(بخش اول)
تارنمای داوطلب: بررسیهای داوطلب از جمعآوری اعتراضات کارگری در فاصله تابستان و پاییز ۱۴۰۳، نشان میدهد که کنشهای کارگری از پراکندگی و تنوع بیشتری به لحاظ گروههای درگیر در تجمعات و اعتصابات کارگری برخوردار بوده است. گرچه بسیاری از گزارشهای مرتبط با تجمعات و اعتصابات کارگری از طریق رسانههای رسمی داخلی پوشش داده نمیشود، اما وبسایت«داوطلب» تلاش کرده با جمعآوری خبرهای اعتراضات از سایتها، کانالها و صفحات مجازی و انتشار و دستهبندی آنها در قالب گزارشهای ماهانه، تصویری نسبتا مستند و جامع از کانونهای بحران کارگری بدست آورد که شامل صنایع، بخش خدمات درمانی و آموزشی و حوزه بازنشستگان میشود. «کانونهای بحران کار» معمولاً به مناطق، صنایع یا بخشهایی اطلاق میشود که در آن درگیریها، اختلافات یا بحرانهای مربوط به روابط کار بیشتر یا پرتکرار هستند و نیاز فوری به مداخله یا اصلاح وضعیت دارند.
مشخصه این کانون ها تنش قابل توجهی است که بین کارگران، کارفرمایان و گاهی اوقات مقامات دولتی وجود دارد و اغلب به دلیل مسائل سیستماتیک مانند شرایط بد کار، دستمزد پایین، عدم امنیت شغلی یا نقض حقوق کار رخ میدهد.
ویژگی های رایج کانون های بحران کار:
برخی از ویژگیها، وضعیت کانونهای بحران کار را از دیگر بخشها متمایز میکند. این ویژگیها، عبارتند از؛
-سطوح بالای بهره کشی و استثمار شغلی :
کارگران ممکن است با ساعات طولانی، شرایط ناامن یا دستمزد کم مواجه شوند.
– نارضایتی شدید کارگران:
نارضایتی کارگران منجر به اعتراض، اعتصاب یا سایر اقدامات جمعی میشود.
– ضعیف بودن یا عدم اجرای قوانین حمایتی کار:
ضعیف بودن حمایتهای قانونی و یا عدم اجرای قوانین حمایتی کار، تعارضات میان کارگر و کارفرما را تشدید میکند و به عمق نارضایتیها دامن میزند.
– فشارهای اقتصادی:
صنایعی که تحت فشار مالی قرار دارند ممکن است برای کاهش هزینه ها به ضرر کارگران اقداماتی انجام دهند. مانند عدم رعایت ایمنی در کار، پرداخت دستمزدهای ناکافی و عدم انعقاد قراردادهای قانونی کار
-سرکوب تشکلها:
تلاش برای سازماندهی کارگران ممکن است با مقاومت کارفرمایان یا دولت ها مواجه شود.
– تمرکز جغرافیایی یا منطقهای:
گروهها، مناطق یا صنایع خاصی، بیشتر در معرض بحران های کارگری هستند.
