تارنمای داوطلب: ثبت آمار کمّی برگزاری پنج تا شش تجمع صنفی- کارگری در یک هفته، حاکی از آن است که با وجود قرار گرفتن در معرض محدودیتها و شرایط پرمخاطرهای که حکومت برای سازماندهی کارگران ایجاد کرده، همچنان بسیاری از گروهها از مطالبهگری دست نکشیدهاند و از روشهای مختلفی برای بیان خواستههای خود استفاده میکنند. در جوامعی چون ایران که شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهگونهای است که فشارها و محدودیتهای شدید بر گروههای اجتماعی و بهویژه فعالان و تشکلهای کارگری، صنفی یا مدنی وارد میشود، ماندن در عرصه کنشگری و پیگیری اهداف اجتماعی، کار بسیار دشواری است. این شرایط که به «شرایط مخاطرهآمیز» یا «شرایط سرکوب» شناخته میشوند، میتوانند شامل محدودیتهای شدید در زمینه آزادیهای اجتماعی، فشارهای دولتی، تهدیدهای امنیتی و نظارتهای مداوم بر فعالیتهای گروهها باشند.
در چنین شرایطی، برای کنشگران و تشکلها، پرسشی اساسی وجود دارد: چگونه میتوان در دل محدودیتها همچنان به فعالیت و کنشگری ادامه داد و در عین حال از افزایش هزینههای کنشگری جلوگیری کرد؟ این سؤال به معنای آن است که چگونه میتوان در عین حفظ اصول و اهداف، از خطرات و پیامدهای منفی ناشی از فعالیت در این شرایط اجتناب کرد یا آنها را مدیریت کرد.
تجربههای موفق یا نیمهموفق کنش صنفی در فضای بسته (نمونههای واقعی)
قبل از پاسخ به پرسش طرح شده در مقدمه این مطلب باید به این نکته بپردازیم که کنش صنفی در جوامعی که محدودیتها و فشارهای شدید بر آزادیهای مدنی، حقوق کارگران و فعالان صنفی وجود دارد، چالشهای بسیاری را به دنبال دارد. در این شرایط، سازماندهی، اعتراضات و فعالیتهای صنفی ممکن است با سرکوبهای شدید از سوی دولتها یا نهادهای اقتصادی مواجه شود. با این حال، در تاریخ معاصر برخی از تجربههای موفق یا نیمهموفق در این زمینه وجود دارد که نشاندهنده امکانپذیری کنش صنفی در فضای بسته است. این نمونهها بهویژه در شرایطی که با سرکوب، بیاعتمادی و محدودیتهای قانونی روبهرو بودهاند، نشانههایی از موفقیت یا حداقل دستاوردهایی نسبی در پیگیری مطالبات صنفی داشتهاند.
جنبشهای کارگری در تونس
تونس قبل از انقلاب ۲۰۱۱ با فضای سیاسی و اجتماعی بستهای روبهرو بود که کنشهای صنفی و کارگری در آن محدودیتهای بسیاری داشت. با این حال، اتحادیه عمومی کارگران تونس (UGTT) به عنوان یکی از نهادهای صنفی قوی، توانست در این فضای بسته، فعالیتهای خود را ادامه دهد و حتی نقش اساسی در انقلاب تونس ایفا کند. این اتحادیه در سالهای پیش از انقلاب، برای مقاومت در برابر فساد دولتی و دفاع از حقوق کارگران، اقدام به اعتراضات مسالمتآمیز، اعتصابات و تجمعات خیابانی کرد. قبل از انقلاب ۲۰۱۱، اتحادیه کارگران تونس نقش مهمی در برگزاری اعتصابات سراسری و اعتراضات عمومی علیه وضعیت اقتصادی و اجتماعی ایفا کرد. این اعتراضات اگرچه در ابتدا با سرکوب مواجه شدند، اما به مرور توانستند به تغییرات مهمی در ساختار اقتصادی و سیاسی کشور منجر شوند. در نهایت، یکی از دستاوردهای مهم این جنبش، ایجاد فضای دموکراتیکتر برای فعالیتهای صنفی و کارگری در تونس بود. این تجربه نشان داد که حتی در فضای بسته و تحت سرکوب، پایداری، همبستگی و استفاده از روشهای مسالمتآمیز میتواند منجر به تغییرات اساسی شود.
