تارنمای داوطلب: پاییز ۱۴۰۴ در حالی به پایان رسید که وضعیت معیشتی ایرانیان به ویژه طبقه کارگر به شکل بیسابقهای تحت فشار قرار گرفته است. تورم رسمی از مرز ۵۰ درصد عبور کرده و نرخ دلار نیز از ۱۳۰ هزار تومان فراتر رفته است؛ شرایطی که با ادامه سیاستهای تعدیلی با شیب بسیار تند، چشمانداز زندگی کارگران را بیش از پیش نگرانکننده کرده است. در این میان، دو تصمیم کلان، موجی از بیثباتی اقتصادی ایجاد کرده است: نخست، افزایش نرخ بنزین تا ۵ هزار تومان از نیمه آذر، که یادآور تجربه تلخ افزایش نرخ ۳ هزار تومانی بنزین در آبان ۱۳۹۸ و پیامدهای اجتماعی و امنیتی آن است؛ و دوم، تلاش برای حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی و دارو، که به گفته کارشناسان، میتواند قیمت بسیاری از نیازهای پایهای خانوارها را چند برابر کرده و تابآوری معیشتی کارگران را به حداقل برساند. فعالان کارگری هشدار دادهاند که حذف ارز ترجیحی، حتی کالاهای ضروری مانند برنج را از سفره کارگران حذف خواهد کرد و افزایش قیمت بنزین نیز موج جدیدی از تورم را به همراه خواهد داشت، آن هم در شرایطی که دولت هیچ اقدامی برای افزایش دستمزد یا ترمیم قدرت خرید مردم انجام نمیدهد. در این بستر، فشار اقتصادی و بیتوجهی مزمن به معیشت کارگران، زمین سوختهای ایجاد کرده است که هیچگونه ظرفیت بهبود شرایط زندگی کارگران در آن وجود ندارد و تمامی این عوامل، بستر و انگیزه تداوم و گستردگی اعتراضات کارگری در آذرماه را فراهم کرده است.
فراوانی و پراکندگی اعتراضات آذر ماه
بررسی فراوانی گروههای معترض کارگری در آذرماه ۱۴۰۴ نشان میدهد که در میان بیش از ۸۰ تجمع و اعتصاب کارگری برگزار شده، بازنشستگان تأمین اجتماعی با فاصلهای معنادار، پرتکرارترین گروه معترض بودهاند. نام این گروه در فهرست گروههای معترض بیش از هر گروه دیگری تکرار شده و عملاً محور اصلی اعتراضات این ماه را شکل داده است. پس از آن، بازنشستگان مخابرات قرار دارند که با تکرارهای متعدد، دومین گروه پرشمار معترض محسوب میشوند؛ تداوم اعتراض این دو گروه بازنشسته، بیانگر انباشت مطالبات معیشتی، نارضایتی از وضعیت مستمریها و ناکارآمدی سازوکارهای پاسخگویی نهادهای مسئول است. در رده بعدی، کارگران قند خاورمیانه با تکرار قابل توجهی دیده میشوند که نشاندهنده یک کانون اعتراضی مشخص و احتمالاً کماکان حلنشده در این واحد تولیدی است. همچنین پرستاران (در قالبهای کلی و وابسته به مراکز درمانی مختلف) در مجموع فراوانی بالایی دارند و در زمره گروههای پرتکرار معترض قرار میگیرند.
