تارنمای داوطلب: سالهاست که صدای اعتراض بخشی از بدنه کادر درمان در محوطه بیمارستانها و مراکز درمانی و یا در مقابل نهادهای دولتی طنینانداز است و حرفه پرستاری به یکی از دهها کانون اعتراضی علیه بیعدالتی و تبعیض شغلی تبدیل شده اشت. اعتراضاتی که حاصل دهههاِ کمتوجهی به ساختارها، نیروی انسانی، قراردادها، و آینده این حرفه است و هر بار زمینه برگزاری تجمعی در گوشهای از کشور را فراهم میکند. در سالیان اخیر و پس از اجرای قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری _آنهم پس از قریب به ۱۵ سال از زمان تصویب_ همچنان بخش بزرگی از بدنه پرستاری در بیمارستانهای دولتی و خصوصی به دیرکرد در پرداخت حقوق و پاداش کار، عدم پرداخت اضافه کار و فوقالعاده خاص معترض است. گرچه پس از اعتصابات گسترده تابستان و پاییز ۱۴۰۳، آنها توانستند به بخشی از مطالبات خود همچون افزایش اضافه کار و یا مطالبات معوقه دست پیدا کنند و در این مسیر برخی از آنها هزینههای سرکوب را نیز متحمل شدند، اما عدم وجود سازوکاری شفاف و پاسخگو در نهادهای اجرایی حوزه پرستاری و در سطح کلان ساختار وزارتخانه، باعث شده تا همچنان صدای اعتراض پرستاران از گوشه و کنار کشور شنیده شود.
تداوم اعتراضات پرستاران در نقاط مختلف کشور
در روزهایی که در ایران با عنوان گرامیداشت روز «پرستار» نامگذاری شده، برخی شهرها همچون اهواز به کانون اعتراضات پرستاران تبدیل شده است. در همین یک هفته گذشته، جمعی از پرستاران و اعضای کادر درمان این شهر در مقابل استانداری تجمع کردهاند و با سر دادن شعارهایی مانند «پرستاریم نه برده» به حقوق پایین، معوقات پرداختنشده و فشار اضافهکاری اجباری اعتراض کردهاند.
آنها میگویند، موانع ساختاری همچنان پابرجا هستند: اجرای ناقص قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری، دستمزد پایین، اضافهکاریهای اجباری، عدم اجرای فوقالعاده خاص و تأخیر در پرداخت حقوق و قراردادهای نامشخص از جمله این مشکلات هستند و بر اساس گزارشها، پرستاران شرکتی، که نزدیک به ۵۰ درصد پرستاران وزارت بهداشت را تشکیل میدهند، وضعیت نامناسبتری نسبت به سایر پرستاران دارند و اغلب با مسئله معوقات مزدی و حقوقی درگیرند. این در شرایطی است که تشکلها و انجمنهای پرستاری، اگرچه بهصورت فعال حضور دارند، اما هنوز نتوانستهاند معادله را به نفع پرستاران و مراقبت با کیفیت تغییر دهند.
بحران کمیت، کیفیت و نیروی انسانی
یکی از مهمترین چالشها، کمبود نیروی پرستاری است: گزارشها حاکی از آناند که کشور به اندازهای که باید، نیروی پرستاری ندارد. همزمان، خروج نیروها، افزایش ترک خدمت، مهاجرت پرستاران، و فعال بودن تعداد زیادی پرستار بیکار، این بحران را عمیقتر کرده است. محمد شریفیمقدم دبیرکل خانه پرستار میگوید: «آخرین باری که وزارت بهداشت و درمان ۱۱ هزار پرستار استخدام کرد سال ۹۹ بود و حالا هم طبق وعدهها، قرار است امسال ۱۱ هزار پرستار استخدام شود؛ در حالی که ما حداقل ۱۰۰ هزار پرستار در کشور کم داریم و استخدام، مطالبه جامعه پرستاری نیست بلکه مطالبه مردم است.» کمبود استخدام منظم نیروی پرستاری باعث شده است که در برخی بیمارستانها بخشهایی تعطیل شود یا فاقد نیروی کافی باشند؛ همزمان، نیروهای جوان و تحصیلکرده بسیاری بیکار ماندهاند. اگر وضعیت همینگونه ادامه یابد، باید نگرانِ سلامت مراقبتهای پرستاری در کشور باشیم.
فشار کاری بسیار بالا مورد دیگری است که فعالان پرستاری به آن اشاره میکنند. در بسیاری از شیفتها یک پرستار مجبور است بالای سر چند بیمار باشد، اضافهکاریهای اجباری انجام دهد، یا شیفتهای طولانیتر بپذیرد. این امر اثر مستقیم بر کیفیت مراقبت و سلامت روان و جسم پرستاران دارد.