با تمرکز بر این ویژگیها، نمونه هایی از کانون های بحران کار در ایران شامل موارد زیر است:
– پرستاران
– بازنشستگان
– کارگران صنایع نفت،گاز و پتروشیمی
-معلمان در انتظار تبدیل وضعیت و نیروهای خدماتی مدارس
– کارگران بیکار یا اخراج شده بومی
– کارگران شرکتی و پیمانی مخابرات
-کارگران خط و ابنیه راهآهن
-کارگران خدماتی شهرداریها
-کارگران صنایع
-کارگران معادن زغالسنگ
در بخش نخست این گزارش، با استفاده از دادههای جمعآوری شده به بررسی وضعیت کارگران در سه کانون بحرانی اعتراضات یعنی در حوزه پرستاران، بازنشستگان و صنایع نفت، گاز و پتروشیمی خواهیم پرداخت:
پرستاران
بر اساس آخرین1 آمارهای منتشر شده، حدود ۲۲۶ هزار پرستار در ۱۰۶۱ بیمارستان دولتی و غیردولتی در ایران مشغول به کار هستند که با مشکلات بسیاری دست به گریبانند. فعالان پرستاری میگویند؛ مشکلات پرستاران در طول سالها تقریبا ثابت مانده و انباشته شده است. به باور آنها، مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در طول سالها و دورههای مختلف نتوانستهاند فرمولهای مناسبی برای پیشگیری از این مشکلات طراحی کنند و بررسی وضعیت نشان میدهد که در سالهای اخیر، این مشکلات عموما در چهار سطح بروز پیدا کرده است:
1-دستمزدهای ناکافی و شکاف درآمدی گسترده میان پزشک و پرستار
2-عدم اجرای صحیح قوانین و مقررات حوزه مراقبتهای درمانی
3-عدم پرداخت به موقع حقوق و دستمزد
4-کمبود نیرو و حجم زیاد کار
انباشت این مشکلات منجر به کاهش رضایت شغلی، تغییر شغل و حتی در مواردی دست کشیدن از شغل پرستاری شده است. گزارشها حاکی از مهاجرت سالانه سه هزار پرستار به خارج از کشور است. با وجود خروج این تعداد پرستار از کشور اما وزارت بهداشت تمهیدی برای جایگزینی نیروی کار بخش مراقبتهای بهداشتی و درمانی نمیاندیشد. اوضاع وقتی نگرانکننده میشود که بدانیم چالش کمبود نیروی کار در بخش مراقبتهای بهداشتی و درمانی در نهایت گریبان ذینفعان سیستم درمانی کشور یعنی «بیماران» را خواهد گرفت.
در راستای همین چالشها و در پی بیتوجهی دولت به خواستههای پرستاران، اعتراضات آنها در سالها و به ویژه ماههای گذشته شدت گرفته است. اعتراضاتی که در قالب برگزاری تجمعات و اعتصابات پراکنده بروز پیدا میکند و به دلیل حساسیتهای حکومت پیرامون فعالیت جمعی گروههای صنفی و کارگری، فاقد سازماندهی تشکیلاتی رسمی است.
در همین راستا و در میانه تابستان، درست زمانی که کمتر از سه هفته از استقرار دولت چهاردهم میگذشت، پرستاران در برخی بیمارستانهای کشور اعتراضات گستردهای را ترتیب دادند. از حضور در تجمعات تا اعتصاب و حتی ساخت موزیکهای اعتراضی «رپ»2 با هدف ترویج و حساس کردن افکار عمومی نسبت به مطالبات جامعه پرستاری.
این اعتراضات در ادامه اعتراضات ماههای پیش از آن و در پی عدم پرداخت مطالبات مزدی چون حق اضافه کاری، فوقالعاده شغلی، عدم اجرای تعرفهگذاری خدمات پرستاری و اضافه کاری اجباری در پی کمبود نیرو صورت گرفت اما دامنه آن گستردهتر بود و حتی پرستاران و کارکنان بخشهای اورژانس را که با کمبود نیرو و تجهیزات مواجه هستند، درگیر کرد. گستره اعتراضات در شیراز و توقف فعالیت بخشهای غیراورژانسی برخی از مشهورترین بیمارستانهای این شهر مانند بیمارستان نمازی، پرستاران شاغل در بیمارستانهای شهرهای دیگر را نیز مجاب به پیوستن به اعتصاب کرد. به تدریج شهرهای اراک، زنجان، فسا، جهرم، یاسوج، قزوین، اهواز، مشهد و بوشهر به جمع معترضان به سیاستهای وزارت بهداشت و عدم اجرای قوانینی چون تعرفهگذاری خدمات پرستاری پیوستند. اصفهان، کرمانشاه، همدان و برخی دیگر از شهرها با برگزاری تجمعاتی از یک خواسته جمعی حمایت کردند. به نحوی که به گفته دبیرکل خانه پرستار در پایان مرداد ماه، 21 شهر و حدود ۵۰ بیمارستان درگیر این اعتراضات شدند. در جریان این اعتراضات برخی پرستاران همچون «زهرا تمدن» پرستار بیمارستان مسیح دانشوری تهران بازداشت شدند و بسیاری دیگر پیامک تلفنی«تهدید کسر حقوق در صورت تکرار تحصن و حضور در تجمع» را دریافت کردند. همچنین، اعضای نظام پرستاری مشهد در روزهای پایانی مرداد در اعتراض به بیتوجهی به مشکلات جامعه پرستاری استعفا کردند و به اعتراضکنندگان پیوستند و طی بیانیهای نسبت به برخوردهای امنیتی با اعتراض صنفی پرستاران هشدار دادند.