در کنار این الگوی فراوانی، باید توجه داشت که با وجود آنکه بیشترین تعداد تجمعات و تکرار کنشهای اعتراضی متعلق به بازنشستگان تأمین اجتماعی، بازنشستگان مخابرات، کارگران برخی صنایع تولیدی و پرستاران بوده است، اما از نظر «بزرگترین تجمع از حیث تعداد مشارکتکنندگان»، رتبه نخست به این گروهها تعلق ندارد. در این شاخص، کارگران پالایشگاههای منطقه عملیاتی پارس جنوبی برجستهاند؛ تجمع چند هزار نفره این کارگران (حدود ۵ هزار نفر) از حیث حجم مشارکت، بزرگترین اعتراض کارگری آذرماه ۱۴۰۴ بهشمار میآید. این تفاوت نشان میدهد که فراوانی اعتراض الزاماً به معنای بسیج گستردهتر نیروی انسانی در هر کنش اعتراضی نیست و برخی بخشها، بهویژه در صنایع راهبردی، توان تجمعهای بزرگ اما کمتکرار را دارند.
همچنین باید به تجمع مشترک کارگران پیمانکاری صنایع نفت، گاز و پتروشیمی، برق و کارکنان بهزیستی در مقابل مجلس شورای اسلامی اشاره کرد که از نظر تنوع صنفی و گستره مشارکت، یکی از مهمترین اعتراضات این دوره محسوب میشود. این تجمع مشترک، اگرچه از نظر تعداد دفعات برگزاری به پای اعتراضات بازنشستگان نمیرسد، اما بهواسطه همزمانی مطالبات چند بخش و حضور پرشمار معترضان، وزن سیاسی و رسانهای بالاتری پیدا کرد. در مجموع، تصویر اعتراضات آذر ۱۴۰۴ نشان میدهد که یک دوگانه قابلتوجه شکل گرفته است: از یکسو اعتراضات پرتکرار و مستمرِ بازنشستگان و کارکنان خدمات عمومی، و از سوی دیگر تجمعات بزرگ و پرجمعیتِ کارگران صنایع انرژی مانند پالایشگاههای پارس جنوبی که با وجود دفعات کمتر، اثرگذاری بالاتری در سطح ملی دارند.
بر اساس اطلاعات جمعآوری شده در آذرماه ۱۴۰۴ در مجموع ۱۲ کنش اعتصابی ثبت شده است؛ شامل ۲ اعتصاب صرف و ۱۰ مورد «تجمع و اعتصاب». اعتصابهای صرف به پاکبانهای منطقه ۵ اصفهان (در دو نوبت) مربوط بوده است. در مقابل، موارد «تجمع و اعتصاب» عمدتاً به کارگران قند خاورمیانه (۶ مورد)، کارگران شرکت آرمان گسترنوین، نیروهای پیمانکاری شرکت فولاد مکران، کارگران کارخانه وردار زرتاک و کارگران کارخانه فولاد راد تعلق داشته است. این الگو نشان میدهد که اگرچه شکل غالب اعتراضها تجمع بوده، اما ابزار اعتصاب، بهویژه در واحدهای تولیدی و صنعتی بهطور هدفمند و متمرکز توسط گروههایی با مطالبات انباشته و حلنشده به کار گرفته شده است.
جمعبندی علل اعتراضهای کارگری آذرماه ۱۴۰۴ نیز نشان میدهد که مطالبات را میتوان در چند دسته اصلی و پرتکرار طبقهبندی کرد: نخست، مطالبات مزدی و معیشتی که گستردهترین محور اعتراض بوده و شامل حقوق و مستمری پایین، بیعدالتی در پرداختها، عقبافتادگی چندماهه حقوق، معوقات مزدی و کارانههای پرداختنشده یا ناقص است. دوم، مسائل بیمهای، درمانی و رفاهی شامل ناکارآمدی بیمهها، افزایش سهم بیمه تکمیلی، عدم اجرای آییننامه ۸۹، حذف یا کاهش رفاهیات، هزینههای بالای درمان و نگرانی از تجمیع یا تضعیف صندوقها. سوم، عدم اجرای قوانین و مقررات کار بهویژه اجرا نشدن طرح طبقهبندی مشاغل، همسانسازی دستمزدها، رتبهبندی، ساماندهی نیروهای شرکتی و پیمانکاری و بیتوجهی به مواد قانونی مرتبط. چهارم، ناامنی شغلی و تعدیل نیرو شامل قراردادهای موقت کوتاهمدت، اخراج یا بیکار شدن دستهجمعی، تعطیلی کارخانهها و نگرانی از آینده شغلی. پنجم، شرایط سخت کار و تبعیض ساختاری مانند فشار کاری بالا، شیفتهای طولانی و غیرمتعارف، اضافهکاری اجباری، تبعیض در پرداختها، جذب نیروی غیربومی بهجای نیروی بومی و ضعف مدیریت. در نهایت، بخشی از اعتراضها نیز به سوءمدیریت، فقدان شفافیت و بیتوجهی نهادهای مسئول به مطالبات انباشته بازمیگردد که نشان میدهد اعتراضهای این ماه بیش از هر چیز در بحران معیشت، اجرای ناقص قانون و فرسایش اعتماد کارگران به سازوکارهای رسمی حل اختلاف ریشه دارد.
