تارنمای داوطلب؛ برای بسیاری از کنشگران صنفی و مدنی در ایران، ایجاد شبکههای ارتباطی با موانع بسیاری روبروست.کارگران و به طور کلی مزدبگیرانی که با مشکلات و چالشهای مشترکی همچون ناامنی شغلی یا بحران معیشتی روبرو هستند، اغلب این امکان را نمییابند که به صورت آزادانه و آشکارا، با گروههایی که اهداف مشترکی را دنبال میکنند، شبکه همکاری بسازند. بسیاری دلیل این امر را به بسته بودن فضای فعالیت تشکیلاتی و مدنی توسط حاکمیت و کمبود روحیه تساهل و مدارا و … در بین کنشگران صنفی و مدنی نسبت میدهند. در واقع در کشورهایی با فضای مدنی بسته، امکان گردهمایی و ارتباطات اغلب محدود میشود. همین امر در بسیاری موارد، موجبات گسست کنشگران از یکدیگر و درخودماندگی جریانهای مطالبهگر و مستقل را فراهم میکند و در نهایت به فرسایشی شدن روند کنشگری میانجامد. از طرفی، برخی مشاهدات نشان میدهد که با وجود شکلگیری شبکههای غیررسمی در سالهای اخیر، عمر این شبکهها به دلایلی همچون کمبود روحیه تساهل و مدارا ، فقدان مکانیسم های حل و فصل اختلافات به روش های دموکراتیک و …میان کنشگرانی که از گروههای مختلف به یک شبکه پیوستهاند، کوتاه و گذرا بوده است. با وجود این فشارها و چالشهای بیرونی و درونی، نیاز به ایجاد شبکههای همکاری و جلب مشارکت حداکثری برای دستیابی به اهداف و ماموریتهای یک جنبش اعتراضی، یکی از مهمترین کارویژههای کنشگرانی است که در شرایط پرمخاطره فعالیت میکنند.
در مطلب پیشرو، ضمن ارائه تعریفی از شبکهسازی و اهمیت ایجاد آن؛ با گزارههایی آشنا خواهیم شد که امکان ساخت شبکههای قدرتمند در بستر فعالیتهای صنفی و مدنی با استفاده از ظرفیتهای آنها فراهم خواهد شد.
اهمیت شبکهسازی و انتخاب نوع شبکه
شبکهها از کنارهم قرار گرفتن کنشگران، نهادهای صنفی و مدنی و جنبشهای اعتراضی تشکیل شدهاند که اهداف و دیدگاههای به نسبت یکسانی دارند و میتوانند نقش مهمی در پایداری و اثربخشی دستاوردهای یک جنبش داشته باشند.
شبکهها به کنشهای صنفی و مدنی این امکان را میدهند تا اهداف و استراتژیهایشان را دنبال کنند و به دستاوردهایی برسند که به تنهایی امکان پذیر نیست. در واقع بخش مهمی از تقویت قدرت و نفوذ صدای شهروندان و گروههای به حاشیه رانده شدۀ عرصۀ سیاست و اجتماع از طریق راهاندازی شبکههایی است که زمینه به اشتراکگذاری دانش، تجربه و منابع را میان ذینفعان فراهم میآورند. به همین دلیل است که بسیاری از سازمان ها و نهادهای بین المللی نیز وقتی میخواهند دامنه دسترسی، سطح عملکرد و اثرگذاری برنامه هایشان را گسترش دهند، شبکههای تشکیل شده توسط نهادهای صنفی یا مدنی را به عنوان شرکایی مطلوب برمیگزینند.
روشهای بی شماری برای پیوستن نهادهای صنفی و مدنی به یکدیگر و تشکیل شبکه وجود دارد. تصمیم دربارۀ اینکه به چه نوع شبکهای میخواهید بپیوندید یا چه نوع شبکهای را میخواهید تشکیل دهید، به بررسی دقیق این نکته نیاز دارد که جنبش و سازمان شما میخواهد از راه همکاری با دیگر سازمانها و جنبشها به چه دستاوردهایی برسد. شبکه ها دست کم به پنج دلیل مشخص تشکیل میشوند که هریک درجههای مختلفی از تعهد به همکاری را از خود نشان میدهند. این دلایل عبارتند از؛
۱-تبادل اطلاعات
به دلیل اینکه شبکه از روابط غیررسمی بین سازمانها و یا جنبشها تشکیل شده، تبادل اطلاعات مستلزم سطح پایینی از وابستگی متقابل و شمار اندک تصمیمگیری مشترک است. معمولاً وقتی یک سازمان جلسهای را برای شرکاء تشکیل میدهد، اطلاعات به اشتراک گذاشته میشود.
