تارنمای داوطلب: مروری بر اخبار منتشر شده از اعتراضات کارگری شش ماه گذشته در ایران نشان دهنده آن است که بازنشستگان با برگزاری دست کم ۳۳۰ تجمع بیشترین تعداد تجمعات اعتراضی مزدبگیران را در کشور سامان دادهاند. بررسیهای «داوطلب» از مجموع خبرهای ثبت شده در رسانههای رسمی چون خبرگزاری کار ایران(ایلنا) و گزارشهایی که از طریق شبکهها و کانالهای مجازی به اشتراک گذاشته شده_که البته دارای محدودیتهایی است_ بیانگر آن است که چند گروه از بازنشستگان شامل بازنشستگان کشوری، بازنشستگان فرهنگی، بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان مخابرات، بازنشستگان معدن و فولاد از جمله معترضان مستمریبگیری هستند که حقوق از دست رفته خود را با تجمع در مقابل نهادهای حکومتی مطالبه میکنند.
وضعیت بد معیشتی، مستمری پایین و عدم اجرای همسانسازی حقوق بازنشستگان همتراز شاغلان برای بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری، عدم تخصیص مزایای رتبهبندی برای معلمان بازنشسته ۱۴۰۰ به بعد، عدم اجرای آیین نامه ۸۹ مخابرات مبنی بر پرداخت بدون تنازل حقوق بازنشستگان مخابرات پس از واگذاری به بخش خصوصی ، افزایش سهم بیمه تکمیلی از ۲۰ به ۵۰ درصدِ و عدم پرداختِ رفاهیات و سهم خواروبار برای بازنشستگان مخابرات، عدم اجرای همسانسازی حقوق و مشکلات بیمههای درمانی برای بازنشستگان صنایع فولاد از جمله دلایل این اعتراضات است.
بررسیهای «داوطلب» نشان میدهد که این اعتراضات با میزان مشارکت، پراکندگی و در عین حال دستاوردهای متفاوت و نامتوازنی در حال برگزاری است. به این معنا که پراکندگی تجمعات در میان «بازنشستگان مخابرات» که تجمعات آنها به صورت هفتگی و متناوب در بیش از ده شهر کشور)تهران، کرمان، بندرعباس، شیراز، اصفهان، همدان، تبریز، رشت، اهواز، سنندج، زنجان، ساری و …) برگزار میشود، بیش از پراکندگی تجمعات «بازنشستگان تامین اجتماعی» یا «بازنشستگان کشوری» است که تجمعات آنها به طور خاص در سه یا چهار شهر کشور (شوش، اهواز، کرمانشاه، رشت) برگزار میشود. همچنین اگر میزان مشارکت را مبنا قرار دهیم، باید «معلمان بازنشسته» و «بازنشستگان فولاد» را رکورددار بیشترین میزان مشارکت بدانیم. این دو گروه همچنین توانستهاند اعتراضات میدانی خود را از سطح نهادهای میانی حاکمیتی همچون ادارات و صندوقهای بیمهای خارج کنند و با برگزاری تجمعاتی در مقابل نهادهای تصمیمساز همچون «سازمان برنامه و بودجه» و «نهاد ریاست جمهوری» به طور مستقیم سازوکار تصمیمگیری و تصمیمسازی در سطح کلان هدف قرار دهند.
در زمینه دستاوردها نیز میتوان گفت که کنشهای میدانی بازنشستگان دارای نقاط قوت و ضعف مشترکی است که بر نتایج نهایی تاثیر میگذارد.
از جمله دستاوردهای مشترک اعتراضات گروههای مختلف بازنشستگان، تشویق و ترغیب به فعالیت جمعی است. در غیاب تشکلهای مستقلی که حقوق بازنشستگان را به دور از منافع شخصی و ایدئولوژیک مطالبه کنند و سیاستهای نادرست را به چالش بکشند، فعالان صنفی بازنشسته با تشکیل گروههایی در فضای مجازی خبرها، گزارشها و حتی فراخوانهای مربوط به اعتراضات جمعی را به اشتراک میگذارند. گروهی از این افراد با ایجاد شبکههای دوستی در دستههای چند ده نفره تا چند صد نفرهای از بازنشستگان، همه هفته در مقابل ادارات و سازمانها تجمع میکنند و با به دست گرفتن پلاکاردها و سردادن شعارهایی حقوق خود را مطالبه میکنند.
این اعتراضات که گاهی به صورت هماهنگ و مشترک برگزار میشود، قابلیت تبدیل شدن به یک اعتراض معیشتی گسترده را دارد. نمونه آن تجمعات مشترک بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان کشوری و صنایع فولاد است که هر از گاهی به صورت تصادفی و یا هماهنگ شده در مقابل نهادهای حکومتی برگزار میشود.