در ادامه مهمترین اعتراضات کارگری یک ماه گذشته را مرور خواهیم کرد:
بازنشستگان
اعتراضات بازنشستگان تأمین اجتماعی در آذرماه ۱۴۰۴ بیش از هر چیز بر محور بیعدالتی مزدی و پایین بودن مستمریها متمرکز است؛ مستمریهایی که بههیچوجه تناسبی با هزینههای واقعی زندگی ندارند. در شرایطی که هزینههای یک زندگی حداقلی چندین برابر حداقل مزد و مستمری مصوب است، بازنشستگان عملاً به زیر خط فقر رانده شدهاند. این نارضایتی مستقیماً متوجه سازمان تأمین اجتماعی است؛ نهادی که بهزعم بازنشستگان، هم در تعیین سطح مستمریها و هم در ایفای تعهدات درمانی و رفاهی ناکارآمد عمل کرده است. کاهش قدرت خرید، ناتوانی در تأمین هزینههای روزمره و شکاف عمیق میان حقوق بازنشستگی و سبد معیشت، احساس تبعیض ساختاری و «نادیدهگرفتهشدن» را در میان این گروه تشدید کرده و به تداوم تجمعات اعتراضی انجامیده است.
در کنار این محور، بحران درمان و رفاه مهمترین عامل مشترک اعتراض میان بازنشستگان فولاد و مخابرات است. بازنشستگان فولاد با انتقاد از عملکرد صندوق بازنشستگی فولاد، به عدم رسیدگی به وضعیت معیشتی و درمانی و همچنین نگرانی از تجمیع صندوقها اعتراض دارند؛ موضوعی که از نگاه آنان به تضعیف حقوق مکتسبه و کاهش سطح خدمات میانجامد. بازنشستگان مخابرات نیز با خطاب قرار دادن اداره مخابرات، عدم اجرای آییننامه ۸۹، افزایش سهم بیمه تکمیلی از ۲۰ به ۵۰ درصد و قطع یا کاهش رفاهیات و سهم خواروبار را در کانون اعتراض خود قرار دادهاند. در بستر کلیتر، افت شدید کیفیت خدمات درمان پایه، ناتوانی صندوقها در عمل به تعهدات قانونی و تحمیل «بیمه تکمیلی» بهعنوان تنها راه دسترسی به درمان، موجب شده سهم پرداخت از جیب بازنشستگان حتی با وجود بیمه تکمیلی به حدود ۷۰ درصد برسد؛ فشاری که بهویژه در هزینه دارو و درمان بیماران خاص، اعتراض بازنشستگان را از مطالبهگری مزدی فراتر برده و به یک اعتراض علیه فروپاشی امنیت درمانی و رفاهی تبدیل کرده است.
