” قدرت اینکه دنیای بهتری برای همه کسانی که در آن زندگی میکنند بسازید، در دستان شماست.”
نلسون ماندلا
تارنمای داوطلب: حق اعتراض، به مردمی که با بیعدالتی مواجه هستند اجازه میدهد تا از طریق اقدام جمعی قدرت تولید کنند. برای بسیاری، این نوع اعتراض به مثابه شعار «دنیای دیگری ممکن است»[1] حامل نوعی امید و نوید است. این اعلانی است برای اینکه بدانیم باید وضعیت موجود را به چالش کشید و تغییر داد. مبارزاتی از این نوع اغلب آموزش را به عنوان یک حق انسانی معرفی میکند و تلاش میکند تا آینده آموزشی عادلانهتر و فراگیرتری را ایجاد کند. در آموزش و پرورش نیز یادگیری و کار در مدارس در طول سالها موضوع اعتراضها بوده است.
با نگاهی به گذشته درمییابیم که از طریق اعتراضات بود که مردم توانستند به حقوق سیاسی و مدنی مهمی دست یابند. میراث جنبش چارتیست در بریتانیا در دهههای ۱۸۳۰ و ۱۸۴۰ برای به دست آوردن حقوق سیاسی برای طبقات کارگر، جنبشهای اجتماعی بعدی، از جمله جنبشهای مرتبط با حق رأی برای زنان و جنبشهای حقوق مدنی دهه ۱۹۶۰ را تحت تأثیر قرار داد. در سطح جهانی، جنبش های کارگری کارگران را گرد هم آوردهاند تا خواهان حقوق و منزلت بهتر در کار باشند. جنبشهای ضد جنگ علیه تجاوزات امپریالیستی به اندازه اقدامات جنگی رایج است. مبارزه برای عدالت نژادی در زمینههای ملی متفاوت است، اما شامل جنبشهای بومی و سیاهپوستان در برزیل و کلمبیا، زندگی سیاهپوستان مهم است و جنبشهای لغو بردهداری در ایالات متحده و مبارزه با آپارتاید و میراث آن در آفریقای جنوبی است. نکته قابل توجه در میان اغلب این جنبشها این است که «دانشآموزان» بازیگران اصلی همه این اعتراضها بودهاند و اقداماتی را علیه خشونت با اسلحه، استعمار زدایی از آموزش و پرورش و عدالت زیستمحیطی رهبری میکنند. بسیاری از این جنبشها جرقه اقدامات همبستگی در مکانهای دیگر یا الهام بخش نسل جدیدی از معترضان بوده است. اما اعتراض میتواند به شکل اقدامات کوچک نیز بروز کند. مانند امتناع از تبدیل شدن به جامعهای منفعل، ایجاد چالشی برای فردگرایی رقابتی و یا مقاومت در برابر قضاوتهای مخرب جنسیتی، قومی، نژادی، مذهبی و غیره.
با این حال، ماهیت اعتراض همیشه به ارزیابی اینکه چه چیزی «درست» و «عادلانه» است، مرتبط است. در بسیاری از کشورها، رژیمهای پوپولیستی و اقتدارگرا به اعتراضات پیرامون اصلاحات غیرلیبرال در آموزش و پرورش، از جمله اصلاحاتی که آسیبپذیری جوامع به حاشیه رانده شده را افزایش میدهد، واکنشهای تندتری نشان دادهاند. در ایالات متحده، گروههای محافظهکار از اشکال مختلف اقدام جمعی برای پاک کردن تاریخ سیاهپوستان از برنامه درسی استفاده میکنند. در بریتانیا، قوانین اخیر محدودیتهایی را برای انواع تاکتیکهای اعتراضی که سازماندهندگان میتوانند از آنها استفاده کنند، در نظر گرفته است، در حالی که هدف از قانون جدید «آزادی بیان» تعطیل کردن بحثها در فضاهای آموزشی است. در شرایط فعلی، قطبی شدن فضای بحث و تبادل نظر در بسیاری از محافل آموزشی به کاهش کیفیت کنش جمعی برای ایجاد تغییر منجر شده است. در نتیجه این شرایط کانالهای شنیده شدن صداها مسدود میشود، عرصههای بحث بسته میشود، تصمیمات حرفهای معلمان تحت نظارت و کنترل پلیس و نیروهای سرکوب قرار میگیرد و یا یا حق دانشآموزان برای اعتراض سلب میشود.
کنفرانس CIES 2024 که متشکل از محققان، معلمان، فعالان، توسعه دهندگان یا سازمان دهندگان برنامه آموزش تطبیقی و بینالمللی است به دنبال آن است که به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوانیم با تاریخچه ها، برنامه درسی، نظریه ها و روششناسی ها و آموزش هایی که اقدامات اعتراضی را هدایت میکنند، تعامل داشته باشیم و درباره آنها فکر کنیم؟ این کنفرانس که ۱۶ و ۱۷ اسفند به صورت آنلاین و ۲۰ تا ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ در میامی برگزار میشود، میتواند الهام بخش بحث ها، گفتگوها و اقدامات جمعی در آینده باشد.