فشار و سختی کار در شرایطی افزایش یافته که با انفجار نرخ تورم، مشکلات معیشتی تشدید شده است: به عبارتی دستمزدها با هزینههای زندگی و فشار کاری همخوان نیست، پرداخت اضافهکاری و حقوق در برخی استانها تأخیر دارد و حتی در صورت پرداخت به موقع، تناسبی با معیشت ندارد. به همین دلیل برخی از پرستاران به دنبال شغلهای دوم و سوم میروند تا گذران معیشت، ممکن شود.
موج اعتراضات: صدای خیابان و بیمارستان
در هفتههای اخیر، پرستاران استان خوزستان در مقابل استانداری تجمع کردهاند، با مطالباتی از قبیل حقوق پایین، عدم پرداخت معوقات و فشار اضافهکاری اجباری. همزمان، تشکلهای پرستاری در بیانیههایی که در آستانه روز پرستار منتشر کردهاند، درخواستهای مشخصی مطرح کردهاند:
– اجرای کامل و عادلانه قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری بر مبنای ثبت اقدامات به نام پرستاران.
– حذف اضافهکاری اجباری و تعیین نرخ حداقل ۱۵۰ هزار تومان برای هر ساعت اضافهکار.
– افزایش پایه حقوقی متناسب با نرخ تورم و خط فقر از طریق ارتقای ضریب فوقالعاده خاص.
– افزایش امتیاز سختی کار پرستاران پیشبیمارستانی از ۱۵۰۰ به ۳۰۰۰.
– استخدام نیروی جدید و تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی و قراردادی.
– اجرای کامل قانون مشاغل سخت و زیانآور برای همه گروههای پرستاری از جمله بهیاران، کمکپرستاران و فوریتهای پزشکی.
این مطالبات، اگرچه شناختهشدهاند، اما در عمل تحقق نیافتهاند و همین امر موجب شده است پرستاران به میدان بیایند.
چرا تشکلها نتوانستهاند نمایندگانی کارآمد برای پیگیری مطالبات پرستاران باشند؟!
تشکلهای صنفی و علمی پرستاری نقش اطلاعرسانی، آموزش و مدافع حقوق را ایفا کردهاند، اما چند محدودیت اساسی مانع ظرفیت سازی کاملِ جامعه پرستاری شده است:
– نمایندگی ناقص: بسیاری از پرستارانِ قراردادی و شرکتی خارج از پوشش تشکلها هستند و صدای آنها کمتر شنیده میشود.
– نفوذ محدود در تصمیمسازیهای سطح کلان: مطالباتی مانند اجرای فوقالعاده خاص، تبدیل وضعیت و استخدام گسترده، هنوز در حوزه سیاستگذاری با تأخیر مواجه هستند.
– منابع مالی و ساختاری محدود: بسیاری از تشکلها با کمبود بودجه، شفافیت اندک و ساختارهای متمرکز مواجهاند.
– فاصله بین خواستها و نتایج: اعتراضات و مطالبات پرستاران غالباً به نتیجه ملموسی منجر نشدهاند و همین روزنه ناامیدی را باز کرده است.
بررسیهای «داوطلب» نشان میدهد که بسیاری از تشکلهای حوزه پرستاری، ماهیت علمی و پژوهشی دارند، برخی صنفی، برخی هم سیاسی – این جهتگیریها گاهی باعث میشود تا تمرکز بر خواستههای فوریِ نیروی پرستاری کمرنگ شود. به طور خلاصه به اهم فعالیتهای برخی از مهمترین این تشکلها، شیوه فعالیت و نقاط ضعف فعالیت آنها اشاره کردهایم:
انجمن پرستاری ایران
سوابق: یکی از قدیمیترین تشکلهای صنفی پرستاری با فعالیت استانی.
اعضا: پرستاران بالینی، اعضای هیأتعلمی.
فعالیتهای برجسته: دورههای آموزشی، همایشها، ترویج استانداردها.
نقاط ضعف: پوشش محدود نیروهای قراردادی/شرکتی، نفوذ کم در سیاستگذاری.
انجمن علمی پرستاری ایران
سوابق: تشکل علمی-پژوهشی با حضور دانشگاهی.
اعضا: پژوهشگران، اساتید، پرستاران حرفهای علاقهمند به پژوهش.
فعالیتهای برجسته: حمایت از پژوهش، کارگاهها، انتشار علمی.
نقاط ضعف: فاصله نسبتاً زیاد با مسائل فوری صنفی پرستاران شاغل.
انجمن علمی پرستاران قلب ایران
سوابق: تشکلی تخصصی در حوزه مراقبتهای ویژه.
اعضا: پرستاران بخش قلب و مراقبت ویژه.
فعالیتهای برجسته: همایش تخصصی، دوره توانمندسازی، راهنماهای بالینی.
