معلمان استرالیایی بزرگترین راهپیمایی اعتراضی ۲۵سال اخیر را در روز آخر ژوئن سامان دادهاند. ۸۵هزار معلم استرالیایی با تیشرتهای قرمز و نارنجی به خیابانها ریختند و با پوسترها و پلاکاردهای خلاقانه توانستند فضای مطالباتی را چنان به نفع خود تغییر دهند که با گذشت چندین روز از این اعتراض بزرگ، به جای کمرنگ و سپس فراموش شدن اعتراضات در سیل اخبار روزمره، رسانهها همچنان و هر روز درباره مطالبات صنفی معلمان سخن میگویند
معلمان جنوب استرالیا نیز از چهارسال پیش تاکنون راههای مختلفی را برای رسیدن به خواستههای صنفی خود امتحان کردهاند و وضعیتشان در مقایسه با معلمان بسیاری از کشورها شاید چندان فاجعهبار توصیف نشود. این مقایسهای است که شاید سیاستمداران استرالیایی خیلی دلشان میخواست بتوانند از آن بهرهبرداری کنند ولی تاکنون یا توانایی بر زبان آوردن آن را نداشتهاند یا چنین گفتهای خریداری ندارد و مقایسه با وضع بدتر معلمها در برخی کشورهای دیگر حتی ممکن است بر خشم اتحادیههای صنفی معلمان استرالیایی بیفزاید.
اتحادیههای استرالیایی پیش از این هم کف مطالبات خود را افزایش دادهاند، پس از راضی شدن دولت به پرداخت پیشنهاد ۳%افزایش حقوق، حالا معلمان این میزان افزایش را به خاطر پوشش ندادن نرخ تورم، توهین تلقی میکنند.
در حالی که دولت استرالیا مطابق هر سال، ۲/۵% اضافه دستمزد سالانه را مبنای اضافه دستمزد سالانه معلمان قرار داده، معلمان از شروع سال جدید تحصیلی جدید در ماه ژانویه کلاسهای درس را طی چندین موج تعطیل کردند و چانهزنی جمعی خود را در قالب تظاهرات علنی به خیابان بردند تا دولت این مقدار را حداقل دو برابر و حتی تا سه برابر افزایش بدهد.
اکنون، تشکل صنفی معلمان به نام فدراسیون معلمان نیوساوتولز در جنوب استرالیا هشدار داده که اگر به حقوق معلمان به اندازه ۵ تا ۷/۵ % و ۲ ساعت اضافه کار بابت برنامهریزی اضافه نشود دولت با اعتصاب گسترده معلمان روبرو خواهد شد و با انتشار بیانیهای در رسانهها اعلام کرده که به کارزار احقاق حقوق معلمان و گسترش ابعاد آن التزام خواهد داشت.
فدراسیون نیوساوتولز در شروع ترم دوم نیمسال اول با ایمیلی به اعضای خود اعلام کرد که تعطیلی ناشی از اعتصاب در ترم ۱ فشار عمدهای به دانشآموزان و والدین وارد کرد و اکنون در ترم ۲، با وجود پرهیز از اعتصاب به خاطر دانشآموزان، کارزار مطالبات دستمزد معلم به قوت خود باقیست.
در پایان نیمسال اول و ترم دوم از چهار ترم تحصیلی سالانه در استرالیا، اتحادیهها به نیابت از معلمان هشدار دادهاند که با شرایط کنونی، بیش از ۶۰% از معلمان کلاس و مدرسه را رها خواهند کرد، تهدیدی که والدین نگران را بر آن داشته که درباره شمار معلمان مدرسه محل تحصیل فرزند خود تحقیق کنند و مدارس را تحت فشار بگذارند.
بررسی و مرور جریانات صنفی استرالیا و فضای مطالباتی این کشور میتواند بدون کپیبرداری، درسهایی برای فعالان صنفی دیگر کشورها داشته باشد، مبنایی برای مقایسه فراهم کند یا به گفتگو دامن بزند.
ویژگی ۱: تک چهره نبودن سران جنبش صنفی معلمان
رهبران جنبش معلمان استرالیا چند چهره انگشتشمار نیستند که با چند ترفند ساده قابل کنترل باشند. مردم استرالیا هر بار چهرههای گوناگونی را به عنوان کنشگر حقوق صنفی میبیند که با همان شور و حرارت درباره انتظار جمعی سخن میگویند، جزییات برنامهها و تاریخها را میدانند و به راحتی از پس پرسشهای چالشی بر میآیند.
ویژگی ۲: مشخص بودن دو مطالبه به جای اعلام فهرستی از مطالبات
رسانهها با هر کدام از معلمان حاضر در خیابان مصاحبه کنند همان دو مطالبه را میشنوند. معلمان استرالیایی چنان همصدا بر چند مطالبه مشخص را برجسته میکنند که شنونده درک میکند که این جماعت منسجم و سهمگین، تنها گوشهای از برنامهها، همبستگی و اقتدار خود را در خیابان به نمایش گذاشتهاند. مردم شاید ندانند که جزییات آموزش معلمان چگونه است ولی میتوانند حدس بزنند که شبیه دیگر اتحادیهها برنامههای دقیقی دارند که ساعتها دربارهشان بحث و تبادل نظر شده و چنین هماهنگیهایی عادی است.
