چگونه ایران را به رعایت مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی ایمنی و بهداشت کار ملزم کنیم؟: فجایعی که در «سکوت» تکرار می‌شوند

تارنمای داوطلب: در هفته‌ای که گذشت، مرگ پنج تن از کارگران صنعت نفت و گاز کشور، زنگ خطری جدی برای وضعیت ایمنی محیط‌های کار در ایران به صدا درآورد. آخرین مورد، «صابرآسایش» از کارکنان نفت و گاز گچساران، قربانی نبود تجهیزات ایمن و استانداردهای ابتدایی حفاظت از جان کارگر شد. سه تن دیگر در پالایشگاه آبادان و یک تن در واحد اکتشاف نفت جان خود را از دست دادند. در حالی که از رسانه‌های رسمی صدایی شنیده نمی‌شود، نهادهای مسئول نیز بدون ارائه گزارش شفاف یا راه‌حل عملی، صرفاً به ارسال و انتشار پیام‌های تسلیت بسنده می‌کنند. پالایشگاه ها و صنایع نفت وگاز را می‌توان یکی از حادثه خیز ترین بخش های کارگری در کشور دانست. بر اساس آخرین آماری1 که در مهر ماه ۱۴۰۲ از سوی رییس وقت هیأت مدیره انجمن شرکت‌های حفاری نفت و گاز ایران ارائه شد؛ ظرف ۱۰ سال گذشته ۱۵ برابر ۳۰ سال گذشته در صنعت نفت حادثه رخ داده است. حوادثی که بسیاری از آنها به بهای جان کارگران این صنعت تمام شده است. از قول این مقام مسئول نقل شده بود که هم اکنون ۱۰ پالایشگاه در کشور مشغول به فعالیت هستند که به باور برخی از کارشناسان ۷ مورد از آنها عمر مفید خود را از دست داده‌اند.

بحران مزمن: فرسودگی تجهیزات و مرگ تدریجی کارگران

طبق اعلام رسمی، جایگزینی تجهیزات فرسوده در شرکت ملی نفت به ۳۰ تا ۴۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز دارد2. اما این سرمایه‌گذاری سال‌هاست انجام نشده است. کارگران با «از خودگذشتگی» سعی کرده‌اند خلأ ایمنی را پر کنند، اما اکنون به نقطه‌ای رسیده‌ایم که این جانفشانی‌ها دیگر پاسخگو نیست و به مرگ منتهی می‌شود. این وضعیت نه فقط در صنعت نفت، بلکه در بسیاری از بخش‌های صنعتی کشور، از ساختمان گرفته تا معادن، برقرار است.

آمار نگران‌کننده حوادث کار در ایران

مروری بر داده‌های منتشرشده توسط پزشکی قانونی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که ایران یکی از بالاترین نرخ‌های مرگ‌ومیر ناشی از حوادث شغلی در منطقه را دارد.

براساس گزارش سازمان پزشکی قانونی، در شش‌ماه نخست سال ۱۴۰۳، یک‌هزار و ۷۷ کارگر بر اثر حوادث کار جان خود را از دست داده‌اند؛ این آخرین آمارِ رسمی از حادثه‌ی کار منجر به مرگ کارگران است. بر این اساس، در این بازه زمانی به طور متوسط در هر ماه حدود ۱۸۰ کارگر، هر هفته نزدیک به ۴۵ کارگر و هر روز بین ۶ تا ۷ کارگر جان خود را از دست داده‌اند.

در ایران معمولا آمار حوادث کار از سوی سه نهاد رسمی منتشر می‌شود: وزارت کار، سازمان تأمین اجتماعی و سازمان پزشکی قانونی. البته آماری که از سوی پزشکی قانونی منتشر می‌شود به دلیل در برگرفتنِ تمام کارگران رسمی و غیر رسمی و همچنین اتباع، در مقایسه با دو نهاد دیگر کامل‌تر است. اگرچه به باور بسیاری از فعالان کارگری حتی آماری که از سوی پزشکیِ قانونی نیز منتشر می‌شود، نمی‌تواند حقیقتِ آمار حوادث کار را بازگو کند.