۲-برای هماهنگی سیاست ها، برنامه ها و فعالیت ها
برای این امر، وابستگی متقابل محدود اما حدی از تصمیمگیری مشترک ضرورت دارد. این شکل از شبکه، درواقع در جست وجوی راه هایی برای هم افزایی جنبشها یا سازمانهای مختلف در اقدامهای جداگانه است، هماهنگی را اغلب، رهبران جنبشها و سازمانهای مختلف انجام میدهند.
۳-دستیابی به بودجه مشترک
حامیان مالی(اعم از مؤسسههای دولتی یا سازمانهای بینالمللی) ممکن است سازمانهای تحت حمایت و پشتیبانی خود را ملزم کنند که باید به هدفهای خاصی دست پیدا کنند. ممکن است یک سازمان یا جنبش توانایی تحقق همه هدفهای درخواستی را نداشته باشد، اما بتواند از راه همکاری با دیگران این الزامها را محقق کنند. شبکهای از جنبشها یا سازمانهایی به هدف تأمین بودجه تشکیل میشوند که اغلب به تصمیمگیری مشترک دربارۀ مسائل مالی نیاز دارند و اغلب باید به شکل قانونی ثبت شوند. این نوع شبکهها به تیمهای مدیریت پروژه و مالی مشترک نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که کلیه سازمانهای درون شبکه برای دستیابی به هدفهای مدنظر تامین کنندۀ مالی و تعهدهای تأمین مالی با یکدیگر همکاری میکنند.
۴-ایجاد فعالیت مشترک جدید
ایجاد فعالیتهای مشترک جدید مانند کمپینها، ارائه خدمات یا اقدام در شرایط بحرانی -مانند زلزله یا سیل و… ممکن است به میزان بالایی از تصمیمگیری مشترک متمرکز بر برنامه عمل و استراتژی نیاز داشته باشد. اعضاء چنین شبکهای ممکن است به این نتیجه برسند که ایجاد یک سازمان هماهنگ کنندۀ جدید متشکل از اعضاء جنبشهای مختلف بنیانگذار، ضروری است. این احتمال وقتی وجود دارد که ضرورت هماهنگی در درازمدت و نه برای یک کمپین واحد لازم باشد. از طرف دیگر، شبکه ممکن است به صورت یک ائتلاف برای یک کمپین یا اقدام خاص و مدت زمان مشخصی در دل یک سازمان ایجاد شود.
۵-ایجاد هویت مشترک بلند مدت
این امر به سطح های بالایی از تصمیمگیری مشترک نیاز دارد. جنبش ها و سازمان های مدنی به هم میپیوندند تا سازمان مشترک جدیدی، با چشم انداز، مقررات، سیاست ها و ساختار رهبری مجزا از سازمانهایی که در آنها عضو هستند، ایجاد کنند و گاهی به ثبت قانونی به عنوان یک نهاد جدید نیاز دارند. این شکل از شبکه، اغلب کارمندان دائمی استخدام میکند و از رویههای رسمی – مانند انتخابات- برای تعیین رهبری استفاده میکند. این مدل شبکهها میتوانند برای اهداف و کمپینهای بلندمدت، کارآمد باشند.
