تارنمای داوطلب؛ به نظر شما در کنشهای صنفی معلمان در ایران، ذینفعان چه کسانی هستند؟ معلمان شاغل، بازنشستگان فرهنگی، دانشآموزان و والدین آنها، کادر آموزشی، سیاستگذاران یا عموم مردم؟ فکر میکنید کدامیک از این گروهها در زمره ذینفعان اصلی و کدامیک ذینفعان فرعی هستند؟ هر کدام از این گروهها چه خواستههایی دارند؟ دارای چه نقاط ضعف و قوتی هستند و در چه زمینهای میتوانند به رشد و بالندگی یک جریان صنفی کمک کنند یا در چه زمینه ایی می توانند به تضعیف و … کارزار مدنی یاری رسانند؟ به طور خلاصه باید گفت؛ شناسایی و تجزیه و تحلیل ذینفعان که در مطلب پیشرو به تفصیل به زوایای مختلف آن میپردازیم، یعنی پاسخ روشن و دقیق به این سوالات برای تعیین استراتژی های موثر، شناخت موافقان و مخالفان کارزار و جلب مشارکت حداکثری در به نتیجه رساندن مطالبات صنفی یا مدنی.
تجزیه و تحلیل ذینفعان به طیف وسیعی از تکنیک ها برای درک جایگاه و دیدگاهِ افراد و گروههایی اشاره دارد که به یک کنش اجتماعی، علاقهمند بوده و یا احتمالاً تحت تأثیر آن اعم از مثبت یا منفی قرار دارند. کنشگران باید میزان نفوذ، قدرت و علائق حامیان و همچنین مخالفان را درک کنند و براساس تجزیه و تحلیل سطح نفوذ، قدرت ، دانش و علائق ذینفعان کلیدی، اقدامات خود را اولویت بندی کنند. متغیرهای زیادی در تحلیل ذینفعان نقش دارد. به طور كلی این رویكرد تحلیلی-کاربردی، ریشه در تصمیمگیریهای برنامه محور و بکارگیری بهینه از منابع دارد. با این حال در بسیاری از کنشهای صنفی و مدنی، این مقولهی مهم جدی گرفته نمیشود و کنشگران در ابتدای مسیر یا در میانه راه به دلیل عدم شناسایی نیازها و شناخت ظرفیتهای ذینفعان، متوجه میشوند که فرصتهای زیادی را از دست داده و در معرض تهدیدهایی قرار گرفتهاند. چنین وضعیتی به خصوص در شرایطی که کنشگری در محیطی پرمخاطره (یعنی محیطی که تهدیدها و سرکوبهای امنیتی و حاکمیتی در آن بالاست) در حال انجام است، رایجتر است. کنشگران در چنین موقعیتهایی تحت تاثیر فشارها قرار گرفته و به نوعی درخودماندگی دچار میشوند که بدون در ک آن و برنامهریزی برای خروج از آن؛ در درازمدت میتواند به فرسایشی شدن جنبشهای صنفی با مدنی و کاهش رغبت و تمایل گروههای ذینفع برای پیوستن به این جنبشها منجر شود. به همین دلیل، تجزیه و تحلیل ذینفعان به خصوص برای کنشگرانی که در شرایط محیطی پرمخاطره مشغول به فعالیتند، از اهمیت ویژهای برخودار است.
۱-ذینفعان چه کسانی هستند؟
واژه یا اصطلاح «ذینفع» هر فرد، گروه یا موسسهای که علاقه وافری به موضوع کنش اجتماعی داشته باشد و یا کسانی که به طور بالقوه اعم از مثبت یا منفی تحت تأثیر یک کنش صنفی یا مدنی قرار میگیرد و در صورت تغییر یا ثابت ماندن شرایط چیزی برای بردن یا از دست دادن دارند، بکار برده میشود.
نیازهای ذینفعان برای دستیابی به اهداف باید مورد توجه قرار گیرد و مشارکت و پشتیبانی آنها برای موفقیت یا شکست یک کنش صنفی یا مدنی، امری حیاتی است. بر این اساس باید تمامی ذینفعان، اعم از ذینفعان اصلی و ثانویه شناسایی شوند. هدف از تجزیه وتحلیل ذینفعان، ایجاد دیدگاهی استراتژیک از بازیگران و آرایش نیروهاست. این تحلیل همچنین خواهان گسترش روابط بین ذینفعان مختلف و بسط مسائلی است که آنها بیشتر بدان توجه دارند.