در نتیجه این اعتراضات که رفته رفته روند رسیدگی به بیماران را دچار اخلال میکرد، برخی از بیمارستانها و مراکز درمانی روند پرداخت مطالبات معوق پرستاران را تسهیل کردند و دولت نیز وعده داد تا مطالبات پرستاران را تا روز ۱۷ آبان یعنی «روز پرستار» پرداخت کند. گرچه بخشی از این وعدهها محقق شد و حتی دولت وعده داد، مبلغ اضافهکاری را از ۲۷ هزار تومان به ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان به ازای هر ساعت میرساند، اما اعتراضات در آستانه روز پرستار از سر گرفته شد و تاکنون نیز به صورت پراکنده در برخی شهرها ادامه دارد. فعالان پرستاری میگویند، پرداخت معوقات به صورت قطرهچکانی چاره کار نیست و باید فکری به حال کمبود نیروی پرستاری و کاهش شکاف دستمزدی در میان اعضای کادر درمان کرد.
بازنشستگان صندوقهای بیمهای
از تامین اجتماعی تا صندوق بازنشستگی کشوری، نفت، فولاد و مخابرات. بازنشستگان تقریبا روزی نیست که به خیابانها نیایند و در مقابل ورودی صندوقهای بازنشستگی جمع نشوند. بازنشستگان مخابرات با برگزاری دست کم، ۴۰ تجمع اعتراضی در هر ماه پیشتازند و پس از آنها بازنشستگان تامین اجتماعی و بازنشستگان کشوری(معلمان بازنشسته) قرار دارند.
وضعیت بد معیشتی، مستمری پایین و عدم اجرای همسانسازی حقوق بازنشستگان همتراز شاغلان برای بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری و تاخیرهای چند روزه در پرداخت مستمریها که در چند ماه گذشته بارها تکرار شده، عدم تخصیص مزایای رتبهبندی برای معلمان بازنشسته ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ ، عدم پرداختِ رفاهیات و سهم خواروبار برای بازنشستگان مخابرات و عدم اجرای همسانسازی حقوق و مشکلات بیمههای درمانی برای بازنشستگان صنایع فولاد از جمله دلایل این اعتراضات است.
بررسیهای «داوطلب» نشان میدهد که این اعتراضات با میزان مشارکت، پراکندگی و در عین حال دستاوردهای متفاوت و نامتوازنی در حال برگزاری است. تجمعات آنها به صورت هفتگی و متناوب در بیش از ده شهر کشور«تهران، کرمان، بندرعباس، شیراز، اصفهان، همدان، تبریز، رشت، اهواز، سنندج، زنجان، ساری و …» برگزار میشود. همچنین اگر میزان مشارکت را مبنا قرار دهیم، باید «معلمان بازنشسته» و «بازنشستگان فولاد» را رکورددار بیشترین میزان مشارکت اعضا در تجمعات بدانیم. این دو گروه همچنین توانستهاند اعتراضات میدانی خود را از سطح نهادهای میانی حاکمیتی همچون ادارات و صندوقهای بیمهای خارج کنند و با برگزاری تجمعاتی در مقابل نهادهای تصمیمساز همچون «سازمان برنامه و بودجه» و «نهاد ریاست جمهوری» به طور مستقیم سازوکار تصمیمگیری و تصمیمسازی در سطح کلان هدف قرار دهند و حتی اعتراضات را به راهپیمایی خیابانی و شعاردهی در متروها نیز بکشانند.