با وجود این نقاط قوت، گروههای مختلف بازنشستگان همچنان به دلیل فقدان سازماندهی و نبود رهبری توانمند در مذاکره و چانهزنی جمعی با نقاط ضعف مشترکی نیز مواجهاند که بر دستاوردهای نهایی تاثیر سوء میگذارد.
فقدان وجود نهادهای صنفی و نمایندگانی که ضمن برخورداری از استقلال رای، دارای قدرت چانهزنی باشند باعث شده تا مطالبات آنها یا پرداخت نشود و یا با تاخیر، قطرهچکانی و به صورت نامناسب پرداخت شود. این در حالیست که در جریان همین تلاشها بارها با کنشگران صنفی بازنشستگان برخوردهای قهری و سرکوبگرانه صورت گرفته است.
عدم رسیدگی و یا تأخیر در پاسخگویی به مطالبات بازنشستگان به دلیل فقدان تشکل صنفی و نمایندگی مؤثر یک نگرانی عمده است. برای حصول اطمینان از اینکه اعتراضات گسترده و پراکنده منجر به نتایج معناداری میشود، میتوان چند استراتژی را حتی در غیاب سازمان های رسمی مانند تشکلهای صنفی پیادهسازی کرد. از جمله این موارد:
– ایجاد شبکه های غیررسمی همبستگی: اگرچه تشکلهای صنفی ممکن است به صورت رسمی وجود نداشته باشند، بازنشستگان میتوانند شبکه های غیررسمی تشکیل دهند که به عنوان یک سیستم حمایتی عمل میکنند. این گروه ها میتوانند از طریق تقویت گفتگوهای جمعی مطالبات خود را مطرح کنند، اعتراضات را هماهنگ کنند و به طور جمعی از حقوق خود دفاع کنند.
– استفاده از همه ظرفیتهای دیجیتال برای هماهنگی اعتراضات: رسانه های اجتماعی و ابزارهای ارتباطی رمزگذاری شده میتوانند در متحد کردن اعتراضات و سازماندهی آنها به شیوهای منسجم تر، قدرتمند باشند. پلتفرمهای دیجیتال امکان رهبری غیرمتمرکز را فراهم میکنند و معترضان را قادر میسازند بدون تکیه بر ساختارهای رسمی بسیج شوند و از میان خود نمایندگانی پرقدرت و توانمند برای چانهزنی و مذاکره با مقامات انتخاب کنند.
– همکاری با گروه های موجود جامعه مدنی: سازمان های جامعه مدنی دیگری در ایران مانند انجمن های حرفهای یا گروه های محیطی و فرهنگی وجود دارند که ممکن است با آرمان بازنشستگان همدل باشند. همکاری با این گروه ها میتواند به تشدید اعتراضات و جلب توجه بیشتر به مطالبات آنها کمک کند.
– جلب حمایت سازمان های بین المللی : بازنشستگان و حامیان آنها میتوانند به سازمان های بینالمللی که بر حقوق بشر و حقوق کارگران نظارت میکنند، اطلاعرسانی کنند. جلب توجه بینالمللی به وضعیت اسفناک آنها ممکن است فشار بر دولت ایران را برای رسیدگی به شکایات آنها افزایش دهد.
– ارائه منشور واضحی از خواستهها: برای موفقیت اعتراضات، ارائه مجموعهای واضح از خواستهها بسیار مهم است. اینها باید به گونهای بیان شود که هم برای عموم و هم برای مقامات قابل دستیابی و قابل درک باشد.
– نافرمانی مدنی به جای اقدامات خشونتآمیز: اقدامات غیرخشونت آمیز، مانند تحصن، تحریم، یا اعتصاب غذا، میتواند در جلب توجه افکار عمومی مؤثر باشد. استفاده استراتژیک از نافرمانی مدنی در طول تاریخ ثابت کرده است که ابزار قدرتمندی برای گروههای مختلف حتی گروههای غیرسازمانیافته است.
– به دنبال راهکارهای قانونی باشید: اگرچه حکومت، سد راه فعالیت نهادهای مستقل کارگری و صنفی شده، اما هنوز راههای قانونی وجود دارد که از طریق آن بازنشستگان میتوانند مدیریت دولت در مورد حقوق بازنشستگی خود را به چالش بکشند. این ممکن است شامل نوشتن دادخواست و ارائه شکایت به دادگاهها یا همکاری با سیاستگذاران نسبتا همدل باشد.
این استراتژیها میتوانند به ایجاد حرکت برای جنبشهای بازنشستگان کمک کنند و تضمین کنند که خواستههای آنها در نهایت به رسمیت شناخته شده و بهرغم عدم وجود تشکلهای رسمی کارگری مورد توجه قرار میگیرد.