چرا تجزیه وتحلیل ذینفعان اهمیت دارد
تمامی کنشها به انتخاب ذینفعانی بستگی دارد که بتوان با آنها به طور مشترک از فرصت ها نهایت استفاده را برد و تهدیدهای موجود در رابطه با مسایل محیطی را به حداقل رساند. در عین حال، تجزیه وتحلیل ذینفعان میتواند به یک کنش صنفی و مدنی کمک کند تا موارد زیر را شناسایی کند:
– منافع تمامی ذینفعانی که ممکن است جریان مطالبهگری را تحت تأثیر قرار دهند یا خود تحت تأثیر قرار گیرند.
– چالش ها یا خطرات بالقوهایی که میتواند جریان مطالبهگری را به خطر بیندازد.
فرصت ها، روابط و مناسباتی که می تواند در حین انجام کنش صنفی یا مدنی ایجاد شود.
– افراد و گروه هایی که میبایست آنها را برای شرکت در مراحل مختلف کنش صنفی یا مدنی تشویق کرد.
– استراتژی ها و رویکردهای مناسب برای مشارکت افراد ذینفع در تمامی مراحل
– راههای کاهش تأثیرات منفی کنش صنفی یا مدنی بر روی گروههای محروم و آسیب پذیر
در نتیجه شناسایی این موارد و افزایش سطح مشارکت ذینفعان در کنش های صنفی یا مدنی، یک جریان مطالبهگر میتواند؛
– روشن کند كه چگونه کنشهای صنفی و مدنی ممکن است زندگی افراد زیادی را تحت تأثیر قرار دهند.
– در حفظ پایداری و توسعه کنشهای صنفی و مدنی موثر است.
– اگر ذینفعان از ابتدای جریان مطالبهگری مشارکت داده شوند، احساس مالکیت ایجاد میکند.
– هم برای کنشگران در جریان مطالبهگری و هم برای ذینفعان فرصتهای یادگیری را فراهم میسازد.
– مسئولیت پذیری و پاسخگویی کنشگران را افزایش میدهد
چه زمانی میبایست از تجزیه وتحلیل ذینفعان استفاده کرد؟
میتوان تجزیه وتحلیل ذینفعان را در تمامی مراحل یک کنش صنفی یا مدنی انجام داد، اما اهمیت انجام آن در برخی مراحل به ویژه در مرحله تعریف کنش صنفی یا مدنی، یک مولفه مهم در تحلیل موقعیت است
تجزیه وتحلیل موجب میشود شناسایی اولیهای از ذینفعان کلیدی به دست آید که به ما نشان میدهد چه کسانی و چه گروههایی مهم و تاثیرگذار بوده و چگونه میتوان آنها را در برنامه مشارکت داد. در مرحله طراحی، تحلیل دقیق افراد ذینفع، که شامل همه ذینفعان اصلی است، به توسعه کنش های استراتژیک و اطلاعرسانی در مورد ریسکهای احتمالی کمک میکند. در مرحله پیادهسازی و انجام کنش صنفی یا مدنی، تجزیه و تحلیل ذینفعان کمک میکند تا مشخص شود چه کسانی، چگونه و چه زمان باید در فعالیتها شرکت کنند. کمی بعدتر و در طول مراحل تحلیل / سازگاری و همچنین به اشتراکگذاری، تجزیه و تحلیل ذینفعان در نقش یادآور عمل کرده و معیاری را عرضه میکند که بوسیله آن کنشهای صنفی یا مدنی بتوانند تأثیر تعامل خود را با طرف های ذینفع، چه حامی و چه مخالف، مورد ارزیابی و پایش قرار دهند.
علاوه بر آن، تجزیه وتحلیل ذینفعان زمان مناسبی است برای آنکه بدانیم جنسیت افراد به عنوان عاملی که درتوسعه و اجرایِ فعالیت های آتی محسوب شود، نقشی دارد یا خیر. به وضوح مشخص شده است که احتمال دارد، تبعیض جنسیتی از میزان اثربخشی کنش های صنفی و مدنی و به طور کلی کنشهایی که تغییرات را در سطوح خرد و کلان دنبال میکنند، بکاهد. وارد کردن زنان به عنوان ذینفعان اصلی در کنش های صنفی و مدنی، این پتانسیل را دارد كه هم مدیریت بهتری از منابع اصلی داشته باشیم و هم توجه کنشگران به سمت بالابردن سطح رفاه اجتماعی ارتقاء یاید.