جنبش کارگری و صنفی در آرژانتین (دهه ۲۰۰۰)
در اوایل دهه ۲۰۰۰، آرژانتین با بحران اقتصادی شدید و بیکاری گسترده مواجه بود. در این شرایط، بسیاری از کارگران به سراغ تشکلهای مستقل کارگری رفتند و سعی کردند تا با استفاده از اعتصابات گسترده و تظاهرات خیابانی، مطالبات خود را پیگیری کنند. بهویژه در این دوره، جنبشهای کارگری خودگردان در آرژانتین شکل گرفت که توانستند بسیاری از کارگران را در برابر سرکوبهای دولتی و محدودیتهای اقتصادی متحد کنند. در این دوران، کارگران برخی از کارخانهها و شرکتها که به دلیل بحران اقتصادی تعطیل شده بودند، اقدام به تصرف کارخانهها و راهاندازی فعالیتهای تولیدی خودگردان کردند. این حرکتها اگرچه در ابتدا با مقاومتهای دولتی مواجه شدند، اما توانستند در برخی موارد به حفظ اشتغال و کسب امتیازات اقتصادی برای کارگران منجر شوند. این تجربه در واقع نشاندهنده توانایی کارگران در مقاومت در برابر بحرانها و چالشهای اقتصادی در شرایط بسته و سرکوب است.
جنبشهای کارگری در مصر
در زمان انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱، اعتراضات و اعتصابات کارگری نقش قابل توجهی در تغییرات سیاسی داشتند. بسیاری از کارگران در صنعتهای مختلف به ویژه در بخش حمل و نقل، حمل کالا و معادن، به اعتصابات عمومی دست زدند. این اعتراضات ابتدا در مقیاس کوچکتر آغاز شد، اما به تدریج در قالب اعتصابات سراسری توانستند فشار زیادی بر دولت حسنی مبارک وارد کنند. رانندگان اتوبوس های شهری، کارگران راه آهن، کارگران پست و آب و برق، کارکنان صنایع نفت و گاز، کارگران کارخانجات تولید تجهیزات نظامی، صنایع داروسازی، کارمندان دولتی، کارگران فولاد، کارگران صنایع بافندگی، پزشکان و… کار را تعطیل کردند و خواهان برکناری رژیم مبارک شدند.
……..
تجربههای موفق صنفی و کارگری در ایران
ایران نیز در دو دهه اخیر شاهد کنشهای موفق صنفی و کارگری به ویژه علیه خصوصیسازی در برخی صنایع مادر بوده است. از جمله این کنشهای موفق صنفی میتوان به اعتراضات کارگری ابتدای دهه نود که توسط کارگران پلیاکریل اصفهان، واگن پارس اراک، معادن سنگ آهن بافق یا معدن چادرملو در یزد برگزار شد اشاره کرد که در جریان این اعتراضات، کارگران نمونههای موفقی از سازماندهی و اتحاد کارگری را به تصویر کشیدند. همچنین اعتراضات تاریخی کارگران نیشکر هفتتپه در اهواز و کارگران شرکت هپکو در اراک را نیز میتوان به عنوان نمونههای موفقی از اعتراضات کارگران علیه خصوصیسازی رانتیر صنایع در دهه نود برشمرد.
تجربههای موفق یا نیمهموفق کنش صنفی در فضای بسته نشان میدهند که استقلال سازمانی، مذاکرات مسالمتآمیز و اعتصابات محدود میتوانند به تغییرات قابل توجهی در وضعیت کارگران و فعالان صنفی منجر شوند. اما این امر چگونه و از چه روشهایی امکانپذیر است؟!
استفاده از رویکردهای غیررادیکال و تدریجی
مطالعات انجام شده روی بسیاری از جنبشهای اجتماعی و کنشهای کارگری در سراسر جهان حاکی از آن است که در شرایطی که تهدیدات امنیتی و سرکوب سیاسی شدید است، رویکردهای اصلاحطلبانه میتوانند به کنشگران این امکان را بدهند که فعالیتهای خود را در چارچوبهای قانونی و با کمترین خطر انجام دهند. بهجای درخواستهای فوری و بنیادین که ممکن است موجب واکنشهای تند و خشونتآمیز از سوی دولتها شود، میتوان از مذاکرات و گفتوگوهای تدریجی برای دستیابی به اهداف استفاده کرد. این روش نه تنها به حفظ امنیت فردی کمک میکند، بلکه میتواند به ایجاد فضای گفتوگو و پذیرش میان فعالان و نهادهای دولتی منجر شود.
استفاده از شبکههای پنهان و غیررسمی
روش دیگری که میتواند به عنوان یک راهکار در شرایطی که محدودیتهای زیادی بر فعالیتهای رسمی و علنی وجود دارد مورد استفاده فعالان و کنشگران صنفی و کارگری قرار گیرد، استفاده از شبکههای پنهان و غیررسمی است. این شبکهها به گروهها و تشکلها کمک میکنند تا از نظارتهای شدید دولتی دور بمانند و همچنان پیگیری مطالبات خود را ادامه دهند. این نوع شبکهها ممکن است به صورت گروههای کوچک و گمنام فعالیت کنند و بهطور عمده از ابزارهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی رمزگذاریشده برای سازماندهی و ارتباطات داخلی استفاده کنند.