****
اهمیت انتخاب شرکاء و همکاران
همکاری درون یک شبکه، باید پس از بررسی دقیق نیازها انجام پذیرد. در عین حال، برخی از عوامل ممکن است در انتخاب شرکای خاص تأثیر بگذارد. مانند اینکه آیا جنبش نیاز به فضایی برای گردهمایی، حامیان بیشتر، اطلاعات کارشناسی، اعتبار اجتماعی یا آگاهی بین المللی دارد یا خیر. مؤثرترین شبکه ها، شبکه هایی هستند که برای دستیابی به هدف، استراتژیهای مشخص و مشترکی دارند. شرکاء و همکاران باید بر اساس هماهنگی اهداف و نیازها انتخاب شوند. بر اساس ماهیت جنبش و هدفتان از ایجاد شبکه، شماری شرکای بالقوه وجود دارند که ممکن است بخواهید در جذب آنها بکوشید. در ادامه به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
جنبشهای مردمی
ماهیت تغییرپذیر حرکت های اعتراضی و انقلاب دیجیتالی همراه آن، علت آن است که کار جنبش های مردمی آسان تر و این جنبش ها، محرک اصلی تغییر دموکراتیک شوند. بسیاری از نیروهای اجتماعی-سیاسی، جنبشهای مردمی را بسیار بیشتر از سازمان های جامعه مدنی، نمایندۀ جامعه و آن ها را نسبت به مشکلات جامعه، آگاه تر میدانند. جنبشهای مردمی، همچنین از نظر ترکیب جمعیتی متنوعتر و در رویکردهای اعتراضی خود خلاقترند. مهم آن است که جنبش های مردمی به یکدیگر و سازمانهای رسمی جامعه مدنی و به طور کلی همه ذینفعان بپیوندند و با هم تشکیل شبکه دهند. جنبش های مردمی اغلب حول موضوعات خاصی سازمان مییابند که بر زندگی روزمرۀ مردم تأثیر میگذارند. این موضوعات همیشه مختص یک جامعۀ خاص نیست و همکاری بین جنبش های مردمی مختلف مواجه با مشکلات مشابه، میتواند فشار برای رفع آن0ها را افزایش دهد. جنبش های مردمی، اغلب نمایندۀ آسیبپذیرترین قشر جامعه، حاشیه نشینان و افراد به حاشیه رانده شده و محروم از جامعه هستند. تشکیل شبکههایی از جنبشهای مردمی، سازمان های رسمی جامعه مدنی و دیگر ذینفعان، میتواند به افزایش قدرت، نفوذ، ارتباط و توانایی کار مؤثر در جهت تغییرهای اجتماعی-سیاسی منجر شود.
سازمانهای رسمی جامعه مدنی
سازمان های رسمی جامعه مدنی -مانند سازمان هایی معمولاً مشهور به سازمان های غیردولتی- به طور مرتب حول محور موضوعات خاص، شبکههایی را با یکدیگر تشکیل میدهند. به شکلی سنتی، آژانس های ملل متحد، دولت ها و دیگر حامیان مالی به دلیل ماهیت نهادینه شدۀ این سازمان ها و توانایی آنها در برآوردن ضروریت های حسابداری و گزارشدهی برای کمکهای مالی، به ایجاد ارتباط با سازمانهای رسمی جامعه مدنی تمایل زیادی دارند؛ تا حدی که جنبشهای مردمی اغلب نادیده گرفته میشوند. مشارکت با سازمان های رسمی جامعه مدنی میتواند برای جنبش ها بسیار مفید باشد، زیرا سازمانهای رسمی ممکن است ارتباطاتی در دولت داشته باشند و این ارتباطها توانایی آن ها را در ایجاد تغییر افزایش دهد. ارتباطاتی مانند توانایی رزرو مکان و پرداخت هزینههای متخصصان حقوقی و کارمندان دائم تا کارهای اداری روزمره را انجام دهند که همراه فعالیت صنفی و مدنی مؤثر است. هنگام انتخاب سازمان های رسمی جامعه مدنی برای مشارکت، این نکته مهم است که مشخص شود، آیا در هر شرایطی شرکاء باید از نشان و هویت سازمان مدنی استفاده کنند یا خیر و آیا در نحوۀ استفاده از منابع در صورت تغییر شرایط، انعطاف پذیری وجود دارد یا خیر؟ آن دسته از سازمان های جامعه مدنی شرکای خوبی خواهند بود که میپذیرند مشارکت آشکار و وابسته به بستر و محتوا، میتواند در مشروعیت یا نداشتن جنبشهای اعتراضی مؤثر باشد. همچنین، سازمان ها، وقتی درک میکنند که نیازها ممکن است در شرایط اعتراضی تغییر کنند و شرایط سنگینی دربارۀ نحوۀ استفاده از کمکهای خود وضع نمیکنند، شرکای مؤثری محسوب میشوند.
سازمانها و گروه های شبکه ساز در سطح محلی و ملی
سازمان ها و گروه هایی وجود دارند که به شکل خاص برای ایجاد شبکه در سطوح مختلف محلی، منطقهایی، ملی و بینالمللی بین جنبش های اجتماعی و اعتراضی با اهداف مشابه فعالیت میکنند. این سازمان ها و گروهها در شبکه سازی، به طور کلی در موضوعات خاص تخصص دارند و به تسهیل ارتباط بین جنبشهای اعتراضی فعال در این زمینهها میانجامند. گذشته از تسهیل این ارتباط ها، بسیاری از این سازمان ها در جهت ایجاد ظرفیت برای جنبشهایی کار میکنند که با آنها همکاری دارند تا از پایداری شبکه های خود اطمینان حاصل کنند. چنین سازمانهایی صرفاً در صورتی به شما یاری میرسانند که فعالانه به آن ها نزدیک شوید و درخواست کمک کنید و توضیح دهید که جنبش شما چه طور با چشم انداز کلی آن ها هم راستاست .