تحلیل جنسیت شامل ارزیابی موارد زیر است:
– توزیع وظایف، فعالیتها و پاداشهای مربوط به تقسیم کار در مکانی خاص یا در سرتاسر یک منطقه
– جایگاههای نسبی زنان و مردان از نظر نمایندگی و نفوذ
– مزایا، معایب و موانع مربوط به تخصیص وظایف به زنان و مردان
چگونگی توسعه و کاربرد تجزیه وتحلیل ذینفعان
روشهای متفاوتی برای تحلیل افراد ذینفع وجود دارد. برگزاری کارگاه، تشکیل گروههای متمرکز و کانونی و انجام مصاحبه، سه رویکرد رایج است. در جریان یک کنش صنفی یا مدنی، شما میتوانید از هر سه روش استفاده کنید و این تکنیک را با نیازهای روز افزونِ کنشها تطبیق دهید. هر رویکردی که بکار برده شود، سه مرحله اساسی در تجزیه و تحلیل ذینفعان وجود دارد:
۱-شناسایی ذینفعان اصلی و علائق آنها (چه مثبت و چه منفی)
برای تجزیه وتحلیل گروههای ذینفع، میتوانید از تحلیل موقعیت خود شروع کرده و در مورد ذینفعان اصلی مرتبط با هر یک بیاندیشید، یا با تجزیه و تحلیل ذینفعان شروع کنید و سپس آنها را با متغیرهایی چون تهدیدها یا فرصتها مرتبط سازید.
برخی از سوالات اصلی که باید در این گام پرسید، عبارتند از:
– چه کسی بیشتر از همه به منابع مورد نظر وابسته است؟ آیا این مسئله با معیشتِ فرد در ارتباط است یا مزیتی اقتصادی محسوب میشود؟ آیا میتوان این منابع را با منابع دیگر جایگزینی کرد؟
– چه کسی – چه از نظر صلاحیت قانونی و چه به صورت متعارف – مدعی منابع در دسترس است؟ آیا چند بخش دولتی و وزارتخانه در آن دخیلاند؟ آیا به دلیل قوانین یا پیمانهای خاص، نهادهای ملی یا بینالمللی درآن مشارکت دارند؟
– افراد یا گروههایی که بیشترین آگاهی را درباره منابع موجود دارا بوده و میتوانند با آن منابع سر و کار داشته باشند چه کسانی هستند؟ چه کسی و با چه نتیجهای این منابع را مدیریت میکند؟
– آیا از نظر جغرافیایی و منطقهای، ذینفعان و منافعشان پایدارند یا الگوهای دیگری برای هدایت رفتار آنها وجود دارد؟
– آیا رویداد یا روندی خاص در حال حاضر بر ذینفعان تأثیرگذار است؟
– آیا اقدامی مشابه در منطقه انجام شده است؟ اگر چنین است، تا چه حد موفق بوده؟ چه کسی مسئولیت آن را به عهده داشته و پاسخ ذینفعان محلی به آن چگونه بوده است؟
یک ابزار مفید در گام اول – یعنی مرحله شناسایی ذینفعان اصلی و علایقشان – در جدول زیر ارائه شده است. با استفاده از سوالات فوق به عنوان راهنما، بارش فکری را آغاز کنید.
سپس در مورد محیط زندگی ذینفعان تحقیق کنید. با ذینفعان مختلف صحبت کنید و از آنها بپرسید از نظرشان چه کسانی میتوانند ذینفعان بالقوه برای اقدام مورد نظر باشند. با پیشرفت تحلیل، لیست ذینفعان ممکن است بزرگتر یا کوچکتر شود و درک شما نیز عمیقتر میشود. سپس در گام بعدی سعی کنید تا حد ممکن در مورد هر گروه ذینفع اطلاعات لازم را کسب کنید.
ماتریس تحلیل ذینفعان
برای پر کردن ستون اول در جدول زیر، لیستی از افراد ذینفع مرتبط با فهرست سوالات فوق تهیه کنید. برای ارجاع آسانتر، ذینفعان خود را شمارهگذاری کنید. سپس در ستون دوم منفعتها یا علایق هر یک از افراد ذینفع را شرح دهید.
