزایش تنش و تداوم بر زمین ماندن پروژهها است.
ایلنا با استناد به گزارشهای دریافت شده از روند به نتیجه رسیدن مطالبات کارگران پروژهای اینطور جمعبندی کرده که بخش قابل توجهی از پیمانکاران به خواستههای کارگران در سال جاری تن دادند و برخورد امنیتی نیز بهطور گسترده صورت نگرفته است. با این حال عدم توجه به حق تشکلیابی کارگران برای پیگیری مطالبات صنفی و حقوقی و تداوم حضور پیمانکاران و واسطههای نیروی انسانی از مشکلات عمده کارگران در این مناطق عنوان شده که کماکان به قوت خود باقیست.
سرانجامِ کمپین ۱۴۰۲
با مروری بر موارد مطرح شده، نقاط قوت کمپین ۱۴۰۲ عبارتند از؛
۱. تثبیت هویت صنفی: بر خلاف سالهای گذشته کمپین مطالبهگری مزدی و حقوقی کارگران پروژهای صنایع نفت و گاز با وجود همبستگیهای طبقاتی با گروههای مجازی چون «شورای سازماندهی کارگران پیمانی نفت» یا سندیکایی با عنوان «فلزکار مکانیک»، از هویت صنفی مستقلی برای سازماندهی نیروهای پروژهای برخوردار است. اما زوایای مختلف چگونگی سازماندهی این کمپین و کیفیت این شیوه نوین از سازماندهی غیرتشکیلاتی، نیازمند مستندات بیشتر و بررسی دقیقتر است.
۲. اطلاعرسانی مناسب در خصوص شرایط کمپین: کمپین امسال توانست با زمانبندی مناسب، صدور بیانیه، شناسایی و بخشبندی دقیق مطالبات اصلی، زودتر از دورههای گذشته تلاش برای بهبود شرایط دستمزدی نیروهای پروژهای را آغاز کند.
۳. استفاده از ظرفیت فضای مجازی: راهاندازی صفحات مجازی و اطلاعرسانی مستقیم و نسبتا گسترده در خصوص کمیت و کیفیت برگزاری کمپین از اقدامات مثبت در زمره نقاط قوت کمپین بود.
۴. جلوگیری از بهرهبرداری گروههای سیاسی: تمرکز بر مطالبات صنفی و مرزبندی با بهرهبرداری گروههای سیاسی داخل و خارج از کشور ( بدلیل ارزیابی نسبتا واقعبینانه ظرفیتهای مطالبهگری نیروی کار در این مناطق) را نیز میتوان به عنوان نقطه قوت کمپین در نظر گرفت.
۵. پراکندگی جغرافیایی: کمپین امسال از پراکندگی جغرافیایی نسبتا مطلوبی برخوردار بود. چرا که توانست در حداقل شش استان که قطب اصلی صنعت نفت، گاز و پتروشیمی کشور هستند، تعدادی از کارگران را با خود همراه کند.
۴. استفاده از زبان ساده و قابل فهم: کمپین امسال توانست برای همراه کردن گروههای مختلف کارگران پروژهای از زبانی ساده و قابل فهم استفاده کند و با شناسایی ظرفیتهای واقعی جامعه هدف، بر مطالبات موردنظر کارگران متمرکز شود.
در عین حال این کمپین در پوشش برخی نقاط ضعف خود ناموفق بود. از جمله این موارد عبارتند از؛
- عدم بکارگیری استراتژی جذب حداکثری و دفع حداقلی برای بالا بردن سطح مشارکت کارگران پروژهای
- استفاده از برخوردهای قهرآمیز و سلبی با اعتصابشکنان به جای تقویت ظرفیت گفتگو و اقدام مسالمتجویانه
- ضعف در برقراری ارتباط با رسانههای جمعی و عدم استفاده از ظرفیت رسانههای داخل کشور برای اطلاعرسانی
- ارائه لیست بلندی از مطالبات و بیتوجهی به سایر مطالبات کمپین از جمله عدم اخذ تعهد از کارگران برای شرکت در اعتراضات کارگری توسط پیمانکاریها، موارد مربوط به بهبود خدمات رفاهی و بیمهای و لزوم تشکلیابی کارگران.
مجموع این موارد و روندهای مرتبط با سازماندهی اعتراضات اخیر کارگران پروژهای نفت و گاز نشان دهنده آن است که بدلیل محدودیتهای امنیتی مرتبط با سازماندهی رسمی گروههای کارگری در ایران، شکل نوینی از سازماندهیِ بدون «سازمان»! در بین کارگران پروژهای در حال شکلگیری است. این شکل از سازماندهی چنانکه پیداست با توجه به پایگاه غیرسیاسی و مستقل خود در بین گروهها و بخشهای مختلف کارگران پروژهای، بیش از سایر گروهها، از امکان بسیج و سازماندهی نیروها از پایین برخوردار است. با این حال برای ساماندهی وضعیت پیگیری مطالبات، عضویت و گزارشدهی خود به نیروهای پروژهای، نیاز به سازوکار تشکیلاتی دارد تا بتواند در بسیج و سازماندهی نیروها و همچنین مذاکره و چانهزنی به نمایندگی از آنها در سطوح سیاستگذاری اثربخش عمل کند. در غیر اینصورت و در بهترین حالت میتوان کمپین مطالبهگری کارگران پروژهای نفت و گاز را درست مانند ماهیت شغلی موقت کارگران پروژهای، کمپینی موقت و بیثبات دانست که آینده فعالیت آن در گروه هوشمندی، خلاقیت، بروزرسانی نیازها، افزایش ظرفیتهای فعالیت جمعی و پرورش نیروهای تازهنفس توسط فعالان کارگری شاغل در این مناطق است.