تارنمای داوطلب: پس از فراخوان کانون انجمنهای صنفی کارگران پارس جنوبی، صبح سهشنبه، ششم آذر ماه ۱۴۰۳ صدها تن از کارگران پیمانکاری پالایشگاههای این مجتمع در مقابل ستاد مرکزی آن حاضر شدند و تجمعی اعتراضی برپا کردند. بازنگری و اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و نظام پرداخت عادلانه و همتراز با نیروهای رسمی، پیمانی و قراردادی، ساماندهی تردد و ایجاد امنیت شغلی برای رانندگان خودروهای استیجاری، اجرای بدون تبعیض طرح اقماری دو هفته کار و دو هفته استراحت و عمل به توافقات قبلی با مجتمع گاز پارس جنوبی از جمله مطالبات این کارگران است.
کانون انجمنهای صنفی پارس جنوبی که از اتحاد ۱۲ انجمن صنفی مستقر در پالایشگاههای این منطقه تشکیل شده، اخیرا در اطلاعیهای که حکایت از «تغییر شکل اعتراضات» داشت، اعلام کرده بود که طی ۱۶ هفته متوالی تجمع در مقابل ورودی و محدوده پالایشگاهها پاسخ درستی از مسئولین دریافت نکرده است. به همین دلیل با برگزاری تجمع هماهنگ با حضور کارگران همه پالایشگاههای پارس جنوبی در روز سهشنبه ۶ آذر، شیوه اعتراضات را تغییر میدهد و با خروج از فضای پالایشگاهها و تجمع در مقابل ستاد مجتمع گاز با همراهی خانوادهها، مطالبات کارگران را به گوش مسئولان خواهد رساند. این کانون، تجمع روز سهشنبه را منحصر به کارگران نوبتکار شیفت شب کرده بود و از کارگران نوبتکار شیفت روز خواسته بود که محل کار را ترک نکنند.
اعتراضات کارگران پارس جنوبی؛
از تجمعات پراکنده در پالایشگاهها تا اجتماع چند هزار نفری!
اعتراضات دنبالهدار کارگران ارکان ثالث و پیمانکاری پالایشگاههای نفت وگاز پارس جنوبی در ماههای اخیر به صورت متوالی دنبال شده است. کارگرانی که با هماهنگی و سازماندهی کانون انجمنهای صنفی کارگران پالایشگاههای نفت وگاز پارس جنوبی که یک تشکل دولت ساخته است، یک یا دو روز در هفته _عمدتا سهشنبهها_ تجمعات اعتراضی برگزار میکنند. تجمعات آنها، گاهی با توقف کار در برخی نوبتهای کاری نیز همراه بوده است. تجمعاتی که در قالب دستههای چند ده نفره از کارگران پالایشگاههای مختلف و به صورت مجزا در محوطه هر پالایشگاه برگزار میشد، اما به نظر میرسید فاقد اثرگذاری لازم برای تغییر شرایط به نفع کارگران است.
تجمع روز سهشنبه ششم آذر ماه اما تا حدودی توانست گستردگی اعتراضات کارگران این منطقه را به تصویر بکشد. برخی گزارشهای غیررسمی، تعداد کارگران حاضر در این تجمع را حدود ۳ هزار نفر برآورد کردهاند که با احتساب آمارهای در دسترس از اشتغال حدود ۱۴ هزار نفر1 در مجتمع گازی پارس جنوبی، میتوان گفت که حدود یک پنجم (۲۱ درصد) از کل جمعیت کارگران پارس جنوبی در این تجمع حضور داشتند که اگر این آمار را مبنای تحلیل قرار دهیم، به لحاظ کمّی قابل توجه است.
نقاط قوت اعتراضات
علاوه بر افزایش کمّی کارگران در این تجمع، حضور همسران و فرزندان برخی از آنها در این تجمع از دیگر نقاط قوت آن بود که با توجه به نمونههای مشابه در صنعت نفت وگاز و حوزههای دیگر، به یکی از تاکتیکهای تاثیرگذار در برجسته کردن مطالبات کارگری تبدیل شده است. سخنرانیهای ایراد شده توسط اعضای کانون انجمنهای صنفی پارس جنوبی، شعارهای سرداده شده و پلاکاردهایی که توسط فرزندان کارگران حمل میشد نیز توانست رویه معمول تجمعات اعتراضی قبلی را تغییر دهد و حال و هوایی دیگر به فضای مطالبهگری ببخشد.
در واقع نهاد کارگری پارس جنوبی توانست با برگزاری هماهنگ اعتراضات روز سهشنبه، یک گام به پیش بردارد و ضمن به تصویرکشیدن اتحاد کارگران چندین پالایشگاه در پیگیری مطالبات، نمایشی از بسیج و سازماندهی اعتراضات کارگری را ترتیب دهد که در صورت تداوم و تقویت مولفههای سازماندهی میتواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد.
