داوطلب – این روزها که دامنه اعتراضات سراسری در واکنش به کشته شدن یک زن جوان در جریان بازداشت توسط پلیس امنیت اخلاقی به مخالفت با مقررات مرتبط با «حجاب اجباری» و «سازوکارهای ایدئولوژیک حاکمیت» به مدارس کشیده شده و دانشآموزان را درگیر کرده، اظهارنظرها پیرامون درستی یا نادرستی و نحوه مشارکت آنها در جنبشها و تحرکات اجتماعی داغ شده است. برخی معتقدند، حضور و مشارکت دانشآموزان برخی مدارس در تجمعات اعتراضی، با تشویق تشکلها و فعالان صنفی معلمان صورت میگیرد و برخی دیگر بر این باورند این تجمعات به صورت خودجوش و در نتیجه قرار گرفتن در بطن یک کنش هماهنگ مبتنی بر متاثر شدن احساسات جمعی برگزار میشود.
با در نظر گرفتن این گمانهزنیها باید گفت که مشارکت دانشآموزان، اگرچه در چارچوب فضاهای آموزشی، کنشی نوظهور محسوب میشود اما جامعه ایران در سالهای اخیر به تکرار، شاهد حضور کودکان و نوجوانان در اعتراضات اجتماعی بوده است. به نحوی که با اعلام مراجع رسمی، در جریان تظاهرات اخیر نیز بخش اعظمی از معترضان را نوجوانان تشکیل میدهند که برخی از آنها نیز بازداشت و یا در جریان سرکوب خشونتآمیز نیروهای نظامی و شبهنظامی کشته شدهاند. در چنین شرایطی، پرسش اینجاست که کنشگران صنفی معلمان، چگونه و با چه روشهایی میتوانند در جریان اعتراضات اجتماعی، کودکان و نوجوانان را برای مواجهه متناسب، غیرخشونت آمیز و اثربخش با جنبشهای اجتماعی همراهی کنند و در شرایط مخاطرهآمیز، هزینه مشارکت این سرمایههای اجتماعی را به حداقل برسانند.
در مطلب پیش رو به این پرسش محوری، پاسخ خواهیم داد.
****
دانش آموزان اغلب از طریق جنبش های اجتماعی به دنبال توانمندسازی و قدرتیابی هستند. معلمان میتوانند به آنها کمک کنند تا در شیوه فعالیت خود تأمل کرده، دانش و مهارت لازم را کسب کنند.
«پیتر لوین»، محقق و ترویجگر آموزش مدنی، استدلال میکند که جنبشهای اجتماعی یکی از قدرتمندترین محیطهای آموزش مدنی در جوامع هستند.
جوانان اغلب از طریق حضور در یک تظاهرات یا تجمع به سمت جنبش ها کشیده میشوند. به نحوی که بر اساس گزارش مرکز اطلاعات و تحقیقات مشارکت مدنی، بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۸، نسبت جوانان آمریکایی که گفتهاند در اعتراضات شرکت کردهاند، بیش از سه برابر شده است. درست مانند سه اعتراض سراسری برگزار شده اخیر در ایران در فاصله سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۱ که نسبت نوجوانان مشارکتکننده در آن بر اساس گزارشها افزایش قابل توجهی یافته است.
او تاکید میکند که در چنین شرایطی، معلمان باید ارزش بالقوه غوطه ور شدن دانش آموزان در جنبش مدنی را به درستی درک کنند. مشارکت میتواند حس عاملیت و دانش مدنی دانشآموزان را تقویت کند و آموزش مدنی مبتنی بر مدرسه میتواند تکمیل کننده توانمندی ناشی از مشارکت در جنبش های اجتماعی باشد. اما برای اینکه این اتفاق بیفتد، نوجوانان باید درک عمیقتری از جنبشهای اجتماعی داشته باشند و در مورد نحوه کارشان مهارت بیشتری داشته باشند.
تعمیق درک تغییرات اجتماعی
گرچه معلمان باید در مورد مسائل سیاسی – اجتماعی که جنبشهای اجتماعی مطرح میکنند بیطرف باشند، اما نقش مهمی در تعمیق درک دانشآموزان از تغییرات و دگر گونی های اجتماعی دارند.
جنبشها دارای ساختارهای پیچیده و در حال تحولی هستند که فرصت هایی برای بحث و یادگیری درونی و رشد شخصی ایجاد میکنند. آموزگاران در همه سطوح باید دیدگاهی دقیق و جامع از جنبشهای اجتماعی اتخاذ کنند که فراتر از راهپیماییها باشد—تا بتوانند به دانشآموزان در تداوم مشارکت مدنی کمک کنند. در همین رابطه، ممکن است معلمان با دانشآموزان درباره ویژگی های کلیدی جنبش های اجتماعی بحث کنند، مانند اینکه؛ یک جنبش پیشرو منعکس کننده دیدگاه های گوناگون در مورد مطالبات اصلی خود است. در عین حال، دستور کار آن معمولاً در طول زمان تغییر میکند و توسعه مییابد و ایده هایی را ارائه میدهد. حقایق و نظریه ها؛ آرمان ها و اصول؛ و عناصر فرهنگی مانند داستان ها ، شعارها و آهنگ ها به اندازه نظرات شرکت کنندگان در درک ابعاد مختلف یک جنبش مهم هستند.