کارگران صنایع نفت،گاز و پتروشیمی
یکی از پرشورترین تجمعات صنفی ماههای اخیر را کارگران پیمانکاریهای پارس جنوبی انجام دادهاند. این تجمعات و راهپیماییها با هماهنگی کانونها و انجمنهای صنفی کارگران و سازماندهی گسترده این تشکلها انجام شده و همراهی هزاران کارگر و خانوادههای آنان را بدنبال داشته است. اعتراضات گسترده کارگران پیمانکاری نفت و گاز در پارس جنوبی، پیش از هر چیز بازتاب مطالبات انباشته و مزمن در یکی از راهبردیترین مناطق صنعتی کشور است. خواستههای اصلی این کارگران شامل اجرای طرح طبقهبندی مشاغل با رویکرد نظام همسانسازی دستمزد، اجرای طرح اقماری دو هفته کار و دو هفته استراحت برای نیروهای اداری و پشتیبانی، ساماندهی وضعیت رانندگان، پرداخت هزینه قطع امکانات به علاوه حق کمپ و برقراری ایابوذهاب هوایی، ساماندهی وضعیت نیروهای ایمنیِ پشتیبان و روزمزد و همچنین رعایت قانون کار و عرف کارگاهی برای تمان کارگران این منطقه است. مطالباتی که سالها در کل صنعت نفت و گاز تکرار شده اما بیپاسخ ماندهاند. این کارگران سال گذشته نیز در هفتههای متوالی در اعتراض به وضعیت خود تجمع کردند و با شنیدنِ وعدهی پیگیری مطالبات و حل مسائل، برای مدتی تجمعات خود را متوقف کردند. به گفتهی میرغفاری، رئیس انجمن صنفی کارگران پالایشگاههای پارس جنوبی، بخشی از مطالبات کارگران محقق شده اما هنوز مطالبات کلیدی آنها برآورده نشده و به بنبست رسیده است.
این بنبست دقیقاً همان نقطهای است که اعتراضات پارس جنوبی را به تجمعات سراسری کارگران پیمانکاریهای صنایع نفت وگاز مقابل مجلس شورای اسلامی پیوند میزند. تجمع مشترک نوزدهم کارگران پیمانکاری در تهران، با حضور نیروهایی از برق، نفت، و سایر بخشهای شرکتی، نشان داد که مسئله فقط یک منطقه یا یک صنعت نیست؛ بلکه «پیمانکاری» بهمثابه یک مسئله ملی مطرح است. شعار محوری تجمع، یعنی «پیمانکار باید حذف بشه»، عصاره تجربه مشترک کارگرانی است که سالها میان دولت، کارفرمای اصلی و شرکتهای واسطه سرگردان ماندهاند، بدون آنکه هیچیک مسئولیت کامل نیروی کار را بپذیرند.
در این میان، به نتیجه نرسیدن طرح ساماندهی کارکنان دولت به مهمترین کانون نارضایتی تبدیل شده است. این طرح که قرار بود با حذف شرکتهای واسطه، امنیت شغلی و عدالت مزدی را برای نیروهای شرکتی و پیمانکاری فراهم کند، بارها میان مجلس و دولت دستبهدست شده و عملاً در پیچوخم منافع متعارض متوقف مانده است. برای کارگران نفت و گاز، این تعلل صرفاً یک اختلاف حقوقی یا اداری نیست، بلکه ادامه همان چرخهای است که در پارس جنوبی به دستمزدهای نابرابر، قراردادهای موقت و حذف مزایای قانونی منجر شده است.
به همین دلیل، تجمع مقابل مجلس را باید ادامه طبیعی اعتراضات پارس جنوبی دانست؛ انتقال میدان اعتراض از محل تولید به مرکز تصمیمگیری. کارگران با حضور در تهران تلاش کردند نشان دهند که مسئلهشان صرفاً با یک پیمانکار یا یک پالایشگاه حل نمیشود و بدون تصمیم سیاسی روشن برای اجرای طرح ساماندهی و حذف پیمانکاران واسطه، بحران پابرجا خواهد ماند. همراهی نیروهای پیمانکاری برق، مخابرات و حتی کارکنان معترض بهزیستی نیز نشان داد که «درد مشترک» معیشت و ناامنی شغلی، مرزهای بخشی را درنوردیده است.