تاکید این نهاد کارگری بر صنفی و غیرسیاسی بودن تجمعات را هم میتوان به عنوان یکی از دلایل پیوستن تعداد بیشتری از کارگران به تجمعات اخیر پارس جنوبی مطرح کرد. همه این موارد در حالیست که اخیرا خبر برکناری نماینده کارگری عضو شورایعالی کار که از اعضای هیات مدیره کانون انجمنهای صنفی کارگران پارس جنوبی است هم منتشر شده است. علیرضا میرغفاری که به نمایندگی از کانون انجمنهای صنفی کارگران در مذاکرات تعیین دستمزد سال گذشته به عنوان یک عضو علیالبدل و بدون حق رای شرکت کرده بود با تصمیم هیات مدیره این نهاد از سمت نمایندگی کارگران در شورای عالی کار برکنار شد. در اسفند ماه سال گذشته و در موعد تعیین مزد او با همراهی تعداد از کارگران پارس جنوبی و برخی چهرههای رسانهای، کارزار حداقل دستمزد ۱۵ میلیون تومانی را سازماندهی کرده بود که با وجود همراهی بیش از ۱۰۰ هزار نفری به نتیجه مطلوب نرسید. در نهایت نیز در نتیجه مقاومتهایی از این قبیل، مصوبه مزد ۱۴۰۳ توسط نمایندگان کارگری عضو شورای عالی کار امضا نشد و دولت با نقض اصول سهجانبهگرایی حداقل دستمزد ۱۴۰۳ را تصویب و ابلاغ کرد. نکته قابل توجه این است که در واکنش به خبر برکناری این نماینده کارگری از شورایعالی کار، بیش از ۴ هزار امضا در وبسایت کارزار و ذیل کارزاری با عنوان «صدای کارگران را خاموش نکنید» که مخاطبش را احمد میدری وزیر کار و رئیس شورایعالی کار قرار داده، به ثبت رسیده که نشان میدهد این نماینده کارگری از طرف طیفی از گروههای کارگری حمایت میشود.
نقاط ضعف اعتراضات
با رصد کنشهای اخیر کارگری در مجتمع گاز پارس جنوبی و بررسی سابقه اعتراضات کارگران رسمی، پروژهای و پیمانی در این منطقه درمییابیم که سازماندهی اعتراضات کارگری از حدود سه سال پیش و پس از گسترش اعتراضات کارگران سایر بخشهای نفت، گاز و پتروشیمی، وارد فاز تازهای شده است.
فعالان و تحلیلگران حوزه کارگری معتقدند که در سالهای گذشته هزینه اعتراضات کارگری در این منطقه که درگیر سازوکارهای امنیتی به شدت پیچیده است برای حاکمیت بالا رفته و دستگاههای نظارتی مجبور بودند تا برای کنترل اعتراضات غیرسازمانیافته علاوه بر سرکوب و بازداشت گسترده کارگران معترض، چارهای دیگر بیاندیشند.
حمایت از تشکیل انجمنهای صنفی کارگری در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی به عنوان یکی از نقاط مستعد گسترش اعتراضات، یکی از این راهکارها بود. گرچه این تشکل به دلیل سازوکار مداخلهپذیر خود یک تشکل غیرمستقل و شبهحاکمیتی است اما موقعیت استراتژیک مناطق نفت و گاز و نگرانی از افزایش احتمال شورشهای کارگری در این منطقه به اندازهای در نزد دستگاههای نظارتی و امنیتی بالاست که حتی از شکلگیری نهادهای کارگری که قانون پیش از اینها مجوز فعالیت به آنها داده است و به نوعی در اختیار دستگاههای حاکمیتی هستند هم به سختی ممکن است. با این حال، گویا از مرحلهای به بعد موضوع تشکیل انجمنهای صنفی کارگری در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی به دلایل امنیتی و با هدف نظارت و کنترل بیشتر بر تحرکات کارگران توجیهپذیر شد و حاکمیت نیز دست کم از تشکیل این انجمنها ممانعت نکرد.
