تارنمای داوطلب؛ اعتصاب اجتماعی را پیوندی میان مبارزات صنفی و مدنی گروههای مختلف اجتماعی میدانند که یک ملت را در مبارزه برای به دست آوردن حقوق و آزادیهای مدنی و شهروندی، مقابله با اشکال مختلف استثمار و بهرهکشی، گسترش شکاف طبقاتی و مزدی، و مواردی از این دست؛ متحد میکند. این همگرایی مبارزات در عین حال که باید منعکس کننده پایگاه اجتماعی اعضای شرکت کننده در آن باشد، محدودیتی برای مشارکت ندارد و منحصر به حوزه کارگری و خدمات نیست بلکه کلیه اجزای آن در جهت نیل به اهدافی مشخص با یکدیگر متحد میشوند.
بنابر این تعریف: “اعتصاب اجتماعی به مثابه سلاحی است که همه باید بتوانند آن را در دست بگیرند و از آن استفاده کنند.”
در همین حال، بازیگران اعتصاب اجتماعی نباید به یک حوزه مثلا حوزه «تولید» یا ارائه «خدمات» محدود شوند، بلکه «کسانی است که دائماً در حال تغییر شغل هستند، دانشجویان، زنان، بیکاران، بازنشستگان، مهاجران و در مجموع گروههای مختلف اجتماعی نیز میشود. »
وقتی صحبت از اعتصاب میشود، عمدتا نگاهها به سمت گروههای کارگری میچرخد. اما آیا همه چیز وابسته به کارگران است؟!
از این رو، اعتصاب اجتماعی اغلب به عنوان بخشی ماندگار یا پاسخی به یک فرآیند کلی تر توصیف می شود که منعکس کننده “تحولات سریع در زمینه اقتصادی، اجتماعی و سیاسیست و میتواند با به اشتراکگذاری خود با سایر جنبشهای فراملی ماهیتی بینالمللی نیز پیدا کند.»
اعتصاب خارج از محل کار – نقش کارگران در اعتصاب اجتماعی
با وجود اینکه مفهوم اعتصاب اجتماعی قصد محدود کردن حوزههای درگیر در اعتصاب را ندارد اما مرکزیت محیط کار در آن نقض نمیشود. این گفتمان، با بازتعریف مفهوم کار و پیوند آن با این گزاره که بازتولید فرآیندهای اجتماعی وابسته به کار نیروی انسانی است، نوعی رابطه طولی میان بخش پولی اقتصاد (دستمزد) و حوزههای گستردهتر اجتماعی ایجاد میکند و به نحوی تلاش میکند تا شکاف بین محل کار و حوزه اجتماعی را پر کند.
در گفتمان اعتصاب اجتماعی، همگرایی مبارزات بین محل کار و جامعه از سر ضرورت زاده شده و به چندصدایی در فرآیند اعتراضی کمک میکند و در عین حال نقاط مرجع جدیدی را در فرآیندهای اعتراضی آشکار میکند؛ اما ماهیت دقیق آن اعتصاب و شیوه همراهی کارگران با این اعتصابات نیاز به ملزوماتی دارد که به اختصار شامل موارد زیر است:
– توسط اتحادیه ها و تشکلهای کارگری و مدنی سازماندهی شود
– امکان تاثیرگذاری بر طیفی از طبقات کارگر را با توجه به نوع حرفه و چالشهای شغلی داشته باشد
– بودجه کافی در صورت طولانی شدن اعتصاب در اختیار داشته باشد
– نمایندگان و رهبران اعتصاب نباید به نهادهای قدرت و جریانهای سیاسی داخل و خارج از کشور وابسته باشند
– گردانندگان اعتصابات باید مطالبات صنفی را با تاکید بر کاهش انواع ستم اجتماعی دنبال کنند
– گردانندگان اعتصابات باید قادر باشند، روایت و هدف خود را از خواست و مطالبهی کلان «تغییر اجتماعی» به سایر گروهها ارائه کنند
– «اعتصاب اجتماعی» در هدف نهایی خود به دنبال آن است تا تبدیل به شبکه و ائتلافی برای همکاری و تعامل گروههای مختلف با یکدیگر و بر سر منافع مشترک شود.