در مجموع، پیوند میان پارس جنوبی و تجمعات مقابل مجلس، بیانگر بلوغ یک مطالبه سراسری است: پایان دادن به نظام پیمانکاری بهعنوان ابزار ارزانسازی نیروی کار. تا زمانی که طرح ساماندهی کارکنان دولت به سرانجام نرسد و حذف واقعی واسطهها محقق نشود، اعتراضات از پالایشگاهها به خیابانهای تهران و از آنجا به سایر بخشهای اقتصادی گسترش خواهد یافت؛ مسیری که کارگران پیمانکاری امروز با صدای بلند آغاز کردهاند.
پرستاران
اعتراضات پرستاران در یک ماه گذشته، بهویژه با گسترش تجمعات در شهرهای مختلف، وارد مرحلهای تازه و نگرانکننده شده است؛ مرحلهای که دیگر صرفاً حول مطالبات معیشتی نمیچرخد، بلکه به بحران ساختاری در نظام سلامت، فشار بر فعالان صنفی و فرسایش روانی گسترده کادر درمان گره خورده است. تجمع پرستاران در بیمارستان امام خمینی اهواز، کادر درمان بهبهان، پرستاران سنندج، گلستان و مینودشت نشان میدهد که نارضایتی، سراسری و عمیق است و به یک یا دو مرکز درمانی محدود نمیشود.
در پس این اعتراضات، یک تجربه مشترک قرار دارد: پرستاری در ایران هیچگاه در اولویت بودجهبندی دولتها نبوده و وزارت بهداشت، بهجای پیگیری منسجم مطالبات صنفی، اغلب در نقش همراه سیاستهای کلان دولت ظاهر شده است. وعدههای تکراری درباره «اصلاح نظام پرداخت»، «بهبود رفاهیات» و «تکریم کادر درمان» سالهاست مطرح میشوند، اما در زندگی واقعی پرستاران بازتابی ندارند. همین شکاف میان وعده و واقعیت، امروز خود را در بحرانی عیان کرده که تلخترین نمود آن، خبر خودکشی چهار پرستار در فاصلهای کوتاه بوده است.
خودکشی دو پرستار در بیمارستان لبافینژاد تهران و دو پرستار دیگر در کرمانشاه، موجی از شوک و خشم در جامعه پرستاری ایجاد کرد. موضعگیریهای انتقادی خانه پرستار و فعالان صنفی، بر این نکته تأکید دارد که این رخدادها را نمیتوان به مسائل شخصی تقلیل داد. حقوق و مزایای پرستاران هیچ تناسبی با واقعیتهای اقتصادی جامعه ندارد و فشار کاری مزمن، شیفتهای طولانی و کمبود نیروی انسانی، آنان را در وضعیت فرسودگی دائمی قرار داده است. در کنار این فشارها، فقدان حمایتهای روانی، مشاوره شغلی و سازوکارهای پیشگیری از فرسودگی شغلی، بحران را عمیقتر کرده است.
همزمان با اوجگیری این بحران انسانی، فشار بر فعالان صنفی نیز تشدید شده است. نمونه شاخص آن، اتفاقاتی است که برای جواد توکلی، عضو نظام پرستاری مشهد رخ داده؛ فشارهای امنیتی و اداری صرفاً به دلیل بیان مطالبات صنفی و نقد وضعیت موجود. این روند نهایتاً به استعفای سیده فاطمه بحرینی، عضو هیئتمدیره نظام پرستاری مشهد انجامید؛ استعفایی که نه یک تصمیم فردی، بلکه اعتراض صریح به انسداد مسیر مطالبهگری در ساختار رسمی نظام پرستاری بود. بحرینی در متن استعفای خود بهروشنی از تهدید، حذف شیفت معترضان، احضار، دادگاه، تفتیش منزل و بازداشت فعالان صنفی سخن میگوید و این پرسش بنیادین را مطرح میکند که آیا نظام پرستاری امروز همچنان نماینده افکار عمومی جامعه پرستاری است یا نه. پرستاران امروز صریح میگویند که فقط «حقوق» نمیخواهند؛ آنها امنیت، احترام و امکان یک زندگی انسانی را مطالبه میکنند. بیتوجهی به این هشدارها، هزینههایی خواهد داشت که دیگر با وعده و شعار قابل جبران نخواهد بود.
