قرارداد موقت، چه در روابط کاری، چه در روابط عاطفی ، نمادی از ناپایداری است. اما آیا زندگی ما هم باید موقت باشد؟
وقتی ساختار زندگیمان تاریخ انقضا دارد، بخش زیادی از انرژی ما صرف نگرانی، اضطراب و آمادگی برای پایان میشود، نه زندگی در لحظه حال. فرد دنبال شغل بعدی میگردد، رزومه مینویسد، نگاهش به صفحه مانیتور پر از آگهیهای شغلی است.
اما برای بسیاری، موقتی بودن قرارداد معنایی جز استرس و بیثباتی ندارد. زندگی در حالت تعلیق، یک انتخاب فلسفی نیست، یک واقعیت اقتصادی است.
قرارداد موقت زندگی ما را در حالت تعلیق قرار میدهد، اما راهحل تنها انتظار نیست. اولین گام برای پایان دادن به ناامنی و دائمی کردن زندگی، تشکلیابی و اتحاد کارگران است. وقتی کارگران کنار هم میایستند، میتوانند قراردادهای پایدار و شغلهای امن بسازند و زندگی را از حالت موقت خارج کنند.
دائمی شدن قرارداد کار، یعنی پایدار کردن زندگی.
داوطلب وبسایت داوطلب