تارنمای داوطلب: چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هشتم تیر ماه در ایران برگزار میشود. انتخاباتی که در پی کشته شدن ابراهیم رئیسی و همراهانش در یک سانحه هوایی و حدود یک سال زودتر برگزار میشود. شش کاندیدای تایید شده از سوی شورای نگهبان اکنون در فاصله کمتر از دو هفته مانده به انتخابات در حال تشریح و تبلیغ برنامههای خود هستند و معمولا در چنین شرایطی ستادهای تبلیغاتی آنها برنامههایی را برای لیست کردن مطالبات گروههای مختلف اجتماعی و جانماندن از افشاگریها در جریان مناظرههای انتخاباتی در دستور کار قرار میدهند.
فارغ از اینکه جامعه ایران در شرایط کنونی چه دیدگاهی پیرامون شرایط کلی حاکم بر انتخابات ریاست جمهوری و میزان مشروعیت آن دارد و چقدر این امکان و تمایل را دارد تا از «حق رای» به عنوان یکی از ابزارهای کنشگری مدنی استفاده کند، موضعگیری و مطرح شدن مطالبات گروههای مختلف اجتماعی با هر دیدگاه و سازوکاری یک فرصت مهم برای آنها در بزنگاههای سیاسی است.
طرح مطالبات کارگران در طول انتخابات ریاست جمهوری این مزیت را دارد که مسائل کارگری به طور برجسته در دستور کار سیاستگذاران مورد توجه قرار گیرد. این دوره فرصتی منحصر به فرد برای کارگران و بازنشستگان فراهم میکند تا مطالبات خود را به شکل برجستهای در معرض دید افکار عمومی قرار دهند و از خواست خود برای شرایط کاری بهتر، دستمزدهای اندک و عدم اجرای قوانین و مقررات حمایتی سخن بگویند. کارگران با ارائه خواستههای روشن میتوانند بر برنامهها و سیاستهای نامزدها و افکار عمومی تأثیر بگذارند و تلاش کنند که مطالبات انها را دولت آینده در زمینه حقوق کار و عدالت اجتماعی در اولویت قرار دهند.
علاوه بر این، مشارکت به این شکل فارغ از حضور یا عدم حضور در فرآیند «رای دهی»، صدای جمعی کارگران را در عرصه عمومی و پیشبرد گفتگوهای دموکراتیک تقویت میکند، حس همبستگی و مشارکت مدنی سازنده را در بین کارگران ارتقا میبخشد و آنها را تشویق میکند تا در دفاع از حقوق مدنی و صنفی خود فعالتر باشند. این مشارکت نه تنها به تضمین تعهدات فوری از سوی نامزدها کمک میکند، بلکه پایهای برای گفتوگوی مستمر و توسعه سیاستگذاری به وجود میآورد که میتواند در بلندمدت برای کارگران مفید باشد. اما مطالبه گری کارگران از نامزدهای ریاست جمهوری چگونه باید در عرصه عمومی مطرح شود. آنهم در شرایطی که کنشهای کارگری در ایران غیرسازمانیافته، عمدتا تودهای خودجوش و یا کنترل شده از سوی حکومت است.
تنظیم مواضع و خواستههای گروههای کارگری از نامزدهای ریاست جمهوری به چارچوب روشن، شفاف و متوازن نیاز دارد تا اطمینان حاصل شود که منافع کارگران و عموم مردم در نظر گرفته میشود. صدور بیانیه، منشور، قطعنامه و یا راهاندازی کارزارهای مطالبهگری از جمله اقداماتی است که منعکس کننده مطالبات کارگری است. اما این شیوه مطالبهگری نیازمند مقدماتی است:
۱- شفافیت و روشنگری
تمامی مطالباتی که گروه های کارگری از نامزدهای ریاست جمهوری مطرح میکنند باید برای اطمینان از شفافیت، علنی شود. همچنین هرگونه مذاکره یا توافقی که بین گروه های کارگری و نامزدها حاصل شود باید مستند شود و در اختیار عموم قرار گیرد.
۲- معیارهای حقوقی و اخلاقی
مطالبات باید با حقوق بنیادین کار ، قوانین مبارزه با فساد و استانداردهای اخلاقی مطابقت داشته باشد و تضمین کند که خواسته ها به ضرر کارگران و یا منافع عمومی نباشد. این شیوه مطالبهگری البته باید از طریق یک فرآیند دموکراتیک شامل عضویت و… تدوین شود تا این گروهها دیدگاه اکثریت را نمایندگی کنند. در عین حال در تنظیم این مطالبات باید توجه کرد که منافع متنوع گروههای مختلف از جمله کارگران غیررسمی و یا کارگران مهاجر، زنان و سایر گروه های به حاشیه رانده شده، در نظر گرفته شود.
۳- امکان سنجی و ارزیابی
تقاضاها باید با مطالعات امکان سنجی همراه باشد که عملی بودن و تأثیر اقتصادی بالقوه آنها را ارزیابی کند. با انجام یک تجزیه و تحلیل کامل هزینه و فایده می توان مزایا و معایب بالقوه تقاضاها را ارزیابی کرد.
۴- مکانیسم های پاسخگویی و حسابرسی
باید ساز و کارهایی برای نظارت بر اجرای مطالبات مورد توافق و ارزیابی تأثیر آنها بر کارگران و اقتصاد وجود داشته باشد. گزارشدهی منظم در مورد پیشرفت اجرای این مطالبات باید برای اطمینان از پاسخگویی الزامی شود.