گسترش اعتصابات کارگری
در کنار اعتراضات پرستاران و نیروهای پیمانکاری، وضعیت کارگرانی که در هفتههای اخیر ناچار به اعتصاب و تجمع شدهاند نیز تصویر روشنی از فرسودگی صبر نیروی کار در ایران ارائه میدهد؛ کارگرانی که اغلب نه از سر انتخاب، بلکه بهدلیل ماهها بیحقوقی و بیپاسخ ماندن مطالبات بدیهی به خیابان و محل کار آمدهاند. کارگران شرکت آرمان گستر نوین در کنارک، کارگران کارخانه وردار زرتاک در کوار فارس و کارگران فولاد راد در همدان در پی ماهها بی حقوقی و نگرانی از آینده شغلی خود اعتصاب کردهاند. وجه مشترک همه این اعتراضات، یک واقعیت تلخ است: وقتی حقوق ماهها پرداخت نمیشود و سازوکار مؤثری برای پاسخگویی وجود ندارد، اعتصاب آخرین ابزار کارگر برای دیدهشدن و زندهماندن است
جمعبندی
اعتراضات کارگری در آذرماه ۱۴۰۴ تصویری روشن از شدت فشارها و بحران معیشتی طبقه کارگر ارائه میدهد. تورم بالای ۵۰ درصد، افزایش بیسابقه نرخ دلار و گرانی بنزین، در کنار تلاش برای حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی، شرایطی ایجاد کرده که تابآوری اقتصادی کارگران تقریباً به صفر رسیده است. در چنین فضایی، کارگران پیمانکاری نفت و گاز، نیروهای کارخانهها و پرستاران، هرکدام با انباشت مشکلات مزدی، بیتوجهی به حقوق قانونی و فشارهای امنیتی و روانی، دست به تجمع و اعتصاب زدهاند. مطالبات آنان شامل پرداخت حقوق معوقه، اجرای طرحهای ساماندهی و طبقهبندی مشاغل، حذف پیمانکاران واسطه، بهبود شرایط کاری و رفاهی، حمایتهای روانی و امنیت شغلی بوده است. اتفاقاتی مانند خودکشی پرستاران، فشار بر فعالان صنفی، و استعفای اعضای هیئتمدیره نظام پرستاری، نشان میدهد که بیتوجهی به خواستههای کارگران و کادر درمان نه تنها حقوق آنان را نقض میکند، بلکه سلامت و امنیت جامعه را نیز تهدید میکند. در مجموع، اعتراضات آذرماه، بازتاب انباشت نارضایتی، بحران ساختاری و فقدان پاسخگویی نهادهای مسئول است و نشان میدهد که بدون اقدام فوری برای اصلاح شرایط اقتصادی و شغلی، اعتراضات کارگری تداوم خواهد داشت و احتمال گسترش آن در سه ماه پایان سال که به موعد تعیین حداقل دستمزد سالانه نزدیک میشویم، بسیار بالاست.
با این توضیحات مهمترین اعتراضات کارگری و صنفی برگزار شده در آذر ماه ۱۴۰۴ را مرور خواهیم کرد. با ذکر این نکته که ممکن است بدلیل محدودیتهای ناشی از اطلاعرسانی و پوشش ناقص اعتراضات کارگری در یک ماه گذشته، بسیاری از موارد در لیست قرار نگرفته باشند.
داوطلب وبسایت داوطلب