تارنمای داوطلب: فرسایشی شدن اعتراضات به کاهش اثربخشی، حرکت یا مشارکت یک جنبش اعتراضی در طول زمان اشاره دارد. این میتواند به دلیل عوامل مختلفی مانند خستگی در میان شرکت کنندگان، سرکوب توسط مقامات، فقدان اهداف یا رهبری مشخص، سوءاستفاده گروههای سیاسی از اعتراضات و یا اختلافات داخلی در جنبش اعتراضی رخ دهد. در سالها و ماههای اخیر اعتراضات زیادی در کشور و در میان گروههای کارگری و صنفی رخ داده که بسیاری از آنها با وجود اینکه مدتهاست بدون وقفه و به صورت متوالی در جریان بوده، اما به دلیل فقدان سازوکار و استراتژی کوتاه مدت و بلند مدت همچنان به نتیجه مطلوب نرسیده و گاه به صورت فرسایشی در حال تداوم است.
مطالعات متعدد انجام شده در خصوص فرازو فرودهای جنبشهای اعراضی، علائم فرسایش اعتراضات را شامل موارد زیر میدانند:
– کاهش مشارکت: تعداد کمتری از افراد در اعتراضات شرکت میکنند یا تعداد اعتراضات کاهش مییابد.
– از دست دادن حمایت عمومی: کاهش همدردی یا علاقه عموم مردم یا ذینفعان کلیدی.
– سرکوب توسط مقامات: افزایش استفاده از زور یا تهدید توسط مقامات برای سرکوب اعتراضات.
– چند پارگی: تفرقه یا درگیری درون جنبش اعتراضی که منجر به از دست دادن انسجام و اثربخشی میشود.
– نفوذ یا کنترل اعمال شده توسط منافع گروههای دیگر: مانند احزاب سیاسی یا شرکت ها و سازمانهای دیگر، که ممکن است جنبش را از اهداف اصلی خود منحرف کند.
– عدم پیشرفت: عدم دستیابی به تغییرات معنادار یا امتیازات از سوی نهادها یا مقامات.
اعتراضات کارگری زمانی که نتوانند حرکت خود را حفظ کنند یا به اهداف خود نرسند میتوانند روند فرسایشی به خود بگیرند و منجر به کاهش مشارکت، حمایت یا تأثیرگذاری شوند. اگر مذاکرات با کارفرمایان به بن بست بخورد، خواسته های کارگران برآورده نشود و یا اگر جنبش فاقد ساختار سازمانی و همبستگی کافی باشد، ممکن است این اتفاق بیفتد.
دولتها و سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی چگونه اعتراضات مردمی را به سمت فرسایشی شدن میبرند؟
دولتها و سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی میتوانند از تاکتیکهای مختلفی برای سوق دادن اعتراضهای مدنی و کارگری به سمت فرسایش استفاده کنند. برخی از این تاکتیک ها عبارتند از:
- سرکوب و خشونت: دولت ها ممکن است از زور بیش از حد، از جمله اعزام نیروی سرکوب به محل اعتراضات، گاز اشک آور، گلوله های پلاستیکی، ماشینهای آب پاش و دستگیری برای ارعاب و دلسردی معترضان استفاده کنند. این میتواند منجر به جراحات جسمی و آسیبهای روانی و در نتیجه تضعیف روحیه معترضان شده و کاهش مشارکت و شتاب اعتراضات را به دنبال داشته باشد.
- نظارت و نفوذ: سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ممکن است در نظارت بر سازمان دهندگان و شرکت کنندگان تظاهرات، ارتباطات، فعالیت ها و تحرکات آنها را زیر نظر بگیرند. نفوذ به گروههای معترض با عوامل یا مخبران مخفی میتواند بیاعتمادی و اختلاف را در جنبش ایجاد کند و منجر به پراکندگی و فرسایش همبستگی شود. نمونههای این شکل از نظارت و نفوذ را در سالهای گذشته میتوان در ورود طیفی از گروههای دانشجویی و رسانهای نزدیک به حاکمیت به اعتراضات کارگری در ایران دید.
- اطلاعات نادرست و گمراه کننده: دولت ها ممکن است اطلاعات نادرست یا گمراه کننده را از طریق رسانههای تحت کنترل دولت، رسانه های اجتماعی یا کانال های دیگر منتشر کنند تا جنبش اعتراضی را بیاعتبار کنند، مشروعیت آن را تضعیف کنند، یا در میان مردم سردرگمی ایجاد کنند. این میتواند حمایت از اعتراضات را از بین ببرد و تأثیر آنها را تضعیف کند.