نقاط ضعف: ماهیت تخصصی محدود؛ پوشش ملی نسبتاً کم.
جمعیت اسلامی پرستاران ایران
سوابق: تشکل صنفی با رویکرد سیاسی-اجتماعی فعال در استانها.
اعضا: پرستاران با گرایش سیاسی-اجتماعی.
فعالیتهای برجسته: آموزش، فعالیت فرهنگی، موضعگیری صنفی-اجتماعی.
نقاط ضعف: به دلیل جهتگیریهای خاص ایدئولوژیک و سیاسی ممکن است طیفهای خاصی از فعالان پرستاری را جذب کند و جذب همه صنوف پرستاری را ممکن نمیکند.
سازمان نظام پرستاری ایران
سوابق: نهادی رسمی و صنفی با ساختار انتخاباتی و نقش فعال در امور مربوط به ارائه مجوز حرفهای به نهادهای حوزه پرستاری.
اعضا: در حال حاضر بالغ بر صدهزار پرستار بهطور داوطلبانه عضو این سازمان هستند.
فعالیتهای برجسته: صدور پروانه، تدوین مقررات حرفهای، پیگیری لایحهها.
نقاط ضعف: وابستگی به بدنه وزارت بهداشت، کندی در حل مسائل معیشتی و استخدامی، فاصله با اعتراضات خیابانی.
خانه پرستار
سوابق: تشکلی با گرایش صنفی–حزبی در میان پرستاران؛ فعالیت استانی و رسانهای.
اعضا: پرستاران علاقهمند به فعالیت صنفی با گرایشهای سیاسی، دارای هیأت مؤسس و دبیرکل شناختهشده.
فعالیتهای برجسته: پیگیری مطالبات، انتشار بیانیه، حضور در صحنههای اعتراضاتی، شبکهسازی استانی.
نقاط ضعف: نقدهایی در ارتباط با تمرکز قدرت، عدم شفافیت در تامین و توزیع منابع و تداخل گرایشهای سیاسی و صنفی درباره این تشکل وجود دارد.
به باور ناظرانی که گزارشهای مرتبط با فعالیت این تشکلها و روند مطالبهگری پرستاران را دنبال میکنند، اگر تشکلها روی دو محور شفافیت سازمانی و ارتباط مؤثر با اعتراضات پرستاران شاغل تمرکز کنند، میتوانند به ایفاکنندگان جدیِ تغییر در روند رسیدگی به مطالبات پرستاری بدل شوند، اما شرط آن، گام برداشتن جدی است.
چه باید کرد؟
اگر تشکلیابی و ظرفیت سازی تشکلهای صنفی پرستاری را به عنوان یکی از راهکاری محوری تسریع در روند پاسخگویی مطالبات جامعه پرستاری در نظر بگیریم، تشکلها ملزماند ساختارهای انتخاباتی روشن، گزارش مالی شفاف و حضور اعضا را جدی بگیرند تا اعتماد پرستاران افزایش یابد. آنها باید با نزدیک شدن به تجمعات و اعتراضات پرستاران و همگرایی، فشار بیشتری بر سیاستگذاران وارد آورند. این امر با به نیازسنجی و به روزرسانی مطالبات جامعه پرستاری _فارغ از نوع قرارداد شغلی_ ممکن است. مانند شناسایی نسبت پرستار به تخت، نرخ فرسودگی شغلی، میزان ترک خدمت، پیگیری روند اجرای قوانین (تعرفهگذاری، مشاغل سخت) که باید بهصورت منظم منتشر شود و بهعنوان ابزار فشار و ارزیابی عملکرد تشکلها بهکار رود. آنها باید بدانند که مطالباتی مثل افزایش نرخ اضافهکاری، تبدیل وضعیت نیروها، اجرای تعرفه، باید از شعار به قانون و از قانون به اجرا تبدیل شود و وظیفه دنبال کردن این زنجیره بر عهده فعالان این تشکلهاست.
حال امروز پرستار، چشمانداز سلامت جامعه
پرستاران، ستونِ اصلی نگهداری سلامت روزمره جامعهاند؛ اما وقتی ستونها سست باشند، سازه سلامت در معرض خطر قرار میگیرد. تشکلها و انجمنها در ایران ظرفیتهایی دارند، اما تا زمانی که نتوانند همگرا، شفاف و پاسخگو باشند، صدای پرستاران از خیابانها بلند خواهد شد و کیفیت مراقبت عمومی همچنان در تهدید خواهد بود. در آستانه روز پرستار، جای آن است جامعه و سیاستگذار سکوت نکنند و برای بهبود شرایط و کاهش هزینههای سرکوب حکومتی علیه فعالان صنفی جامعه پرستاری، پای کار بیایند.
داوطلب وبسایت داوطلب