از جمله دستاوردهای مشترک اعتراضات گروههای مختلف بازنشستگان، تشویق و ترغیب به فعالیت جمعی است. در غیاب تشکلهای مستقلی که حقوق بازنشستگان را به دور از منافع شخصی و ایدئولوژیک مطالبه کنند و سیاستهای نادرست را به چالش بکشند، فعالان صنفی بازنشسته با تشکیل گروههایی در فضای مجازی خبرها، گزارشها و حتی فراخوانهای مربوط به اعتراضات جمعی را به اشتراک میگذارند. این اعتراضات که گاهی به صورت هماهنگ و مشترک برگزار میشود، قابلیت تبدیل شدن به یک اعتراض معیشتی گسترده را دارد. نمونه آن تجمعات مشترک بازنشستگان تامین اجتماعی، بازنشستگان کشوری و صنایع فولاد است که هر از گاهی به صورت تصادفی و یا هماهنگ شده در مقابل نهادهای حکومتی برگزار میشود. آنها ساعتها در مقابل ادارات تامین اجتماعی و صندوقهای بیمهای میایستند و با پهن کردن سفرههای خالی و سر دادن شعارهایی از مشکلاتشان میگویند. از جمله شعار میدهند: «ما همه همبستهایم، از وعدهها خستهایم»،«اجرای همسانسازی حق مسلم ماست»، «رزمندگان دیروز، گرسنگان امروز»،«فقط کف خیابون، به دست میاد حقمون»، «نه مجلس، نه دولت، نیستند به فکر ملت»، و به این ترتیب وعدههای محقق نشده مسئولین را به آنها یادآوری میکنند.
با وجود این، گروههای مختلف بازنشستگان همچنان به دلیل فقدان سازماندهی و نبود رهبری توانمند در مذاکره و چانهزنی جمعی با نقاط ضعف مشترکی نیز مواجهاند که بر دستاوردهای نهایی تاثیر سوء میگذارد.
این در حالیست که در جریان همین تلاشها بارها با کنشگران صنفی بازنشستگان برخوردهای قهری و سرکوبگرانه صورت گرفته و اکنون چند بازنشسته کارگری همچون «اسماعیل گرامی» و یا «نسرین جوادی» به دلیل پیگیری حقوق صنفی خود در زندان به سر میبرند و بعضا با نقض حقوق خود به عنوان یک زندانی مواجهاند.
در میان بازنشستگان، یکی از دنبالهدارترین اعتراضات ماههای اخیر را معلمانی ترتیب دادند که در فاصله سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بازنشسته شدهاند. مطالبات آنها اگرچه در برخی موارد همچون عدم اعمال رتبهبندی بر حقوق و مزایا، مشترک است اما در جزییات تفاوتهایی با هم دارد. به نحوی بازنشستگان ۱۴۰۲، علاوه بر رتبهبندی هنوز با گذشت بیش از ۱ سال از پایان خدمت نتوانستهاند حدود ۶۰ درصد از حق سنوات(پاداش پایان خدمت) خود را دریافت کنند و رایزنیهای نمایندگان آنان با نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی تاکنون بینتیجه مانده است.
اجرای نامناسب و بعضا تبعیضآمیز رتبهبندی که سرانجام پس از سالها از سال ۱۴۰۱ آغاز شده، موجی از انتقاد را در میان بدنه صنفی معلمان ایجاد کرده است. به گفته معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۰، هنوز رتبهبندی در حقوق آنها اعمال نشده و صحبتهای مسئولان در حد وعده باقی مانده است.
تجمعکنندگان در اعتراضات خود اعلام کرده بودند که حدود ۴۷ هزار بازنشسته فرهنگی سال ۱۴۰۰ از رتبهبندی محروم هستند و به گفته آنها، این موضوع باعث کاهش ۴ تا ۷ میلیون تومانی حقوقشان شده است.
در سالهای اخیر، مسئله رتبهبندی معلمان به یکی از موضوعات مهم و مورد توجه در نظام آموزشی کشور تبدیل شده است. معلمان بازنشسته سال ۱۴۰۰، که به دلیل سنوات طولانی خدمت خود انتظار برخورداری از مزایای رتبهبندی را داشتند، هماکنون در وضعیت دشواری قرار دارند. این بازنشستگان همچنین خواستار ترمیم مستمریها براساس خط فقر و الزامات قانون مدیریت خدمات کشوری هستند.
کارگران صنایع نفت و گاز و پتروشیمی
پیچیدگی وضعیت روابط کار در مناطق استراتژیک نفت،گاز و پتروشیمی، بر بحرانیتر شدن وضعیت کارگران شاغل در این مناطق افزوده و تعداد کانونهای بحران در این مناطق را افزایش داده است.
بررسیهای داوطلب نشان میدهد که در طول ماههای گذشته، اعتراضات کارگری در سه سطح شاغلان رسمی، پیمانی و بازنشستگان صنعت نفت به صورت پراکنده در جریان بوده است.