در همین حال، علیرضا رییسی معاون وزارت بهداشت در همایشی تحت عنوان «تحول در ایمنی و بهداشت حرفه‌ای» که در اردیبهشت ماه سال جاری از مرگِ سالانه ۱۰هزار کارگر براثر حوادث ناشی از کار خبر داده است. ارائه آمار حوادث کار از سوی یک مقام وزارت بهداشت موضوعی کم سابقه است و ارائه‌ی چنین آماری با این میزان اختلاف نسبت به آمارِ رسمیِ قبلا اعلام شده، عجیب است.

اگر آنچه معاون وزارت بهداشت اعلام کرده را مبنا قرار دهیم، باید بگوییم که ماهانه بیش از ۸۰۰ کارگر و روزانه حدود ۲۶ تا ۲۷ کارگر جان خود را از دست می‌دهند. اگر این آمار را با آمار رسمیِ سال گذشته مقایسه کنیم و اگر حتی آنچه در شش ماه ابتدایی سال اتفاق افتاده را به کل سال تعمیم دهیم – یعنی مرگ بیش از ۱۲ کارگر در روز – متوجه تفاوتی غیرمنتظره خواهیم شد.

برخی آمارهای دیگر نیز در حوزه حوادث کار قابل توجه‌اند. از جمله این موارد:

ساختمان‌سازی، نفت و گاز، و معادن سه حوزه‌ای هستند که بالاترین آمار حوادث را دارند.
علل عمده این حوادث شامل سقوط از ارتفاع، برق‌گرفتگی، انفجار، آتش‌سوزی و خفگی در فضاهای بسته بوده‌اند.
عدم رعایت استانداردهای ایمنی، کمبود تجهیزات حفاظت فردی، و نبود آموزش کافی از جمله دلایل تکراری هستند که بدون رسیدگی باقی مانده‌اند.
در بسیاری از این موارد، نه تنها کارفرمایان پاسخگو نمی‌شوند، بلکه دولت نیز نقش فعالی در بازرسی، پیگیری قضایی یا بازسازی ساختارهای فرسوده ایفا نمی‌کند.

عقب‌ماندگی در اجرای مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی

ایران از اعضای سازمان بین‌المللی کار (ILO) است اما تنها تعداد محدودی از مقاوله‌نامه‌های این سازمان را تصویب کرده است. در زمینه ایمنی و بهداشت کار نیز گرچه ایران به‌عنوان ۷۶امین عضو ILO، مقاوله‌نامه شماره ۱۵۵ مربوط به ایمنی و بهداشت شغلی را در سال ۱۴۰۱ تصویب کرده و متعهد به اجرای آن شده است اما مقاوله‌نامه بنیادین ۱۸۷ (مربوط به چارچوب ملی ایمنی و بهداشت کار و ارتقای فرهنگ ایمنی) هنوز به تصویب ایران نرسیده‌اند.

حتی مقاوله‌نامه‌هایی که ایران به آنها پیوسته نیز به طور کامل اجرا نمی‌شوند. ساختارهای بازرسی کار ضعیف، کمبود نیرو، نبود استقلال نهادهای نظارتی و دخالت منافع دولتی و شبه‌دولتی مانع از رعایت استانداردهای پذیرفته‌شده بین‌المللی شده است. بر اساس مقاوله‌نامه شماره ۱۵۵ سازمان بین‌المللی کار، هر کارگر حق دارد نسبت به خطرات محیط کار، مواد شیمیایی، فرآیندهای صنعتی و پیامدهای بهداشتی آن‌ها آگاهی کامل داشته باشد. این آگاهی باید در زبانی ساده و قابل فهم و متناسب با نوع شغل در اختیار او قرار گیرد. در غیاب چنین حقی، کارگر در برابر تهدیدهای ناشناخته‌ای قرار می‌گیرد، بی‌آن‌که امکان دفاع از خود را داشته باشد.

چرا دولت اقدامی جدی نمی‌کند؟

پاسخ این پرسش در چند سطح قابل تحلیل است. نخست، سیاست‌زدگی نهادهای تخصصی چون وزارت کار که بیشتر به مسائل اداری و دستوری مشغول است تا نظارت میدانی. دوم، کمبود بودجه و اولویت‌گذاری نادرست که به نظر می‌رسد با وجود بحران‌های زیربنایی، بودجه کشور عمدتاً صرف مسائل امنیتی و نظامی می‌شود و سوم نبود جامعه مدنی قدرتمند و مستقل که امکان فعالیت آزادانه تشکل‌های کارگری در آن ممکن نیست و مانع از شکل‌گیری مطالبه‌گری مؤثر شده است.