در این قسمت، اگر ذینفع به حاشیه رانده شده، آن را در ستون 4 یادداشت کنید. به عنوان مثال زنان، اقلیتهای قومی، جوانان، یا سایر گروه های فقیر یا محروم. ذینفعانی که در حاشیه واقع شدهاند، فاقد شناخت یا ظرفیت لازم برای مشارکت بر پایه تلاش مشترکاند و میبایست تلاش ویژهای برای اطمینان یافتن و امکان مشارکت آنها صورت گیرد. در ستون آخر نیز تصمیم بگیرید، ذینفعان اصلی چه کسانی هستند، یعنی کسانی که – به دلیل ادعا یا وابستگی مستقیم به منابع، یا قدرت، نفوذ یا مسئولیتشان – در کنش صنفی یا مدنی از جایگاه مرکزی برخوردارند. مشارکت ایشان بسیار ضروری است.
جدول ۱: ماتریس تحلیل ذینفعان
کلیدی/ فرعی |
حاشیهنشین شده |
نقش بالقوه در کنش اجتماعی |
منافع/ اختیارات |
ذینفعان |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
۲-تاثیر و اهمیت هرکدام از ذینفعان و همچنین تاثیر بالقوه کنشهای صنفی و مدنی بر هریک از آنها
سوالات کلیدی گام دوم در تجزیه و تحلیل ذینفعان شامل موارد زیر است:
– چه کسی / کسانی به طور مستقیم مسئول تصمیمگیری در رابطه با موضوعات مهم کنش موردنظر است؟
– چه کسی / کسانی در سازمانهای ذینفع دارای سِمَت و مسئولیت است؟
– چه کسی / کسانی در عرصه کنشگری (هر دو عرصه موضوعی و جغرافیایی) تأثیرگذار است؟
– چه کسی / کسانی تحت تأثیر کنش موردنظر قرار خواهد گرفت؟
– چه کسی / کسانی در صورت مشارکت در جریان کنشگری، آنرا توسعه داده یا پشتیبانی میکند؟
– چه کسی / کسانی در صورت عدم حضور در جریان کنش صنفی یا مدنی مانع تراشی کرده و از انجام آن ممانعت به عمل میآورد؟
– چه کسی / کسانی در گذشته (در کنش صنفی یا مدنی موردنظر ) در منطقه مشارکت داشته است؟
– چه کسی / کسانی هنوز در جریان کنشگری دیده نشده اما میبایست او را در این امر مشارکت داد؟
در ادامه گام دوم تجزیه و تحلیل ذینفعان – یعنی ارزیابی تأثیر، اهمیت و میزان تأثیر بر هر یک از افراد ذینفع – یک جدول ساده در شکل ۱ نشان داده شده است که میتواند برای اندیشیدن درباره مشارکت انواع متفاوتی از افراد ذینفع مفید باشد. این جدول ذینفعان را – با توجه به تأثیر احتمالی آنها در تصمیمگیری و همچنین تاثیر تصمیمات احتمالی کنش اجتماعی بر آنها – سازماندهی میکند.
این تحلیل را میتوان با استفاده از کاغذ یا کارت روی میز یا دیوار به همراه ماتریس نوشته شده روی جدولهای مختلف در صفحات گوناگون، به شرح زیر انجام داد:
۱- ذنفعان را شناسایی کرده و آنها را روی کارت ها بنویسید (هر کارت یک نفر/ گروه).
۲- کارت ها را سازماندهی کرده و بر سر ترتیب قرار دادن کارتها در ماتریس با هم توافق کنید.
۳- روابط را درون و بین ذینفعان در هر بخش از ماتریس در نظر بگیرید (به عنوان مثال مسئولیت ها، حقوق، سطح تعارضات و چالش ها)
۴- استراتژیهای بالقوه (رویکردها، روشها) را برای مشارکت دادن ذینفعان مختلف در نظر بگیرید. رویکردهای بکار برده شده نشانگر رویکردهای متداول بکاربرده شده (اما قطعاً نه به شکل انحصاری) است.