ویژگی ۳: پرهیز از جملات طولانی، خسته کننده و رسانه گریز
معلمان استرالیایی در برخورد با دوربین جواب آماده دارند؛ گویا پس از گفتگوهای طولانی با یکدیگر درباره مسائل و مطالبات جمعی، به جملات کوتاه و شسته و رفتهای رسیده باشند که حالا خوراک رسانههاست. حتی اگر هم چنین نباشد و جملات کوتاه و تاثیرگذار فقط ناشی از ویرایش درست ویدیوها باشد، به نظر میرسد که از مدیریت موثر منابع فنی بهره میبرند.
ویژگی ۴: جوانان بیست ساله در صف اول اعتراضات صنفی معلمان
معلمهای استرالیایی با ظاهری کلیشهای خسته، فرسوده و متفاوت با جوانان ظاهر نمیشوند. همه معلمها تیشرتهای همرنگی پوشیدهاند؛ پوششی که فراتر از سن و جنسیت و خاستگاه اجتماعی، هویتی یکرنگ، مقتدر و منسجم را به نمایش میگذارد. معلم میتواند دختری کمسال باشد، با چهره و موهایی آراسته که رو به دوربین میگوید: «اگر اتحادیه دارید از هیچ چیز نهراسید.» در کنار او مرد میانسالی همان گفتهها را تکرار میکند.
دختری دیگر هشدار میدهد که اگر مطالباتشان محقق نشود، شغل آرزوهایش را ترک میکند چرا که به محض ورود به این حرفه فهمیده است که قدر زحماتش را نمیدانند، درآمد معلم نرخ تورم را پوشش نمیدهد و این ناسپاسی عادی و منصفانه نیست.
حضور پرشمار جوانان در قلب مطالبات صنفی معلمان استرالیایی به چهرههای جوان و پرسشگر محدود نمیشود؛ به نظر میرسد معلمان جوان استرالیایی از پتانسیلهای نهفته خود در رساندن پیام به چندین روش بهره میگیرند و هر شعار و پلاکاردی، مخاطبانی متفاوت را میتواند درگیر مطالبات صنفی کند.
شاید پیام معلمهای جوان استرالیایی این است: کمسالان هم میتوانند مطالبات صنفی ما را پشتیبانی کنند
ویژگی ۵: سهم معلمان در رسانهها و یارگیری رسانهای
رسانههای استرالیایی به راحتی از سهم خبری خود چشم نمیپوشند؛ شبکههای خبری در نقش تسهیلگر گفتگوی اتحادیهها و دولت در عرصه عمومی جامعه، تصمیمگیرندگان دولتی را با فعالان صنفی رو در رو میکنند تا با پرسشهایی مستقیم و چالشی، هر یک وادار به دفاع از دیدگاه خود شوند.
معلمان استرالیایی و اتحادیههای صنفی معلمان در تمام مراحل اعتصاب و اعتراض، تریبون ثابتی در رسانههای محلی برای رساندن صدای خود به مردم داشتهاند و مقامات با بیان استیصال خود نشان میدهند که گرچه در پایان دادن به بحران اعتصاب موفق نبودهاند ولی دست کم شفاف عمل میکنند و لایق اعتماد مردم هستند.
خبرنگار شبکه خبری محلی استرالیا روز ۳۰ ژوئن، ۹ تیر- از سارا میچل، وزیر آموزش علناً پرسید:
«آیا دولت در پایاندادن به اعتصاب معلمان ناتوان بوده است؟»
وی در پاسخ با لحنی درمانده رفتار اتحادیهها را «کاسبکارانه» خواند و خواستههای معلمان را ناشی از نفوذ گروههای سیاسی نامید و با چندین بار ابراز ناامیدی اعلام کرد که گفتگوهای پیاپی وی در چند هفته اخیر با سران اتحادیههای معلمان ساوتولز به نتیجه نرسیده و حتی اضافه حقوقی بیش از سایر نقاط کشور به نارضایتی معلمان ساوتولز پایان نداده، ولی هر کاری از دستش بر بیاید با حسن نیت انجام خواهد داد و حاضر است همهگونه همکاری بکند تا معلمان به کلاسهای درس برگردند. (۱)
صدای معلمان استرالیایی حتی در روزنامههای بریتانیایی هم به خوبی پوشش داده میشود:
روزنامه گاردین، هنگام بالا گرفتن اعتصابات به طور متوسط دو تا سه مطلب در هفته منتشر کرد. مثلا در مطلب بلندی که در روز بیستوشش ژوئن، پنجم تیر با عنوان «نمیتوانم بمانم، کفاف نمیدهد» منتشر شد، دلایل اعتصاب معلمان از زبان یک معلم درباره هر یک از موارد زیر به تفصیل توضیح داده شده است: «-به مهارت ما ارزش نمینهند- انتظارات ما را از پا در آورده- اضطراب و فشار کاری همیشگی- قرارداد موقت مثل بندبازی میماند- عوارض پساکرونا در ما تمام نشده، چرا که پس از مدرسه هنگام گفتگو با فرزند خودم در خانه از کوره در میروم- هر چه از خودم مایه میگذارم کم است.» (۲)
رسانههای محلی به همین ترتیب از فعالان صنفی نیز پرسشهای چالشی میپرسند.