چه باید کرد؟ راه‌های فشار برای الزام دولت ایران

الزام جمهوری اسلامی به رعایت مقاوله‌نامه‌های بین‌المللی نیازمند کارزارهایی هدفمند، مستند و همزمان در چند سطح است. کارزارهایی که دیگر صرفا به صدور یک بیانیه و جمع‌آوری امضا محدود نشوند و در سطح عملیاتی منجربه اقداماتی از سوی دولت و کارفرمایان شوند. از جمله:

فشار از پایین: جامعه مدنی و تشکل‌های کارگری مستقل

تشکل‌های کارگری رسمی در ایران اغلب وابسته و ناتوان از مطالبه‌گری هستند. اما کارگران می‌توانند به صورت شبکه‌ای و غیررسمی به مستندسازی حوادث کار، برگزاری کمپین‌های مجازی، انتشار روایت‌های قربانیان و خانواده‌ها، و تهیه گزارش‌های سایه (shadow reports) روی بیاورند. اصطلاح «گزارش‌های سایه» یا Shadow Reports یکی از ابزارهای مهم در فرایند پایش و نظارت بر تعهدات بین‌المللی دولت‌ها در حوزه‌های حقوق بشر، حقوق کار و سایر حوزه‌های مرتبط با تعهدات معاهده‌ای است.

در واقع «گزارش سایه» گزارشی است که توسط نهادهای غیردولتی (NGOs)، تشکل‌های مدنی، سندیکاها یا حتی افراد متخصص مستقل نوشته می‌شود تا تصویری واقعی و دقیق‌تر از وضعیت اجرای یک معاهده بین‌المللی توسط دولت‌ها ارائه دهد — برخلاف آنچه در گزارش رسمی و دولتی آمده است.

این گزارش‌ها معمولاً در پاسخ به گزارش‌هایی که دولت‌ها طبق الزامات سازمان‌های بین‌المللی مثلاً ILO، سازمان ملل متحد یا سازمان‌های بین‌المللی معتبر دیگر ارائه می‌کنند، منتشر می‌شوند.

هدف گزارش سایه:

– افشاگری درباره کاستی‌ها، سانسورها یا تحریف‌های دولت‌ها
– ارائه مستندات مستقل و مبتنی بر میدانی
– ایجاد فشار بین‌المللی برای اعمال اصلاحات واقعی

مثلاً در روند بررسی گزارش ادواری ایران در زمینه حقوق بشر یا حقوق اقتصادی-اجتماعی، بارها NGOها یا گروههای ایرانی خارج از کشور، گزارش سایه ارائه داده‌اند که به شدت در تصمیم‌گیری و صدور توصیه‌نامه‌های سازمان ملل مؤثر بوده است.

نمونه کاربرد در حوزه کار و ILO

در زمینه حقوق کار و به‌ویژه مقاوله‌نامه‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، کنفدراسیون‌های اتحادیه‌ای جهانی مثل کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری (ITUC) یا آموزش بین‌الملل (Education International) به طور پراکنده گزارش‌های «سایه» برای کشورهایی از جمله ایران تهیه می‌کنند. این گزارش‌ها معمولاً حاوی مواردی چون؛ ارائه مستنداتی از نقض حقوق ایمنی و بهداشت کارگران، نبود بازرسی مستقل از محیط‌های کار و عدم تعهد دولت به مقاوله‌نامه‌ها هستند.

مثلاً در یکی از گزارش‌های سالانه ITUC درباره حقوق اتحادیه‌ای3، مواردی مانند سرکوب تشکل‌های مستقل کارگری، ناایمن بودن محیط‌های کار، نبود قانون ایمنی جامع و فقدان برنامه ملی ایمنی شغلی به‌تفصیل بررسی شده است. این گزارش‌ها پایه‌ای برای رتبه‌بندی کشورها در نظام ILO قرار گرفته‌اند.