وقتی جوانان و دانش آموزان این نکات ظریف را در مورد جنبش های اجتماعی درک کنند، بهتر میتوانند گروه هایی را که با آنها روبرو میشوند، ارزیابی کنند و حتی ببینند که برای تقویت یک جنبش شایسته چه کاری میتوان انجام داد. معلمان، همچنین باید در نظر داشته باشند که برخی از جنبش ها برای رشد جوانان بهتر از سایرین هستند. یک جنبش میتواند به نقطه شروعی برای ایجاد یک انجمن پویا تبدیل شود که اصول دموکراتیک را ترویج میکند. در همین راستا به عنوان یک معلم میتوانید به دانشآموزی که به فکر پیوستن به یک جنبش است کمک کنید تا خصوصیات و ابعاد مختلف یک جنبش را مورد مطالعه و ارزیابی قرار دهد.
نقش معلمان مطالعات اجتماعی در آگاهی بخشی
معلمان نقش مهمی در درک دانشآموزان از روند فعالیت جنبشهای اجتماعی در طول تاریخ دارند. ما اغلب سعی میکنیم با ارائه مثالهایی کلاسیک از جنبشهای اجتماعی، روند کلی شکلگیری و فعالیت یک جنبش را بدون درک کامل نقشهای متنوع و تحولات پیرامونی آن، روایت کنیم. این روشی، گمراهکننده است. به عنوان مثال، بسیاری از مردم فکر میکنند که «رزا پارکس» یک خیاط خسته سیاهپوست بود که یک روز بعدازظهر تصمیم گرفت صندلی خود را به یک مسافر سفیدپوست در اتوبوس واگذار نکند. آنها «مارتین لوتر کینگ» را نه تنها رهبر، بلکه نیروی محرکه جنبش حقوق مدنی میدانند. در حالیکه، هنگامی که «پارکس» در اتوبوس دستگیر شد، به مدت ۱۲ سال سازماندهنده و بازپرس NAACP آلاباما بود. او سالهای بود که بر خشونت جنسی علیه زنان سیاهپوست تمرکز کرده بود، چراکه رانندگان سفیدپوست اغلب زنان مسافر آمریکایی آفریقایی تبار را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. پارک و دیگر رهبران مونتگومری، از دستگیری او برای بایکوت مؤثر استفاده کردند و «کینگ» را به عنوان یکی از سخنگویان خود استخدام کردند. واقعیت این است که کینگ باعث و بانی این جنبش نشد و تنها در زمان مشخص و با استراتژی دقیق، برای ایفای نقشی کلیدی به خدمت گرفته شد.
درک پویایی جنبش های گذشته، دانش آموزان را برای مشارکت موثر در جنبش های اجتماعی امروز آماده میکند. معلمان تاریخ و مدنی باید مطمئن شوند که دانشآموزان جنبشهای اجتماعی را با چیزهایی مانند راهپیمایی و شعار دادن در یک فضای عمومی یا هشتگ زدن از طریق رسانههای اجتماعی یکی نمیدانند، بلکه تصویر بزرگتری را درک میکنند.
SPUD ، راهنمای دانشآموزان در ارزیابی جنبش ها
همه جنبش ها الزما سودمند نیستند. برخی – مانند فاشیسم – آشکارا مضر بودهاند. راهنمایی دانشآموزان در ارزیابی اینکه آیا هر جنبشی که به دنبال جذب جوانان است واقعاً آنها را به شیوهای مثبت توانمند میکند یا خیر، مهم است. یکی از ابزارهایی که ممکن است برای انجام این کار استفاده کنیم چارچوب SPUD“” است که جنبشها را از نظر سودمندی و مشارکتپذیری، در چهار بعد ارزیابی می کند:
مقیاسپذیری (Scalable): جنبشهای قوی تعداد زیادی از افراد و گروه ها را به خدمت میگیرند.
کثرت گرایی(Pluralism): جنبش های مؤثر افرادی را با دیدگاه ها و زمینه های گوناگون در بر میگیرد.
وحدت(Unity): جنبش ها باید پیرامون خواسته های مشترک گرد هم آیند.
عمق(Deep): جنبشهای پیشرو و مثبت به شرکت کنندگان در افزایش دانش، مهارت و خرد کمک میکند.
وقتی به دانشآموزان کمک میکنیم تا جنبشهایی پیدا کنند که آنها را در کنش اجتماعی دموکراتیک مشارکت دهد، آنان میتوانند درباره دموکراسی و قدرتیابی خود به عنوان یک نیروی اجتماعی، اطلاعات بیشتری کسب کنند.
پی نوشت:
− رُزا پارکس ( Rosa Parks) یک زن سیاهپوست آمریکایی آفریقاییتبار و از فعالان جنبش حقوق مدنی آمریکا بود که توسط کنگره آمریکا به عنوان «مادر جنبش آزادی» و «بانوی اول جنبش حقوق مدنی» شناخته شد.
− مارتین لوتر کینگ جونیور (Martin Luther King, Jr) کشیش باپتیست و فعال مدنی آمریکایی بود که از سال ۱۹۵۵ تا زمان ترورش در سال ۱۹۶۸، شناختهشدهترین سخنگو و رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار بود. کینگ با نافرمانی مدنی و پرهیز از خشونت که الهامگرفته از باورهای مسیحی او و شیوه مبارزه مدنی گاندی بود، توانست حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا را ارتقا بدهد.
− تحریم اتوبوسهای مونتگمری یک کمپین اعتراضی سیاسی و اجتماعی علیه جداسازی نژادی در سیستم حمل ونقل عمومی شهر مونتگمری در ایالت آلابامای آمریکا بود. این کمپین، از رویدادهای کلیدی جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان آمریکا در سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۸ بهشمار میرود.