میزبان شبکه خبر در برنامهای زنده از فعال صنفی پاسخگو در برنامه زنده -که با فرزند خردسالش روبروی دوربین نشسته- میپرسد: «روزنامه دیلیتلگراف معلمان را طمعکار خطاب کرد و تهدید معلمان به رها کردن کلاسها را حرکتی «ارزان و بیپرستیژ» خواند و تاکید میکند: «نظر شما چیست؟»
علاوه بر پوشش خبری در رسانههای رسمی، همچنین شبکههای اجتماعی پر از عکس، ویدیو، مصاحبه و پوسترهایی است که ابعاد مختلف مطالبات معلمان استرالیایی را پوشش میدهد. ویدیوهای شهروند خبرنگارهاعلاوه بر تاکید بر خواستههای جمعی معلمان، چهرهای انسانی از آنها به نمایش میگذارد
ویژگی ۶: اعلام برنامه واضح و هماهنگ از چندین هفته پیش
معلمان استرالیایی با بحث و تبادل نظر در اتحادیهها درباره جزییات برنامه اعتراضات، اعتصابات و راهپیماییهای صنفی از چندین هفته و حتی ماه قبل از رویداد به توافق میرسند. آنان پیش از هفتهها پیش از شروع یک رویداد، هشدار به رسانهها را شروع میکنند، اعتصابات و همایشهای کوچک و نمادین را به نمایش میگذارند و به گفتگو و اعلام مطالبات در عرصه عمومی جامعه دامن میزنند و نه تنها به خبر روز تبدیل میشوند که در صدر خبرها برای مدت طولانی باقی میمانند.
شاید شما نیز لطیفه قدیمی «تشنه شوخطبع» را به یاد داشته باشید، همان کسی که در جمع اتراق کرده دوستان خسته و خوابآلوده، مدام میگفتند که «تشنهام، چه قدر تشنهام، از تشنگی رو به مرگم..!» خواب همگان را میآشفت. کسانی در جمع بلند به امید سکوت و خواب به او آب دادند و او پس از نوشیدن آب ادامه داد: «چه قدر تشنه بودم، رو به مرگ بودم، داشتم از تشنگی میمردم…!»
اینگونه، معلمان استرالیایی هم با فضاسازی در بازه زمانی قبل و از یک رویداد، اجازه ندادند که مطالباتشان به موضوع دیروز تبدل شود بلکه خواب جامعه را هر روز آشفتهاند
ویژگی ۷: پلیس استرالیا
در تمام دوران اعتصابات گسترده معلمان استرالیایی، هرگز یک معلم دستگیر یا احضار نشد، مورد بازخواست قرار نگرفت، برای هیچ معلمی پرونده قضایی یا امنیتی تشکیل نشد و خانوادهاش تحت فشار قرار نگرفتند و هیچ معلم یا فعال صنفی هنگام گفتگو با رسانهها احساس ترس نکرد و حتی هنگام شکایت دولت از اتحادیههای معلمان، احساس ناامنی نکرد.
پلیس استرالیا موظف بوده است که امنیت تظاهرات را با حضور دهها هزار معلم خشمگین تامین کند و به خوبی از پس این کار بر آمده است
ویژگی ۸: اتحادیه، سپر بلا
تنها دو هفته پیشتر، دولت از اتحادیههای معلمان نیوساوتولز به خاطر ادامهدار شدن اعتصابات صنفی به دیوان عالی کشور شکایت کرده بود. دولت نگران است که با کم شدن ساعات کار معلمان در پی اعتصاب طولانی و خروج دستهجمعی معلمان از بخش آموزش، کودکان آسیب ببینند.
راهکارها و رویکردهای یک اتحادیه ممکن است در مقطعی تندرو به نظر برسد یا خالی از ایراد نباشد ولی یک تصمیم جمعی که از گفتگو در یک تشکل برآمده است، به نسبت توانایی در تقسیم قدرت، هزینهها را نیز سرشکن میکند. شاید اگر معلمان استرالیایی اتحادیه و تشکل نداشتند، دولت به جای شکایت از اتحادیه، میتوانست بر چند چهره انگشت بذارد و آنها را به عنوان آشوبگر معرفی و از آنها شکایت کند
1. https://www.youtube.com/watch?v=QTOQ3Bj09cU&ab_channel=9NewsAustralia
2.https://www.theguardian.com/australia-news/2022/jun/27/i-cant-stay-its-not-enough-why-are-teachers-leaving-australian-schools