– «اعتصاب اجتماعی» میتواند، یکی از جنبه های مرتبط با ایجاد کمپین های پایدار باشد.
اعتصاب و لزوم تبیین اهداف آن
همانطور که پیشتر اشاره شد، اعتصاب اجتماعی پدیدهای نیست که بتوان به راحتی آن را شناسایی کرد. با این حال نکته واضح این است که با وجود شنیده شدن صداهای مختلف در جریان یک اعتصاب اجتماعی، بازیگران آن به دنبال ایجاد یک نماد مشترک برای تداوم مسیرند.
در گفتمان اعتصاب اجتماعی همه افراد جامعه مستقل از موقعیت اجتماعی خود میتوانند در فرآیند اعتصاب مشارکت کنند بنابراین شاید بتوان نافرمانیهای مدنی را هم بخشی از فرآیند اعتصاب دانست که با هدف غلبه بر وضعیت شکست و ارائه راه حل رسمی انجام میشود.
از مقدمات یک اعتصاب جمعی، سازماندهی و برنامهریزی کامل مراحل آن است. اعتراضات و اعتصابات جمعی باید هماهنگ کننده و گروهی از سازمان دهندگان داشته باشد که قبل، در حین و بعد از برگزاری برای برنامه ریزی و اجرای آن با یکدیگر همکاری کنند. آنها باید تصمیم بگیرند که تظاهرات چگونه پیش برود. همچنین باید مشکلات و ریسکهای احتمالی را پیش بینی کرده و برای آنها نیز برنامه ریزی کنند.
سازماندهندگان این اعتصابات باید ضمن تبیین استراتژی خود، مشخص کنند که هدفشان از اعتصاب چیست؟ آیا از ظرفیتهای لازم برای برگزاری آن برخوردارند؟ از چه راهها و تاکتیکهایی میتوانند برای جلب حمایت بدنه برای اعتصاب استفاده کنند؟ چه زمانی و کجا باید این اقدام را سازماندهی کنند تا بیشترین تأثیر را داشته باشد؟
تبیین و پاسخ دادن به هر یک از این پرسشها، مشخص میکند که یک جنبش به دنبال چیست و چه اهدافی را دنبال میکند.
تاکتیکهای حمایت از اعتصابات کارگری
جین مکآلیوی1، سازماندهنده، نویسنده و دستیار ارشد سیاستگذاری در مؤسسه تحقیقات کار و اشتغال دانشگاه کالیفرنیا برکلی معتقد است که اعتصابهای برنامهریزیشده نه تنها قویترین سلاح تشکلهای کارگری هستند، بلکه شانس عمومی برای اعمال تغییرات اساسی در سیاستهای مرتبط با بهبود شرایط کار، معیشت زندگی را بالا میبرند. در این مسیر استفاده سایر متحدان از تاکتیک های کلیدی برای حمایت از کارگران اعتصابی، بخش بزرگی از این استراتژی است.
مک آلوی با تاکید بر اینکه استفاده سایر متحدان از تاکتیکهای کلیدی برای حمایت از کارگران اعتصابی، بخش مهمی از فرآیند اعتصاب است؛ استدلال میکند: «این کار باعث میشود که تعداد بیشتری از کارگران از کار کنارهگیری کنند و به صف اعتصابیون بپیوندند.» او تاکید میکند: «این اتفاق توسط کارگرانی که به تنهایی اقدام به تظاهرات میکنند، رخ نخواهد داد. این زمانی اتفاق میافتد که کل جامعه شروع به قیام کند و از آنها حمایت کند.»
در همین راستا، او چند راه برای حمایت از کارگران اعتصابی پیشنهاد میکند:
از اعتصاب، با صدای بلند و در ملاء عام حمایت کنید
مک آلوی میگوید شرکت در اعتصابات برای بسیاری از کارگران فرآیندی ترسناک است. بویژه کارگرانی که در شرایط مخاطرهآمیز فعالیت تشکیلاتی انجام میدهند و از حمایتهای قانونی کمی برخوردارند. به همین دلیل وقتی مردم به طور فعال و مشتاقانه کارگران را در طول اعتصاب تأیید میکنند، میتواند روحیه آنها را تقویت کند. .