مروری بر اطلاعات جمعآوری شده از روند فعالیت این انجمنها و کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران پارس جنوبی به عنوان یک نهاد فرادستی نشان میدهد که اعتراضات کارگری در سه سال گذشته توسط این نهادها سازماندهی و حمایت شده و برخی نمایندگان کارگری در نتیجه فعالیتهای خود با مشکلاتی از جمله اخراج از کار و یا تهدیدهای شغلی و امنیتی مواجه شدهاند. این در حالیست که با وجود سازماندهی شدن اعتراضات و پیگیری مطالبات از طرق مختلف از تجمع تا نامهنگاری، هنوز اطلاع دقیقی از دستاوردهای فعالیت انجمنهای کارگری در این منطفه در دست نیست و گزارشهای موجود حاکی از آن است که روند پاسخگویی به بسیاری از مطالبات مطرح شده در جریان تجمعات مطلوب نیست و پیشرفت قابل توجهی در این زمینه رخ نداده است.
«داوطلب» پیش از این و در جریان بررسی روند اعتراضات کارگران پارس جنوبی در مطلبی با عنوان « چه زمانی، وقت اعمال فشار است» به این موضوع پرداخت بود که بین تشکلهای کارگری وابسته و مستقل، تفاوتهای در این زمینه وجود دارد که منجر به تمایز و شناسایی آنها از یکدیگر میشود.
طبق این تعریف، سازمانها یا تشکلهای وابسته مانند شوراها یا انجمنهای صنفی کارگری معمولاً تحت چارچوبهای قانونی یا نهادی گستردهتر فعالیت میکنند و توانایی این گروهها برای اعمال فشار، اغلب با نظارت و کنترل حکومت بر ساختار تشکیلاتی آنها کاهش مییابد.
همچنین از آنجایی که این تشکلها در چارچوب بزرگتری فعالیت میکنند، در صورتی که سیاستگذاریهای ملی یا حکومتی به دنبال پیشرفت تدریجیتر یا سازش کارفرمایان یا دولتها باشد، ممکن است مجبور به کاهش سرعت یا انحراف اقدامات از مسیر اصلی شود.
این در حالیست که در یک تشکل مستقل، مردمی یا غیروابسته به ساختارهای حکومتی، آزادی بیشتری در تعیین استراتژی ها و زمانبندی وجود دارد. تشکلهای مستقل میتوانند سریعتر به تغییرات سیاسی یا اجتماعی واکنش نشان دهند و در صورت لزوم میتوانند تاکتیکهای رادیکال یا غیرمتعارفتری را انتخاب کنند. با این حال، آنها اغلب فاقد منابع یا قدرت نهادی تشکلهای های بزرگتر هستند.
از جمله مزیتهای فعالیت تشکلهای مستقل کارگری این است که میتوانند از فرصتهای ناگهانی مانند خشم عمومی، تغییرات سیاسی یا شرایط اقتصادی در حال ظهور برای اعمال فشار سریع استفاده کنند. انعطاف پذیری بیشتر به آنها اجازه میدهد تا بدون نیاز به تأییدیه های ناظران خارج از مجموعه، اقدامات خود را تشدید کنند.
تشدید و فشار باید به دقت زمان بندی شود و تشکل ها یا سازمان ها باید از زمان اعمال فشار یا زمان عقبنشینی برای جلوگیری از بروز عواقب منفی آگاه باشند. افزایش زود هنگام فشار بدون آمادگی کافی میتواند منجر به شکست شود، در حالی که انتظار طولانی ممکن است منجر به از دست رفتن فرصت شود.
برای اعمال فشار مؤثر، تشکلها و سازمانهای کارگری باید به شدت از شرایط پیرامون خواستههای خود آگاه باشند. تاکتیک های فشار موفق چه در یک چارچوب وابسته عمل کنند و چه به عنوان یک گروه مستقل، به وحدت، زمانبندی و شرایط بیرونی بستگی دارد. شناخت لحظات حساس – مانند ضرب الاجل های قانونی، منافع عمومی و عوامل اقتصادی – تشکلها را قادر میسازد تا زمانی که به موفقیت برسند، به مطالبهگری خود ادامه دهند. این مهم، زمانی امکانپذیر است که دو اصل مهم رعایت شود؛
۱. تشکلها و اجتماعات کارگری در یک فرآیند دموکراتیک شکل گرفته و اداره شوند.
۲. از قائم به فرد بودن و چهرهسازی عبور کنند و همه اعضا از کنشگرانی بالقوه به کنشگرانی بالفعل بدل شوند.
در این صورت میتوان به نتایج و دستاوردهای هر حرکت مطالبهگرانهای با رهبری تشکلها و انجمنهای کارگری امیدوار بود و اطمینان حاصل کرد که هر حرکت اعتراضی مطالبهگرانهای، تمرینی برای تحقق دموکراسی و ارتقا فرهنگ کار مشارکتی است.
1 https://www.spgc.ir/fa/newsagency/3232/%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B2%D8%B1%DA%AF-%D9%85%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%B9-%DA%AF%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D9%87%D9%88%D9%86-%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%AA