۵- نظارت مستقل
تشکیل یک گروه یا نهاد نظارتی مستقل برای بررسی و نظارت بر مطالبات و مذاکرات بین گروههای کارگری و نامزدهای ریاست جمهوری ضروری است. فعالان صنفی – کارگری موارد مطرح شده را به صورت تک به تک رصد و پیگیری کنند و در صورت عدم تحقق خواستهها، ماهیت غیر مسئولتیپذیر و غیر پاسخگوی دولت آینده را افشا کنند.
با گنجاندن این نکات، تنظیم مطالبات صنفی از نامزدهای ریاست جمهوری میتواند تضمین کند که این روند منصفانه، شفاف و متعادل است و در نهایت به رفاه کلی کارگران و جامعه کمک میکند. اما در غیاب اتحادیهها و تشکلهای مستقل کارگری، چگونه باید مطرح شود و موضعگیری این گروهها در ارتباط با دولت آینده چگونه منعکس میشود؟!
اعلام موضع حتی بدون تشکل، انجمن و اتحادیه!
باید گفت که حتی در فقدان سازمانیافتگی تشکیلاتی باز هم کارگران میتوانند سازوکار انتخاباتی را تحت تاثیر مطالبات خود قرار دهند. در چنین شرایطی مطالبات کارگری هنوز میتواند به طور مؤثر از طریق مکانیسمهای جایگزین مختلف مطرح و مورد رسیدگی قرار گیرد. در اینجا چند رویکرد ساختاریافته برای بیان منافع کارگران و ارائه به نامزدهای ریاست جمهوری وجود دارد:
– تشکیل اتحادها و ائتلاف های کارگری غیررسمی
کارگران میتوانند اتحادها ها یا ائتلاف های غیررسمی را بر اساس صنعت، شغل یا منطقه خود تشکیل دهند تا منافع جمعی خود را نمایندگی کنند.
– استفاده از ظرفیت سازمان های مردمی
از جنبش های مردمی و سازمان های اجتماعی برای بسیج کارگران و دفاع از حقوق کار استفاده کنید. با گروه هایی که بر مسائل کارگری متمرکز هستند شریک شوید تا صداها و خواسته های کارگران را تقویت کنید.
– ارتباط مستقیم با نامزدها
جلسات تالار شهر، انجمن های عمومی و مناظره هایی را سازماندهی کنید که در آن کارگران بتوانند مستقیماً با نامزدهای ریاست جمهوری تعامل داشته باشند و دغدغه ها و نگرانی های خود را مطرح کنند. همچنین از ابزارهای دیجیتال و رسانه های اجتماعی برای ایجاد کمپین ها، طومارها و انجمن های مجازی برای کارگران برای گفتگو و برجسته کردن مسائل خود استفاده کنید.
– پلتفرم های مشارکتی
از پلتفرم های آنلاین برای جمع آوری حمایت های گسترده از طریق دادخواست ها و نظرسنجی ها استفاده کنید و نگرانی های جمعی کارگران را نشان دهید. ابتکارات مشارکتی را با سایر گروه های ذینفع مانند سازمان های مردم نهاد همچون سازمانهای زیست محیطی، زنان و گروههای دانشجویی و…. برای ارائه خواسته های واحد تشکیل دهید.
– رایزنی با احزاب و گروههای سیاسی
بر اساس معیارهای اخلاقی و رفتاری شفاف با کمیته های کارگری یا گروه های کاری در احزاب سیاسی تعامل و گفتگو داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که مسائل کارگری در برنامه های حزب و برنامه های نامزدها گنجانده شده است. در عین حال اهرم فشاری برای نامزدها ایجاد کنید تا در صورت انتخاب شدن، تعهداتی را برای رسیدگی به خواسته های خاص کارگری امضا کنند و موضع خود را در مورد مسائل کارگری برای رای دهندگان روشن کنند.
– مکانیسم های قانونی و نظارتی
حمایت و تقویت قوانین کار از طریق کمپین های عمومی و تعامل با قانونگذاران ضروری است. برای این کار از نهادهای نظارتی کار موجود و دفاتر بازرس برای رسیدگی موثر به شکایات و خواسته های کارگران استفاده کنید.
– کمپین های رسانهای و عمومی
از رسانه های سنتی و شبکه های اجتماعی برای برجسته کردن مسائل کارگری استفاده کنید و بر کاندیداها فشار بیاورید تا به این نگرانی ها پاسخ دهند. همچنین اجرای کمپین های آگاهی عمومی برای اطلاع رسانی به عموم مردم در مورد مسائل کارگری و جلب حمایت گسترده تر از مطالبات کارگران را در دستور کار قرار دهند.
با استفاده از این رویکردها، گروههای مختلف کارگری میتوانند خواسته های خود را به طور مؤثر به نامزدهای ریاست جمهوری منتقل کنند و بر تصمیمات سیاسی تأثیر بگذارند. این استراتژی چندوجهی تضمین میکند که صدای کارگران شنیده میشود و نیازهای آنها از طریق کانال ها و روش های مختلف، حتی در غیاب اتحادیه های کارگری سنتی، برطرف میشود. به خاطر داشته باشیم حتی در صورت شنیده نشدن این دیدگاهها و مواضع از سوی کاندیداهای ریاست جمهوری، انتخابات فرصتی مناسب برای اثرگذاری بر افکار عمومی در خصوص مشکلات و چالشهای فراروی کارگران و مزدبگیران در ایران است.