کارکنان عملیاتی مناطق نفتی و کارکنان سکوهای گازی که به لحاظ جغرافیایی در بخشها و استانهای مختلف مشغول به کار هستند، ترمیم مزد براساس قانون را مهمترین خواستهی جمعی خود عنوان میکنند. حذف سقف حقوق، اجرای ماده ده قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت که بر اساس آن قرار بود روند پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان مناطق عملیاتی مورد اصلاح قرار گیرد، حذف محدودیت های پرداخت و تفکیک ناعادلانه مشاغل در مناطق عملیاتی از جمله چالشهای فراروی این گروه از کارکنان است. بررسیهای داوطلب حاکی از آن است که پیگیری حقوق کارگران در این بخش عمدتا توسط نمایندگان کارگری دنبال میشود.
کارگران پیمانکاری و شرکتیهایی که تعداد معترضانشان در پالایشگاههای گاز پارس جنوبی یا پتروشیمی ماهشهر بیشتر از سایر نقاط است اما خواستههای بعضا متفاوتتری دارند که به شرایط خاص قراردادی آنها و مشکلات ناشی از قراردادهای بیثبات کار برمیگردد. در حال حاضر، مهمترین مطالبهی کارگران نفت و گاز مانند کارگران شرکتی و پیمانکاری سایر نهادها، تبدیل وضعیت و حذف پیمانکاران است. طرحی که همچنان در مجلس در پیچ و خم تصویب و اجرا است. اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، اجرای طرح اقماری، همسانسازی حقوق و دستمزد، و بهرهمندی از رفاهیات از دیگر مطالبات آنهاست. با وجود سازماندهی این اعتراضات توسط انجمنهای کارگری مستقر در این پالایشگاهها که دولت به آنها اجازه فعالیت داده، برگزار میشود. با وجود این شکل از سازماندهی و برگزاری بیش از ۱۶ تجمع اعتراضی از سوی کانون انجمنهای صنفی کارگران پارس جنوبی در ماههای گذشته، همچنان بسیاری از مطالبات بیپاسخ مانده است.
برخی گزارشهای غیررسمی، تعداد کارگران حاضر در تجمعات اخیر کارگران پالایشگاههای گاز پارس حنوبی را حدود ۳ هزار نفر برآورد کردند که با احتساب آمارهای در دسترس از اشتغال حدود ۱۴ هزار نفر در مجتمع گازی پارس جنوبی، میتوان گفت که حدود یک پنجم (۲۱ درصد) از کل جمعیت کارگران پارس جنوبی در این تجمع حضور داشتند که اگر این آمار را مبنای تحلیل قرار دهیم، به لحاظ کمّی قابل توجه است. با وجود برگزاری این تجمعات متناوب اما تغییری در وضعیت پرداخت مطالبات حاصل نشده است
تداوم روند مطالبهگری در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی در حالیست که در روزهای اخیر گزارشهایی مبنی بر اخراج ۱۵ تن از نمايندگان كارگران اركان ثالث صنعت نفت به دليل مطالبه حقوق صنفي و قانوني در رسانههای ایران منتشر شده است. بر اساس گزارشها3، اين كارگران كه نماينده غيررسمي ۱۲۰ هزار كارگر اركان ثالث شركت ملي حفاري ايران و صنعت نفت هستند، از طريق شركت ملي حفاري ايران و از خرداد امسال به «هسته گزينش جنوب» معرفي شدند و پس از احضار توسط اين نهاد، درباره مطالبات صنفي همكارانشان و دلايل مطالبهگري هم توضيحاتي دادهاند. طي ۷ ماه اخير، دو نفر از اين كارگران، حكم اخراج قطعي دريافت كردهاند، ۵ نفر ديگر در انتظار دريافت حكم اخراج هستند و ۸ نفر ديگر نيز در نوبت احضار به هسته گزينش هستند تا تكليف ادامه اشتغال يا اخراج آنها معلوم شود.
1 https://www.tasnimnews.com/fa/news/1402/03/09/2904073/%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%BA%D8%A7%D9%84-226000-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%DB%8C%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1
2 https://davtalab.org/2024/3284/
3 https://www.etemadnewspaper.ir/fa/Main/Detail/227215/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D8%A7%D8%AC-%D9%83%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%DA%AF%D8%B1-