- ایجاد موانع قانونی و اداری: دولت ها ممکن است قوانین یا مقرراتی را وضع کنند که حقوق مربوط به تجمع، آزادی بیان و اعتراض را محدود کند و سازماندهی و بسیج را برای تظاهرکنندگان دشوارتر کند. تحمیل موانع بوروکراتیک، مانند نیاز به مجوز یا اعمال مقررات منع رفت و آمد نیز میتواند مانع از اثربخشی اعتراضات شود.
- همکاری و مماشات: دولت ها ممکن است با دادن امتیازات یا وعده های اصلاحی سعی در جلب نظر رهبران یا سازمانهای معترض داشته باشند و در نتیجه وحدت و عزم معترضان را تضعیف کنند. با پرداختن به برخی از خواستههای معترضان و در عین حال اجتناب از تغییرات اساسی، دولت ها میتوانند تنش ها را کاهش داده و اعتراضات را در طول زمان تضعیف کنند.
- رادیکالیزه کردن جنبش اعتراضی: در برخی از مواقع حکومت ها تلاش می کنند با رادیکالیزه کردن جنبش های اعتراضی و تقویت نیروهای رادیکال و با دمیدن بر شعارهای رادیکال ، جنبش را به انحراف بکشاند و نیروهای حامی جنبش اعتراضی را از همراهی و ادامه حرکت اعتراضی باز دارند .
- تفرقه بینداز و حکومت کن: دولت ها ممکن است از شکاف های موجود در جریان یک حرکت اعتراضی، مانند اختلافات ایدئولوژیک یا درگیری های هویت محور، برای ایجاد اختلاف و تضعیف همبستگی سوء استفاده کنند. با تشدید تنش های داخلی یا دامن زدن به درگیری های داخلی، دولت ها میتوانند اثربخشی اعتراضات را در هر سطحی تضعیف کرده و فرسایش آن را تسریع بخشند.
- و…..
دولتها و سیستمهای امنیتی و اطلاعاتی میتوانند ترکیبی از تاکتیکهای اجباری و استراتژیک را به کار گیرند تا اعتراضات را به سمت فرسایش سوق دهند، در نتیجه قدرت خود را حفظ کرده و معترضان را سرکوب کنند. این موارد به ویژه در سرکوب اعتراضات گسترده کارگری در جوامعی چون ایران که تمرکز منابع سیاسی و اقتصادی در اختیار تعداد معدودی از افراد و چهرههای وابسته به قدرت است، بیشتر مشاهده میشود.
راهکارهایی برای جلوگیری از فرسایشی شدن اعتراضات
برای جلوگیری از فرسایش اعتراضات، می توان چندین استراتژی را در نظر گرفت:
– اهداف و رهبری روشن: ایجاد اهداف روشن و رهبری مؤثر در جریان اعتراضات میتواند به حفظ تمرکز و وحدت کمک کند.
– مشارکت گسترده: تضمین مشارکت گسترده از ذینفعان اصلی و فرعی میتواند تاب آوری و مشروعیت اعتراضات را افزایش دهد.
– ارتباط موثر: حفظ کانال های باز ارتباط با شرکت کنندگان و عموم مردم میتواند به حفظ علاقه و حمایت از اهداف مدنظر کمک کند.
– انطباق و سازگاری: پاسخگویی به شرایط در حال تغییر و تنظیم تاکتیک ها و استراتژی ها بر اساس آن میتواند به جلوگیری از رکود کمک کند.
– همبستگی و ائتلاف سازی: ائتلاف با سایر گرو.ههای معترض یا سازمان های اجتماعی میتواند جریان اعتراضی را تقویت کرده و اهرم فشار آن را افزایش دهد.
– نظم و انضباط بدون خشونت: پایبندی به اصول خشونت پرهیزی میتواند به حفظ سطح بالای اخلاقی و جلب حمایت گستردهتر کمک کند.
– استقامت و پشتکار: درک این موضوع که دستیابی به تغییر معنادار اغلب مستلزم تعهد و پشتکار طولانی مدت است، میتواند به حفظ حرکت حتی در مواجهه با چالش ها کمک کند.
و…..
به طور کلی، جلوگیری از فرسایش اعتراضات مستلزم ترکیبی از برنامه ریزی استراتژیک، انعطاف پذیری سازمانی و تعامل مداوم با شرکت کنندگان و ذینفعان است.