تقویت همبستگی درونگروهی
تقویت همبستگی درونگروهی، یکی دیگر از روشهای مؤثر برای ادامه فعالیت در شرایط مخاطرهآمیز است. حکومتهایی از جنس حکومت ایران همواره تلاش میکنند تا از روشهای مختلفی برای نفوذ و ایجاد شکاف در بین گروههای صنفی و کارگری استفاده کنند. تطمیع، تشویق، تهدید و پروندهسازی امنیتی برای کنشگران از جمله این روشهاست. در این شرایط، فعالیتهای اجتماعی و صنفی نمیتواند تنها به فردی یا گروهی خاص محدود شود. بنابراین، به اشتراکگذاری تجربهها، تبادل اطلاعات و راهکارها و همچنین حمایتهای عاطفی و امنیتی در میان فعالان ضروری است.
این همبستگی میتواند باعث شود که گروهها از ضعفها و تهدیدهای بیرونی جان سالم به در ببرند و بهطور مشترک به پیشبرد اهداف اجتماعی خود ادامه دهند.
تکیه بر اقدامات مسالمتآمیز و قانونی
در برابر سرکوبها و محدودیتهای قانونی، استفاده از ابزارهای قانونی و مسالمتآمیز برای پیگیری مطالبات اجتماعی میتواند بهطور مؤثری از فشارهای دولتی بکاهد. کنشگران میتوانند از ظرفیتهای حقوق اساسی و مدنی و اعتراضات مسالمتآمیز و حتی استمداد از نهادهای بینالمللی برای حمایت از حقوق خود استفاده کنند.
این نوع اقدامات از آن جهت اهمیت دارند که ریسک مواجهه با سرکوبهای شدید را کاهش میدهند و در عین حال میتوانند به جلب توجه عمومی و سازمانهای حقوق بشری و بینالمللی کمک کنند.
حفظ انعطافپذیری و تغییر تاکتیکها
در شرایط مخاطرهآمیز، عدم انعطافپذیری در تاکتیکها میتواند به سرعت به خطرهایی جدی منجر شود. بنابراین، لازم است که کنشگران استراتژیهای خود را بهطور مداوم ارزیابی کنند و در صورت لزوم به تغییر تاکتیکها و روشها بپردازند. بهعنوان مثال، ممکن است لازم باشد به جای اعتراضات خیابانی از فعالیتهای فرهنگی، هنری یا آموزشی برای جلب حمایت عمومی یا انتقال پیامها استفاده شود. مانند آنچه اخیرا توسط کارگران مترو تهران انجام شد و منجر به آزادی دو تن از نمایندگانی شد که برای دفاع از حقوق صنفی بازداشت شده بودند. در روزهای بازداشت این دو نماینده کارگری، جمعی از کارگران مترو، عکس پروفایل حسابهای کاربری خود را به عکس کارگران بازداشتی تغییر دادند و پس از آزادی آنها نیز شیرینی پخش کردند. انعطافپذیری به گروهها این امکان را میدهد که در شرایط مختلف به شکلی کارآمد و مؤثر به فعالیت خود ادامه دهند، بدون آنکه افراد بیشتری در معرض خطرهای جدی قرار بگیرند.
ایجاد مقاومت در برابر سرکوب از طریق آموزش
در شرایطی که سرکوب و محدودیتها افزایش مییابند، یکی از بهترین روشها برای حفظ کنشگری، ترویج فرهنگ آگاهی و آموزش در سطح جامعه است. در این رویکرد، تشکلها میتوانند بر تقویت آگاهی عمومی نسبت به حقوق اجتماعی و اقتصادی، بهویژه حقوق کارگران و صنفیها تأکید کنند و از این طریق فضای اجتماعی و سیاسی را برای ادامه فعالیت خود تسهیل کنند. این اقدامات میتوانند بهویژه از طریق کمپینهای آموزشی آنلاین و گفتمانهای عمومی صورت گیرند.
در نهایت نباید این نکته را نادیده گرفت که کنشگران باید همواره به هدفهای بلندمدت و اصول خود پایبند بمانند. در شرایط دشوار، ممکن است بسیاری از فشارها باعث انفعال و عقبنشینی شوند، اما با حفظ انسجام داخلی و درک صحیح از هدفهای اجتماعی و حقوقی، میتوان بر مشکلات غلبه کرده و به فعالیت ادامه داد.