همراهان ارجمند داوطلب؛
درود بر شما
اول می روز جهانی کارگر را گرامی میداریم و امیدواریم که پاسداشت این روز و یادآوری زمینههای تاریخی گرامیداشت آن، انگیزه و توان کنشگران کارگری را برای تداوم مسیر مطالبهگری افزونتر کند.
مسیری که بدون شک، جز با توافق بر سر الویتها و مطالبات مشترک و در سایه بسیج گسترده و سازماندهی جمعی به مقصد نخواهد رسید.
تجربه پر افت وخیزِ سالها کنشگری غیرسازمانیافته و محصور در محدودیتهای درونی و بیرونیِ کنشگران صنفی و کارگری در ایران، گویای این نکته است که گرچه مسیر مطالبهگری و حقخواهی با دادن هزینههای بسیاری چون تحمل فشارهای امنیتی، حبس و به زندان افتادن تعدادی از بهترین فعالان این عرصه هموار شده اما غیرفرسایشی شدن، تداوم و نتیجهبخش بودن آن، تنها در گرو سازماندهی جمعی نیروی کار امکانپذیر است.
اغلب بر این نکته اتفاق نظر دارند که امروزه نیروی کار، تحت لوای سیاستهای نئولیبرالی و برونسپاریهای افسارگسیخته امروز به پازلی هزار تکه تبدیل شده که تنها نقطه اشتراک آن مبارزه علیه استثمار شغلی، تلاش برای برخورداری از دستمزد کافی و تثبیت امنیت شغلی است.
این مهم تنها از طریق بسیج نیروها حول مطالبات و نیازهای مشترک و سازماندهی آنها در فضای دموکراتیک و مشارکتی ممکن است.
تجربه کنشهای اعتراضی یک سال گذشته چه در سطح کنشهای اجتماعی تحت عنوان جنبش “زن، زندگی، آزادی” و چه در سطح کنشهای صنفی و کارگری نیز نشان داد که همچنان “فقدان سازمانیافتگی”، “اتمیزه بودن نیروهای اجتماعی” و “گسست بدنه از نخبگان و فعالان اجتماعی” ، چالش اصلی به نتیجه رسیدن کنشگری جمعی در جامعه ایران است.
با تکیه بر این تجربه و آگاهی از این چالشها شاید امروز مهمترین ماموریت کنشگران و گروههای صنفی و کارگری برای تضمین پایداری کنشهای اعتراضی و احیا و بازیابی میزان اثربخشی خود، خلق ارزشها و اهداف مشترکی باشد که در سایه سازماندهی جمعی، بدنه و ذینفعان را به ادامه مسیر امیدوارتر کند.
به یاد داشته باشیم که کنشگری مستمر و خستگیناپذیر، رمز موفقیتِ پروژه “تغییر” است.