چگونه می‌توان گزارش سایه تهیه کرد؟

برای گروه‌ها و فعالان کارگری، تهیه گزارش سایه به معنای، مستندسازی حوادث کار یعنی ارائه گزارش میدانی درباره علل، تعداد، محل و پیامدهای حوادث، مصاحبه با خانواده‌های قربانیان، کارگران، یا کارشناسان ایمنی، تحلیل نقض تعهدات بین‌المللی ایران نسبت به مقاوله‌نامه‌هایی که تصویب کرده یا موظف به رعایت آنهاست (حتی اگر تصویب نکرده، چون برخی مقاوله‌نامه‌ها «بنیادین» محسوب می‌شوند و رعایت‌شان الزامی است) و ارائه این گزارش‌ها به سازمان‌هایی مانند ILO، سازمان ملل، اتحادیه‌های جهانی، نهادهای اروپایی و رسانه‌های بین‌المللی است.

اما در یک نظام اقتدارگرا مثل ایران، که تماس با نهادهای بین‌المللی می‌تواند با واکنش‌های سرکوب‌گرانه از سوی حکومت یا اتهامات امنیتی مواجه شود، مسیرهای سنتی مطالبه‌گری بین‌المللی بسیار پرخطر می‌شوند. اما با وجود این خطرات، راه‌هایی وجود دارد که بتوان با کاهش ریسک فردی، فشار بین‌المللی برای رعایت حقوق کارگران و ایمنی محیط کار ایجاد کرد. به عنوان مثال؛

-تولید و انتشار اطلاعات از داخل، توسط شبکه‌های امن و گمنام
کارگران، روزنامه‌نگاران شهروندی، یا اعضای خانواده قربانیان می‌توانند بدون افشای هویت، اطلاعات، اسناد، عکس‌ها یا روایت‌ها را جمع‌آوری و از طریق کانال‌های امن در اختیار فعالان خارج از کشور قرار دهند.

همین داده‌ها می‌تواند پایه گزارش‌های سایه، کمپین‌های جهانی یا فشار بر نهادهایی مثل ILO یا سازمان‌های حقوق بشری باشد، بدون اینکه شخص در معرض اتهام مستقیم ارتباط با نهادهای خارجی قرار گیرد.

-ایجاد شبکه‌هایی برای مستندسازی بدون برچسب رسمی
گروهی کوچک از کارگران بازنشسته یا فعالان صنفی می‌توانند در سطح محلی به‌صورت غیررسمی به جمع‌آوری مستندات ایمنی، شهادت کارگران، تصاویر تجهیزات فرسوده و موارد حادثه بپردازند. این کار به‌عنوان “فعالیت صنفی داخلی” معرفی می‌شود، نه تماس خارجی. سپس این داده‌ها می‌تواند در داخل و حتی در صورت وجود محدودیت از طریق واسطه‌های امن در خارج از کشور منتشر شود.

– استفاده از بسترهای دیجیتال امن و رمزنگاری‌شده
در شرایطی که تماس با خارج کشور یا انتقال اطلاعات ممکن است تبعات امنیتی داشته باشد، لازم است راه‌های ارتباطی و ارسال اطلاعات به‌گونه‌ای طراحی شود که قابل ردگیری مستقیم نباشد.

برای این کار باید از روش‌هایی استفاده کرد که محتوای پیام‌ها و فایل‌ها به‌گونه‌ای رمزگذاری شده باشند که حتی در صورت شنود، محتوای آن‌ها قابل فهم نباشد. تبادل اطلاعات از طریق مسیرهایی انجام شود که هویت واقعی فرستنده یا محل ارسال، به آسانی شناسایی نشود. در چنین شرایطی، هنگام استفاده از اینترنت، لازم است نشانه‌های فنی که موقعیت جغرافیایی، نوع دستگاه یا حساب‌های شخصی را فاش می‌کنند، حذف یا پنهان شوند. برای فرستادن فایل‌ها یا پیام‌ها، بهتر است از روش‌هایی بهره گرفت که ردی از مسیر ارتباطی و فرستنده در سیستم باقی نگذارد. مکالمات، نوشتارها یا عکس‌هایی که حاوی اطلاعات حساس هستند، پس از انتقال پاک‌سازی شده و از دسترس خارج شوند. در کنار این موارد، آشنایی با اصول پایه امنیت دیجیتال، مدیریت رمزها، اجتناب از ذخیره‌سازی ناامن اطلاعات، و حفظ رازداری در گفت‌وگو با افراد غیرمطمئن، بسیار حیاتی است.