به هنگام بررسی جایگاه ذینفعان در تحلیل، سوالات زیر ممکن است مفید واقع شوند:
– آیا احتمال دارد آنها در موفقیت یا شکست کنش صنفی – مدنی موردنظر تأثیر بگذارند؟
– رابطه آنها با کنش اجتماعی شما چیست؟
– اکنون آنها در کجای معادله تاثیر / اثرگذاری جای دارند و به نظر شما آنها باید کجای این معادله باشند؟
۳- شناسایی انتخاب بهترین روش برای مشارکت با افراد ذینفع
در نهایت، گام سوم شامل تعیین چگونگی مشارکت ذینفعان متفاوت است. با استفاده از جمعآوری و ارائه اطلاعات، مشاوره، گفتگو و همکاری مشترک، میتوان انواع مختلفی از ذینفعان را در مراحل مختلف کنشهای صنفی و مدنی به روشهای مختلفی مشارکت داد. ترسیم نقشهای با عنوان شبکه تحلیل ذینفعان در این راستا به شما کمک خواهد کرد. توجه داشته باشید که گام سوم در تجزیه و تحلیل ذینفعان، بر مشارکت متمرکز است. تعیین اینکه چه کسی تمایل دارد یا میبایست مشارکت داده شود و چه زمانی و چگونه میتوان به این مشارکت دست یافت، زمینه توسعه همکاری با ذینفعان را برای کنشگران فراهم میکند. هنگامی که دیدگاههای ذینفعان را جویا شدیم، میتوانیم در مورد ادامه همکاری با آنها تصمیم بگیریم.
هر چه از اهمیت فرآیند برنامهریزی و انجام همکاری های موفقیتآمیز بگوییم، باز هم کم است. تلاشهای بیدریغ غالباً از کنترل خارج میشوند، زیرا طرفین در روند همکاری مهارت لازم را ندارند و عدم توجه کافی به برنامهریزی و مدیریت موجب شکست میشود. استفاده از یک رویکرد شفاف و همه جانبه در طول توسعه و اجرای کنش اجتماعی مالکیت و تعهد به همرا میآورد و در بلندمدت اثربخشی لازم را خواهد داشت.
گفت وگو به عنوان مثال بخشهای دولتی، دیگر نهادهای غیر دولتی
شکل ۱: شبکه تحلیل ذینغعان
(توجه داشته باشید که خطوط درون این شبکه مرزبندیهای صریح و قاطعی نیستند و فقط برای راهنمایی آورده شدهاند.)
چه درسهایی میگیریم
مهم است که به عنوان یک کنشگر بدانیم چه کسانی و به چه میزان از موفقیت کنش صنفی یا مدنی که آغازگر آن بودیم، سود میبرند و میتوانند در روند کنشگری اثرات مثبت داشته باشند. در عین حال باید همواره در نظر داشته باشیم که دستیابی به چشم اندازی بزرگ و بلندپروازیهای فزاینده در بسیاری از کنشهای صنفی و مدنی، نیازمند تعهد به گفتگو و همکاری با طیف متنوعی از ذینفعان است. گفت وگویی باز و شفاف برای موفقیت در درازمدت امری حیاتی است. کنشگران صنفی یا مدنی بخشی از درسهای مربوط به همکاری افراد ذینفع را آموختهاند. از جمله اینکه:
– ذینفعان میبایست قبل از هر مشارکتی اهداف هر همکاری مشترک را مشخص کنند. اهداف به ما در شناسایی و تمرکز بر آن دسته از علائقی که باید در فرآیندهای همکاری ارائه شوند و آنهایی که میتوانند کنار گذاشته شوند، کمک میکنند.
– اختصاص دادن زمان کافی برای بررسی نظرات ذینفعان، ارزشها و دیدگاه هایشان امری ضروری است. به گونهای که به بینش درستی از نظر انسانی و سازمانی برسیم.
– کلیه ذینفعان اصلی در صورتی که میخواهند به نتایج موفقیت آمیز دست یابند، باید در طراحی و اجرای سیاستها با یکدیگر مشارکت داشته باشند.
– همیشه تصمیمگیری در مورد اینکه چه کسی ” در داخل” یا ” بیرون” از یک فرآیندِ همکاری قرار خواهد گرفت، به نتایج و پایداری کنش موردنظر بستگی دارد.
– مشارکت ذینفعان نباید انحصاری باشد و یا تحت کنترل یا سلطه یگ گروه خاص واقع شود.
– کلیه افراد ذینفع با تعصبات و سوگیریهای خاص برای گوش دادن و یادگیری از یکدیگر وارد روند کار میشوند.
– همکاری ذینفعان فرایندی است که نیاز به ایجاد فرصت و فضا برای شرکتکنندگان جهت گوش دادن و یادگیری از یکدیگر دارد. لازم است فضایی برای ذینفعان فراهم شود تا آنها قادر باشند چشم اندازها و برنامههای خود را گسترش داده و با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
– پایش و ارزیابی ماهیت همکاری به اندازه سنجش دستاوردهای حاصل از یک کنش صنفی یا مدنی، حائز اهمیت است.