نمونههایی از اعتراضات علیه نظام آموزشی
اعتراضات علیه نظام آموزشی میتواند طیف وسیعی از موضوعات را در بر گیرد و اشکال گوناگونی به خود بگیرد. در سالهای گذشته علاوه بر معلمان ایران که یکی از پرسروصداترین جنبشهای صنفی را در منطقه به راه انداختند، در سایر نقاط جهان نیز نمونههایی از اعتراضات اجتماعی را میتوان یافت که با اصلاحات و یا مشکلات نظام آموزشی مرتبط بودهاند. به چند نمونه از این جنبشهای اعتراضی و دستاوردهای آنها در نقاط مختلف جهان توجه کنید:
اعتراضات دانشآموزی و دانشجویی:
راهپیمایی برای زندگی(March for Our Lives): در سال ۲۰۱۸ و پس از تیراندازی دسته جمعی در دبیرستانی در فلوریدا تعدادی از دانشآموزان از سراسر ایالات متحده دست به اعتصاب و راهپیمایی زدند و خواستار قوانین سختگیرانهتری برای کنترل اسلحه شدند.
اعتراضات هنگ کنگ: در سال ۲۰۱۹، دانشجویان هنگ کنگ نسبت به تغییرات پیشنهادی در سیستم آموزشی خود اعتراض کردند، که آنها آن را تلاشی برای تضعیف آزادی تحصیلی میدانستند. این اعتراضها ابتدا علیه لایحه دولت برای تسهیل استرداد افراد مظنون به چین شکل گرفت و در ادامه به جنبشی علیه نفوذ رو به افزایش پکن برای سرکوب آزادیهای مدنی بدل شد.
تظاهرات دانشجویان شیلیایی: در سال ۲۰۱۱، دانشجویان در شیلی تظاهرات سراسری را رهبری کردند و خواستار اصلاحات آموزشی از قبیل بودجه بهتر، کاهش هزینه های تحصیل و افزایش دسترسی به آموزش عالی شدند. وضعیت مدارس و دانشگاههای شیلی از شدیدترین نمونههای خصوصیسازی نظام آموزشی در سراسر جهان است و نزدیک به ۴۰درصد بودجه بخش آموزش توسط خانوادههای شیلیایی پرداخت میشود.
اعتراضات معلمان:
جنبش Red For Ed: در سال ۲۰۱۸، معلمان در چندین ایالت ایالات متحده اعتصاب کردند و خواستار افزایش دستمزد، شرایط کاری بهتر و افزایش بودجه برای مدارس دولتی شدند.
اعتصاب معلمان مکزیک:در سال ۲۰۱۸، معلمان مکزیک در اعتراض به اصلاحات آموزشی دست به اعتصاب زدند. معترضان معتقد بودند اتحادیههای موجود آنها را تضعیف میکنند و کیفیت آموزش را کاهش میدهند.
اعتصاب معلمان بریتانیا: در سال ۲۰۲۳، معلمان در بریتانیا پس از سال ها کاهش واقعی دستمزدها، اعتصاب کردند و خواستار بهبود حقوق و شرایط کاری شدند.
اعتراضات والدین:
جنبش انصراف: در ایالات متحده، برخی از والدین به دلیل نگرانی در مورد تأثیر منفی آزمون های آموزشی بر دانش آموزان و استفاده نادرست از داده های این آزمونها، تصمیم گرفتند فرزندان خود را از حضور در جلسات امتحان منصرف کنند.
مبارزه با ممنوعیت کتاب: در سالهای اخیر، مبارزه با ممنوع کردن دسترسی به کتابهای درسی که با نژاد، جنسیت و تمایلات جنسی سروکار دارند، در برخی ایالتهای آمریکا آغاز شده است. تلاشها برای سرکوب آزادی بیان بهویژه در مدارس دولتی در آمریکا فراگیر است و این جنبش در راستای مبارزه با این تلاشها شکل گرفته است. انجمن PEN آمریکا گزارش داده که از سال ۲۰۲۱، بیش از ۲۸۲۳ عنوان کتاب منحصر به فرد در مدارس دولتی سراسر کشور ممنوع شده است.
این موارد تنها چند نمونه از جنبشهای اعتراضی سالهای گذشته است که به طور خاص نظام آموزشی و تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اثرگذار بر سازوکار آموزشی را هدف قرار داده است.
[1] شعار مجمع اجتماعی جهانی در سال ۲۰۰۱