توییتها و هشتگها و حمایتهای رسانهای از جمله اقداماتی است که به گفته مک آلوی میتواند به روند حمایت از کارگران اعتصابکننده کمک کند. جمعآوری امضا و صدور بیانیه حمایتی از سوی فعالان صنفی همچون معلمان یا فعالان مدنی و رهبران مذهبی نیز به اینکه جامعه در کنار کارگران اعتصابی ایستاده است، کمک میکند. به این شکل کارگران متوجه میشوند که آیا به تنهایی در برابر بیعدالتی ایستادهاند یا جامعه نیز در کنار آنهاست!
– یک باشگاه همبستگی حمایت از اعتصاب ایجاد کنید
اعتصاب کارگری در هر نقطهای که اتفاق بیافتد، گرد هم آوردن تعدادی از افراد حامی برای برنامهریزی و هماهنگ کردن منابع یک گزینه عالی است. کار کردن با یکدیگر میتواند اطمینان ایجاد کند که هر تاکتیک کوچکی میتواند احساس ترس را کاهش دهد و به پیشبرد یک کنش جمعی کمک کند.
– به صندوق های حمایتی اعتصاب، کمک مالی کنید
صندوقهای حمایت از اعتصاب که صندوقهای «مشکلات اقتصادی» نیز نامیده میشوند، احتمالاً یکی از سادهترین راهها برای حمایت از کارگران از راه دور هستند. به گفته مکآلیوی، فرقی نمیکند که اعتصابها کوتاهمدت باشد یا ماهها طول بکشد؛ به هر حال سرمایهها تمام میشود. بنابراین بودجه برای تامین منابع مالی یک اعتصاب باید به اندازهای باشد که نیازهای ضروری کارگران را پوشش دهد. مکآلیوی میگوید گاهی اوقات اتفاق میافتد – ممکن است این بودجهها، هزینههای پزشکی و بیمه کارگران را نیز پوشش دهد. بنابراین لازم است که تامین صندوق حمایت مالی در دستور کار حامیان اعتصاب از کارگران تا گروههای همراه آنان، قرار گیرد.
– رهبران سیاسی را برای حمایت از اعتصاب از طریق بیانیه ها و سیاست های عمومی تحت فشار قرار دهید
مک آلوی میگوید: « تحت فشار قرار دادن مقامات و سیاستمداران همسو برای اتخاذ موضع عمومی در مورد حقوق کارگران و به اشتراک گذاشتن پیامهای حمایت از اعتصابهای خاص که در حال وقوع هستند، هم کارگران اعتصابی را تشویق میکند و هم به حمایت عمومی از اقدامات سیاستهای طرفدار کارگری کمک میکند. به گفته مک آلوی، ما به هر دوی اینها نیاز داریم تا نیروی کارگری کافی برای بهبود زندگی و معیشت جامعه ایجاد کنیم.
– یک استراتژی برنده داشته باشید
اگرچه اعتصاب ها سلاح های قدرتمندی هستند، اما شرکت ها و عوامل کنترلی دیگر نیز بیکار نمینشینند. جایگزینی کارگران اعتصابی با کارگران جدید یا استفاده از زور و تهدید توسط نهادهای نظامی، امنیتی و پروندهسازی قضایی برای کارگران از جمله اقداماتی است که علیه اعتصابکنندگان انجام میشود. بنابراین کارگرانی که قصد اعتصاب دارند، با چشمان کاملا باز وارد موقعیت شوند. «اعتصاب کردن آسان است اما بازگشت به کار سخت تر است. پیش بینی نتیجه سخت است، چرا که همه متغییرهای نظر بر روند اعتصاب در اختیار کارگران نیست. بنابراین باید با توجه به اهداف اعتصاب، ظرفیتها و توانمندیهای واقعا موجود در خصوص تداوم و به نتیجه رساندن آن تصمیم گرفت.
1 Jane McAlevey