– همکاری با خانواده‌های قربانیان
گاهی خانواده‌ها که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند، حاضرند روایت مرگ عزیزان‌شان را عمومی کنند. اگر این روایت‌ها به‌صورت صوتی یا تصویری ثبت شود (حتی بدون ذکر نام و جزئیات مکانی)، می‌تواند به ابزار مهمی در اسناد بین‌المللی تبدیل شود.

– توسعه کارزارهای همبستگی از بیرون کشور
حتی اگر ارتباط مستقیم ممکن نباشد، می‌توان در بیرون از کشور کمپین‌هایی راه‌اندازی کرد با شعارهایی مثل: «حفاظت از جان کارگر، مطالبه جهانی است»و طرح این مطالبه مهم که «چرا ایران مقاوله‌نامه‌های مرتبط با ایمنی و بهداشت کار را تصویب و اجرا نمی‌کند» در این کارزارها می‌توان از تصاویر نمادین، روایت‌های خانواده‌ها یا داده‌های پزشکی قانونی استفاده کرد.

این کار شاید کند و پرزحمت باشد، اما با فشار بین‌المللی بر پایه اسناد داخلی و روایت‌های انسانی، و حمایت شبکه‌های همبستگی خارج از کشور، دولت را می‌توان وادار به پاسخگویی و اصلاح کرد.

– الزام دولت به پیوستن به مقاوله‌نامه‌های کلیدی ILO
استفاده از ظرفیت ارتباطی با سیاست‌گذاران و لابی‌های قانونگذاری و ایجاد کمپین‌های جمع‌آوری امضا برای الزام دولت به پیوستن به مقاوله‌نامه‌های کلیدی ILO نیز می‌تواند توجه بین‌المللی را جلب کند

– فشار بین‌المللی: استفاده از سازوکارهای ILO و سازمان‌های حقوق بشری
سازمان‌های غیردولتی و کارگری می‌توانند از طریق مکانیسم‌های شکایت به ILO، شکایاتی مستند درباره نقض استانداردهای ایمنی در ایران ثبت کنند. جلب حمایت اتحادیه‌های کارگری منطقه‌ای و جهانی، مانند کنفدراسیون بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری (ITUC)، نیز می‌تواند در افزایش فشار نقش مؤثری ایفا کند.

از سوگواری تا تغییر

صابر آسایش تنها یک نام در میان صدها کارگری است که هر ساله جانشان را در راه چرخاندن چرخ‌های صنایع کشور از دست می‌دهند. اما هر مرگ می‌تواند آغازی باشد. اگر خانواده‌های قربانیان، همکاران، تشکل‌های مستقل و نهادهای بین‌المللی دست در دست هم دهند، می‌توان امید داشت که دولت ایران مجبور به پاسخگویی شود.

آغاز تغییر با مستندسازی، روایتگری و فشار هدفمند ممکن است. آینده‌ای بدون حادثه در محیط‌های کار، به قیمت جان کارگران به دست نمی‌آید، بلکه به اراده‌ای جمعی برای رعایت حقوق بنیادین بشر نیاز دارد.

1 https://www.tahlilbazaar.com/news/246908/%DA%A9%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%85%D9%86%DB%8C-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D8%AF%D8%AB-%D8%B5%D9%86%D8%B9%D8%AA-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%DB%B1%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84-%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87-%DB%B1%DB%B5-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B1-%DB%B3%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84
2 https://www.tahlilbazaar.com/news/334035/%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%B8%D8%B1%D9%81%DB%8C%D8%AA-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D9%86%D9%81%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%DB%B5-%DB%B3-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D9%88%D9%86-%D8%A8%D8%B4%DA%A9%D9%87-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%DB%B3%DB%B0-%D8%A7%D9%84%DB%8C-%DB%B4%DB%B0-%D9%85%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AF
3 https://davtalab.org/2022/1988/

اینجا را هم نگاه کنید

بیش از ۷۰ کشته و ۱۴۰ مصدوم در حوادث کار

بهار ۱۴۰۴ چگونه گذشت: بیش از ۷۰ کشته و ۱۴۰ مصدوم در حوادث کار

تارنمای داوطلب: بررسی حوادث متعدد شغلی در ایران، به‌ویژه آنچه در مستندات جمع‌آوری شده از …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.