سازمانهای مردم نهاد بین المللی
گرچه بین اغلب فعالان و کنشگران صنفی و مدنی حس بیاعتمادی نسبت به سازمانهای مردم نهاد بینالمللی وجود دارد، اما این سازمانها میتوانند شرکای مفیدی باشند. آنها میتوانند پشتیبانی فنی، اطلاعاتی و راهنماییهای مفیدی در زمینه چارچوبهای حقوقی و اداری بین المللی ارائه دهند. حمایتهای سازمانهای مردم نهاد بین المللی، میتواند برای ایجاد کمپینهای متنوع و چندجانبه بر اساس تحقیقات خوب و اطمینان بخش استفاده شود.
آژانسهای سازمان ملل متحد و کمیتههای بینالمللی
سازمان ملل متحد آژانسهای بیشماری دارد که در جهت رسیدن به اهداف مختلفی تلاش میکنند. اگر یک آژانس با موضوع خاص یا چالشی سروکار دارد که جنبش شما نیز با آن روبه رو است، همکاری با آژانس سازمان ملل -اغلب در قالب غیررسمی – میتواند بسیار مفید باشد. روالهای ویژۀ سازمان ملل متحد، مانند گزارشگر ویژه دربارۀ حق آزادی اجتماعات و انجمنها نیز میتوانند شرکای مفیدی در بررسی نمونههای نقض حقوق بشر و گزارشدهی دربارۀ آن باشند. در زمینه حقوق کار نیز، کمیته آزادی انجمنهای سازمان بینالمللی کار با ایجاد سازوکارهایی امکان گزارشگیری و شکایت انجمنها در خصوص نقش حقوق کار را فراهم کرده است.
رسانه ها
رسانه شرکای قدرتمندی برای هر جنبش اعتراضی هستند. مهم است که جنبشها به رسانههای پیشرو نزدیک شوند تا آنها مصاحبههایی با رهبران جنبش انجام دهند، آنها را به مناظره دعوت کنند و در صورت امکان، مستندهایی دربارۀ وضعیتی نمایش دهند که به اعتراض ها منجر شده است. رادیو، تلویزیون و نشریه ها و نیز شبکههای اجتماعی -مانند کانال های یوتیوب، اینستاگرام و غیره- شرکای بالقوه جنبشهای اعتراضی و اقدامات صنفی و مدنی هستند. رسانه های اجتماعی نیز ابزار مهمی برای کنشگران محسوب میشوند. پیام ها را میتوان به سرعت و برای مخاطبان زیادی پخش کرد، اما اعضاء جنبشهای اعتراضی، همچنین میتوانند از رسانههای جدید برای نوشتن دربارۀ تجربههای خود استفاده کنند، فیلمهایی از اتفاقها ارسال و با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. یک جنبش موفق باید از این امر اطمینان حاصل کند که هم به رسانههای سنتی و هم شبکه های اجتماعی اتکا دارد، از پلتفرمهای مختلفی برای دستیابی به گروه های مختلف مردم استفاده میکند و با استفاده از پلتفرمهای متعدد، این امکان را فراهم میکند که مطالبات به صورت واقعی منعکس شود.
****
ویژگیهای شبکه های موفق
شبکههای موفق اغلب ویژگی های مشابهای دارند. این ویژگی ها را میتوان در سه دسته کلی طبقه بندی کرد:
تاریخچه و محیط بیرونی: شبکه های موفق جامعه مدنی، اغلب بر اساس روابط گذشته افراد در سازمان های مختلف ساخته میشوند. اغلب کارآمدترین شبکه ها با مشارکت افراد و سازمان هایی ایجاد میشوند؛ افراد و سازمانهایی که از پیش با هم همکاری کردهاند یا به نحوی در تعامل بودهاند.
اهداف اجتماعی و تخصص فنی: موفقترین شبکه ها، اغلب شبکه هایی هستند که حول موضوعات جالب توجه برای عموم بسیج میشوند. موضوعاتی برای عموم جالب توجهاند که پیشتر توجه بسیار از رسانهها را به خود جلب کردهاند و همگان با دقت آن را رصد میکنند. با وجود این، یک سوژه محبوب، به تنهایی کافی نیست. شبکه ها، به تخصصهای فنی -مانند طیف وسیعی از دانش، مهارت و منابع دیگر- برای دستیابی به این اهداف نیاز دارند. این تخصصها -از تخصص حقوقی و رسانه ای گرفته تا تخصص بسیج اجتماعی و همچنین تحقیقات گسترده را در بر میگیرد. شبکه، منظور از تخصص را مشخص میکند و از آن برای هدایت مشارکتهای بیشتر و خارج از شبکهاش در کارها استفاده میکند.
رهبری، حاکمیت و مدیریت: شبکه ها با رهبری، حاکمیت و مدیریت مشارکتی بهترین کارآیی را نشان میدهند؛ یعنی وقتی تکیه بر فرد را کنار میگذارند و بر مبنای رهبری جمعی عمل میکنند و به جای رویکردهای سلسه مراتبی و دستوری متداول در سازمان های منفرد، بر ایجاد سیستم های اعتمادآفرینی متمرکز میشوند، کارایی و پاسخگویی بهتری دارند. ثبت سوابق، ارتباطات، جمعآوری منابع مالی و مدیریت مالی از جمله کارهایی است که شبکه در راستای اعتمادآفرینی انجام میدهد.
با این بخشبندی باید توجه کرد که هنگام طراحی، تأسیس و ارزیابی شبکه های موفق نمیتوان هیچ کدام از این نکات را نادیده گرفت.
****
راههای ایجاد شبکه
وقتی نوع شبکهای سودمند را برای جنبش و سازمان خود مشخص و شرکای مدنظر خود برای پیوستن به این شبکه را شناسایی کردید، مهم است که بهترین راه تشکیل شبکه و تنظیم روابط بین جنبش ها یا سازمانهایی را پیدا کنید که قرار است در شبکه قرار گیرند. ایجاد شبکه به این نیاز دارد که شرکای درگیر دربارۀ جنبههای تدارکاتی تصمیمگیری کنند. این جنبه ها ممکن است پیچیده باشند؛ مانند ساختارهای رهبری [در صورت تمایل]، استراتژیهای کمپین و برنامه های بلندمدت، مانند مسائل مرتبط با موضوعات بالقوه حساس مانند امور مالی. نحوۀ تصمیمگیری دربارۀ هر یک از این موضوعات، به بستر شبکه و اعضاء تشکیل دهنده آن بستگی دارد. با این حال به نکات زیر در راهاندازی یک شبکه قدرتمند دقت کنید:
– ساخت شبکه در زمان ثبات و آرامش
زمان ثبات و آرامش بهترین زمان برای ایجاد ارتباط و شبکه سازی برای جنبش ها است. ایجاد روابط در اوج اعتراضات کار دشواری است؛ زیرا محیط بار احساسی دارد و سیال و متغیر است. درعوض، کار ساخت و ایجاد شبکهها باید گامی مقدماتی قبل از شروع اعتراضات و کمپین ها به حساب آید. بعنوان مثال در شیلی، در سال ۲۰۰۹، سه جنبش بزرگ دانشجویی کنفرانسی را برگزار کردند که در آن جنبشهای دانشجویی از دانشگاه های دولتی و خصوصی، اتحادیههای کارکنان سیستم آموزش وپرورش شرکت داشتند. در این کنفرانس، جنبشهای مختلف توانستند با یکدیگر رابطه برقر ار کنند و اطلاعات شان را به اشتراک بگذارند. آنها مشخص کردند که کدام جنبش ها از نظر سیاسی و ایدئولوژیک هم راستا هستند و کدام یک با آن ها همراه نیستند، اما میتوانند در اشتراک گذاری منابع مفید باشند. این کنفرانس پایه و اساس همکاری جنبشهای دانشجویی در فعالیتهای امدادی برای کمک به معدنچیان در بحران معدن سال ۲۰۱۰ و اعتراضهای گستردۀ دانشجویی بوده است که در سال ۲۰۱۱ به اصلاحات در سیستم منتهی شد.
– دیدار چهره به چهره
ایجاد شبکههای مجازی و گسترش ارتباطات غیرحضوری دسترسپذیری بیشتری برای کنشگران به خصوص آن دسته از کنشگرانی که در محیطهای پرمخاطره فعالیت میکنند، دارد. با این حال هنگام ایجاد شبکه و در مدت حیات شبکه، در صورت امکان ملاقات حضوری و گفت وگوی چهره به چهره رهبران و فعالان جنبش ها و سازمان های عضو شبکه اهمیت دارد. شرکای بالقوه از این راه میتوانند با دشواری های پیش رو احساس همدلی کنند، سؤال هایشان را بپرسند و درک دقیقی از وضعیت موجود و از منایع دست اول به دست آورند. همچنین ملاقات حضوری منظم، امر مهمی است؛ زیرا انگیزههای شخصی اهمیت دارند و دلایل مشارکت ممکن است دائم تغییر کند. جلسه های حضوری ارزیابی این انگیزهها را آسان میکند و امکان میدهد تا دریابیم آیا هنوز هم این انگیزهها با هم همسو هستند یا خیر.
– توافق روی معیارهای اخلاقی و شیوۀ حل وفصل اختلاف ها
توأمان با آنکه بسیاری از شبکه ها در شرایط پرمخاطره اجتماعی ایجاد میشوند، درگیریها و منازعههای درونگروهی بین افراد نیز امری معمول است. مدیریت چنین وضعیتی کار دشواری است و میتواند به ازهم پاشیدن شبکه منجر شود. به همین دلیل، در همان آغاز زندگی انجمنی، اعضاء شبکه باید روی معیارهای اخلاقی و شیوۀ حل وفصل اختلاف ها مبتنی بر اجماع در شبکه توافق کنند؛ به شکلی که در آن ارزشها و تعهدهای زیربنایی شبکه فهرست شده باشند. این توافقنامه باید عملکرد شبکه را هدایت کند و برای حل وفصل هر درگیری و اختلاف داخلی استفاده شود. در مقیاس کوچکتر، اگر شبکه ها جلسه های منظم دیدار حضوری بین اعضاء داشته باشند، در ابتدای هر جلسه میتوان توافقنامه گروهی تهیه کرد؛ توافقنامهای که تعهدها و ارزش های مدنظر افراد حاضر در جلسه را به تفصیل نشان دهد. این سند را سپس می توان به عنوان راهنما برای حل وفصل سازنده و محترمانه هر نوع تعارض داخلی استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که درگیری به انشعاب و تخریب روابط در درازمدت منجر نخواهد شد.
اشتراکگذاری دانش، تجربه و ارتباط ها
گرچه برخی از شبکه ها صرفاً برای دستیابی به یک هدف خاص ایجاد شده و سپس منحل میشوند، برخی دیگر در طولانی مدت و گاهی در شکل های گوناگون به حیات خود ادامه میدهند. حتی وقتی شبکه ها پس از دستیابی به یک هدف خاص منحل میشوند، اشتراکگذاری دانش و تجربه میتواند و باید ادامه یابد، چرا که به پایداری روابط و جنبش ها در زمان طولانیتری کمک میکند. حتی جنبشهایی که برای دستیابی به اهداف مختلفی با یکدیگر شبکه ساختهاند نیز، دارای دانش و اطلاعات ارزشمندی هستند که با انباشت آن، در آینده مدت زمان لازم برای ایجاد شبکههای جدید کاهش خواهد یافت.
جمعبندی
چنانکه در ابتدا اشاره شد، در ایران به دلیل محدودیتهای تحمیل شده از سوی حاکمیت و ضعف روحیه تساهل و مدارا برای همکاری کنشگران با یکدیگر جهت پیشبرد اهداف مشترک، شبکهسازی های واقعی، یا فرصت انجام نیافته و یا عمر کوتاهی داشته است. گرچه دسترسی گسترده به رسانههای مجازی این فرصت را برای برخی جریانهای صنفی از جمله کارگران، بازنشستگان، معلمان، دانشجویان و گروههای اجتماعی دیگر فراهم کرده که شبکههای غیررسمی و مجازی تشکیل دهند، اما به دلیل ضعف اطلاعرسانی در خصوص شیوه فعالیتها، اهداف و ماموریتهای این شبکهها؛ اطلاعات دقیقی از کارکرد و میزان اثربخشی آنها در به نتیجه رساندن مطالبات گروههای مختلف اجتماعی در دست نیست. با این حال تجربیات مشابه در سایر نقاط جهان نشان داده که حتی در همین شبکهسازیهای مجازی در صورتیکه کنشگران به شکل غیرهیجانی، شفاف، هدفمند و برنامهریزی شده عمل کنند، به نتیجه رسیدن خواستهها و مطالبات صنفی و مدنی ممکن خواهد بود.